گفتگوی متفاوت و جالب با مهران رجبی
مهران رجبی متولد دی ماه ۱۳۴۰ از روستای واریان کرج است و فارغ التحصیل کارشناسی رشته گرافیک از دانشگاه تهران و کارشناسی ارشد گرافیک از دانشگاه تربیت مدرس است. بسیار مهربان، خوش تعریف و خوش خنده است.
اولین حضور مهران رجبی در مقابل دوربین به سال ۱۳۷۶ و بازی در مجموعه تلویزیونی بچه های مدرسه همت بر می گردد و بازی در فیلم های کودک و سرباز و زیر نور ماه نقطه عطفی در کارنامه بازیگری او است و با بازی در سریال «روزگار قریب» تصویری به یادماندنی از خود در ذهن تمام مخاطبان تلویزیون باقی گذاشته است.
رجبی میانه خوبی با غذاهای فست فود ندارد و غذای خانگی را به همه چیز ترجیح می دهد. بسیار اهل سفرکردن است و اگر وقتی برای مطالعه پیدا کند شعرهای ادبی می خواند.
در ادامه گفت و گوی ما با مهران رجبی آمده است:
با این سوال شروع می کنم که چقدر اهل ورزش کردن هستید؟
اهل هیچ ورزشی نیستم، فرصت ندارم به همین خاطر هیچ ورزشی را انجام نمی دهم.
در هیچ دوره ای اهل ورزش کردن نبوده اید؟
چرا؛ در یک دوره ای اسکی روی آب و قایق رانی انجام می دادم.
دست پخت تان چطور است؟
یک لوبیاپلو بلدم درست کنم با املت.
کدام غذا را بیشتر دوست دارید؟
فسنجان، کلم پلو و آلو اسفناج.
خودتان تا حالا پختن غذاهای مورد علاقه تان را تجربه کرده اید؟
خیر، اما دوستانی دارم که آنها را بسیار خوب درست می کنند.
اهل رستوران گردی و کافه گردی هم هستید؟
زیاد حوصله رستوران را ندارم، چون همه داخل آن جمع اند و باید با تک تک مردم سلام علیک کنم، به خاطر همین زیاد اهل رستوران نیستم.
آیا جایی هست که اگر بخواهید به رستوران بروید، آن جا را انتخاب کنید؟
بله یک رستوران جام جم در کرج که متعلق به حسن آقا است پاتوق همیشگی من است.
یک رستوران هم هست، در جاده چالوس به اسم رستوران مزرعه که فقط دیزی دارد واقع در آساری جاده چالوس که به آنجا هم می روم.
الان اگر بخواهید بروید رستوران و غذا بخورید، دوست دارید در آن رستوران چه غذایی میل کنید؟
دوست دارم تاس کباب بخورم که کنارشم دوغ و پیاز و سیب زمینی باشد، با کمی برنج که یک چیز بی نظیری می شود.
دست پخت چه کسی را بیشتر از همه دوست دارید؟
دست پخت آشپز را، یعنی هرکسی که غذا را بهتر درست کند.
چقدر اهل سفرکردن هستید؟
بسیار زیاد اهل مسافرت کردن هستم. مدتی است طوری شده که سفر کردنم جنبه کاری دارد تا تفریحی. اما فرصتی که ایجاد شود برای تفریح هم سفر می کنم.
آخرین سفر داخلی که رفتید کجا بوده و اگر برای سفر به داخل ایران منطقه ای را بخواهید انتخاب کنید، کجاست؟
آخرین سفر داخلی ام به مناطق جنگی، شلمچه و بستان و مرز چذابه در عید بوده و اگر برای سفر بخواهم الان به جایی بروم، به سردشت و روستاهای اطراف آن می روم.
آخرین بار سفر خارج از کشور به کجا رفته اید و انتخابتان برای سفر خارجی کدام کشور است؟
بک فیلم سینمایی داشتیم که در آلمان فیلم برداری می شد و به خاطر آن به آلمان سفر کردم و یک ماهی در برلین بودم. البته به اسپانیا هم سفر داشتم و در آن مدت چند بار، البته سفر کاری بود که ما تبدیل کرده بودیم به سفر گردشی!
و برای سفر به مناطق بکر و طبیعت گردی روسیه را انتخاب می کنم.
سلیقه غذایی تان در سفر چگونه است؟
اصولا به غذاهای آن مناطق خیلی علاقه دارم و بیشتر غذایی را که خودم دلم می خواهد می پسندم. خصوصا در خارج از کشور. معلوم نیست که گوشت ها حرام است یا حلال. بیشتر در خارج از کشور هم دنبال غذای ایرانی هستم و در خارج بیشتر غذاهای گیاهی و سیب زمینی پخته می خورم که می دانم چی به چی است.
میانه تان با غذاهای فست فود چگونه است؟
می بینم حالم بد می شود، حتی بوی غذاهای فست فودی اذیتم می کند.
اهل سفرهای کمپی هستید؟
آن موقع که معروف نبودم، چند بار اتفاق افتاده بود که بروم اما الان نه.
میانه تان با کتاب و مطالعه چگونه است؟
بیشتر ادبیات ایران را دوست دارم و اشعار فارسی و شعر نو با گرایش مذهبی.
اگر بخواهید برای مطالعه سه کتاب به ما پیشنهاد کنید، چه کتاب هایی است؟
به مناسبت این ایام حماسه حسینی شهید مطهری را پیشنهاد می کنم همچنین مثنوی معنوی که از کتاب های مرجع است و یکی دیگر نیز مجموع اشعار قیصر امین پور.
چقدر اهل سینما و تئاتر رفتن هستید؟
تئاتر کم می روم، چون فرصتش را ندارم.
سینما هم هر موقع فیلمی به اکران خصوصی اش دعوتم کنند، می روم. همچنین اگر فیلمی را خودم باشم و اگر نه به این صورت که به طور عادی بروم فرصت نمی کنم.
آخرین فیلمی که تماشا کرده اید چه بوده است؟
آخرین فیلمی که دیدم فیلم نفوذی بود که خیلی وقت پیش ساخته شده بود و خیلی هم بهم خوش گذشت که آقای احمدی کاوری و مهدی فیوضی ساخته اند و خودم هم در آن نقش داشتم.
میانه تان با پرورش گل و گیاه چطور است؟
به گل و گیاه خیلی علاقه مندم و با آن کیف می کنم و آخرین چیزهایی هم که کاشتم، در حیاط خانه جدیدمان پنج تا درخت شاتوت، هفت تا درخت سرو شیراز و چهار تا درخت انجیر بوده است.
چون حیاط هم مشترک است با همسایه ها، یکی از همسایه ها گفت که تجربه نشان داده در حیاط های مشترک، درخت میوه بین همسایه ها اختلاف می اندازد، من هم گفتم فکر آن جایش را کرده ام، سرو که اختلافی ندارد چون میوه ای ندارد، می ماند انجیر، انجیر هم که همیشه بار دارد، مثل خرمالو نیست که بارش یک دفعه برسد و بعد تمام شود و برود یا مثل سیب. این درخت های انجیر تک تک از نیمه تابستان بار می دهد هر کسی هم که بچیند می گوید خدا پدرت را بیامرزد.
شاتوت هم هرکس برود بچیند، تاوانش را پس می دهد، لباسش کثیف می شود، دیگر نمی چیند، من هم این درخت ها را کاشتم که بچه های این بیست واحد همسایه های ما بیایند در حیاط بیکار نباشند و کثیفی هم کنند.
اهل بازی و سرگرمی هستید؟
خیلی دوست دارم سر به سر بچه های کوچک بگذارم و سرگرم شان کنم. یک هلیکوپتر کنترلی هم برای پسرم خریدم که بیشتر خودم با آن بازی می کنم.
در بین فیلم هایی که بازی کرده اید، کدام یک نقطه عطفی در کارنامه تان بوده است؟
در بین سریال روزگار قریب رد بین سینمایی ها زیر نور ماه و خانه پدری در بین سریال های طنز سه در چهار.
در کارنامه کاری تان کار نمایش دیده نمی شود، این به علت بی علاقگی شما به تئاتر است؟
نه، اتفاقا بسیار دوست دارم اگر فرصتش باشد و جدیدا به من پیشنهادی در این حوزه شده و ممکن است، قبول کنم. ثانیا تئاتر سیستمش با توجه به اینکه باید چندین ماه تمرین کرد با سیستم بازیگری من زیاد همخوانی ندارد.
میان کارگردان ها آیا کارگردانی هست که دوست داشته باشید با ایشان همکاری کنید اما هنوز میسر نشده؟
با اکثر دوستان همکاری کردم، کس خاصی نیست که بخواهم همکاری داشته باشم، چون تاحالا با این دید نگاه نکردم.
کار جدید در دست انجام چه دارید؟
یک فیلم سینمایی است، به کارگردانی آقای فریدون حسن پور که به زودی در رامسر کلید خواهدخورد.
آخرین کاری که از شما پخش شده یا در حال پخش است چیست؟
فیلم سینمایی پارادایس به کارگردانی آقای علی عطشانی و فیلم سینمایی رسوایی ۲ به کارگردانی آقای ده نمکی.
در کنار بازیگری کار دیگری نیز هست که انجام دهید؟
کار دیگرم در کنار بازیگری عشق ورزیدن به دوستان و آشنایان است و کار ویژه دیگری ندارم. عشق می روزم و امید که این فن شریف چون هنرهای دگر موجب حرمان نشود. عشق ورزیدن هم به قول حفظ حافظ خودش هنر است.
اگر بازیگر نمی شدید دوست داشتید چه کاری می شدید؟
دوست داشتم، کشاورز می شدم و در کنارش زنبورداری می کردم.
چقدر شنونده موسیقی هستید؟
موسیقی قدیمی ایرانی را بیشتر گوش می دهم و هنوز هم سی دی گل های تازه رادیو ایران و گل های رنگارنگ را دارم و صداهایی مثل مرحوم بنان و خوانساری را گوش می دهم و لذت می برم و با روحیه و سن و سال من هم همخوان تر است.
اوقات فراغت تان را که سر کار نیستید، چطور سپری می کنید؟
به سد کرج به روستای کلوان می روم و انجا می گردم و به قول پیرمردهای قدیمی جان می کنم. یعنی جایی خراب باشد تعمیر می کنم، برقی ایراد داشته باشد درست می کنم، مزرعه ای مشکل داشته باشد، کمک می کنم و از این جور کارها.
دل تان که می گیرد، چه کاری انجام می دهید؟
واقعیتش تا حالا دلم نگرفته، جنسم از آن نوع است که دلم گرفتنی نیست.
تا حالا عصبانی هم شدید با این حساب و وقتی عصبانی می شوید، چه می کنید؟
شده زیاد عصبانی شوم، ولی به قول علما سعی می کنم کظم غیظ کنم و فرو ببرم عصبانیتم را. اگر هم یک موقعی بازتاب داشته باشد، به صورت یک غرولند است.
از چه کاری بیشتر از همه ناراحت می شوید؟
از ناراحت کردن دوستانم بیشتر از همه ناراحت می شوم چون یک موقع هایی شده با دوستان شوخی هایی می کنم که ناراحت می شوند آن وقت از خودم ناراحت می شوم.
شده تا حالا با خودتان شوخی ای شود که ناراحت شوید؟
خیلی کم اتفاق افتاده است.
غار تنهایی تان کجاست؟
غار تنهایی ام همان روستای کلوان است.
نظرتان نسبت به موسیقی پاپ چطور است؟
به خواننده های پاپ توصیه می کنم کمی این دل را رها کنند، چون خیلی از اینها را گوش می دهیم. دل در می گیریم، چون زیاد دل دل می کنند، کمی شادتر باشند و همیشه هم به خاطر زن نخوانند، به خاطر مرد و رفیق و معرفت و اینجور چیزها هم بخوانند.
و در آخر برای مخاطبان ما چه حرفی دارید؟
به مخاطبان تان توصیه می کنم همه چی بخوانند و بهترین آن را. همان طور که سفارش قرآن است انتخاب کنند. هر چیزی هم به یک بار خواندنش می ارزد.
با توجه به اینکه در رشته گرافیک تحصیل کرده اید، آیا در این حوزه هم فعالیت داشته اید؟
بله طراحی آرم زیاد کردم، اما طراحی پوستر کمتر، آن موقع ها خیلی عشق من لوگوگرافی بود، مخصوص لوگوهایی که با کلمات طراحی می شود. الان فعالیتی در این حوزه ندارم، ولی چون دخترم گرافیک می خواند گاهی کمکش می کنم و برایش طراحی می کنم.
نظر کاربران
خیلی باحالی آقای رجبی. زنده باشی.