ساعتی با سید مجید بنی فاطمه، مداح اهل بیت /قسمت اول
مجید بنی فاطمه: بچه های انقلابی، افراطی نیستند
سید مجید بنی فاطمه متولد ۱۳۵۶ در تهران است. مداحی را به طور رسمی از سال ۷۱ و با شاگردی سعید حدادیان و دیگر مداحان مشهور شروع کرده و حالا در شمال غرب تهران بزرگترین مجالس محرم را دارد.
هفته نامه تماشاگران امروز - محبوبه شعاعی: روضه خوانی به شکل قدیمی و آنچه پدرها و پدربزرگ ها را به مجالس می کشید، دارد به تاریخ می پیوندد. فرهنگی که نسل های گذشته با آن به امامان عرض ارادت می کردند و ایمان و اخلاص خود را نشان می دادند حالا رنگ و بویی کاملا متفاوت دارد. با دم و دستگاهی بسیار عظیم تر و شکوه و حواشی بسیار گسترده تر.
عاشقان قدیمی می گویند مجالس آن دوران ساده تر و صمیمی تر بوده؛ اصالت بیشتری داشته؛ روضه خوان و منبری بیشتر در میان مردم بوده اند و همین بی فاصلگی و همین که هر مراسم و مجلسی را تنها اخلاص و سوز دل بر پا می کرده، به اشک و سینه زدن عشاق حسین (ع) جلایی دیگر می داده.
حکایت امروز اما دیگر است، حکایت مراسمی که بر پا داشتن اش ساز و کاری دیگر می خواهد و از چهارتا جوان محل برنمی آید. حکایت آیینی که می گویند باید هر چه باشکوه تر باشد و این هم یعنی تکیه های بزرگتر و برنامه ریزی چند ماهه و البته هزینه هایی که هر سال بالاتر و بالاتر می رود.
تقابل دنباله دار منتقدانی که می گویند این مراسم هر ساله با عریض و طویل شدنش ممکن است از محتوا و آنچه فضیلت عزاداری است، فاصله بگیرد در مقابل معتقدانی که می گویند شأن و احترام را باید در ظواهر هر چه بالاتر برد و هر چه برای این ایام تدارک دیده شود و مراسم حجیم تر شود، باز هم کم است.
در این میان مداحان اهل بیت چنان جایگاهی پیدا کرده اند که چند سال پیش باورش ممکن نبود. شغلی که در میان مردم حرمت بسیار زیادی دارد و البته امتیازاتی که چشمگیر و دلنواز است و بسیاری را برای رسیدن به مراتب بالایش برمی انگیزد. در میان مداحان مشهور و محبوب مردم هم می توان از سید مجتبی بنی فاطمه اسم برد که مجالس اش شور و صفایی دارد و دوستداران حضور پای برنامه هایش از مردم عادی تا سیاستمداران برجسته و چهره های شناخته شده ورزشی و هنری را دربر می گیرد.
سید مجید بنی فاطمه متولد ۱۳۵۶ در تهران است. مداحی را به طور رسمی از سال ۷۱ و با شاگردی سعید حدادیان و دیگر مداحان مشهور شروع کرده و حالا در شمال غرب تهران بزرگترین مجالس محرم را دارد.
پیش از محرم و در روزهایی که هنوز مشغله کمتری داشت سراغش رفتیم. قراری که در یک باشگاه ورزشی در خیابان دولت در شمال شهر گذاشته شد. باشگاه شیک و مجهزی که سید مجید می گفت به دوستانش تعلق دارد و او برای ورزش به آنجا می رود.
با او درباره حواشی مداحی و زندگی شخصی مداحان صحبت کردیم و کمی حرف هایی زدیم که معمولا در تریبون های رسمی گفته نمی شود.از حضور سیاسی مداحان در جامعه و نفوذشان بین مردم تا خیلی چیزهای دیگر.
مصاحبه ای با در نظر گرفتن همه حرف هایی که می شود گفت و نمی شود گفت؛ حقایقی که شاید یک روز دیگر امکانی پیدا شود و سراغ شان برویم و کمی بیشتر از آنها بنویسیم.
کلید مخالفت ها با فیلم رستاخیز را شما زدید و جزو اولین کسانی بودید که گفتید این فیلم مشکل دارد و بهتر است اکران نشود.
- من با اصل موضوع فیلم مخالفتی نداشتم اما می گویم کربلا آنقدر ابعاد زیادی دارد که اگر ما بیاییم به یک سری عشق و عاشقی ها بپردازیم، درست نیست. یعنی آنقدر حرکت امام حسین (ع) وسیع است که اگر آن را در عشق و عاشقی و یک سری تصاویر خلاصه کنیم، کم لطفی است. مثلا چهره حضرت ابوالفضل (ع)، چهره حضرت علی اکبر (ع) یا صدای حضرت زینب (س) و بعضی از قسمت هایی که به اصطلاح خودشان روضه است.
مثلا شهادت حضرت علی اصغر (ع)، اینطور که اینها آورده اند نیست و از کارگردان پخته ای مثل آقای درویش توقع می رفت که با کارشناسی دقیق تری این کار را پیش ببرد. مثلا خون حضرت علی اصغر (ع) اصلا روی زمین ریخته نمی شود. در تمام تاریخ آمده که این خون را سیدالشهدا به سمت آسمان ریخته است. یک سری داستان هایی در این فیلم اضافه یا کم شده که ما به همین دلیل ناراحت بودیم و بعضی ها هم گفتند مگر شما کارگردان یا نویسنده هستید؛ کار ما این است.
شما این فیلم را دیده اید؟
- خیر. چند بار هم به من گفتند بیا، اصلا دلم نیامد.
روایتش را شنیده اید؟
- بله، دقیق.
برای شما به عنوان کسی که می توانستید صاحب نظر باشید، شاید بهتر بود فیلم را می دیدید تا جزییات بیشتری از آن را بدانید.
- همه دوستان من فیلم را دیده اند و حتی اخیرا هم برای آقایانی که در جامعه مداح ها هستند، فیلم را اکران کرده اند. به من هم زنگ زدند. من نمی توانستم بروم. دومین نامه ای که داده بودند که نامه دو مرجع علوی گرگانی و مکارم شیرازی بود، نامه این دو را هم من پیوست کردم و گفتم نمی آیم.
شما پیگیر این نامه ها بودید؟
- بله، من و دوستانم؛ ولی اینکه خدای نکرده بخواهیم سر جنگ داشته باشیم، اینطور نبوده. حالا الان یک عده ای می گویند این فیلم برای سیدالشهداست و باید اکران شود؛ قطعا همین است. آنها هم نمی خواستند ضربه ای بزنند، می خواستند کاری کنند ولی فکر می کنم این بنده های خدا برای هدفی که داشتند یک مقدار از یک سری مرزها که نباید گذشت، گذشتند.
می گویند سخت کردن داستان و اینکه به جزییات ایراد بگیریم، باعث می شود دیگر کسی سراغ ساخت کارهای مذهبی نرود.
- من یک جمله در نامه اول داشتم که آن هم این بود که اگر نمی توانیم کار دقیقی بسازیم، بیاییم برای امام حسین (ع) نسازیم. شما در یک جمعی حرف پدرت را راحت تر می زنی تا حرف مادرت، چون ناموست است. ما دین مان را از امام حسین (ع) داریم، خدای مان را از امام حسین (ع) داریم، تعارف نداریم؛ اگر سیدالشهدا و پیغمبر نبودند ما خدایی نمی شناختیم.
پس اینکه می گوییم بابی انت و امی، همان مادری که خجالت می کشیم در یک جمعی در موردش صحبت کنیم، می گوییم او به فدایش، پس داریم برای چنین کسی می سازیم. یک بنده خدایی حرف جالبی می زد؛ می گفت مادر طرف تربت مشهدالرضا را می بوسید، گفت تربت کربلا را فقط می شود بوسید، وقتی این را از او می گیری دفعه بعد که می خواهد تربت کربلا را هم ببوسد، به شک می افتد، پس بگذار کارش را بکند.
ما باید به یک سری چیزها دست نزنیم. جسارت به آقای درویش و بزرگان دیگری که در این عرصه هستند نباشد، یک سری جوان ها می خواهند گوشه هایی از کربلا یا گوشه هایی از حرکت حضرت مسلم را بسازند یا اصلا این مد شده که مثلا می گویند این نذری ها چیه یا این پول هایی که برای امام حسین (ع) خرج می کنید، بیاید به مردم کتاب هدیه بدهید و ... فرهنگ ما فرهنگ عاشورایی است. امام ما می گوید ما هر چه داریم از محرم و صفر است، پس خط قرمز دارد و باید مواظبش باشیم.
هم به آقای درویش عرض می کنم هم به دوستان دیگری که می خواهند کار بسازند، دست شان را هم می بوسم که می خواهند کار کنند ولی به دفتر مراجع بروند و از آنها مشورت بخواهند. آنها، هم کارشناسی های قوی می دهند و هم افراد کارشناس قوی می دهند. این کارها باید با یک تیم انجام شود، همین. ما قصد جسارت به کسی نداریم.
به دلیل همین صحبت هایی که شما کردید یک سری حساسیت ها به وجود آمد و حتی به کف خیابان هم رسید و تصویری پخش شد که یک خانم قمه می زد و ...
- من ندیده ام ولی شنیده ام. یک مسئله را عرض می کنم. ما در یک مملکتی زندگی می کنیم که مملکت امیرالمومنین (ع) و امام زمان (ع) است. هم صاحب دارد، هم ولی فقیه دارد. من از اینها نیستم که شعار بدهم، نه حقوق بگیر دولت هستم، نه درجه دارم. من نون خور سیدالشهدا هستم و ولی فقیهم را قلبی دوست دارم و جزو اعتقادات من است. ولی فقیه ما فرموده اند قمه زدن حرام است، پس کسی که قمه می زند کار حرام انجام می دهد. اینها برای جاهای دیگر هستند.
من به مردم می گویم هیاتی ها بسیار آدم های خوبی هستند. همه مردم ما امام حسینی و عاشق اهل بیت هستند. هر کسی یک جور امام حسین (ع) را دوست دارد و با ایشان ارتباط دارد ولی اینکه این چهره ها را نشان بدهند و یکی قمه بچرخاند و بگوید برای امام حسین (ع) است، اینها برای امام حسین (ع) نیست؛ چون اصلا دین ما می گوید یک زن وسط این همه مرد چه می کند؟ این مهمتر است یا چوب بکشی به خاطر خدا؟ به خاطر خدا تو باید در خانه ات بمانی. این کسی که قمه می گیرد ریشه اش برمی گردد به همان کسی که امروز با یک سری مسائل مخالفت دارد و به همان ریشه انگلیسی برمی گردد.
شاید هم ریشه اش کم اطلاعی باشد.
- کم اطلاعی است ولی من خیلی راحت می گویم، الان کسانی را داریم که تبلیغ این کارها مثل قمه زنی و لطمه زنی و لعن گفتن و ... را می کنند. این اشخاص از هیاتی ها و انقلابی ها نیستند. الان ما یک مرجع تقلید داریم که ایرانی هم نیست و فامیلش هم در انگلیس هستند، اینها همه پیرو این هستند. برای فیلم سینمایی قمه می زنی؟
یعنی شما معتقدید کسانی که این کار را کرده اند، هیاتی نیستند و اعتقادی ندارند؟
- هیأتی و انقلابی نیستند. اعتقاد دارند ولی افراطی هستند. بچه های انقلابی، افراطی نیستند.
این حساسیت ها که وجود دارد؛ مداح ها به عنوان کسانی که حساسیت ها را بیشتر درک می کنند و خودشان را بیشتر مسئول می دانند، یک جایی مثل شما راجع به مسائل اجتماعی حساسیت دارند و یک عده هم مثل آقای حدادیان که گفتند اگر برای انتخابات مجلس، اصولگراها به اجماع نرسند خودمان لیست می دهیم، وارد کارهای سیاسی می شوند.
- من می خواهم یک چیزی برای طنز به مردم بگویم؛ من دست و پای ذاکرهای قدیمی را که به خانه ها می رفتند می بوسم. ما همه آنطور رشد کرده ایم و از ریشه آنها هستیم ولی دیگر تمام شد. یک عده ای فکر می کنند یک سری مداح های سیدالشهدا روی موتور رکس می نشینند و این طرف و آن طرف می روند، الان مداح های ما استاد دانشگاه هستند و برای دکترا می خوانند. مداح های ما الان مدیر هستند، لیاقتش را داشته اند نه اینکه پارتی بازی باشد، بگویند آقا بفرما آنجا؛ چطور می شود یک دانشجو داد می زند، حرف می زند و اگر قلم داشته باشد قلم می زند، ولی یک شخصی مثل سعید حدادیان که سی سال است می خواند، بچه مدرسه بوده، الان استاد دانشگاه است و درس هم می خواند و آدم عالم و عاملی است و در بیوت مراجع تقلید رفت و آمد دارد، اگر بخواهد همسنگرهایش را یاد کند می بینیم خودشان یک لشکر هستند که شهید شده اند، بعد ایشان حق ندارد حرف بزند، بقیه حق دارند؟
شما دولت را هم نگاه کنید، همه حرف نمی زنند. یک سخنگو دارند. حرف من این است که در جامعه مداحی امروز ما، جوان ها باید دقت کنند که هر کسی نمی تواند حرف سیاسی بزند، هر سن بالایی هم نمی تواند حرف بزند ولی بعضی مثل حاج منصور ارضی، مثل حاج سعید؛ اینها یک وزنه ای هستند.
الان همه آقایان برای خودشان کار می کنند، مداح ها کار نکنند؟ حالا بنده های خدا را روی حساب ذاکر امام حسین (ع) بودن مردم دوست دارند و یک مخاطبی هم دارند.
نقدی که ممکن است به این کار وارد باشد این است که آقای حدادیان یا آقای ارضی یا شما ممکن است محبوب باشید ولی این محبوبیت شاید خیلی عمومی باشد، یعنی خیلی از مردم صدای شما را دوست داشته باشند ولی اگر شما بیایید یک موضع سیاسی بگیرید، بعد با موضع سیاسی کسی نخواند، ممکن است این باعث شود که ارادتش به شما کم شود.
- زمانی اینطور می شود که من عقیده ام را تحمیل کنم. من به دوستان خودم در حوزه سیاسی مثلا رأی دادن مشورت می دادم و می گفتم اعتقاد من این است ولی هر کس آزاد است. مثل اینکه ما الان بخواهیم به رستوران برویم، ممکن است من غذایی که سفارش می دهم با شما فرق کند. در جمع دوستانه نشستیم من گفتم نظر من این است، حالا کسی آن را عملی نکرد، اشکالی ندارد.
به نظر می آید اتفاقی که می افتد یک مقدار فراتر از این ابراز سلیقه است. برای اینکه مثلا شما وقتی درباره اعتقاد آدم ها یا کربلا حرف می زنید، ما می گوییم ایشان دارد حرف ما را می زند ولی اگر یک نفر آن بالا راجع به شخصیت های سیاسی بگوید، بگوید من این جناح را می پسندم ولی آن یکی را نه، یا لعنت بر آن جناح یا فلان آقا، ممکن است مردم فکر کنند چرا من باید این سلیقه سیاسی را بشنوم در حالی که آمده ام دلم و عشقم را به امام حسین (ع) بدهم.
- خب آقا همه سلیقه سیاسی خودشان را دارند و هر کسی سلیقه سیاسی خودش را می گوید. من نمی خواهم روی این مورد گیر کنیم ولی عیبی ندارد هر کس سلیقه سیاسی خودش را بگوید. رسالت من نوکری است، امروز در مورد مسائل فرهنگی هیچ چیز مثل هیات ها موثر نبوده. شما ببینید این همه جوان می آیند، کیف هم می کنند. نمی گوییم جایی را ندارند، دارند ولی به هیات می آیند. ما کار فرهنگی خودمان را می کنیم ولی آنها دیگر مرجع هستند.
بزرگترهای ما رسالت سیاسی هم دارند. خدا طول عمر بهشان بدهد. شاید اگر این آقایان نباشند... مثل اینکه من یک روزی می آمدم یک قسمتی از خواندن را انجام می دادم ولی الان آنها جلوتر رفته اند و نوبت من شده. رسالت من روضه خواندن و نوحه خواندن، زمینه خواندن، شور خواندن و ... شده. دوباره جلوتر برویم. رسالت من این می شود که یک هیاتی بزنم یا حسینیه ای تاسیس کنم. همینطور رسالت من بیشتر می شود. این یک مسئله تخصصی است. شاید این تخصص ایشان است. هزاران نفر حرف می زنند و به دولت هم نقد می کنند، اشکال ندارد به ایشان هم نقد بکنند.
شما با این موافق هستید؟
- مگر چند سال است به مداح ها حمله می کنند کسی چیزی می گوید؟
نقد مطرح کردن این است که مداح ها به عنوان کسانی که معتمد مردم هستند و مردم به آنها علاقه دارند، نباید خود را در موضعی قرار بدهند که به آنها حمله شود.
- الان در مورد یک روحانی می خواهند صحبت کنند، معمولا یک شأنیتی قائل می شوند، چقدر به مداح های امام حسین (ع) نقد کرده اند؟
شما خودتان کمتر اظهارنظر سیاسی می کنید.
- شاید من تخصصم این نباشد و آنها تخصص شان این است و علم شان چیز دیگری است. کسی که سیاسی است باید روزی ۱۰ روزنامه جلویش بشاد و خبرها را دنبال کند، نه فقط حرفی از دهان این و آن شنیده باشد و یک روزنامه هم ورق زده باشد. اینها در بطن کار هستند و به خاطر همین من نمی توانم سیاسی باشم ولی مخالف این رفتار هم نیستم.
اگر تجربه و سن تان بالا برود چطور؟
- فکر نمی کنم اینکه بخواهم در این حوزه وارد شوم، در توان من نیست ولی این نیست که کاری که من نمی توانم انجام بدهم، دیگری هم نتواند. آنها در یک جایگاهی هستند که این رسالت فعلا به دوش آنهاست، ما هم دست شان را می بوسیم، خدا حفظ شان کند.
نظر کاربران
ایشون یه خونه ای تو خیابون خوش داشتند که همسایه ما بودند البته اجاره داده بودند...پدر ما دراومد تا پول اقساط فاضلاب واحدشونو بگیریم ... بعدا فهمیدم ایشون چه کسی است چون زیاد مداح ها رو نمیشناسم از نظر ظاهر و اسم.
بني فاطمه ديگه كيه ؟!
چند نفراز این بچه ها انقلابو درک کردن و هدفشو که میگی افراطی هستند یا نه اقای مداح ببین مردم عزیز چی میخوان بعد نظرتو تو بلندگو کن.