فریمن سورپرایزتان می کند...
فریمن جبارزاده یكی از این چهرههاست كه باید اعتراف كنیم، سبكی جدید را وارد موسیقی سالهای اخیر كشورمان كرده است. او كه كارش را با خواندن به زبان انگلیسی شروع كرد و هدف خود را بازارهای بینالمللی قرار داد.
یك اسم منحصربهفرد
فریمن اسم شناسنامهای و واقعی من است. خیلیها به اشتباه میگویند فریمان ولی صحیح آن فریمن است. البته اگر به اسامی دهه شصتیها دقت كنید به راحتی میتوانید اسمهای متفاوت و خاصی را بین آنها پیدا كنید. به طور كلی من این اسم را در جاهای دیگر نشنیدهام و خوشحالم از اینكه اسم خاصی دارم كه در عرصه موسیقی هم به نوعی منحصربهفرد است.
به خاطر شغل پدرم
برخی از دوستان مدام از من میپرسند كه چرا به زبان انگلیسی میخوانم و من هم مدام به آنها جواب میدهم فقط به خاطر یك هدف و علاقه شخصی است. ماجرای آشنایی و تسلط من به زبان انگلیسی به شغل پدرم بازمیگردد. ایشان پروژههای ساختمانسازی و مهندسی را در كشورهای مختلف قبول میكردند و ما هم متعاقب این قضیه مثلا باید چهار ماه در كشور انگلیس یا كشور دیگری زندگی میكردیم و نتیجه آن یاد گرفتن زبان انگلیسی بود. شاید این مساله كه باید به ناچار و ناخواسته در كشورهای دیگر زندگی میكردم و در آن محیط بزرگ میشدم باعث شد تا آن فضای غربی بیشتر در كار من دیده شود.
كودكی در سرزمین موسیقی
بین ۲ تا ۱۴ سالگیام كه در كشورهای دیگر زندگی میكردیم، عشق موزیك نبودم ولی فضای زندگی آنجا پر از موسیقی بود؛ از كافیشاپ و رستوران گرفته تا خیابان، مدام صدای موسیقی شنیده میشد كه ناخودآگاه تو را جذب میكرد که به دلیل سن بسیار پایینم زیاد دربند این موضوعات نبودم ولی شرایط و محیط زندگی باعث شد كه ناخودآگاه به این سمت گرایش پیدا كنم.
تكستهای یك بچه باحال
بعضی مواقع نمیشود به راحتی اشعار را به زبان دیگری برگرداند؛ یعنی دیگر آن زیبایی را ندارد. به همین خاطر از همان ابتدا تمام اشعار را به انگلیسی میگویم. چون از بچگی در آن فضا بزرگ شدم، مدام اشعار آنها در گوشم بود. زمانی كه مدرسه میرفتم هركسی كه متن ترانه بیشتری از خوانندههای خارجی داشت از نظر بقیه بچه باحالی بود و به نوعی رقابت بود. . . از طرف دیگر چون پدرم در زمینه كامپیوتر هم فعالیت داشت جز اولین خانوادههایی بودیم كه در خانهمان اینترنت داشتیم؛ به همین خاطر من مدام متن ها را پیدا میكردم، به مرور اصطلاحات را یاد می گرفتم و ساختار شعرها را می آموختم.
به عشق ماركت بینالمللی
از سال ۸۸ بود كه به صورت رسمی فعالیتم را در زمینه موسیقی آغاز كردم. شخصا عبارت فعالیت زیرزمینی را برای كار خودم به كار نمیبرم؛ برای اینكه سبكی كه من كار میكردم یعنی سبك انگلیسی، سبك تعریفنشدهای بود و هدف من ماركت خارج از ایران بود. همان سال کار من از دو رادیوی مطرح در آمریكا پخش و وارد چارت موسیقی شد. در یكی از این رادیوها کار من در هفته اول، چهارم شد و در هفته دوم، به جایگاه سوم رسید. این هدف سختیهای خودش را داشت. خیلی سخت است كه شما بخواهید از این سر دنیا با ماركت آن سر دنیا در تماس باشید. بخواهید تمام استانداردها را رعایت كنید آن هم در زمانی كه امكانات واقعا محدود بود. با تمام این سختیها اولین موزیكویدئو خودم را همان سال با كارگردانی خودم و یكی از نزدیكترین دوستانم ساختم. هدف ما این بود كه موزیكویدئوی كار هم مانند آهنگش مورد استقبال قرار بگیرد كه خوشبختانه از چند شبكه بینالمللی پخش شد.
استقبال غیرمنتظره داخلی
میخواستم در ایران كار متفاوت و تازهای انجام بدهم؛ كاری كه تا به حال انجام نشده باشد و مطمئن هستم كه آن زمان كاری كه ما ساخته بودیم یك كار تك بود؛ كاری تركیبی از داستان، موسیقی، گریمهای سینمایی و لباسهای متفاوت. . . كار را ارائه كردیم و بعید میدانستم كه این كار در ایران سروصدایی به پا كند چون كار كاملا انگلیسی بود ولی خوشبختانه مورد استقبال واقع شد. پس از پخش موزیك ویدئوی دوم از موزیك ویدئوی سوم سعی كردیم كلام فارسی را هم وارد كار كنیم كه بیشتر موردپسند مردم واقع شد.
تاثیر از هنرمند محبوب
واقعیت این است كه من از بچگی با نوعی از موسیقی بزرگ شدم، آن را الگوی خودم قرار دادم و حتی با همان نوع كارها تمرین كردم. یادم هست در مسیر یك ربع پیادهروی خانه تا مدرسه مدام این آهنگها را برای خودم میخواندم. آن زمان امكانات امروز وجود نداشت كه هر نوع موسیقی به راحتی از طریق اینترنت در دسترس باشد. موسیقیهای محدودی وجود داشت كه عموم مردم همانها را دنبال میكردند. از طرفی وقتی شما فیلمهای هنرپیشه محبوبتان را دنبال میكنید، ناخودآگاه این علاقه در پس ذهنتان اثر میگذارد كه بعدها در كارهایتان ردپایی از آن هنرپیشه دیده میشود. این موضوع صداسازی و سبك كاری من هم شاید مربوط به این قضیه باشد كه البته خودم هیچ نكته منفیای در آن نمیبینم. در عرصه بینالمللی خوانندههای زیادی هستند كه علنا سبك و سیاق اسطورههای موسیقی را دنبال میكنند ولی در ماركت كشور خودمان احساس میكنم كه حركت تازهای است.
لذت فهم كارهای من
خاص بودن تاریخ تولد و اسم به مرور برای خود شخص عادی میشود. شاید تاریخ تولد و اسم متفاوت یك هنرمند جالب باشد ولی دلیل اصلی و محكمی برای خاص بودن او نیست. من خودم را در این سبك آنقدر خاص میدانم كه تعداد كسانی كه به كارم گوش میدهند یا نمیدهند برایم مهم نیست. این برایم مهم است كه آن كسانی كه به آهنگ من گوش میدهند نهایت لذت را از كار ببرند و متوجه مفهوم كار بشوند، شاید در این زمینه خودم را خاص بدانم.
كار خاص برای قشر خاص
یكی از دلایل كمكاری من این است كه همیشه پنج سال آینده را میبینم؛ مثلا شش سال پیش كه اولین موزیكویدئو را پخش كردیم؛ درحالی که هیچ خواننده دیگری در ایران آن سبك كار را نساخته بود؛ گریمهای سنگین سینمایی، لباسهای كاملا متفاوت، فیلمنامه و. . . تازه امروز شاهد كلیپهای متفاوتی از خوانندهها هستیم. یادم میآید آن زمان به من میخندیدند و میگفتند چیكار میكنی؟!! هدف امروز من هم ماركت پنج سال آینده موسیقی ایران را زیر نظر دارد؛ یعنی امروز كاری را انجام میدهم كه شاید پنج سال آینده بین خوانندهها باب شود. در همه زمینهها اعتقادم این است اگر كاری را انجام بدهی كه هزار نفر دیگر هم انجام میدهند، ارزشی ندارد؛ ولی اگر كاری را انجام بدهی و هزار نفر بیایند كار تو را انجام بدهند آن كار ارزشمند است. به همین خاطر در این مبحث به دنبال این نیستم كه چقدر هوادار دارم؟ آیا فلان خواننده از من بیشتر طرفدار دارد یا نه؟ خودم به این موضوع آگاه هستم كه سبك كار من، مورد پسند قشر خاص است و به دنبال این هستم كه این قشر خاص، كار مرا با علاقه پیگیری كنند.
در جستوجوی مجوز
روز اول كه وارد این حیطه شدم به فكر مجوز نبودم چون اصلا نمیدانستم كه برای این سبك مجوز میدهند یا نه!؟ اما خب بالاخره وقتی زحمت میكشی و برای كاری انرژی میگذاری دوست داری كه همه آن را ببینند اما آن زمان هیچ اطلاعی از قوانین نداشتیم چون تمام فكر و ذكر ما ماركت خارج از ایران بود. به مرور زمان این مردم بودند كه من را به سمت فارسیخواندن هل دادند. یادم میآید كه با یكی از دوستان صحبت میكردم و میگفتم اصلا امكان ندارد یك روز من فارسی بخوانم چون هم به این سبك علاقه داشتم و هم احساس میكردم كه كلام انگلیسی را بهتر از فارسی میخوانم. . . اما تاثیر مخاطب باعث شد كه امروز به دنبال مجوز باشم.
ارزان به خاطر توانایی شخصی
بین همكاران این موضوع پخش شده كه فریمن خانواده پولداری دارد؛ به خاطر همین كلیپهای پرخرجی هم میسازد. شاید باورتان نشود؛ من تا به امروز ۷ كلیپ ساختهام و به جرات میتوانم بگویم كه تمام هزینههای این ۷ موزیكویدئو به اندازه ۲ كلیپ برخی دوستان هم نیست. من برای موزیكویدئوهایم اسپانسر هم داشتهام اما این اسپانسرها هزینههای واقعا ناچیزی را تزریق میكردند. برای كل این موزیكویدئوها از جیب خودم ۱۰ میلیون تومان بیشتر هزینه نكردم چرا كه اكثر كارهای آنها را از ادیت تصاویر تا انتخاب پرسوناژ و گریمور را خودم انجام میدهم. گاهی اوقات حتی فیلمبرداری هم كردهام. اگر بخواهیم برای هر كاری بهترین متخصصان را به كار بگیریم هزینهها بالا میرود ولی من این كار را نمیكردم. خوب است كه این نكته را یادآور شوم ابتدای ورود من به این عرصه از آنجاكه خانواده من بهشدت مخالف این كار بودند، هیچگونه حمایت مالی نکردند. اگر بخواهم نیمه پر لیوان را نگاه كنم شاید این فشار مالی روی من باعث شد تا سعی كنم تمام این كارها را یاد بگیرم.
نخستین جرقه برای مجوز
تقریبا دو سال و نیم پیش بود كه آقای محسن رجبپور از دفتر ترانه شرقی با من تماس گرفتند و گفتند تمایل دارند كه با من همكاری داشته باشند. ابتدای امر باور این موضوع برایم سخت بود كه واقعا میشود كه من مجوز بگیرم. به همین خاطر با جدیت تمام این موضوع را پیگیری كردم و از آن لحظه تصمیم گرفتم كه دیگر هیچ فعالیتی نداشته باشم؛ مگر در قالب مجوز. تمام كارها را متوقف كردم و تنها یک قطعه برای جامجهانی تولید و پخش كردم. البته به دلایلی این همكاری ادامه پیدا نكرد ولی در واقع ایشان این جرقه را در ذهن من زد كه به دنبال مجوز بروم و امیدوارم كه به زودی به نتیجه برسد.
بیزنس برای امرار معاش
متاسفانه از آنجاكه هنر در این عرصه تبدیل به صنعت نشده است، به همین خاطر نه تنها موسیقی بلكه هیچ هنری نان و آب نمیشود. هنوز هنرمند را آنچنان كه باید جدی نمیگیرند. من دوستانی در عرصه بازیگری دارم كه واقعا سینمای ایران به حضورشان مدیون است و از قدیمیهای این عرصه هستند ولی آنطور كه باید قدر هنرشان را نمیدانند. انگشتشمار هستند كسانی كه در عرصه بازیگری پول خوبی میگیرند. چرا ما فیلمهای خوبی نداریم؟ چون نویسنده خوبی نداریم. چرا نویسنده خوبی نداریم؟ چون قدر نویسنده را نمیدانند و نویسنده نمیتواند تمام وقت خود را صرف كار نویسندگی كند. من فكر میكنم هر هنرمندی یك كار و تجارت جانبی و مكمل دارد. من هم جدا از موسیقی بیزنسی برای خودم دارم.
فضای امید برای هنرمندان
قبول دارم هر آنچه كه پیش از این انجام دادم، اشتباه بود. باید طبق قانون كشورمان حركت میكردم. هركجای دنیا هم كه باشید اگر خلاف قانون كشور حركت كنید با شما برخورد میشود. امروز فضای تازهای سرشار از امید دیده میشود كه شخصا تاثیرش را در قشرهای مختلف هنری میبینم. البته دوست ندارم اشتباه خود را توجیه كنم ولی دلایل مختلفی باعث شد كه آن زمان به دنبال كسب مجوز نباشم.
از صدقهسری شهرت
فعالیت موسیقایی الان من نسبت به ۳ سال قبل ۳۰ درصد كمتر شده چون كارهای دیگری هم انجام میدهم ولی چند سال پیش صددرصد زندگی من را موسیقی تشكیل
میداد. هرچند بیزنسی كه امروز در كنار موسیقی انجام میدهم به نوعی از صدقهسری شهرت و اعتباری است كه از موسیقی كسب كردهام. سفارش تنظیم قطعات موسیقی هم میگیرم؛ البته نه برای هر كسی و نه به هر قیمتی.
همكاریهای مشترك
خیلی از خوانندگان مطرح ایرانی بعد از پخش كار «تو رو با همه خوبیهات» تقاضای همكاری مشترك داده بودند ولی قبول نكردم. مطمئن هستم كه اگر میرفتم شهرتم خیلی بیشتر از چیزی میشد كه امروز دارم. دوست داشتم در هر كاری من پیشقدم باشم، دوست داشتم كاری انجام بدهم كه تا به حال كسی انجام نداده باشد.
سورپرایزهای ویژه من
در حال حاضر پروژه بزرگی را در دست دارم كه زیاد نمیتوانم در مورد جزییات آن صحبت كنم؛ فقط در این حد بگویم كه قرار است با یكی از سوپراستارهای خواننده آنسوی مرزها كاری مشترك اجرا كنیم كه موضوعش در رابطه با بهبود روابط ایران با كشورهای جهان است. هماهنگیها از آن سمت نهایی شده است و تنها منتظر مجوز از این سمت هستیم چون هدفم این است كه این كار به صورت رسمی انجام شود. پس به نوعی میتوان گفت كه همچنان آن هدف بینالمللی شدن وجود دارد.
كار بهتر به جای زیبایی
بحث آرتیست بودن برای من از اواسط كار به وجود آمد. اوایل كه وارد این عرصه شده بودم و از آنجاكه همه كارهایم را خودم انجام میدادم، فشار خیلی زیادی را باید تحمل میكردم. این خیلی سخت بود كه از الف تا ی كار را خودتان انجام بدهید. وقتی ترانهسرایی، نوازندگی، آهنگسازی، تنظیم، میكس، خوانندگی و. . . را خودم انجام میدادم، آن فشار ذهنی باعث میشد كه كمی از این آرتیست بودن دور باشم. هرچند كه از همان ابتدا هم سعی میكردم متفاوت باشم؛ مثلا خوانندهای سعی میكند در كلیپهایش زیبا و خاص دیده شود اما برای من مهم موسیقی و كارم بود تا اینكه بخواهم زیبا دیده شوم. این موضوع را سعی كردم در پوشش و ظاهر هم داشته باشم؛ به همین دلیل همواره از طراحیهای دوست خوبم آقای كامران بختیاری استفاده میكنم كه به خوبی میداند چطور لباسی را برایم طراح كند تا در عین سادگی، زیبا باشد.
مزاحمتهای اینستاگرامی
من فكر میكنم شبكههای مجازی در معرفی آرتیستها و ارتباط آنها با مخاطب بسیار موثر بودهاند. البته باعث تاسف است كه برخی افراد در این شبكهها حضور پیدا میكنند و با بیاحترامی به هنرمندان یا حتی هك كردن صفحات آنها قصد خودنمایی دارند. حتی یك ماه پیش صفحه اینستاگرام من هك شد و من مجبور شدم همه چیز را از اول با آدرس جدید بسازم تا همچنان با مخاطبانم در ارتباط باشم. به نظرم این فضا محل مناسبی برای فرهنگسازی است؛ به شرط آنكه هم از سوی هنرمندان و هم مخاطبین به شكلی صحیح مورد استفاده قرار بگیرد.
روانشناسی با ورزش روزانه
مطالعه زیاد دارم اما الزاما نه فقط به شكل اینكه كتابی چاپ شده به دست بگیرم و ورق بزنم. اما تمام كتابهای مجازی را در زمینه موسیقی دانلود میكنم و میخوانم. درمورد مقالاتی كه از پیشكسوتان این كار عرضه میشود. . . مخصوصا در بخش روانشناسی و جامعهشناسی این بحث خیلی مطالعه دارم. در كنار مطالعه، روزانه دستكم ۲ ساعت ورزش میكنم.
بازیگری شاید وقتی دیگر
در این مدت پیشنهادهای بازیگری متعددی، داشتم ولی قبول نكردم. همانطور كه گفتم بیش از دو سال است كه هیچ فعالیت هنری و تصویری نداشتم و دوست دارم اگر قرار به بازگشت من است بازگشتی باشد كه ارزشش را داشته باشد و تا مدتها در مورد آن صحبت شود.
روی نت موسیقی با فریمن از جان لنون تا ...
نخستین آهنگی كه روی شما تاثیر خاصی گذاشت؟
آهنگ Imagine از جان لنون.
آهنگی كه شما را یاد مهمترین خاطره زندگیتان میاندازد یا برایتان خاطرهساز است؟
تعدادشان زیاد است، مثلا Time of Your Life از گریندی و همچنین I Need Your Love از بیگیس.
با كدام آهنگ انرژی میگیرید؟
با آهنگ Smell Like Teen Sprit از نیروانا.
دلتان میخواست كدام آهنگ معروف را شما اجرا و ساخته بودید؟
آهنگ All of Me از جان لِجِند.
از چه آهنگی خاطره خوبی ندارید!؟
از آهنگ Time of Your Life از گریندی.
دوست دارید با كدام خواننده اجرای مشترك داشته باشید؟
با جان لِجِند.
موسیقی كدام فیلم را دوست دارید؟
موسیقی فیلم مودیلیانی Modigliani.
به كدام ساز تسلط دارید؟
گیتار.
نظر کاربران
واای فریمن مرسی برترین های عزیز
فریمن بهترینه
موفق باشي
مگه فریمن داخل ایرانه میخونه؟!!! :O
شوخیییی میکنییییی!!!
عالیه این بشر!!!!
صداش واقعا قشنگه.
عزیزم
فریمان این سبک جدید رو وارد ایران کردش ،کاش بقیه که از این سبک برداشت میکنن حداقل بگن مدیون چه کسی هستن کاش این تعدادافراد خلاق بیشتر بشه جای اینکه کپی برداری کنن