پوريا پورسرخ از تجربه خود در مسیر انحرافی می گوید
پوريا پورسرخ : كمدي با روحيات من جور در نمي آید
تا به حال كمتر سريالي بازي كرده كه پر بيننده نباشد، حالا قرار است در مسير انحرافي هم همين اتفاق بيافتاد اما در شيوهاي كاملا متفاوت.
برترین ها: تا به حال كمتر سريالي بازي كرده كه پر بيننده نباشد، حالا قرار است در مسير انحرافي هم همين اتفاق بيافتاد اما در شيوهاي كاملا متفاوت. اين بار قرار است پورسرخ را در ژانري متفاوتتر از هميشه ببينيم در فضايي كاملا كمدي و در كنار بازيگراني كه اتفاقا با اين ژانر غريبه نيستند. «پوريا پورسرخ» از اولين حضورش در يك مجموعه تلويزيوني طنز ميگويد، هرچند كه به اعتقاد خودش كمدي اصلا با روحياتش جور در نميآيد!
بهنظر من در مسير انحرافي گروه خيلي خوب كنار هم چيده شده بود. يكبهيك اعضا براي كار، احترام قائل بودند و همين به پيشبرد كار كمك كرد. تمام قسمتهاي سريال البته بعد از سقوط درست وسط جنگل فيلمبرداري شد، آن هم در سرماي بيسابقه زمستان سال گذشته. طي 4، 5 ماه فيلمبرداري فكر ميكنم ما به تعداد انگشتان دست فرصت خوردن غذاي گرم پيدا كرديم، ولي هيچ كدام از اينها دليل اعتقاد من به خوب از آب در آمدن كار نيست. ما در اين كار جو دوستانهاي داشتيم، هيچ وقت بزن درويي كار نكرديم. همگي سعي كرديم كار را خوب از آب و گل دربياوريم، چون كاري بود كه به آن احترام ميگذاشتيم و اميدوارم بينندگان هم اين احترام را حس كنند و از آن لذت ببرند.
قرار نيست من در مسير انحرافي كمدي بازي كنم؛ تا آخر سريال هم همين شخصيتي را از من ميبينيد كه در يكي، ۲ قسمت اول ديديد. در حقيقت من در اين ماجرا آدم معمولي هستم كه بين يك مشت آدم ساده لوحگير افتاده و از رفتار عجيب آنها عصبي ميشود. در اين ماجرا تنها همسفر معقول پيمان است، حالا خودتان حساب بقيه كار را بكنيد! من قرار است در اين ماجرا بيشتر از دست اين همسفران عجيب و غريب حرص بخورم تا اينكه موقعيت كمدي كار به دوش من باشد.
حالا ديگر اين جمله كه اين كار يك كار متفاوت است و با اتفاقهاي هميشگي فرق دارد يك شوخي رايج بين بازيگرها شده، چون همه چيز از پيش معلوم است فقط كافي است كار شروع شود و كمي جلو برود آن وقت ميبينيم كه همه چيز همان است كه بود! ولي «مسير انحرافي» اين ذهنيت را در من شكست؛ حالا ميتوانم اين را بگويم، ميشود در مجموعههايي هم كار كرد كه واقعا متفاوت باشند. اين را به دليل فضاي كمدي متفاوت اين كار ميگويم. «مسير انحرافي» تلفيقي است از گونههاي مختلف كمدي؛ از كمدي وحشت گرفته تا كمدي موقعيت آن هم به معناي واقعي. جنس كمدي كار در هر قسمت تغيير ميكند و همين باعث ميشود، فضاي داستان از يك نواختي در بيايد.
جلوههاي ويژه مجموعه مسير انحرافي و زماني كه براي ساخت آنها صرف شد يكي از نقاط عطف اين مجموعه است. من معتقدم جلوههاي ويژه «مسير انحرافي» آبرودار و كاملا قابل اطمينان از آب در آمدند؛ بهخصوص قسمت سقوط هواپيما.فيلمبرداري سكانس داخلي اين صحنه چيزي حدود يك هفته زمان برد خوشبختانه برخورد مسافران با بدنه هواپيما به لطف دقت گروه بدلكاران و طنابكشيهايي كه انجام شد كار بسيار هيجاني شد. براي فيلمبرداري اين صحنه، گروه واقعا وقت گذاشتند، شايد نتيجه نهايي ۳۰ثانيه تا يك دقيقه باشد اما براي همين زمان كوتاه گروه ۳ روز تمام تمرين كردند و وقت گذاشتند.
همه چيز دست به دست هم داد تا مسير انحرافي از نظر ساخت و قصه يك كار متفاوت باشد. برنامهريزي دقيق براي فيلمبرداري از ميزانسن گرفته تا دكوپاژ سينمايي همه چيز دقيق و برنامهريزي شده بود. در طول چند ماهي كه گروه مشغول فيلمبرداري بود اصلا پاي عجله براي رسيدن به پخش و داستانهايي از اين دست كه كيفيت كار را هدف ميگيرند در ميان نبود. يك تهيهكننده خوب پشت اين كار بود كه در طول زمان فيلمبرداري نه تنها چيزي را به ما تحميل نكرد بلكه همه امكانات لازم را فراهم كرد تا روند فيلمبرداري خوب پيش برود. در طول اين چند ماه برخلاف جريان معمول مجموعههايي كه قرار است هر شب از تلويزيون پخش شوند، گروه اصلا وادار نشد كه در زمان از پيش برنامهريزي شده، صرفهجويي كند و كار را با عجله پيش ببرد.
من قصه مسير انحرافي را دوست داشتم به همين دليل هم بازي در آن را قبول كردم اما بايد اعتراف كنم، خروج پيمان عباسي در ميانه راه كمي من را از ادامه داستان نگران كرد بهخصوص كه آن زمان نميدانستم چه كسي قرار است ادامه كار را بهعهده بگيرد ولي بعد از ورود زامياد سعدونديان نگراني من برطرف شد. در حقيقت اتفاق خوب اين ماجرا اصرار زامياد بر ادامه داستان پيمان بود. زامياد همانطور كه از او انتظار ميرفت به شخصيتهايي كه پيمان طراحي كرده احترام گذاشت و بر تكميل همانها تاكيد كرد حالا بعد از پايان كار به جرات ميتوانم بگويم كار مشترك پيمان و زامياد كار آبرومندي است. قصهاي كاملا تازه كه تركيبي است از ژانر علمي- تخيلي، كاري كه تا به حال شبيه آن را نداشتهايم.
بازي با شقايق دهقان يكي از راحتترين بازيهايي بود كه من در اين مدت تجربه كردم. خانم دهقان يك ويژگي خيلي خوب دارند و آن هم اين است كه براي خودش بازي نميكند او بازي گروهي را خيلي خوب ميشناسد. من به خاطر موقعيت بازي در مسير انحرافي كه به من اين فرصت را داد تا با او همبازي شوم بسيار خوشحالم. اصولا اين اتفاق، تجربه خيلي خوبي براي من بود. تا جايي كه بايد اعتراف كنم شقايق دهقان يكي از بهترين پارتنرهاي من نه تنها در اين كار بلكه در تمام ۴،۵ سالي كه كار ميكنم بود.به نظر من مسير انحرافي نه تنها يكي از بهترين بازيهاي فرزاد بلكه يكي از بهترين بازيها در اين مجموعه است. فرزاد نبوغ خاصي دارد، فوقالعاده باهوش است و تمركز خيلي خوبي دارد همه اينها در كنار هم باعث شده كه بازي او كاري متفاوتتر از هميشه از آب در بيايد. فرزاد همبازي خوبي بسيار خوبي است او به پيشبرد كار گروهي كمك ميكند و برايش مهم است كه بازيگر روبهرويش چه طور كار ميكند و چطور ميتواند به بهتر در آمدن نقش او كمك كند. به نظر من فرزاد حسني اين پتانسيل را دارد كه در بازيگري هم همانقدر موفق ظاهر شود كه در اجرا. جا دارد به حضور دوست خوبم امير حسين رستمي هم اشاره كنم. امير حسين با جودي كه دير به گروه پيوست توانست از پس كار خوب بربيايد و خودش را با گروه به خوبي هماهنگ كند. ميخواهم ازمجيد واشقاني هم بگويم كه با بازي هوشمندش در اين مجموعه نشان داد كه هوشش ميتواند كمتجربگياش را پوشش دهد. بهنوش بختياري هم كه يكي از بازيگران شناخته شده اين عرصه است و اين بار هم مثل هميشه خوب از عهده نقشش برآمد بهنوش بازيگري است كه اصولا براي خوب در آمدن نقشش از هيچ تلاشي دريغ نميكند. همينطور سپند امير سليماني كه من از همبازي شدن با او به خاطر روحيه با نشاطش بسيار لذت بردم. عليكاظمي، ساعدهدايتي، عزتا... مهرآوران و..... همه و همه از بازيگراني بودند كه من در اين سريال افتخار همبازي شدن با آنها را داشتم.
اصلا موافق نيستم كه مجموعه مسير انحرافي تكرار لاست است. بهنظر من تنها شباهت اين سريال با مجموعه لاست همان سكانس سقوط هواپيماست، فقط همين! سوژه سقوط هواپيما و داستانهايي كه متعاقب آن براي بازماندگان پيش ميآيد سوژهاي است كه دست فيلمسازان و نويسندگان را براي پرداختن به آن از زاويههاي مختلف به قدر كافي باز ميگذارد. همين الان بيشتر از 20 فيلم خارجي در ذهن من هست كه موضوع همه آنها سقوط هواپيماست؛ خيلي از آنها هم قبل از لاست ساخته شدند ولي قرار نيست كه ما بگوييم لاست تكرار آنهاست. بهنظر من در اين سوژه پرهيجان، اتفاق مهم شكل پرداخت داستان بعد از سقوط و شكل كنار آمدن بازماندگان با اين ماجراست. در مسير انحرافي هر كدام از شخصيتهاي داستان به شكل خودشان با اين ماجرا كنار آمدند كه بهنظر من نقطه اوج داستان هم همينجاست. ما در اين ماجرا گونههاي مختلف ژانر كمدي را تجربه كرديم از كمدي وحشت گرفته تا موقعيت و حتي طنز كلامي. همينهاست كه بهنظر من كار را متفاوت ميكند؛ كاري كه نه تنها تكراري از لاست يا هر داستان مشابه ديگري نيست بلكه در حد و اندازههاي خودش يك اتفاق كاملا تازه است.
نظر کاربران
kheyli filme mozakhraf va cherti bod vaghan vase tanze iran motasefam
تنها اتفاق خوب این سریال بازی پوریا پورسرخ و هنرپیشه برادر زنش بود. باقی فقط یه سری دلقک بودن. کاری به این ندارم که قبلاً چه نقشهایی بازی کردن، اینجا همه مزخرف بودن. یه سریال کاملاً بی هدف...
b nazaram kheili maskharast k ye mojri bazigar beshe.aslanam farzad hasani khub bazi nakard.
پوریا پورسرخ اینجا بهتر از فیلمای دیگش بود من نصفه نیمه دیدم فیلمشو