سجاد شهباززاده: مدیون مایلی کهن هستم!
سجاد شهباززاده، ستاره این فصل استقلال از فصل رویایی اش می گوید، بازیکنی که گل های سه امتیازی اش استقلال را به یک قدمی صدر جدول رسانده است.
مجله همشهری جوان - حمید ابراهیمی: سجاد شهباززاده، ستاره این فصل استقلال از فصل رویایی اش می گوید، بازیکنی که گل های سه امتیازی اش استقلال را به یک قدمی صدر جدول رسانده است.
چند سالی هست که پیداکردن فوتبالیست هایی با خصوصیات بازیکنان شماره 10 دنیا، تبدیل به آرزویی دست نیافتنی برای تیم های لیگ برتری ایران شده است. بازیکنانی که به خاطر کاریزمایشان در زمین، قدرت تغییر جریان بازی و خص بودن، شماره 10 تیمشان را بپوشند، نه به خاطر کسوت باشگاهی و سابقه بازی، هافبک هایی که در فوتبال تاکتیک زده و فیزیکی امروز، با خلاقیتشان قفل بازی را باز کنند و امضای خودشان را پای پیروزی تیمی که برای آن بازی می کنند بیندازند.
اما سجاد یکی از همان هاست؛ یکی از همان شماره 10هایی که گره هایی را که با دست باز نمی شوند، با دندان برای استقلال باز کرده است. یکی از همان بازیکنانی که در نقش ناجی برای تیمشان به میدان می روند. چه فرقی می کند او را به خاطر 11گلی که تا امروز برای استقلال زده، ستایش کنید، یا 12 امتیازی که به خاطر گل های 3 امتیازی اش به حساب آبی ها ریخته است. او یک بازیکن شماره 10 است و وظیفه دارد متفاوت باشد؛ تفاوتی که این بار به اندازه فاصله پرسپولیس و استقلال در جدول لیگ برتر پررنگ به نظر می رسد.
سجاد شهباززاده
تولد: بهمن ۱۳۶۸- اردبیل
سابقه: ذوب آهن اردبیل- سایپا- استقلال
شهباززاده یکی از ثابت ترین بازیکنان این فصل استقلال بوده است. ستاره جدید باشگاه استقلال که شماره ۱۰ می پوشد. به جز حضور ۵۵ دقیقه ای در بازی دور رفت برابر سایپا، در تمام بازی های این فصل آبی ها بازیکن ثابت تیمش بوده است. شهباززاده در لیگ دوازدهم ۶ گل برای سایپای محمد تقوی زاده بود، در فصل قبل هم گرجی ها با ۹ گلی که او زد، جایگاهشان در لیگ تثبیت شد. اما اوج کار شماره ۱۰ استقلال لیگ چهاردهم بود. او تا نیمه لیگ چهاردهم بود. او تا نیمه لیگ برتر برای آبی ها ۱۱ گل زده است؛ گل هایی که ۱۲ امتیاز به استقلال هدیه کرده اند.
مدیون حاج محمد مایلی کهن هستم
درست است که فوتبال ایران طی یکی دو سال اخیر به سمت بازیکنان جوان رفته و از رکود نداشتن بازیکنان جوان خارج شده، اما در این میان کمتر پیش آمده فرصتی برای بازیکنان جوان مهیا شود؛ فرصتی که بتواند آنها را پدیده لیگ کند. محمد مایلی کهن اما جزو معدود مربیانی است که به جوانان اعتماد می کند. حاجی مایلی مثل همیشه با نگاه ویژه اش به استفاده از جوانان توانست سجاد شهباززاده را به فوتبال ایران معرفی کند.
آقای مایلی کهن من را از لیگ دسته دوم به بالاترین سطح فوتبال ایران آورد. لیگ دهم بود و من آن زمان در تیم دسته دومی ذوب آهن اردبیل بازی می کردم. آقای مایلی کهن بعد از دیدن بازی ام از من خواست به تمیش در لیگ برتر (سایپا بروم. آن فصل فقط یک گل زدم و این را در نظر بگیرید که مجموع دقایقی که بازی کرده بودم، شاید کمتر از ۹۰ دقیقه بود.
اما همان دقایق هم برای یکی مثل من که تجربه بازی در این سطح را نداشتم، فوق العاده بود و باعث شد عطش بازی کردن پیدا کنم و انگیزه ام بالا برود. در همان فصل امین منوچهری و کریم انصاری فرد مهاجمان ثابت سایپا بودند و کار سختی برای فیکس شدن داشت. به هر حال این شانس به من داده شد تا در دیدار برابر سپاهان اولین گل لیگ برتری ام را بزنم. این یکی از بهترین خاطرات زندگی ام است. آقای مایلی کهن حق بزرگی گردن من دارند و امیدوارم بتوانم روزی جواب خوبی های ایشان را بدهم؛ البته فراموش نمی کنم که باشگاه سایپا هم چقدر به من کمک کرد.
الگوی خاصی ندارم
سبک بازی مهاجم فرصت طلب استقلال را خیلی ها با مهاجمان فوتبال هلند مقایسه می کنند اما نکته عجیب اینجاست که او عنوان می کند هیچ وقت در فوتبال حرفه ای اش الگویی نداشته و دوست دارد خودش باشد.
فن نیستلروی؟ این دیگر خیلی زیاد است. سبک بازی اش را دوست داشتم و دنبال می کردم اما باور کنید هیچ وقت الگویی در فوتبالم نداشتم و دوست نداشتم جای کسی باشم. همیشه تلاش کردم در تمرینات خودم را اثبات کنم و روی کارم تمرکز کنم. باعث افتخار است که با امثال فن نیستلروی و فن پرسی مقایسه شوم اما من سجاد شهباززاده هستم با توانایی های خودم. دروغ نمی گویم و الگوی خاصی در دنیای فوتبال ندارم.
لطف خدا را همیشه در زندگی ام دیده ام و تمام تلاشم رضایت او بوده است. گلزنی را دوست دارم. شاید اگر مهاجم نمی شدم این قدر فوتبال را دوست نداشتم. لذت فوتبال در گل زدن است و من از آن لذت می برم. همیشه برنامه خاصی برای گل زدن دارم و تمریناتم را معمولا جوری طرح ریزی می کنم که در زمین مسابقه و در مواجهه با موقعیت ها بتوانم آنها را به گل تبدیل کنم. همیشه موقعیت خودم در زمین را شبیه سازی می کنم. حالا که لطف خدا نصیبم شده، سعی می کنم بهترین استفاده را از آن ببرم.
سه تفنگدار اردبیلی
به نظر می رسد بعد از عسل و سبلان و چشمه های طبیعی آب گرم اردبیل، باید مهاجم پروری را هم به محصولات و جاذبه های این شهر اضافه کرد. علی دایی بزرگترین مهاجم ایران است؛ کسی که در دنیا هم ایران را با نام او می شناسند. کریم انصاری فرد که در سن و سال پایینش در لیگ اسپانیا بازی می کند، مهرداد بایرامی و سجاد شهباززاده به دنبال تکرار موفقیت های همشهری شان علی دایی هستند.
من با کریم انصاری فرد و مهرداد بایرامی همبازی بودم و روزهای خوبی در کنار هم داشتیم. از همان زمان به دنبال رسیدن به آروزهای بزرگمان و رسیدن به تیم های بزرگ بودیم. بله، اردبیل تبدیل به شهری مهاجم پرور شده و از اینکه می توانیم با گل های خودمان نام اردبیل را این گونه به تمام ایران یادآوری کنیم، خوشحالیم. ما سه نفر از بچگی با هم دوست بودیم و همیشه هم رفاقت داشتیم، هم رقابت بینمان بود. چون کنار کریم انصاری فرد بازی کرده ام، این را می گویم؛ او فوق العاده است.
چرا استقلال را انتخاب کردم؟
شجاد شهباززاده موفق شد فصل خوبی را در سایپا پشت سر بگذارد. همین مساله در نقل و انتقالات مشتریان زیادی را به سمت او کشاند. از سپاهان و تراکتور تا علی دایی و پرسپولیس، اما او ترجیح داد پیراهن استقلال را بپوشد؛ انتخابی که خیلی از آن راضی است.
فصل گذشته از عملکرد خودم کاملا راضی بودم و در سایپا شرایط خوبی داشتم. در نقل و انتقالات با استقلال مذاکره ک ردم و آنها با شرایط فوق العاده ای خواستار حضورم در این تیم شدند. مطمئنا فرصت خوبی بود تا توانایی هایم را نشان دهم. از طرف دیگر حضور در این تیم افتخار بزرگی برایم بود. آقای قلعه نویی هم دلگرمی دادند که از نظر فنی قبولم دارند و روی من حساب ویژه ای باز کرده اند.
باید از این فرصت استفاده می کردم و از انتخابم کاملا راضی ام. خوشبختانه با مشورتی که همیشه از دوستان مورد اعتمادم می گیرم خیلی زود توانستم در جو استقلال قرار بگیرم و تا امروز از عملکردم در این تیم راضی بوده ام. استقلال بازیکنان بزرگی در تاریخ فوتبال ایران داشته و همیشه دوست دارم طوری عمل کنم که بعدها جایی در تاریخ این تیم داشته باشم. می دانم که برای قرار گرفتن در تاریخ باشگاه باید تاثیرگذار باشم.
این همان انگیزه ای است که تمرینات پرفشار را تحمل کنم و همشه دنبال این هستم که از حاشیه ها دور بمانم. به همین دلیل هم از رسانه ها دوری می کنم. همیشه اعتقاد دارم بازیکن باید در زمین حرفش را بزند، نه در رسانه ها. تمام تمرکزم روی بازی تیم، تمرینات و در نهایت گلزنی و موفقیت استقلال است. باید حرفت را در زمین بزنی؛ رسانه ها این قدر حرفه ای هستند که خودشان برایت سنگ تمام بگذارند و هیچ وقت با حرف زدن نمی توان ضعف ها را پوشاند. این استراتژی من است و دوست دارم در مسابقه حرفم را بزنم.
هنور فرصت دارم
سورپرایز ویژه کارلوس کی روش برای مهاجم شمراه ۱۰ استقلال که درخشش خوبی در ترکیب تیمش داشت، حضور در آخرین اردوی تیم ملی برای انتخاب نفرات این تیم در جام ملت های آسیا بود. سجاد شبهاززاده به اردوی تیم کی روش در آفریقای جنوبی دعوت شد اما در نهایت نتوانست نظر سرمربی پرتغالی ایران را جلب کند و جایی در نفرات حاضر در جام ملت های آسیا نداشت.
این یک سورپرایز ویژه برای من بود. واقعا از این اتفاق خوشحال شدم. تمام توان و تلاشم را برای توجه و رضایت کارلوس کی روش و حضور در جام ملت های آسیا انجام دادم اما در نهایت این فرصت گیرم نیامد. البته خط خوردنم هیچ وقت نگرانم نکرد، چون فرصت زیادی برای حضور در تیم ملی و تورنمنت های دیگر دارم. الان تمرکزم روی بازی های باشگاهی است، اما برنامه ویژه ای هم برای تیم ملی دارم.
هنوز ۲۵ سال دارم و می توانم در اردوی بعدی تیم ملی هم حضور داشته باشم. این به خودم بستگی دارد و توانم را روی آن گذاشته ام. تیم ملی در حال حاضر مهاجمان خوبی دارد و این مساله رقابت را شدیدتر هم کرده است. تیم ملی در پست من کلی بازیکن لژیونر دارد که کارم را سخت تر کرده است. خبر خوب این است که فدراسیون پاسپورتم را برای حضور در تیم ملی از من گرفته است. شانسم برای حضور در تیم ملی هنوز سرجایش هست و این انگیزه ام را بیشتر کرده است. همیشه به آینده امیدوارم؛ این را فوتبال به من یاد داده است.
در آرزوی آقای گلی
استقلال در حال حاضر دو آقای گل را در ترکیب خود دارد؛ رضا عنایتی با سه بار سابقه آقای گلی در لیگ و آرش برهانی هم دیگر مهاجم حال حاضر آبی پوشان یک بار این عنوان را در فصل هشتم از آن خود کرده است. سجاد شهباززاده که اکنون در کنار دو آقای گل بازی می کند، امیدوار است سومین آقای گل استقلال لقب بگیرد.
بازی در کنار دو مهاجم فوق العاده حرف ای و بااخلاق فوتبال ایران برایم کاملا لذتبخش است. از حضور و در کنار آنها بودن خوشحالم و همیشه سعی می کنم ازشان نکات فنی یاد بگیرم. آقای رضا و آرش هم تمام لحظات از من حمایت می کنند و با این شرایط انگیزه ام چندبرابر می شود. بارها گفته ام اولویت من قهرمانی استقلال است و اگر ۳۰ گل هم بزنم و تیم ام عنوانی را کسب نکند اصلا برایم لذت بخش نیست. این ها تعارف نیست و کسانی که با من آشنا هستند می دانند همیشه حرف دلم را زده ام.
دوست دارم گل های من و بازیکنان دیگر در نهایت منجر به قهرمانی استقلال شود و فصل را با قهرمانی به پایان برسانیم. بله، قبول دارم این فصل از نظر گلزنی خوب عمل کرده ام اما با بودن در کنار بازیکنان بزرگی مثل حیدری، کرار، برهانی، عنایتی و... چاره ای جز استفاده از موقعیت ها نداری. تمام تلاشم را می کنم تا زحمت دیگر بازیکنان را به گل تبدیل کنم یا هم تیمی هایم را در فرصت گلزنی قرار دهم. استقلال یک هدف دارد و همه ما تلاش می کنیم برای این هدف زحمت بکشیم. قطعا آقای گلی خوشحالم می کند اما لذت آن زمانی چندبرابر می شود که بخواهم در کنار دیگر هم تیمی ها و دوستانم جام قهرمانی لیگ برتر را هم بالای سرم ببرم و با هوادان جشن قهرمانی برپا کنیم.
ناجی شماره ۱۰ استقلال
شجاد شهباززاده تا اینجای فصل موفق شده با گل هایی که برای آبی ها زده، ۱۵ امتیاز استقلال را به نام خودش ثبت کند. ۴ گل سه امتیازی در کناز ۳ گلی که آبی ها را از شکست نجات داده و تک امتیاز بازی را برای آنها داشت. تا اینجای فصل ۱۵ امتیاز برای استقلال داشته است. سجاد در لیگ یازدهم هم موفق شده بود ۷ امتیاز برای سایپای تقوی جمع کند و در فصل دوازدهم هم با زدن ۱۱ گل، ۷ امتیاز نارنجی پوشان البرز را به نام خودش کرده بود. فصل گذشته اوج کار شهباززاده بود و او با به ثمر رساندن ۹ گل و دخالت در ۱۲ امتیاز تیمش یکی از ارکان اصلی تیمش بود. مهاجمی که با گل هایش امتیاز می خرد.
کار اصلی من گلزنی است و این یک لذت باورنکردنی است. من امتیاز می گیرم؟ گل های ۳ امتیازی ام واقعا لذتبخش است، چون آن را برای تیم ام انجام می دهم. به هواداران قول می دهم این اتفاق را تا پایان فصل و تا جایی که تیم ام قهرمان شود، ادامه می دهم. تا جایی که استقلال یک جام به نام خودش کند و یک جشن باشکوه در استادیوم آزادی کنار هواداران مان بگیریم. تک تک گل هایم را دوست دارم. یک مهاجم همیشه با این هدف وارد زمین می شود که سهمی در موفقیت تیمش داشته باشد. گلزنی و پاس گل چیزی است که او را راضی خواهدکرد و در نهایت نتیجه گیری تیم اوج یک لذت برای بازیکنان است.
طرفدار استقلال نبودم
برخلاف خیلی از بازیکنان که بعد از ثبت قرارداد با سرخابی ها، انگشت خود را رو به دوربین می گیرند و اعلام می کنند از بچگی طرفدار این تیم بوده اند و از این اتفاق و برآورده شدن آرزویشان خوشحال هستند، سجاد با همان صادقانه اش اعلام می کند عاشق و سینه چاک استقلال نبوده است.
همین قدر که برایتان نداشتن الگوی فوتبالی عجیب است. این را بدانید که عاشق هیچ تیمی در فوتبال نبودم. من عاشق بازی و فوتبال بودم. همین! همان روزها که پیراهن ذوب آهن اردبیل را پوشید، تمام تلاشم را برای درخشش انجام دادم. بعد از آن در سایپا و حتی حالا با پوشیدن پیراهن استقلال عاشق این تیم و هوادارانش هستم. بله، اکنون عاشق استقلال هستم و پیراهن آن را با هیچ چیزی عوض نخواهم کرد.
گل زدن با پیراهن استقلال لذتی باورنکردنی دارد و تمام تلاشم را برای خوشحالی هوادارن خواهم کرد. آنها واقعا عاشق تیمشان هستند و این حس را به بازیکنان داخل زمین هم وارد می کنند تا تمام تلاشمان را برای موفقیت انجام دهیم. اکنون واقعا از اینکه پیراهن استقلال را بر تن کرده ام راضی ام و احساس خوشبختی می کنم و امیدوارم هواداران را از عملکردم راضی نگه دارم.
شکست طلسم گل در دربی
۴۰۴ دقیقه طلسم ندیدن گل در دربی پایتخت. اما مهاجم شماره ۱۰ استقلال برای این بازی نقشه کشیده بود. چند سالی از دیدن آخرین گل در دربی می گذشت و طلسم هت تریک ایمون زاید در آن جدال دراماتیک همچنان پابرجا بود. بالاخره این سجاد شهباززاده بود که موفق شد در دقیقه ۴۴ از فرصت استفاده کند و پاس خسرو حیدری را گل کند و استقلال را برنده به رختکن بفرستد. درست است که این بازی را در نهایت آبی پوشان با شکست به پایان رساندند اما طلسم شکنی شهباززاده از نکات ویژه آن بود.
کسی روی من فشاری وارد نکرد. قبل از دربی کمی استرس داشتم و شرایط این بازی برایم کمی عجیب بود. البته برای آن لحظه شماری می کردم. می دانستم برنده شدن و گلزنی در این بازی می تواند کاملا سرنوشت ساز شود. مشورت کادر فنی و تذکراتی که داده بودند، هیجانم را بیشتر کرده بود و کلی انگیزه داشتم.
بعد از چند دقیقه توانستم در جریان بازی قرار بگیرم و از آن فرصت خوب استفاده کنم. در آن بازی ما خوب بازی کردیم اما نتوانستیم جریان بازی را اداره کنیم و در نهایت باختیم. شکست در دربی باعث شد که اصلا به گلم فکر نکنم. با اینکه درباره طلسم شکنی ام در روزنامه ها می خواندم، اما حتی به آن فکر هم نکردم. برای همین می گویم موفقیت تیم برایم از گلزنی مهمتر است. گل دیدار برگشت؟ نمی دانم، اگر فرصتی به وجود بیاید حتما استفاده می کنم و امیدوارم در بازی برگشت جبران کنیم.
ارسال نظر