۱۷۵۴۶۷
۵۰۲۳
۵۰۲۳
پ

گلاره عباسی از «شیار ۱۴۳ » تا ادای دین به خانواده شهدا

حضور موفق گلاره عباسی در فیلم «شیار۱۴۳» و كسب جایزه بهترین بازیگر برای فیلم «اشیا از آنچه در آینه می‌بینید به شما نزدیك‌ترند» بهانه‌ای شد تا با این بازیگر خوش‌آتیه كشورمان گفت‌وگو كنیم.

گلاره عباسی از «شیار 143 » تا ادای دین به خانواده شهدا
مجله زندگی ایده آل: گلاره عباسی این روزها با فیلم «شیار۱۴۳» ‌مهمان پرده سینماها شده است كه فروش خوب و اكران موفقی دارد. در كنار اینها بازیگر جوان كشورمان به تازگی موفق به دریافت جایزه بهترین بازیگر از جشنواره‌ای در روسیه شده و با دست پر از این كشور به میهن بازگشته است. حضور موفق گلاره عباسی در فیلم «شیار۱۴۳» و كسب جایزه بهترین بازیگر برای فیلم «اشیا از آنچه در آینه می‌بینید به شما نزدیك‌ترند» بهانه‌ای شد تا با این بازیگر خوش‌آتیه كشورمان گفت‌وگو كنیم.
الناز دیمان

فیلم «شیار143» در جشنواره به‌شدت مورد استقبال قرار گرفت و هم‌اكنون نیز در جشنواره‌های خارجی می‌درخشد. آیا زمان فیلمبرداری انتظار این استقبال و موفقیت را داشتید؟

وقتی فیلمنامه را خواندم خیلی از آن خوشم آمد و متن را دوست داشتم. قصه بسیار لطیف، مادرانه و زنانه‌ای داشت كه به دل می‌نشست و این نگاه متفاوت زنانه به جنگ برایم تازگی داشت. شاید قبلا نمونه این نگاه را فقط در فیلم «گیلانه»خانم بنی‌اعتماد دیده بودیم. قصه فیلم ظرافت‌های جذابی داشت؛ چیزی كه در خیلی از فیلمنامه‌های ما كمبودش حس می‌شود. به‌نظر من تفاوت فیلم‌ها در همین دقت به ظرافت‌ها و جزئیات است.

گلاره عباسی از «شیار 143 » تا ادای دین به خانواده شهدا

پیش از شروع كار با توجه به سابقه همكاری خوبی كه سر فیلم اول خانم آبیار با ایشان داشتم می‌دانستم كه فیلم نتیجه خوبی خواهد داشت ضمن اینكه معتقدم قصه شریف و نجیب همیشه طرفداران خودش را پیدا خواهد كرد اما این میزان دیده شدن و اینكه این فیلم به این شكل جزء اتفاقات سینمای ما شود را پیش‌بینی نمی‌كردم. فكر می‌كنم «شیار۱۴۳» موفقیتش را مدیون صداقتش است و اینكه به دور از هر منیت و خواسته شخصی و جاه‌طلبی‌های رایج ساخته شده و همه آمده بودند كه قصه الفت را به تصویر بكشند؛ قصه یك مادر منتظر، قصه یك جنگ.

در فیلم‌هایی كه در مورد دفاع مقدس و خانواده شهدا ساخته شده محوریت قصه اغلب در مورد مادران و پدران بوده است. اما در فیلم «شیار۱۴۳» ما با مصائب خواهر شهید یا مفقودالاثر بودن نیز آشنا می‌شویم.

بله، همین‌طور است. فضای جنگ كلا فضایی مردانه است و بیشتر هم كارگردانان مرد در این زمینه فیلم می‌سازند و بالطبع نیز بیشتر به قصه اسرا و مردان شهید می‌پردازند و به همین خاطر ما خیلی قهرمان‌های زن در فیلم‌های مربوط به جنگ نداریم.

فیلم «شیار۱۴۳» اما قصه‌ای جنگی و زنانه دارد و این اتفاق مثبتی است كه قصه‌های جدید و نگاه‌های جدیدی در سینمای جنگ متولد شوند كه بار زنانه هم داشته باشند. هنوز خیلی قصه‌های ناگفته از آن دوران و بعد از دوران جنگ وجود دارد به‌خصوص از نسلی كه نسل خواهران و دختران شهدا هستند. موقع اكران فیلم یك خواهر شهید به من گفت تا امروز رنج من در سینما به تصویر كشیده نشده بود. در این فیلم نخستین‌بار است كه من خود و مصائبی كه متحمل شده‌ام را روی پرده سینما می‌بینم.

این دومین همكاری شما با نرگس آبیار است. تعامل‌تان با او چگونه بود؟ آیا كار كردن با كارگردان زن برای‌تان راحت‌تر یا متفاوت از كارگردانان مرد است؟

همان‌طور كه اشاره كردید من قبلا نیز با خانم آبیار در اولین فیلم‌شان «اشیا از آنچه در آینه می‌بینید به شما نزدیك‌ترند» همكاری كرده بودم و به‌خاطر سابقه همكاری‌مان، با نگاه و قلم‌شان آشنا بودم و با اطمینان نقش فردوس را پذیرفتم. فیلم «اشیا...» قصه‌زنی به نام لیلاست كه زندگی دشوار و مشقت‌باری دارد و نقشم هم در آن فیلم سخت بود اما با وجود سختی نقش، حضور در آن فیلم برای من تجربه شیرینی بود. سر فیلم «شیار۱۴۳» من و خانم آبیار شناخت خوبی از جنس كاری هم و روحیات یكدیگر داشتیم و به همین دلیل این همكاری ساده، دلنشین و لذت‌بخش بود و تعامل بسیار خوبی داشتیم.

من قبلا نیز با كارگردان‌های زن زیاد كار كرده‌ام كه خانم مرضیه برومند نمونه بسیار دوست‌داشتنی آنهاست حتی این افتخار را داشته‌ام كه در یك سریال دستیار اول او باشم و بسیار ازایشان بیاموزم. مرجان اشرفی‌زاده هم كارگردان خانم دیگری هستند كه با هم كار كردیم. خیلی دوست دارم با كارگردانان موفق زن سینما كار كنم. فضای قصه‌های بیشترشان را دوست دارم و با آنها احساس نزدیكی می‌كنم. تلاش كارگردانان زن برای دیده شدن و فعالیت در دنیای مردانه سینما برایم ستودنی است.

گلاره عباسی از «شیار 143 » تا ادای دین به خانواده شهدا

فردوس شاید به لحاظ كمی جزو نقش‌های طولانی یا اصلی نباشد اما در ذهن مخاطب می‌ماند. فردوس، كاراكتری معصوم و مهربان دارد و حس انتظار را به‌خوبی منعكس می‌كند.

بله، درست است فردوس نقش مكمل است اما نقش مكملی كه تاثیرگذار است و شخصیت‌پردازی دقیقی دارد. این نقش ظرافت و ریزه‌كاری‌های زیادی داشت و پتانسیل خوبی برای بازیگر فراهم می‌كرد. من این نقش را دوست داشتم و در نهایت می‌دانستم فردوس یك نقش مكمل است و محوریت قصه با كاراكتر الفت است و باید همه كمك كنیم تا قصه زندگی وی به بهترین نحو به تصویر كشیده شود.

لوكیشن‌های فیلم زیبا هستند و انتخاب آن منطقه برای فیلمبرداری كاری زیبا و تحسین‌بر‌انگیز بوده. آیا با افراد محلی هم در تعامل بودید؟ فضای آن روستا چقدر به نقش‌آفرینی شما كمك كرد؟

شهرهای ایران بسیار متنوع و حیرت‌آور هستند و برای من هنوز بسیار ناشناخته‌اند. ما در كرمان روستاهایی را دیدیم كه خیلی بكر و زیبا بودند ولی خوب به لحاظ داستانی و حال و هوا ربطی به فیلم ما نداشتند تا اینكه روستای محل فیلمبرداری توسط خانم آبیار انتخاب شد.

آن منطقه مردم دوست‌داشتنی و مهربانی داشت كه خیلی با ما همراهی و همكاری كردند. این را هم اضافه كنم كه با بازیگران درخشانی در كرمان آشنا شدم و یقین دارم در بقیه شهر‌های ایران هم همین‌قدر استعداد وجود دارد كه فقط چون در تهران و پایتخت نیستند متاسفانه دیده نمی‌شوند.

همكاری با مریلا زارعی چطور بود؟ ظاهرا وی برای درآوردن نقش مرارت‌ها و زحمات بسیاری كشیده‌ است.

مریلا زارعی، نمونه یك بازیگر زحمت‌كش است؛ كسی كه برای بازیگری و جلوی دوربین بودن زحمت كشیده و می‌كشد و همچنان بعد از این همه سال كار و تجربه پرانگیزه است. خانم زارعی در نقش الفت درخشان بود. فكر می‌كنم نقش‌آفرینی او در این فیلم از بهترین‌های چند سال اخیر سینمای ماست.

بازی با لهجه را قبلا تجربه كرده بودید؟ لهجه باعث نمی‌شد تمركزتان از بازی منحرف شده و دقت‌تان روی درآوردن لهجه متمركز شود؟ چه كسی برای درآوردن لهجه به شما كمك كرد؟ با توجه به اینكه با مردم منطقه در ارتباط بوده‌اید خودتان از لهجه‌تان در فیلم راضی هستید؟

لهجه بحث خاص خودش را دارد. كار دشواری است و من عاشق این دشواری‌هایم. بله؛ تمركز همزمان روی لهجه و بازی سخت است؛ اینكه در یك لحظه هم حواس بازیگر به لهجه باشد، هم به بازی، هم به دوربین و هم در واقع حواسش به هیچ چیز نباشد و رها و راحت فقط به كاراكتر فكر كند.

من قبلا با لهجه تركی و شمالی هم بازی كرده بودم ولی آن دو لهجه برای همه آشنا هستند و زیاد شنیده شده‌اند برای همین فراگیری‌شان نیز آسان‌تر بود ولی لهجه كرمانی لهجه آشنایی نبود و یاد گرفتنش هم سخت‌تر بود.

گلاره عباسی از «شیار 143 » تا ادای دین به خانواده شهدا

بابت دریافت جایزه از جشنواره روسیه به شما تبریك می‌گوییم. برخورد مخاطبان در آن جشنواره چگونه بود؟

ممنون از لطف‌تان. فیلم «اشیا... » را شخصا بسیار دوست دارم. متاسفانه این فیلم هنوز در ایران اكران نشده است البته ان‌شاءالله بعد از اكران «شیار۱۴۳» قرار است این فیلم هم در برنامه اكران سینماها قرار بگیرد و مخاطبان به زودی این فیلم زیبا را خواهند دید. فیلم «اشیا. . . » در جشنواره سی‌ام فجر اكران شد كه مورد استقبال قرار گرفت و در جشنواره‌های خارجی نیز تا به امروز بسیار مورد توجه قرار گرفته است. همان‌طور كه اشاره كردید به تازگی در جشنواره روسیه ما موفق به كسب دو جایزه ارزشمند شدیم؛ یكی از این جوایز، جایزه بهترین بازیگر بود.

به این نكته هم اشاره كنم كه در این فستیوال به بازیگران زن و مرد فقط یك جایزه اهدا می‌شود و خوشبختانه من موفق شدم بین ۳۸ فیلم حاضر در جشنواره جایزه بهترین بازیگر را به دست آورم. جایزه دیگر را نیز خانم آبیار كسب كرد كه جایزه بهترین فیلم از نگاه مخاطبان بود. در این جشنواره فیلم‌هایی از كشور‌های روسیه و آلمان هم شركت داشتند كه قاعدتا به فرهنگ مردم روسیه نزدیك‌تر هستند اما تماشاگران روسی به فیلم ما رای دادند كه واقعا باعث افتخار است. از دریافت این جوایز بسیار خوشحالم به خصوص اینكه به فیلم دوست‌داشتنی «اشیا. . . » اهدا شدند.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج