سمانه زند: من نماینده ایران نبودم
مسابقه دختر شایسته جهان اسلام در سال ۲۰۱۴ در حالی برگزار شد كه یك دخترایرانی هم در جمع فینالیستها حضور داشت.
مجله زندگی ایده آل - ماهور نبوی نژاد - نسیم چراغلو: مسابقه دختر شایسته جهان اسلام در سال ۲۰۱۴ در حالی برگزار شد كه یك دخترایرانی هم در جمع فینالیستها حضور داشت. در میان عكسهای رسیده، تصویر دختری به چشم میخورد كه به دلیل لباس مشابه با دیگران شناساییاش آسان نبود اما با دقت بیشتر میشد مایههای ایرانی را در چهره او تشخیص داد. سمانه زند، دختر شیرازی همراه با سایر فینالیستهای این رقابت راهی اندونزی شده بود اما در میان خبرها مشخص شد كه حضور در این رقابت نظر شخصی او بوده و هیچ نهاد دولتی یا رسمی حامی او در این حركت نبوده است. چند روزی را در انتظار گذراندیم تا از راه برسد و جزییات را از زبان خود او بشنویم.
ایده و هزینه این سفر از خودتان بوده است؟
ایده سفر از خودم بود اما هزینهها شامل بلیت، ویزا و تمام هزینههای دیگر را اسپانسرهای اندونزیایی پرداخت كردند.
شما چطور با این رقابت و مجموعه برگزاركننده آن آشنا شدید؟
از طریق یكی از دوستانم كه او هم سال گذشته با آنها آشنا شده بود. به خیلی از دوستان دیگر هم اطلاع دادم تا اگر علاقهمند هستند شركت كنند اما هنوز كمتر كسی میداند كه چنین مسابقهای وجود دارد.
باحضور شما نخستین باری بود كه ایران در این رقابت شركت داشت؟
نه؛ سال گذشته خانم معصومه ابراهیمی هم شركت كرده بود واتفاقا به جمع پنج نفر اول راه پیدا كرد.
این طور كه قوانین رقابت تعیین كرده، شما اول به صورت آنلاین ثبتنام كردید و بعد از دو مرحله رایگیری آنلاین به مرحله نهایی راه یافتید؟
بله؛ به صورت آنلاین رزومه و عكسهایمان را فرستادیم. پرسشنامهای را كه باید توضیح میدادیم چه انگیزهای باعث شده تا به این مسابقه فكر كنیم، پر كردیم. در مرحله بعد یك ویدئو از فعالیتهای روزمرهمان ارسال كردیم. بعد از آن، رایگیری آنلاین انجام شد و در نهایت داوران مسابقه از بین كسانی كه شركت كرده بودند، تعدادی را انتخاب وبه اندونزی دعوت كردند.
از معیارهای انتخاب و گزینش اطلاع داشتید؟
واقعیت این است كه استانداردهای اولیه را به خود شركتكنندگان هم نمیگویند. من فقط میدانستم، سن شركتكنندگان باید بین ۱۷ تا ۲۷ سال باشد، در زندگی روزمره خود حجاب داشته باشند، علاقهمند به فعالیتهای اجتماعی و سفر باشند و با كشورهای دیگر و امور خیریه آشنا باشند.
شما چند سالتان است؟
۲۶ سال.
از نحوه داوری اطلاعاتی داشتید؟
ابتدا كسی نمیدانست داورها چه كسانی هستند؛ بعد از اینكه با آنها آشنا شدیم متوجه شدیم كه تمركز آنها به هیچ وجه بر زیبایی ظاهری نیست چون با هدف و معیارهای مسابقه همخوانی ندارد. در میان داوران، پزشك و طراح لباس داشتیم. برای آنها حفظ استایل و شیكپوشی همزمان با حجاب مهم بود.
در طول دو هفته چه كردید، رقابتها چگونه بود؟
ما دو روز در یك روستا بدون امكانات زندگی كردیم و سرپرستی چند كودك یتیم را به عهده داشتیم. تعدادی دستیار داشتیم كه در آن روزها همراه ما بودند. چطور برخورد كردن ما با آنها هم یكی از ملاكهای مسابقه بود. در آن دو هفته، تمام حرفها و برخورد ما با تغییراتی كه حتی در ساعت خوابمان به وجود آمده بود، میتوانست یكی از معیارهای آنها باشد. مقاومت ما در برابر مسائل مختلفی كه ما را به عمد در آن شرایط قرار میدادند، هم امتیاز داشت. به عنوان مثال به ما پیشنهاد آرایشهای مختلفی میدادند كه من در خیلی مواقع با آنها مخالفت میكردم.
اسپانسرهای اندونزیایی با معرفی یك برند آرایشی اصرار داشتند آنطور كه آنها میگویند آرایش كنیم كه در خیلی مواقع آرایشها بیاندازه زیاد بود. من بعد از آرایش آنها تا جایی كه میتوانستم آرایشم را كم میكردم، اما در بعضی مواقع میكاپ آرتیست داشتیم و دیگر دست خودمان نبود. سابقه فعالیتهای اجتماعی هر فرد در این انتخاب خیلی مهم است. در یكی از مراحل مبلغی پول به ما دادند تا خرید كنیم؛ هم برای خودمان و هم هدایایی برای دیگران. چگونگی مدیریت اقتصادی هم از مسائلی بود كه ما با آن درگیر بودیم. در ابتدای ورود هم از ما تست سلامت جسمانی و شخصیت میگرفتند و بعد از گذشتن این مرحله وارد رقابت دو هفتهای میشدیم.
عكسهایی كه از ایران برای آنها فرستادید چه نوع حجابی داشتید؟
حجاب انتخابی من خیلی ساده بود؛ دقیقا همان چیزی است كه من در زندگی عادی هستم. حجاب من چادر نیست اما من با همین روسری هم حجاب خودم را حفظ میكنم. هر شركتكنندهای كه در این مسابقه حضور داشت با سبك و سلیقه خودش لباس میپوشید و آرایش میكرد.
تحصیلات شما چیست؛ آیا تحصیلات هم جزء معیارهای آنها بود؟
من لیسانس طراحی صنعتی هستم. بله؛ تحصیلات هم مطرح بود. هدف این برنامه این است كه سبك زندگی امروزی را به دختران مسلمان یاد بدهد.
در آن دوهفته چند نفر شركتكننده با هم رقابت میكردند؟
فینالیستها ۲۵ نفر بودند اما چند نفر به خاطر مسائل شخصی انصراف دادند و در نهایت ۱۸ نفر ماندیم.
قبل و بعد از این حضور زندگی شما چه تغییراتی كرده است؟
از نظر شخصی باید بگویم از تمام كسانی كه دیدم خیلی چیزها یاد گرفتم. با چالشهایی در درون خودم روبهرو شدم و تاثیرات مثبتی از آنها گرفتم كه فكر میكنم در طولانیمدت همراه من خواهد بود.
هر كشور فقط یك نماینده میتواند داشته باشد؟
خیر؛ چنین قانونی وجود ندارد.
تسلط بر زبان انگلیسی هم جزء معیارها است؟
بله؛ برای اینكه تمام برنامهها به زبان انگلیسی اجرا میشود. در آنجا باید سخنرانی میكردیم و اگر مسلط به زبان نبودیم قطعا دچار مشكل میشدیم.
شما در مورد چه موضوعی سخنرانی كردید؟
هر كس میتوانست یك موضوع را از بین چند موضوع انتخاب و سخنرانی كند. موضوعی كه من وگروهم برای سخنرانی انتخاب كردیم «زندگی معنوی من» نام داشت.
انگیزه شما از شركت در این مسابقه چه بود؟
خیلی دوست داشتم تا با كشورهای مسلمان دیگر آشنا و با فضاهای بینالمللی دیگر روبهرو شوم.
باتوجه به فضاهایی كه در اندونزی تجربه كردید، دختران ایرانی تا چه حد پتانسیل شركت و درخشیدن در این مسابقه را دارند؟
خیلی زیاد. ما زنان فعال در جامعه زیاد داریم و فقط مشكل اینجاست كه آنها از اجرای این نوع مسابقات هیچ اطلاعاتی ندارند.
میدانید كه گروهی از نمایندگان مجلس نسبت به این رقابت واكنش نشان دادند و گفتند براساس ضوابط اسلامی نیست؟
در آن زمان ایران نبودم اما باید بگویم من برگزاركننده مسابقه نیستم و فقط یك شركتكنندهام. اصول و هدف این مسابقه خیر است اما از ایده تا اجرای یك مسابقه اتفاقاتی میافتد كه ممكن است خارج از قوانین باشد. من خودم با همه اتفاقات موافق نیستم اما این سازمان بسیار انتقادپذیر است و آمادگی این را دارد تا اگر كسی ایرادی به آن وارد میداند، به آنها بگوید؛ آنها حتی تصمیم دارند كشور میزبان را تغییر دهند. این مسابقه فقط چهار سال است كه برگزار میشود و خیلی جا دارد تا ایرادات را برطرف كند. فقط میتوانم بگویم با تمام ایرادی كه شاید به آنها وارد باشد، هدف آنها خیلی خوب و خیر است.
هدف این موسسه و مسابقه چیست؟
معرفی اصول زنان مسلمان و انگیزه دادن و تشویق كردن زنانی كه حجاب دارند. هدف این برنامه شناساندن اصول درست و زیباییهای حجاب است.
سال دیگر شما نمیتوانید در این مسابقه شركت كنید. به دختران دیگر چقدر پیشنهاد میكنید تا حضور داشته باشند؟
من قطعا به همه دختران پیشنهاد میكنم. این یك فرصت یادگیری است. شرایطی وجود دارد كه شاید با عرف ما همخوانی نداشته باشد اما هر كسی آنجا میتواند آزادانه با بعضی از شرایط مخالفت كند.
لباسهای انتخاب شده
در عكسهای رسیده از اندونزی، سمانه زند هم با لباسهای زنان مسلمان آسیای شرقی حاضر شده بود؛ لباسی كه میان زنان مسلمان ایرانی مرسوم نیست و همین موضوع ذهن همه را مشغول كرده بود. در نظر ما، مطلوبتر بود كه دختر مسلمان ایرانی با كار طراحان ایرانی در این رقابت حاضر میشد. به همین دلیل از او پرسیدم: شما در آنجا با لباسهایی ظاهر شدید كه در عرف كشور ما نیست. مانتو، روسری یا چادر در لباسهای شما نبود. خودتان تاكیدی بر پوشیدن این سبك لباس داشتید؟
متاسفانه ما دخالتی نداشتیم؛ اسپانسر ما اندونزیایی بود و طراح لباسهای ما هم از همان كشورها بود. اگر بتوانیم از سال بعد از كشور خودمان اسپانسر پیدا كنیم قطعا میتوانیم كارهایی را ارائه بدهیم كه در عرف كشور خودمان است اما وقتی اسپانسر داشتیم باید بر اساس خواسته آنها لباس میپوشیدیم.
پس اگر لباسها به شما داده میشد و نقشی در انتخاب لباس نداشتید، دیگر استایل و لباس پوشیدن شخص شما چه تاثیری در انتخابتان و مسابقه داشت؟
هر كدام از ما قبل از شروع مسابقه عكسهایی از زندگی شخصی خودمان فرستاده بودیم و آنها این مسئله را هم در نظر میگرفتند اما میدانم بیشترین امتیاز مختص نوع رفتار و طرز حرف زدن بود.
تاكید بر كار خیریه
در مسابقه دختران شایسته كه برای غیر مسلمانها برگزار میشود، كارهای خیریه و بشر دوستانه یكی از معیارهای اصلی است. آیا این مسئله دررقابت شما هم دخیل بود؟
بله؛ دخیل بود. بنیانگذار اصلی این موسسه یك بنیادخیریه است كه الان هم سرپرستی زنان بیسرپرست مسلمان را برعهده دارد. در برنامه دو هفتگی ما سرپرستی از كودكان یتیم، بازدید از زنان بدسرپرست و بیسرپرست و چگونگی روند كار آنها وجود داشت. كسانی شركت كرده بودند كه همكاری با مراكز خیریه را در رزومه كاری خود داشتند. بازدید از خانه سالمندان مسیحی یكی دیگر از برنامهها بود تا نشان دهیم كار خیریه هیچ مرز و محدودیتی ندارد و اسلام دین مهربانی است.
ارسال نظر