مصاحبه با شوماخر ایران
کمتر کسی هست که حوزه اتومبیلرانی را دنبال کند و نامی از بیوک جدیری، مرد همیشه خندان مسابقات این رشته پرهیجان ورزشی نشنیده باشد.
کمتر کسی هست که حوزه اتومبیلرانی را دنبال کند و نامی از بیوک جدیری، مرد همیشه خندان مسابقات این رشته پرهیجان ورزشی نشنیده باشد. جوان 77 سالهای که با کولهباری از تجربه همچنان همراه با بامو 2002 مدل72اش در مسابقات مختلف اتومبیلرانی مانند سرعت، اسلالوم و رالی میتازد و قهرمانی را دیگر برای همیشه با نامش گره زده. بله درست خواندید جوان 77 ساله، پیری اصلا در ذات آقا بیوک نبوده، نیست و نخواهد بود. دیدار با او در نمایشگاه کلاسیک آرارات و غرفه مجله تختگاز بهانه خوبی به دستمان داد تا در قراری بعدی و یک صبح جمعه آفتابی و آرام به منزل ایشان برویم و گپوگفتی خودمانی داشته باشیم.
راننده خودساخته
روز یکم اردیبهشت ۱۳۱۶ در تبریز به دنیا آمده، از ۶ سالگی تا به همین امروز عاشق دنیای اتومبیلهاست و از همان سن و سال حال و هوای اتومبیلرانی را تجربه کرده. میگوید رانندگی را با هیلمنهای قدیمی که بیشباهت به بنز ۱۷۰ نبودند آموخته و تمام مراحل رانندگی، قهرمانی، تعمیر و تقویت خودرو را خودش تجربه کرده و به پیش رفته!
وقتی از نخستین ماشینی که داشته میپرسیم اخمهایش در هم میرود و میگوید: «بنز ۱۷۰ دیزل تاکسی». کمی سکوت میکند و ادامه میدهد: «بنز ۱۷۰ را به عنوان تاکسی خریدم و رویش کار میکردم. ماشین اعصاب خردکنی بود، دائم گرم میکرد. واقعا رانندهکُش بود. چون چنین تجربهای داشتهام همیشه برای رانندگان تاکسی و پیشه سختشان احترام ویژای قائل هستم.»
آقا بیوک میگوید پابرهنه از تبریز به تهران آمده و همیشه روی پای خودش بوده، الان هم یک گاوداری دارد و نتیجه تلاشهای جوانی را برداشت میکند. حسابی بذلهگو و سرکیف است و مطمئن باشید کسی در دنیا وجود ندارد که از مصاحبت او خسته شود. میگوید تابهحال کسی ندیده در مسابقات یا حتی رانندگی معمولی کاپوت ماشینش را بالا بزند، چرا که همیشه خودش تعمیرات خودروهایش را انجام میدهد و حسابی دست به آچار است، کوچکترین مشکل خودروهایش را در نطفه خفه میکند و اصلا نمیگذارد کار به جاهای باریک بکشد. حتی در مواردی که به مشکل میخورد به سرعت با یک نسخه ساده درد را درمان میکند، مثلا اگر باک خودرویش سوراخ شود با خرما و کاه و یونجه کنار جاده کارش را میسازد و رادیاتور سوراخ ماشین را با کمی سیمان و تخممرغ تعمیر میکند!
«همیشه زیربندی ماشینم را عوض میکنم و لولهکشی بنزینش را خودم انجام میدهم. به همین دلیل است که حتی با عبور از کف رودخانه هم دچار مشکل نشدهام.» این هم یکی از نقل قولهای خود آقابیوک است که نشان میدهد تا چه حد بر اوضاع خودروهایش تسلط دارد.
بیوک جدیری معتقد است: «درست است که این تجربیات را به مرور زمان و طی سالیان دراز بهدست آوردهام اما این دلیل خوبی نیست برای اینکه تنها پیش خودم بمانند و به کسی انتقالشان ندهم.»
همین اعتقاد باعث شده که او کلاسهای رایگان رانندگی برای علاقهمندان به اتومبیلرانی برگزار کند تا به قول خودش مردم کمتر دچار مشکل شوند، جوانان از رانندگی لذت بیشتری ببرند و تعداد جوانانی که بر اثر بیتجربگی و رانندگیهای خطرناک جانشان را از دست میدهند، کاهش یابد. از تمام پیشکسوتان هم درخواست میکند تا در این راه همراهش باشند و تجربیاتشان را در اختیار جوانان بگذارند.
خامی خطرآفرین
بیوک جدیری از بیتجربگیهای برخی جوانان در رانندگی و یا تقویت و تغییر در خودروهایشان گله دارد. از سر و صداهای اضافی که بعضی خودروها ایجاد میکنند و آرامش محیطهای مسکونی را برهم میزنند تا رقابتهای ناسالم جادهای و خیابانی. میگوید: «گاهی در جاده چالوس بعضی جوانان تا مرا میشناسند، میخواهند به اصطلاح خودمان با من کورس بگذارند اما به هیچ عنوان زیربار نمیروم. من که کلاسهای آموزشی برگزار میکنم مسئولیت سنگینتری نسبت به دیگران دارم و نمیتوانم اینقدر راحت تحت تاثیر خامی خطرآفرین برخی از جوانان قرار بگیرم. اگزوز بامو ۲۰۰۲ من درپوش دارد و تنها در پیست درپوشهایش را برمیدارم تا در محیط شهری مزاحمتی برای مردم نداشته باشد.»
آقا بیوک توصیه میکند همیشه فاصله با خودرو جلویی را حفظ کنیم تا هم کمتر ترمز و کلاچ بگیریم و هم ایمنی بیشتری داشته باشیم. او فاصله مناسب تا خودرو جلویی را معمولا یکدهم سرعت میداند یعنی ۱۰ متر به ازاء سرعت ۱۰۰ کیلومتربرساعت، چرا که معتقد است همیشه نمیتوانیم به سیستمهایی چون ABS اعتماد کنیم.
بیوک جدیری درمورد خودروهای اتوماتیک هم توصیه میکند از قابلیت تعویض دستی دندهها بیشتر در سرازیری جهت کنترل خودرو استفاده شود تا در سربالاییها جهت جان بخشیدن دوباره به ماشین! میگوید: «با حفظ فاصله هر رانندهای متوجه خواهد شد، نیازی به استفاده مکرر از ترمز نیست و با کنترل پدال گاز میتوان بسیار سادهتر از آنچه فکر میکنیم سرعت خودرو را کنترل کنیم. من گاهی با دوستان قرار میگذارم در کل مسیر شمال ترمز غیرضروری نگیریم و تنها برای توقف کامل از ترمز استفاده کنیم و جالب است که قرارمان هم همیشه عملی میشود.»
«سرعت رفتن یا اجرای حرکات نمایشی هنر نیست، قهرمان کسی است که خودرو را به درستی کنترل و متوقف کند.» این هم از عقاید محکم ایشان است که تکتک کلماتش را با لحنی قاطع ادا میکند.
اشکهای آقا بیوک
یک عالم مصاحبه، لوح و ۱۰۳ کاپ نتیجه سالهای سال مسابقه و قهرمانی آقای جدیری است. مجلهها و دائرهالمعارف اتومبیل که نام او در گوشهگوشهشان به چشم میخورد را به اتفاق ورق میزنیم، آقا بیوک همه مصاحبههایش را با دقت و هیجان برایمان میخواند، تنها زمانیکه به گزارش دومین رالی جنگل میرسیم، مکث میکند، نفسهایش به شماره میافتد و اشک در چشمانش حلقه میزند.
میگوید: «در این مسابقات خودرو یک شرکتکننده ارمنستانی تعادلش را از دست داد و رانندهاش را به کام مرگ فرستاد، به همین دلیل هم ما قهرمانی را به اتومبیلرانان ارمنستان دادیم تا اندکی از این تلخی بکاهیم اما هنوز هم تلخکامی آن مسابقات اشکهای مرا جاری میکند.» آقا بیوک از درگذشتگان حوزه اتومبیلرانی همچون مرحوم سعید اعرابیان یا مرحوم ادیک پتروسیان هم یاد میکند و از روزهای خوش مسابقات با پتروسیان میگوید از خودروهای عجیب پتروسیان مانند مسکوویچ و اینکه هرگز فکر نمیکرده در پیست از پس او و خودروهای قدرتمندش بربیاید!
ماشینهای آقا بیوک
آقا بیوک به شدت آمریکاییباز است. به ژاپنیها، آلمانیها و حتی فرانسویها هم احترام میگذارد اما آبش با چینیها در یک جو نمیرود. بهترین ماشینی که داشته را فورد تاندربرد میداند که میگوید در ۲ رنگ سفید و قرمز خریده و سالها لذتش را برده؛ زمانی هم که از جایگزینی یار غارش، همان بامو ۲۰۰۲ معروف با یک خودرو مدرن میپرسیم باز لحنش جدی میشود و پاسخ میدهد: «این بامو ۲۰۰۲ دیگر به نماد من تبدیل شده، وجب به وجبش را میشناسم و زمانیکه دیگر در این عرصه نباشم این خودرو و تمام کاپهایم را تقدیم موزه خواهم کرد. البته الآن یک تندر هم دارم ولی این بامو چیز دیگریست، پس از تجربه ۳۰۰ مسابقه و کسب بیش از ۱۰۰ کاپ همچنان بدون رنگ باقی مانده.»
بیوک جدیری برخلاف اینکه میگوید رانندگی با همه خودروها برایش یکسان است و راندن کامیون و سواری پیش او تفاوتی ندارد باز هم در برابر تب شاسیبلندسواری مقاومتی نمیکند اما میگوید زمستانها از شاسیبلند استفاده میکند و تابستانها خودروهای سواری را ترجیح میدهد.
رالی خانوادگی در کیش
در پایان گفتوگو از آخرین مسابقه آقای جدیری میپرسیم و میشنویم که در چند روز آینده به همراه تندرش رهسپار کیش است تا در مسابقه رالی خانوادگی این جزیره شرکت کند و تعداد کاپهایش را به ۱۰۴ برساند، چه میشود کرد، قهرمانی در خون آقا بیوک است و نمیتواند به این آسانیها از او جدا شود، مردی که میگوید: «شغل من خندیدن است!»
ارسال نظر