ستاره هایی که گرفتار سوانح رانندگی شدند
یک هندبالیست ملی، در یک مسافرت بین شهری تصادف کرد و کشته شد. نزدیک بود هواپیمای حامل بازیکنان تیم فوتبال استقلال سقوط کرده و بازیکنانش خدای ناکرده کشته شوند! در تاریخ ورزش ما، مساله حمل و نقل شهری و بین شهری، بارها و بارها برای اهالی آن دردسر ساز شده است.
مجله همشهری تماشاگر - مهدی حدادپور: یک هندبالیست ملی، در یک مسافرت بین شهری تصادف کرد و کشته شد. نزدیک بود هواپیمای حامل بازیکنان تیم فوتبال استقلال سقوط کرده و بازیکنانش خدای ناکرده کشته شوند! در تاریخ ورزش ما، مساله حمل و نقل شهری و بین شهری، بارها و بارها برای اهالی آن دردسر ساز شده است.
بسیاری از بزرگترین مردان ملی ورزش ما مثل سیروس قایقران کاپیتان تیم ملی فوتبال، فریدون بهنام پور کاپیتان تیم ملی کشتی و بالاخره آیدین نیکخواه بهرامی، ستاره تیم ملی بسکتبال به علت حوادث تلخی مربوط به ترانسپورت کشته شده اند. اما بد نیست به دورانی برویم که خیلی ها از آن و حوادث ایجاد شده اش خبری ندارند.
معلم فقید
اولین کسی که به علت حوادث حمل و نقلی کشته شد مرحوم «محسن آزاد» بود. او در سال ۱۳۳۹ در اثر برخورد یک اتومبیل کشته شد. «آزاد» بازیکن سابق شاهین بود. ۱۰ سال قبل از آن در بازی های آسیایی ۱۹۵۱ دهلی نو برای تیم ملی فوتبال بازی کرده و با این تیم عنوان دوم بازی ها را به دست آورده بود. مدافع تیم فوتبال شاهین که یک معلم شریف مدارس بود و شاگردان بزرگی مثل عزیز اصلی را تقدیم فوتبال ایران کرده بود، اولین فردی بود که در ورزش کشور مان بر اثر یک حادثه رانندگی دار فانی را وداع گفت.
سانحه هوایی
عبداله ساعدی، هافبک فقید تیم ملی فوتبال، در سال های مسابقات مقدماتی المپیک ۱۹۶۴ توکیو و مسابقات مرحله نهایی عضو تیم ملی بود و تا جام ملت های ۱۹۶۸ آسیا هم در میادین بود. او سال ۱۳۵۵ در یک سانحه رانندگی جان باخت. ساعدی که در نیروی هوایی شاغل بود مدت ها با اکبر مالکی، مصطفی عرب، غلام وفاخواه، فریبرز اسماعیلی، حمید امینی خواه، مهدی لواسانی، مجید تشرفی و... همبازی بود.البته قبل از او محمد خاتم فرمانده وقت نیروی هوایی ارتش، در سانحه هوایی با کایت سقوط کرده و کشته شد. اما در این مبحث قرار است به مردان فقید سوانح جاده ای و به طور عام هوایی و دریایی پرداخته شود!
اروپایی های مرده در جاده
در سال های دهه ۸۰ و ۹۰ تلفات جانی بر اثر حوادث و سوانح رانندگی جان بسیاری از اهالی ورزش دنیا را گرفت که از آن جمله می توان به لودو کوئک ملی پوش بلژیکی حاضر در جام جهانی ۱۹۸۲ اسپانیا، گنانوا شیرا کاپیتان تیم ملی فوتبال ایتالیا در جام جهانی ۱۹۸۶، کار زیمرداینا ستاره تیم ملی لهستان و بالاخره اصلان خادارتسف، ملی پوش قدرتمند کشتی در شوروی سابق اشاره کرد. اما در ۲۰ سال اخیر هم بسیاری از بزرگان تاریخ ورزش دنیا و ایران در حوادث و سوانح جاده ای جان باخته اند.
سیروس دوست داشتنی
سیروس قایقران از جمله نفراتی بود که در سوانح رانندگی کشته شد. او در فروردین سال ۱۳۷۷ در حالی که ۳۷ ساله و سرمربی تیم «مسعود هرمزگان» بود، به قصد سفر به تهران از بندر انزلی با اتومبیل ضعیف و کم ایمنی «رنو ۴» در حال رانندگی بود که در برخورد با اتومبیل دیگری، به همراه پسرش راستین قایقران کشته شد. سیروس قایقران از بهترین و دوست داشتنی ترین مردان فوتبال ما بود که یادش از ذهن اهالی فوتبال کشورمان پاک نمی شود. خدایش رحمت کند. همیشه در اولین هفته بعد از تعطیلات نوروز، ملی پوشان و سایر اهالی فوتبال یاد این عزیز بزرگوار را گرامی داشته و از خدا برایش طلب مغفرت می کنند.
آیدین نیکخواه بهرامی
بعد از اولین قهرمانی تیم ملی بسکتبال ایران در آسیا، هیچ کس باور نمی کرد خیلی زود شاهد سکوت خداحافظی جوان برومندی باشیم که بعد از قهرمانی در مسابقات، روی دوش همبازیان خود رفت و تور حلقه بسکتبال را با قیچی برید تا آن را بین بچه های تیم ملی و در فدراسیون بسکتبال نگه دارد. آیدین در حال سفر به شمال کشور از جاده چالوس برای استراحت بود که آن حادثه تلخ رخ داد و نفس نیکخواه بهرامی برای آخرین بار با جانش از سینه در آمد.
رسیده بود بلایی
برای بسیاری از رانندگان ورزشکار، تصادف رانندگی باعث مرگ نشد بلکه باعث بروز آسیب جدی شد. به طور قطع در بین اهالی این گروه هیچ گاه کسی شبیه فرد قبلی خود نشد. مردانی مثل محمد دستجردی، جواد منافی و امیرحسین اصلانیان که تصادف رانندگی باعث افت یا خداحافظی آن ها از فوتبال کشورمان شد.
جواد منافی- ستاره سال
متولد سال ۱۳۴۹ و شهرستان بهشهر بود و بعد از سپری کردن خدمت در تیم فتح به پرسپولیس پیوست. جام جهانی ۹۴ به تیم عربستان گل زد و سال ۷۳ در مسابقات آسیایی ۱۹۹۴ هیروشیما، ستاره تیم ملی کشورمان بود.
دی ماه همان سال، در فاصله مرحله گروهی تا مرحله نیمه نهایی بازی های لیگ چهارم آزادگان، در جاده شمال تصادف کرد. این تصادف به قدری سخت بودکه در مرحله اول او را تا مدتی طولانی از زندگی طبیعی دور کرد و هر آن گمان معلولیت جسمی او می رفت اما سرانجام او روی پا ایستاد اما شدت جراحت مغزی چنان بود که دیگر نتوانست به فوتبال ادامه دهد. منافی با صدماتی که در بخش تعادل متحمل شده بود، به دوران فوتبال حرفه ای اش خاتمه داد.
محمد دستجردی- استخوان های شکسته
ستاره 21 ساله خوزستان بعد از درخشش با تیم ملی جوانان در مسابقات جوانان آسیا و کسب عنوان با این تیم، مورد توجه باشگاه پرسپولیس واقع شد. پرسپولیس در سال 52، علیرغم آن که همایون بهزادی، حسین کلانی، صفر ایرانپاک و محمود خوردبین را داشت و حاج رحیمی پور و رضا وطنخواه هم توان بازی در پست خط حمله را داشتند، به دلیل رفتن ناظم گنجاپور و داریوش مصطفوی از تیم، محمد دستجردی در سال های 52 تا 54 خوب کار کرد و به تیم ملی اصلی فوتبال هم رسید اما سال 55 اتفاق تلخی برایش رخ داد. یک تصادف شدید و وحشتناک رانندگی باعث دوری اش از میدان فوتبال شد.
علی عبده مدیر پرسپولیس همه مخارج سانحه را تقبل کرده و از او رسیدگی قابل توجهی کرد اما دستجردی به میدان برنگشت. در این سال مدت کوتاهی به توصیه دوستش بهرام میر شیبانی به تیم نفت تهران رفت و مدتی در این تیم بازی کرد.
اصلانیان در پایان خط
دوره اوج تا نزول اصلانیان تنها به مدت ۳، ۴ فصل بود. اصلانیان که یک رزمی کار بود در سال ۷۸، زمانی که ۲۰ ساله بود جذب فوتبال شد و یک سال بعد به پرسپولیس پیوست. به خاطر قدرت بدنی بالا و سرعت مثال زدنی اش بازی های خوبی را برای تیم پرسپولیس انجام داد. اصلانیان مرد شایسته ای برای پرسپولیس بود که در سال ۱۳۸۲ دچار یک حادثه تلخ رانندگی شد و بسیاری از استخوان های بدنش شکست. او هم مدت کوتاهی بعد از درمان به فوتبال برگشت و برای تیم فوتبال پیکان بازی کرد اما او به هیچ وجه نمی توانست همان اصلانیان سابق باشد. وقتی دید اوضاع این گونه است فوتبال را رسما کنار گذاشت و بازنشسته شد. مادر محترمه اصلانیان چندی قبل به رحمت خدا رفت. برایش آرزوی غفران الهی داریم.
شانس آوردند
مردان زیادی هم بودند که تصادف وحشتناکی برای شان رخ داد اما خدا را شکر مشکل جدی برای شان پیش نیامد. علی دایی مهم ترین فردی است که 2 سال قبل در جاده کاشان یک تصادف وحشتناک کرد ولی هیچ مشکلی پیدا نکرد و تنها اتومبیل گران قیمتش آسیب زیادی دید. او دو، سه بار هم زمانی که در آلمان بود به در و دیوار زده بود. دایی البته راننده بسیار خوبی است، از سر بدشانسی، دچار این تصادفات رانندگی شد. او بدترین تصادف خود را آنچنان که گفتیم در جاده کاشان داشت. به جز علی دایی، مردانی دیگر هم تصادفات رانندگی بسیار داشتند که از آن جمله می توان به مهدی مهدوی کیا و تصادفش در آلمان و البته آرش برهانی اشاره کرد که در جاده شمال اتومبیلش آسیبی بسیار سخت و وحشتناک دید، البته خوشبختانه هیچ آسیبی به خودش نرسید.
حاشیه های ترانسپورت
اولین سفر تیم ملی فوتبال به شهر بادکوبه آذربایجان در سال ۱۳۰۵ شمسی، یعنی ۱۹۲۶ میلادی صورت گرفت. ملی پوشان تیم منتخب با اتوبوس به بندر انزلی رفتند و از آنجا با کشتی به سمت بادکوبه رفتند. تیم ملی فوتبال در سال ۱۳۲۰ (۱۹۴۱ میلادی) هنگام رفتن به کابل با اتوبوس رفت اما هنگام برگشت به علت حمله گروه متفقین به ایران در جریان جنگ جهانی دوم، وسیله نقلیه ای برا بازگشت وجود نداشت و ملی پوشان مجبور شدند در قسمت بار یک دستگاه کامیون بنشینند و به ایران برگردند. یکی از بازیکنان تیم تاج سابق در یکی از سفرهای این تیم به شهرستان ها، به قسمت بالای اتوبوس رفت که صاحب نرده و حفاظ بود. اما در یک دست انداز از بالار اتوبوس به سمت پایین افتاد، در حالی که هنوز خواب بود و بعد از سقوط هم نتوانست بیدار شود.
اروپا، با قطار
سفرهای تیم های ورزشی عموما با قطار انجام می شد اما برای اولین بار در سال ۱۹۵۱ میلادی (اسفند ۱۳۲۹) سفر تیم ملی فوتبال و سایر تیم های ورزشی به دهلی نو برای شرکت در بازی های آسیایی با هواپیما صورت گرفت و سه فروند هواپیمای داکوتای ارتش ملی پوشان را به سمت دهلی نو، مرکز هندوستان بود. برای اولین بار بود که ملی پوشان مان با هواپیمای اختصاصی به یک تورنمنت می رفتند. البته از دلایلی که باعث شد هواپیمای داکوتای ارتش در خدمت ورزش قرار گیرد، این بود که هدایت ا... گیلانشاه به صورت همزمان مسئولیت فرماندهی نیروی هوایی ارتش و فدراسیون فوتبال کشورمان را به عهده داشت. نکته ای که جالب توجه بود.
البته هنگام برگشت، هواپیماهای داکوتای ارتش سنگین شده و ملی پوشان مجبور شدند ساک های خود را که حامل سوغاتی ها بود، به پایین پرتاب کنند. این ساک ها، در قسمت بار هواپیما بود و ملی پوشان نمیتوانستند به آن ها سر زده و لوازم و اسباب قیمتی را از ساک بیرون بیاورند و با تاسف در آسمان از شیشه های کوچک هواپیما شاهد بیرون ریخته شدن اسباب و اثاثیه مورد نظر شدند! بعدها از سوی ارتش یک فروند هواپیمای جست و جو گر برای یافتن ساک ها به منطقه اعزام شد اما موفقیتی به دست نیاورد و نتوانست ساک ها را پیدا کند.
بعد از این ماجرا ملی پوشان به جز بازی های رسمی المپیک یا بازی های آسیایی نمی توانستند با هواپیما به سفر بروند؛ مخصوصا سفرهای دوستانه و اردویی. آن ها این سفرها را با قطار می رفتند. تصور کنید، از تهران تا استانبول از استانبول تا صوفیه، از صوفیه تا بوداپست و برگشت آن ها، به این صورت انجام می شد. این روند تا اواخر دهه ۴۰ صورت گرفت و محراب شاهرخی، ملی پوش سابق فوتبال از سفر اردویی تیم ملی به مجارستان در سال ۱۳۴۵ قبل از بازی های آسیایی ۱۹۶۶ بانکوک می گوید که با قطار انجام شد.
او سفرنامه ای نوشته و به نکات جالبی اشاره کرده است. در آن سفر حسین مبشر رئیس فدراسیون فوتبال بود و در تیم ملی فوتبال کشورمان حسین فکری و گئورکی سوچ، مربیان بودند و نفراتی مثل عزیز اصلی، فرامرز ظلی، محراب شاهرخی، حمید جاسیمان، حسن حبیبی، محمد رنجبر، گودرز حبیبی، حمید امینی خواه، فریبرز اسماعیلی، همایون بهزادی، حمید شیرزادگان، مصطفی عرب، قلیچ و... بازیکنان این تیم بودند. او در سفری که فقط رفت آن حدود سه روز به طول انجامید از حوادثی می گوید که تیم ملی فوتبال در قطار دچار آن شد.
هواپیمای چارتر
رفته رفته با ثروتمند شدن کشور، هواپیماهای شیک و اختصاصی برای مسافرت های ورزشی تهیه و تدارک می شد. هواپیمای حامل ملی پوشان در مسابقات جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین، در وضعیت شایسته ای قرار داشت. آن تیم شرایط ایده آل و بهینه ای از حیث امکانات داشت، به این صورت که آشپز اختصاصی همراه کاروان بود. یک مرد زرنگ به اسم ابوالفضل جلالی، زودتر به آرژانتین رفت و در محل اقامت ایران پرچم های ایران آرژانتین را در کنار هم قرار داد.
مهم تر و جالب تر از همه این که، در این سفر به جز چند صندلی برای اقامت و اسکان راحت بازیکنان و مربیان مدیران، سایر صندلی ها برداشته و مفروش شد و وضعیت جالبی برای استراحت و آسایش ملی پوشان فراهم کرد. به گونه ای که جواد اله وردی می گوید می توانستیم در این شرایط در هواپیما گل کوچک بازی کنیم! به هر حال فوتبال ما با این تیم پرامکانات و پرطمطراق به آرژانتین رفت اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی وضعیت جامعه تغییرات زیادی یافت.
اتوبوسها و مینی بوس ها...
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با شروع تحرمی ها علیه ایران و سپس با شروع جنگ تحمیلی، طبعا توان کشور به دفاع از کیان و سرزمین مان اختصاص یافت. براساس یک گزارش کاملا مستند، ایران که بیش از ۷۰۰ هواپیمای عراقی را ساقط کرده بود، در طول جنگ تحمیلی و در سالیان پایانی جنگ تنها ۵۰ هواپیمای جنگی قابل پرواز داشت. جنگ تحمیلی در سال ۱۳۶۷ به پایان رسید و خوشبختانه بعد از دو سال با تعیین متجاوز جنگی که عراق بود، خط تالوگ اروند رودشد.
در این زمان، جامعه پول زیادی برای ورزش نداشت چنانچه به علت کمبود بودجه در مقدماتی جام جهانی ۱۹۸۲ و مسابقات کشتی قهرمانی جهان در سال های ۱۹۸۶ و ۱۹۸۷ شرکت نکردیم. در این زمان لیگ فوتبال هم نداشتیم که دلیل آن یکی قرار گرفتن شهرهای مرزی غرب در گیر و دار آتش جنگ بود و نبودن سرمایه کافی در این بخش هم مزید بر علت شده بود. در آن زمان تبلیغات ورزشی هم ممنوع بود تا یکی از منابع مهم درآمدزایی در ورزش کلا حذف شود.
مسابقاتی مثل جام حذفی هم داشتیم. در این مسابقات پرسپولیس و استقلال با اتوبوس به دورترین مناطق کشور حتی بوشهر و بندرعباس می رفتند. برای آن ها چنین مسافرت هایی سخت بود. ضمنا وقتی آن ها به شهرستان مورد نظر می رسیدند، مجبور بودند شب را در خانه یکی از هواداران این تیم سپری کنند. این روند تا پایان جنگ تحمیلی ادامه داشت...
آغاز حرفه ای گری و هواپیماهای ورزشی
از سال ۶۸ به بعد سرمایه گذاران زیادی در بخش های مختلف جامعه ورود یافتند که مهم ترین عامل حضور آن ها سازندگی خرابی های جنگ تحمیلی بود. اما ورزش هم از این بابت نصیب برد. اولین تیم هایی که بعد از جنگ در مسیر حرفه ای گری قرار گرفتند، تیم های پورا، بانک تجارت، کشاورز، سایپا، پارس خودرو و بهمن بودند که البته امروز از میان آن ها تنها سایپا به دلیل طی طریق در مسیر سالم حرفه ای گری، باقی ماندهاست.
از این دوران بود که آسایش و آرامش دوباره به جامعه ورزش برگشت و مردان فوتبال را با هواپیما به هر جا، حتی شهرهای شمالی می بردندَ! کار به هواپیمای اختصاصی در دوران مدیریت دادگان در فدراسیون هم رسید. تیم های برتر فوتبال در اقدامات نمایشی صاحب هواپیمای اختصاصی با نام خود هم شدند و دیگر همه فراموش کردندکه اسلاف آن ها روزی کامیون سواری می کردند.
ارسال نظر