امیرمحمد خالقی و زنده شدن خاطرات تلخ کوی دانشگاه
یک دانشجوی دانشگاه تهران در پی درگیری با زورگیران در نزدیکی خوابگاه کوی دانشگاه، بر اثر جراحات ناشی از ضربات چاقو به قتل رسید.
برترینها: حالا اسم امیرمحمد خالقی تیتر یک رسانههای کشور است، از روزی که خبر کشته شدن او منتشر شد وضعیت کوی دانشگاه ملتهب است. او پریشب حوالی ساعت ۹، در مسیر بازگشت به خوابگاه از سوی زورگیران مورد حمله قرار میگیرد و بعدتر بر اثر همین حادثه فوت میکند. حالا به واسطه اتفاقات دیشب کوی دانشگاه تهران و اصلا مساله شیوع زورگیری این ماجرا ابعاد تازهای پیدا کرده است.
این اتفاق خشم دانشجویان را برانگیخته و آنها نسبت به نورپردازی آن خیابان و بیتوجهی دانشگاه در تامین امنیت خوابگاه معترض هستند؛ دانشجویان زیادی بارها در محل قتل این دانشجو مورد حمله سارقان قرار گرفته بودند. برخی در واکنش به این اتفاق نوشتهاند دانشگاهها را بهخاطر مسائل امنیتی به مناطق خلوتتر بردهاند که همین مسئله باعث بهوجود آمدن مشکلات بیشتر حتی در دانشگاههایی مثل شریف هم شده است. برخی کاربران اما از زاویه دیگری به این موضوع پرداختهاند و انتقاد کردهاند که چطور در هنگام برگزاری تجمعات دانشجویی تعداد زیادی از نیروهای امنیتی حضور دارند و امنیت کامل برقرار است اما برای مسائل روزمره از قبیل سرقت و خفتگیری این اتفاق رخ نمیدهد.
در همین راستا تعدادی از دانشجویان عصر جمعه در واکنش به ضرب، جرح و قتل این هم دانشگاهیشان در محوطه کوی دانشگاه تجمع برگزار کردند. در این تجمع دانشجویی که بیش از دوساعت و نیم به طول انجامید دانشجویان خواستار برقراری هرچه بیشتر امنیت کوی دانشگاه و دانشجویان شدند. پاسخگویی مدیران دانشگاه تهران درقبال حادثه اخیر نیز یکی دیگر از مطالبات تجمع کنندگان اعلام شد.
این ماجرا در شبکههای اجتماعی هم مورد واکنشهای بسیاری از سوی کاربران قرار گرفته که برخی از آنها را در ادامه میخوانید:
نرگس همان ابتدا نوشت: آخ که چهقدر فعالهای صنفی و دانشجویی گفتن که اون منطقه شبها خطرناکه و چند نفر تا حالا خفت شدن. ولی حیف که مسئولان دانشگاه دغدغههای مهمتری داشتن و امنیت و سلامت دانشجو هیچ اهمیتی براشون نداشت.
آقای کوهی اینطور واکنش نشان داد: نمیدونم تجربه خفت شدن دارید یا نه، شاید با خودت بگی بذار همه چی رو ببرن جونت سلامت باشه.اما یه مرحله بالاتر هست که میگی همه سگدو زدنای خودم و خانوادهام شده این لپتاپ، ینی چی برداره ببره و مقاومت میکنی :(
مرسن گفت: پلیس توی ویدیوی دوربین مداربسته قتل امیرمحمد خالقی میگه نباید میدوید، باید دستش رو میذاشت روی زخم! شما ببخشید که یه جوون ۱۹ ساله به جای فشار دادن روی زخمی که شما باید جلوی ایجادش رو میگرفتید، برای پس گرفتن لپتاپی که شما باید براش پس میگرفتید، به دویدن امید میبنده.
کاکتوس ادامه داد: اونقدر مردم رو داغون و خسته کردید که با بدنی زخمی برای یه لپتاپ میدوئه دنبال خفتگیرا، میدونست که دیگه نمیتونه هیچوقت اون لپتاپ رو بخره
چیچو به یک دیالوگ معروف اشاره کرد و نوشت: توی فیلم طلای سرخ پناهی یک دیالوگ بود میگفت: آدم اگه میخواد دزدی هم کنه باید انصاف داشته باشه آخه اون بچهای که با هزار امید اومده تهران رفته خوابگاه چی داره که اونجوری لت و پارهاش کردی کشتیش؟
موکا از تجربه مشابهش گفت: چند سال پیش هم ما نزدیک خوابگاه طرشت ۳ خفت شدیم، وقتی گفتیم چرا امنیت اطراف خوابگاه رو تامین نمیکنید؟ گفتند نیرو نداریم! بعد مدتی دیدیم نیرو دارند، اما فقط برای بعضی روزای خاص
کاربر «سروته» هم اینطور توصیف کرد: امیرمحمد خالقی کمپلکس تمام چیزهاییه که میتونی بابتشون غصه بخوری
پسر روستایی که رتبه خیلی خوبی توی کنکور داشته و داخل دانشگاه هم وضعیت تحصیلی خوبی داشته که ساکن کوی بوده. شروع به کار کرده بودچون وضعیت اقتصادی بکگراندش تامینش نمیکرد و به حدی مرد بود که به خانوادهش فشار نیاره. اینقدر مشکل اقتصادی لعنتی زیاد بود که نمیتونست از لپتاپش بگذره و لعنت به اون چاقویی که جای سینه امیرمحمد روی دل همه ما نشسته
کاش هر چیزی که بهش مربوطه اینقدر داغ دلو تازه نمیکرد.....
و در انتها نظر دردناک وارش: ای وای بچه بمیرم برات ،بمیرم که دنبال اون لپتابی دوییدی که میدونستی دیگه نمیتونی بخریش
بمیرم برای مظلومیتت برای تمام نوزده سال عمر کوتاهت که خوب درس خوندی دانشگاه خوب قبول شی به جایی برسی اما سهمت از این دنیا نرسیدن به رویاهات بود
نظر کاربران
واقعایک گشت زنی یاایجادکیوسک پلیس مسلح برای امنیت ترددحول خوابگاه دانشجویان درخیابانهای اطراف،لازمه.
خداوند رحمتش کند و لعنت کند قاتلین پست اورا.....و صدالبته این اتفاقات ناخوشایند همه جای دنیا پیش می یاد