به مناسبت زادروز نویسنده مشهور آلمانی
قرار ملاقات با «هرتا مولر» را از دست ندهید!
پنجشنبه رأس ساعت ده... روزی از زندگی راوی بینام قصه، زن جوان رومانیایی، که کارگر کارخانهی تولید پوشاک بوده، آغاز میشود.
برترین ها: مروری بر رمان قرار ملاقات
اثری از هرتا مولر
ترجمه آهنگ حقانی
نشر هیرمند
چاپ اول پاییز ۹۳
احضار شدهام، پنجشنبه رأس ساعت ده... و بدین ترتیب روزی از زندگی راوی بینام قصه، زن جوان رومانیایی، که کارگر کارخانهی تولید پوشاک بوده، آغاز میشود. همه چیز، حتی روابط خصوصی آدمها، در دستان تمامیتطلب چائوشسکوست. پیش از این نیز بارها احضار و بازجویی شده، اما فکر میکند این بار اوضاع وخیمتر است. اتهام؟ فحشا؛ جاسازی یادداشتهایی در کتوشلوارهایی که به ایتالیا میرفته: «با من ازدواج کنید»، با اسم و آدرس. دربهدر به دنبال راهی برای رهایی؛ فرار از کشور.
سوار تراموا که میشود فکر پریشانش به هر سو میرود، به سوی لیلی دوست نزدیکش که وقتی از مرز میگریخت تیر خورد و به باغچهای از گل خشخاش تبدیل شد؛ به سوی پدربزرگ و مادربزرگش که پدر شوهر اولش اموالشان را به نفع دولت مصادره کرده بود و به اردوگاهی مخوف فرستاده بود؛ به سوی سرگرد آلبو، بازجویش، که هر بار برای تحقیر انگشتانش را بوسهای خیس میزند؛ .....
با توجه به اینکه زندگی راوی در محاصره ی رژیم تمامیت خواه چائوشسکو ست، تعجبی ندارد که نمی تواند به کسی اعتماد کند. حتی روابط عاشقانه اش در این شرایط آسیب می بیند. شوهر دوم او پاول معتاد به الکل است.او با خودش زمزمه می کند « الکلی ها زیر بار هیچ مسئولیتی نمی روند»
هرتا مولر تا زمانی که ساکن رومانی بود چیزی درباره ی وطنش ننوشت. تا اینکه در سال ۱۹۸۷ به آلمان مهاجرت کرد. او به این موضوع توجه پیدا کرد که چطور روابط شخصی تحت حاکمیت رژیم های توتالیتر دچار فروپاشی می شوند. او در آثارش بر این مسئله تاکید دارد که جنایت حکومت های تمامیت خواه زمینه ساز خیانت و بی رحمی میان مردم در زندگی روزمره است .
خیانت و بی رحمی میان زوج ها، اعضای خانواده یا دوستان صمیمی. مولر عمیقاً تحقیق کرده است که چرا این وقایع روی می دهد؟ در جهان «قرار ملاقات» هیچ پیوند ناگسستنی وجود ندارد، وفاداری ها متزلزند، و هیچ آینده ی مطمئنی در پیش رو نیست. زندگی مجموعه ای از وقایع مختارانه نیست هر واقعه موجب ویرانی و تزلزل واقعه ای دیگر است.
گرچه راوی بینام است،سرگذشتاش شباهتهایی به زندگی هرتا مولر، نویسندهی داستان، دارد؛ مولر از اقلیت آلمانی رومانی است؛ رژیم کمونیستی مادرش را پس از جنگ جهانی دوم به اردوگاه کار اجباری فرستاد؛ دارایی پدربزرگ زمیندارش را حکومت مصادره کرد؛ و پدرش که در جنگ جهانی دوم از اعضای اس اس وافن بود در دوران چائوشسکو رانندهی کامیون شد. هرتا مولر معلم بود و بهخاطر همکاری نکردن با پلیس مخفی اخراج شد. اولین مجموعه داستانش با سانسور بسیار در رومانی منتشر شد. آثار بعدیاش را برای انتشار مخفیانه به خارج از رومانی میفرستاد. در سال ۲۰۰۹ جایزهی نوبل گرفت که البته بعضی از منتقدان این را نوبلی سیاسی دانستند. قرار ملاقات از بهترین رمانهای اوست.
ترجمه خوب و روان «آهنگ حقانی» نسخه فارسی کتاب را همچون نسخه اصلی جذاب کرده است. از ویژگی های شاخص این ترجمه برگرداندن لحن زنانه راوی داستان است که مترجم به خوبی از عهده ی آن بر آمده است.
برشی از رمان قرار ملاقات:
لی لی یک بار گفت هیچ وقت کُنه رازهایمان را نمی گوییم، آنچه می توانیم بگوییم پوسته ی راز است نه هسته ی آن. احتمالاً خودش این طوری بوده؛ من اگر چیزی را پنهان نکنم، هسته اش را هم فاش می کنم. گفتم:
«تو اسم چیزی در حد اتفاق روی پل را هم پوسته می گذاری.»
«و تو هم داستان را آن طور که به نفع خودت است تعریف می کنی.»
«چطور به نفع من است. اصلاً این طور نیست.»
«نه، این طور نیست. ماجرا را همان طور که اتفاق افتاد تعریف می کنم. تو مرا باور نمی کنی، چون چیزی را به تو می گویم که اگر خودت بودی به من نمی گفتی. برای همین هم هست که هنوز درباره ی پوسته حرف می زنی.»
«اما هر چند بار هم که درباره اش حرف بزنی باز هم راز است، مثل راز من درباره ی نا پدری ام.»
احمقانه ترین کار این است که با فکر کردن درباره ی مرد الکلی کنار زباله ها خود را به مرز جنون بکشانم. کسی چه می داند او به چه فکر می کند؛ اما، از طرف دیگر، روزهای متوالی مرا، کنار پنجره دید زده.............
ارسال نظر