"سون" ۷ تا انرژی دارد!

هر سه اعتقاد دارند كه در كنار هم يك صدا هستند. گروه سون (۷) را حتما مي‌شناسيد؛ گروهي كه آرام‌آرام خودشان را در دل همه جا كردند؛ گروهي كه ادعا دارند هميشه در كنار هم خواهند ماند. كنسرت‌هاي اين گروه هميشه با استقبال خوب هواداران‌شان مواجه شده، طوري كه در بيشتر مواقع روزها و سئانس‌هاي كنسرت‌هاي‌شان تمديد مي‌شود. اين‌بار به بهانه تمديد شدن كنسرت‌اخيرشان سراغ اعضاي گروه «سون» رفتيم تا به رمز و راز موفقيت‌شان پي ببريم و بيشتر با آن‌ها آشنا شويم. دو برادر (امير و آرش قنادي) و كيارش پوزشي اعضاي گروه سون هستند.

• شما به‌عنوان برادر بزرگ‌تر باعث شديد امير هم سراغ موسيقي و خوانندگي بيايد؟

حتما همين‌طور بوده چون من 6-5 سال از او بزرگ‌ترم، البته خانواده ما در كل موسيقي دوست هستند. پدرم هم مشوق اصلي ما بود، خانواده‌مان در اين قضيه خيلي به ما كمك كردند و پر و بال دادند اگر آن‌ها و همراهي‌شان نبود هيچ‌‌وقت نمي‌توانستيم گام‌هاي جدي در اين عرصه برداريم.

• شما ۳ نفر رابطه‌تان با هم چطور است؟

ما يك گروه هستيم، كارها را بين خودمان تقسيم مي‌كنيم و هر كس به بهترين شكل سعي مي‌كند وظيفه‌اش را انجام بدهد. اگر كسي در كاري به مشكل بربخورد با بقيه مشورت مي‌كند. كيارش هم درست مثل يكي از اعضاي خانواده ماست.

• در خانواده شما شخص ديگري هم هست كه بخواند يا ساز بزند؟

پدر من شغل صنعتي دارد اما هميشه ساز مي‌زده و مي‌خوانده البته نه به‌صورت حرفه‌اي، پدربزرگم هم با اين‌كه صنعتكار بزرگي بوده اما علاقه زيادي به موسيقي داشته و تار مي‌زده، من هم با آكاردئون موسيقي را ياد گرفتم؛ آكاردئوني كه پدرم با آن مي‌زد و به من هديه داد. اين آكاردئون براي من خيلي با ارزش است و در بيشتر كنسرت‌ها همراهم است. آن زمان‌ها من به‌علت مشكلات زيادي كه وجود داشت نمي‌توانستم ارگ بخرم و با همين آكاردئون روزي 5-4 ‌ساعت تمرين مي‌كردم. حتي يك زماني من موسيقي تدريس مي‌كردم اما خودم ارگ نداشتم.

• كار گروهي يك مقدار سخت است و بايد قدم‌ها را با احتياط‌تر برداشت، شما چطور در گروه‌تان اين قدم‌ها را برمي‌داريد؟

معمولا در ما ايراني‌ها هميشه اين اتفاق مي‌افتد كه مي‌گويند كار گروهي سخت است به خاطر اين‌كه اكثر آدم‌ها به حق‌شان قانع نيستند و اين خيلي سخت است ۳ نفر پيدا شوند كه براي همديگر بهترين چيزها و برازنده‌ترين‌ها را بخواهند، ما با هم زندگي مي‌كنيم از ۲۴‌ساعت شبانه‌روز فقط آن موقعي كه خواب هستيم همديگر را نمي‌بينيم ما با همدلي كار مي‌‌كنيم، مردم براي ما با ارزش‌ترين چيزهايي هستند كه داريم. براي كسي كه حاضر است حتي ۵‌دقيقه وقت بگذارد و يكي از آهنگ‌هاي ما را گوش بدهد، حاضريم هر كاري بكنيم، ما تعداد كارهاي‌مان زياد نيست چون هميشه مواظب بوديم كه هر يك قطعه‌اي كه از ما وارد بازار مي‌شود خوب باشد و خيلي وقت‌ها براي يك قطعه كار يك آلبوم را انجام داده‌ايم.

• كارگروهي سخت است يا كار تكي؟

كار تكي سخت‌تر است البته گروه هم بايد گروه باشد، اگر هر چند نفري كه دور هم جمع مي‌شوند بخواهند يك كارگروهي انجام بدهند حتما به مشكل برمي‌خورند، ما 3‌نفر سال‌هاي سال است همديگر را مي‌شناسيم حتي خيلي قبل‌تر از اين‌كه كارمان را شروع كنيم، ما قبلا براي خواننده‌هاي ديگر آهنگسازي مي‌كرديم و ريزه‌كاري‌هاي يكديگر را مي‌شناختيم. تا دل‌تان بخواهد روزهاي سخت داشته‌ايم، روزهايي كه به خاطر يكسري مسائل نمي‌توانستيم كار كنيم، روزهايي‌كه بهترين لحظات عمر ما بود، اگر بخواهيم بگوييم يك ديوان مي‌شود؛ بارها با هم دعوا كرده‌ايم اما مدت دعواي‌مان بيشتر از 2‌دقيقه طول نكشيده و هيچ‌وقت با هم قهر نكرده‌ايم. در نهايت هم حرف اول و آخر را 3نفري مي‌زنيم.

• اگر امير بخواهد يك قطعه را تكي اجرا كند واكنش شما چيست؟

امير مهره اصلي گروه ماست، خيلي از آهنگ‌هاي زيباي ما را امير ساخته است، البته هر سه‌تايي ما در كل كار دخيل هستيم. هر سه يك خواننده‌ايم، اگر اين اتفاق بيفتد من خودم مخلص او هستم و مطمئنم كه برايش بهترين تنظيم را مي‌كنيم تا بخواند و كيف كند، ما عشق مي‌كنيم اگر او بخواهد اين‌كار را بكند تا به حال نخواسته اما اگر بخواهد هيچ مشكلي نيست و ما هر سه با جان و دل براي هم قدم برمي‌داريم.

• چرا شما در اين يكي، دوسال گذشته آنقدر كم كار شده بوديد؟

ما از وقتي تصميم گرفتيم مجاز شويم روند كارمان كند شد، علت آن هم، زماني بود كه نياز داشتيم براي مجاز شدن و گرفتن مجوز صرف كنيم. بعد از اين‌كه گروه ما كليپ‌هايش را پخش كرد حدود ۴ سال طول كشيد تا بتوانيم براي آلبوم اول‌مان مجوز بگيريم. براي آلبوم دوم هم زمان زيادي گذاشتيم كه خدا را شكر تا به حال همه كارهاي اين آلبوم به خوبي انجام شده و به زودي وارد بازار مي‌شود.

• شما 3 نفر چگونه با هم آشنا شديد و تصميم گرفتيد كه يك گروه تشكيل دهيد؟

هر 3 ما قبل از اقدام به خواندن، نوازنده بوديم. من به صورت جداگانه به جز نوازندگي گاهي آهنگسازي مي‌كردم و بعضي‌اوقات هم شعر مي‌گفتم اما آرش و امير از اول با هم كار مي‌كردند و براي خواننده‌هاي ديگر آهنگسازي و تنظيم انجام مي‌دادند. در يك مقطعي ما با هم آشنا شديم و تصميم گرفتيم يك كار گروهي شروع كنيم. در كل ما 3نفر هر كاري كه در زمينه موسيقي هست انجام مي‌داديم تا اين‌كه قرار شد 3نفري روي استيج برويم، به همين دليل نخستين قطعه را با نام «ستاره» ساختيم و پخش كرديم تا واكنش‌هاي مردم را ببينيم و خوشبختانه استقبال خوب بود.

• بعد از قطعه ستاره چه كرديد؟

بعد از آن قطعه، ما تراك «واست بميرم» را اجرا كرديم كه در آلبوم اول ما هم وجود دارد.

• شما قسمت‌هاي يك ترانه را چگونه بين خودتان تقسيم مي‌كنيد؟

ما 3نفر با هم يك خواننده هستيم،‌ يعني وقتي در كنار هم قرار مي‌گيريم يك ترانه را خيلي زيباتر اجرا مي‌كنيم به نسبت وقتي كه بخواهيم آن را به صورت تكي بخوانيم. من يك سطح از صدا را خوب مي‌خوانم امير و آرش سطوح ديگر را. اين تقسيم‌بندي واقعا به شكلي است كه هركسي كه آن قسمت را مي‌خواند حتما بهتر از 2 نفر ديگر مي‌تواند آن را اجرا كند.

• شما كدام سطح را بهتر مي‌خوانيد؟

من قسمت middle يا سطح وسط را بهتر مي‌خوانم. امير صدايي تنور دارد و آرش سطح بالاي صدا را كه معمولا اوج ترانه‌هاست عالي اجرا مي‌كند.

• فرق گروه شما با گروه‌هاي موسيقي ديگري كه كنسرت مي‌گذارند، چيست؟

بهترين ابداع ما موسيقي‌مان است. يك مدت ما كم‌كار شديم اما اين كم‌‌كاري باعث نشد كه از موسيقي جا بمانيم. اين مدت ما تمام وقت‌مان را براي موسيقي گذاشته بوديم و موسيقي‌مان خاك خورد. اين خاك خوردن باعث شد كارهاي‌مان پخته‌تر شود. وقتي ۳ سال روي يك كار زمان بگذاري حتما كارت با كار كسي كه ۳ ماه وقت براي كارش مي‌گذارد، متفاوت است. بارها و بارها ملودي‌ها را عوض كرديم، هر خط شعرمان را ۱۰۰ بار ويرايش كرديم. دنياي موسيقي به اين شكل است كه وقتي يك كار را مي‌سازي و كنار مي‌گذاري چند ماه بعد بر اساس اتفاق‌هايي كه در آن چند ماه افتاده آن را تغيير داده و كار پخته‌تر مي‌شود.

• كارتان را چگونه شروع كرديد؟

من كوچك‌ترين عضو گروه سون هستم. من و آرش از بچگي با هم كار كرديم يعني ساز مي‌زديم. سال 78-77 كارمان را به صورت حرفه‌اي شروع كرديم و در شهرهاي مختلف ايران با نام گروه سون اجرا داشتيم ولي استارت اصلي كارمان رسما از سال 1384 با قطعه «ستاره» زده شد.

• شما معمولا كدام سطح صدايي را مي‌خوانيد؟

معمولا قسمت‌هاي پايين و گاهي وسط كارها را مي‌خوانم. البته اينطوري نيست كه در تمام آهنگ‌ها بر اين اساس تقسيم‌ كار شود. توانايي خواندن قسمت‌هاي اوج قطعات را هم دارم و در آلبوم‌ دوم‌مان كه قرار است به زودي وارد بازار شود اين كار را كرده‌ام.

• شما شعر هم مي‌گوييد؟

بله، قبلا اين كار را مي‌‌كردم اما در حال حاضر كمتر فرصت اين كار را دارم. در آلبوم دوم ما عليرضا پيروزي شعرهاي خوب و پراحساسي را به ما هديه داده است. شعرهاي او از نظر احساسي و سليقه‌اي به ما خيلي نزديك است.
ما اسم سون را به خاطر زيبا بودن آن انتخاب نكرديم. خيلي در موردش تحقيق كرديم و ديديم واقعا در اين عدد يكسري انرژي‌ها نهفته است. بعد از اين‌كه اين اسم را انتخاب كرديم انرژي‌هاي آن به ما برگشت و احساس كرديم اتفاق‌هاي بهتري براي‌مان مي‌افتد. روز اول اسم گروه «كيميا» بود اما بعد از آن «سون» را انتخاب كرديم،‌ دوستش داريم و روي بودنش پافشاري مي‌كنيم.

• تا به حال با هم دعوا كرده‌ايد يا با هم اختلاف‌نظر شديد داشته‌ايد؟

دعوا كه زياد مي‌كنيم (خنده) شوخي كردم اما اختلاف‌نظر به هر حال پيش مي‌آيد و اگر اين اختلاف‌نظرها نباشد موفقيت به وجود نمي‌آيد. مثلا سر يك چيزي هر كدام از ما يك اعتقاد جداگانه دارد و سر آن اعتقاد مي‌جنگد اما در نهايت كسي پيروز مي‌شود كه نظرش درست‌تر باشد. خوشبختانه هيچ كدام از ما غيرمنطقي نيستيم و هميشه به اعتقاد يكديگر احترام مي‌گذاريم و حق را به حق‌‌دار مي‌دهيم.

• احتمال اين‌كه اين دعواها آخر و عاقبت خوبي نداشته باشد و گروه شما را با مشكل روبه‌رو كند، چقدر است؟

ما چون قبل از شروع كار گروهي با هم دوست بوديم، اخلاق‌هاي همديگر را خيلي خوب مي‌شناسيم. خيلي‌ها در يك مقطعي با هم آشنا مي‌شوند و سريع تصميم مي‌گيرند كه يك كار گروهي شروع كنند. اين گروه‌ها ممكن است با نخستين اختلاف‌نظر گروه‌شان از هم بپاشد، ولي ما از قبل همديگر را خوب مي‌شناختيم و اگر قرار بود اين گروه به مشكل بربخورد تا به حال اين اتفاق افتاده بود. در روزهاي سخت كنار هم مانديم، چه برسد به الان كه روزهاي خوب‌مان است. اگر شما بدانيد چه روزهايي را در كنار هم مانده‌ايم اين فكر به ذهن‌تان خطور نمي‌كند.

• اگر در روزهاي اوج كارتان يكي بخواهد كارش را به صورت تكي ادامه دهد چه مي‌‌كنيد؟

فكر نمي‌كنم اين اتفاق بيفتد، در مورد خودم كه مطمئن هستم چون هميشه خودم را در قالب كار گروهي دوست داشتم. سيستم اخلاقي ام به شكلي است كه يك گوشه كار را بگيرم. وقتي كار گروهي مي‌شود بازده بيشتري دارد، من موفقيت خودم را در چنين نوعي از كار مي‌بينم.

اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir