گپ و گفتی خواندنی با سوپراستار فیلم «راه آبي ابريشم»
شمشیر کشی بهرام رادان، مرد آرام شهرت!
شايد اين متفاوتترين گفتوگويي باشد كه تا امروز از «بهرام رادان» خواندهايد؛ گفتوگويي كه او در آن درباره خيلياز چهرههاي مطرح سينماي ايران صحبت كرده است؛ از مهناز افشار بگيريد تا حامد بهداد، هديه تهراني، مهران مديري و...
«اين روزهايم، آرامش قبل از طوفان است.» اين، تنها قسمتي از حرفهاي «بهرام رادان» در تازهترين گفتوگويش با زندگي ايدهآل است؛ در اين صفحات منتظر خواندن حرفهاي ستاره محبوبي باشيد كه كافي است نامش در تيتراژ يك فيلم بيايد تا خيليها را هيپنوتيزم كند و آنها را بيچون و چرا به سالنهاي سينما بكشاند. بسياري او را با «محمدرضا گلزار» مقايسه ميكردند و ميگفتند به واسطه چهره زيبايش است كه در سينما اين همه طرفدار پيدا كرده اما بازيهايش در «سنتوري»، «شمعي در باد»، «گيلانه»، «تقاطع» و «بيپولي» و بردن ۲ سيمرغ جشنواره فيلم فجر اين گفتهها را باطل كرد. البته خودش هم قبول دارد كه چند سالي ميشود طرفدارانش دلشان براي «علي سنتوري» واقعي سينماي ايران تنگ شده اما بيشك اين روزها به زودي براي «بهرام رادان» به پايان خواهند رسيد؛ كافي است چند ماه ديگر تحمل كنيد تا ستارهتان را در پرسروصداترين و پرستارهترين فيلم سال، «پل چوبي» ببينيد، شايد سيمرغ ديگري براي او در راه باشد... تا يادمان نرفته بگوييم كه در اين گفتوگو با «بهرام رادان» تهيهكننده نيز آشنايتان خواهيم كرد!
«راه آبي ابريشم»؛ اين روزها به واسطه ديدن اين فيلم، ميتوانيد ستاره محبوبتان «بهرام رادان» را دوباره روي پرده سينماها ببينيد؛ فيلمي كه پروژه بسيار سختي بوده، و 7 ماه از جوانى خودرا پاي آن گذاشته و نقشي را در آن بازي كرده كه به اعتقاد خودش، با تمام نقشهايي كه تا امروز تجربه كرده متفاوت بوده است. او بازي در كنار بازيگراني همچون «عزتالله انتظامي»، «رضا كيانيان» در لوكيشنهاي منحصر به فرد و عظيم «راه آبي ابريشم» را كار بسيار مشكلي ميداند، هرچند بعد از هر كار مشكلي، نميتوان منتظر يك نتيجه رضايتبخش بود، چراكه متاسفانه آن برخوردي كه جامعه امروز بايد با فيلمهايي مانند «راه آبي ابريشم» داشته باشد، ندارد. گوئى مردم ديگر دوست ندارند فيلم جدي ببينند و به سينما، صرفا به چشم يك تفريح نگاه ميكنند؛ جامعهاي كه حتي علاقه ندارد تكهاي از تاريخ سرزمين خودش را ببيند!
وقتي به «بهرام رادان» ميگوييم «راه آبي ابريشم» با وجود خاص و نو بودن در سينماي ايران، آنطور كه انتظار ميرفت ديده نشد، سري به نشانه تاييد تكان ميدهد! به قول او معلوم است وقتي براي ساخت يك فيلم بودجه دولتي وجود داشته باشد، كسي دلش آنچنان براي كار نميسوزد، مگر اينكه عدهاي قصد داشته باشند به واسطه ساخت يك فيلم، پيام خاصي را متناسب با عقايدشان به جامعه انتقال بدهند كه در اين صورت، حمايت از آن صورت خواهد گرفت. «راه آبي ابريشم» با داشتن بودجهاي 6 ميليون دلاري (كه البته بهرام رادان معتقد است بودجه كمي براي ساخت چنين فيلمي بوده) و با وجودي كه پروژه عظيمي در سينماي ايران به حساب ميآيد، برخوردار ازحمايت خاصى از جانب مسئولان نشد و آن عده كه اصرار بر ساخت اين فيلم را داشتند، امروز ديگر در مديريت سينما حضور ندارند! متاسفانه انگار مسئولان امروز سينما، علاقهاي به فيلمهايي از جنس «راه آبي ابريشم» ندارند و همين ميشود كه مورد بيمهري قرار ميگيرد و آنطور كه انتظار ميرفته ديده نميشود، اما «بهرام رادان» بازيگر نقش «شاذان بنيوسف» اين فيلم معتقد است مردم بالاخره اين فيلم را خواهند ديد، حتي آن عده كه فرصت نميكنند اين فيلم را در سينماها ببينند هم اين امكان را دارند به واسطه نمايش خانگي، «راه آبي ابريشم» را در خانه و در كنار خانوادههايشان به تماشا بنشينند و هنرنمايي ستارهشان را ببينند؛ آن زمان است كه عوامل اين فيلم نتيجه زحماتشان را خواهند گرفت.
شايد جالب باشد بدانيد «بهرام رادان» براي درآوردن هرچه بهتر نقش «شاذان بنيوسف» ۱۰ كيلوگرم وزن اضافه كرده تا ظاهرش به اين كاراكتر جنگجو و ناخدا بيشتر نزديك شود. همچنين او هر بار قصد داشته جلوي دوربين «محمد بزرگنيا» قرار بگيرد، بيش از ۲ ساعت تحت گريم قرار ميگرفته. از آنجا كه اكثر تصويربرداريهاي اين فيلم از ۷ صبح آغاز ميشده، «بهرام رادان» و ساير عوامل و بازيگران مجبور بودهاند هر روز ساعت ۳ و نيم صبح از خواب بيدار شوند و تا مقصد (كه حدود ۴۵ دقيقه با محل اسكان عوامل فاصله داشته) برسند، ساعت ۴ و نيم صبح ميشده و همه تا ۵ صبح فرصت داشتهاند صبحانهشان را صرف كنند و از آن زمان به بعد، زير دست گريمور كار مينشسته تا بتواند ساعت ۷:۳۰_۷ صبح، براي بازي جلوي دوربين حاضر شود. شايد مزيت ديگر اين فيلم براي «بهرام رادان»، فراگيري يكسري اصول جنگاوري بوده باشد؛ او براي بازي در نقش «شاذان بنيوسف»، روزها با «سام سرابي» شمشيرزني تمرين ميكرده تا هنگام فيلمبرداري با مشكلي مواجه نشود.
اتفاق خوشايند «راه آبي ابريشم» براي «بهرام رادان»، تجربه بازي در كنار «رضا كيانيان» و «داريوش ارجمند» بوده است؛ او پيش از اين 2 بار طعم همكاري با استاد «عزتالله انتظامي» را در فيلمهاي «حكم» و «گاو خوني» چشيده بود، اما «راه آبي ابريشم»، اولين تجربه همكارياش با «رضا كيانيان» و «داريوش ارجمند» به حساب ميآيد. بهرام رادان مجموعه بازيگران اين فيلم را فوقالعاده توصيف ميكند.
در ويترين افتخارات «بهرام رادان»، ۲ سيمرغ جشنواره بينالمللي فيلم فجر به خاطر بازي در فيلمهاي «شمعي در باد» و «سنتوري» ميدرخشد، اما انگار ديگر آن اشتياق سابق براي كسب سيمرغ در او وجود ندارد، چراكه احساس ميكند آن اتفاقي كه بايد، در سينما برايش افتاده و سيمرغ و جوايز ديگر، اهميت چنداني برايش ندارد و با اضافه شدن يك سيمرغ ديگر به افتخاراتش، انقلابي در زندگي و كارش رخ نخواهد داد، هر چند هيچگاه منكر اين نخواهد شد كه تشويق يا ديده شدن براي هر فردي لذتبخش است، اما به نظرش بستگي دارد به اين تشويق يا برنده شدن كه در چه برههاي از زمان براي يك نفر اتفاق بيفتد؛ درست مانند خودش كه لحظاتي كه اولين سيمرغ كارنامهاش را به واسطه بازي در «شمعي در باد» از چنگ رقيبانش درآورد، جزو روياييترين لحظات زندگياش بوده است، اما امروز ديگر دنبال اين جوايز و سيمرغها نيست و جذابيتي برايش ندارد دوباره روي صحنه برود و سيمرغ را در دستانش بگيرد، او ميخواهد با ورود به يك دنياي جديد (كه انگار قصد ندارد فعلا حرفي دربارهاش بزند)، طرفدارانش را حسابي غافلگير كند؛ انگار امروز برخلاف بسياري از همكارانش كه براي تصاحب سيمرغ و جوايز ديگر سرودست ميشكنند و جنجال به پا ميكنند، به مرز پختگي رسيده است، چراكه با اطمينان ميگويد: «اينقدر كه كانديد يا برنده شدن بعضي همكارانم در جشنوارهها خوشحالم ميكند، كانديد يا برنده شدن خودم خوشحالم نخواهد كرد.»
يكي از ويژگيهاي بزرگ «راه آبي ابريشم» براي «بهرام رادان»، محقق شدن يكي از روياهاي كودكياش بوده است؛ او علاقه زيادي به ناخدا بودن و هدايت كشتي در دريا داشته كه اين رويا در اين فيلم تبديل به واقعيت شد. گويا تجربه اين نقش آنقدر براي رادان لذتبخش هست كه با اطمينان ميگويد اگر يك بار ديگر چنين نقشي پيشنهاد شود، حتما آن را خواهد پذيرفت، البته اينبار بسيار بهتر و مسلطتر. او معتقد است هر 2 زمستاني كه سر اين فيلم بوده، جزو بهترين لحظات زندگي او به حساب ميآيند و از حضور در اين كار بسيار خوشحال است، چراكه همكاري با يك گروه كاملا حرفهاي و دوستداشتني را تجربه كرده و اميدوار است دوباره همكاري با اين گروه حرفهاي را تجربه كند.
جديدترين تصميم ستاره سينماي ايران اين است كه ميخواهد اينبار معادلات را بر هم بزند و خودش دعوتكننده عوامل براي ساخت يك پروژه باشد. البته منظورش اين نيست كه همه كاره خودش باشد، چون شخصيتش به گونهاي نيست كه بخواهد دستوردهنده صرف باشد، او ميخواهد يك ناظر صرف باشد كه نه در كار كارگردانش دخالت كند، نه نويسنده و نه ديگر عوامل كار؛ او فقط پيشنهادهايي كه تصور ميكند ممكن است به سود پروژه باشد را مطرح خواهد كرد، درست مانند بازيگران مشهور سينما كه كارگردان و ساير عوامل فيلمهايشان را خودشان انتخاب ميكنند؛ كاري كه بسياري از ستارههاي مشهور دنيا انجام ميدهند؛ در صورت اين اتفاق، از اين به بعد پاسخدهنده اصلي فيلمهايي كه بازي خواهد كرد، خودش خواهد بود، نه اينكه به واسطه بازي در يك فيلم كه عواملي متعهد ندارد، مجبور باشد به همه پاسخ بدهد و نوك پيكان انتقادات فقط به سوي او نشانه برود!
«اين كارها در گروه خوني من نيست.» اين پاسخ بهرام رادان به اين سوال است كه چرا در فيلمهاي تجاري و پرفروش اين روزهاي سينماي ايران حضور ندارد؛ او اصلا تمايلي به ديدن اين فيلمها ندارد، چه برسد به بازي در آنها، چون هيچ تناسبي در فروش و ميزان فرهنگ به كار رفته در لحظه لحظه اين فيلمها احساس نميكند، انگار طرفدارانش نيز دوست ندارند او را همزمان در ۴-۳ فيلم تجاري روي سر در سينماها ببينند؛ چه بسا او تجربه بازي در فيلمهاي صرفا تجاري را نيز دارد، اما هيچكدامشان نتايج رضايتبخشي نداشتهاند! او دوست دارد در فيلمهايي بازي كند كه هم نگاه تجاري داشته باشد، هم مورد پسند عامه قرار گيرد. خودش نيز قبول دارد اين روزها كمكار شده و طرفدارانش منتظر ديدن دوبارهاش بر پرده سينماها هستند، اما يك جواب محكم دارد: «اين، آرامش قبل از طوفان است.» شايد او در حال برنامهريزي است تا يك تحول عظيم در كارش، زندگياش و حتي در خود «بهرام رادان» به وجود بياورد و يك ستاره جديد را بسازد تا با نسل جديد همگام باشد.
ستاره چشم آبي سينماي ايران، اين روزها هدفهاي بزرگي در سر ميپروراند؛ او بسيار مشتاق ورود به عرصه تهيهكنندگي است و دوست دارد اينبار، خودش فيلم تهيه و توليد كند؛ تصميمي كه مدتهاست در حال برنامهريزي روي آن است و قصد دارد به زودي تواناييهايش در اين زمينه را نيز امتحان كند. وقتي از او ميپرسيم پس چه اتفاقي براي حضورت در دنياي بازيگري خواهد افتاد، با اطمينان ميگويد: «فقط در صورتي بازي خواهم كرد كه احساس كنم حضور در آن فيلم يك اتفاق خوب خواهد بود و جذبم كند.» او دوست ندارد مانند بسياري از بازيگران امروز سينماي ايران، مانند يك كارمند صبح تا شب سركار برود و در بازيگري، به روزمرگي برسد؛ او اين اتفاق را براي هر بازيگري يك سم بزرگ ميداند؛ اين درحالي است كه فيلمنامهها و سناريوهاي زيادي به او پيشنهاد ميشود و هر بار آنها را رد ميكند و بسياري به او اعتراض ميكنند با وجود اين همه سختگيري و رد كردن پيشنهادات، پس كجا ميخواهد بازي كند؟ اما بهرامرادان همچنان بر عقايدش پافشاري ميكند؛ او نميخواهد يك بازيگر «كارمند مآبانه» باشد و چون اسمش بازيگر است، در هر فيلمي بازي كند! بهرام رادان دوست دارد خودش انتخاب كند، اما حواسش به اين نكته نيز هست كه اين كمكاري يا بهتر است بگوييم گزيدهكاري، باعث كنار رفتنش از صحنه نشود. قصد او اين است كه از اين جاي راه به بعد آرام آرام حركت كند و گزيدهكارتر شود، اما خبر خوشحالكننده براي طرفدارانش اين است كه او تصميم ندارد به خاطر اين تصميم، چند سالي از سينما دور باشد، او به طرفدارانش اطمينان ميدهد حداقل سالي يك فيلم بازي خواهد كرد. البته ميگويد اگر قرار باشد خودش فيلم توليد كند، شايد سالي ۵-۴ بار تصويرش را بر سردر سينماها ببينيم؛ او دوست دارد در كارهايي بازي كند كه از ابتدا تا انتهاي مراحل ساخت، پخش، تبليغ و ديگر مراحلش زيرنظر مستقيم خودش باشد؛ انگار در اين سالها خيلي بابت اين اتفاقات اذيت شده و از اينكه هيچكس مسئوليتش را تمام و كمال انجام نميدهد و از جواب درست دادن طفره ميرود، بسيار ناراحت است.
از صحبتهايش ميتوان به راحتي متوجه شد عقايد منحصر به فرد خودش را دارد؛ او بر اين باور است كه شايد يك فيلم فروش نجومي و بسيار بالايي در سينما داشته باشد، اما احتمالا اگر بعد از مدتي آن را در خانه و كنار خانوادهتان ببينيد، بگوييد اين چه فيلم بدي است؟! آن زمان هيچكس نميآيد بگويد اين فيلم زمان اكرانش خيلي فروش داشته بلكه كيفيت كار اهميت دارد. در تكتك كلماتش اطمينان را احساس ميكنيد، آنچنان كه ميگويد بهرغم اينكه «راه آبي ابريشم» به واسطه پخش و تبليغات ضعيفش فروش آنچناني نداشته، اما به خاطر بازي در چنين فيلم باارزشي بسيار مسرور است؛ او همواره اين جمله «جاني دپ»، هنرپيشه مشهور سينما را آويزه گوشش كرده كه «دوست دارم در فيلمهايي بازي كنم كه وقتي فرزندانم در آينده به تماشاي آنها نشستند، از اينكه پدرشان در چنين فيلمهايي بازي كرده، شرمسار و سرخورده نشوند!» چراكه آن زمان نميتواني به فرزندت بگويي اين فيلم در زمان خودش فروش بالايي داشته؛ اين حرفها ديگر خريداري نخواهد داشت. او دوست دارد وقتي فرزندانش به تماشاي بازي پدرشان در «راه آبي ابريشم» نشستند، او در نقش پدرشان به آنها بگويد اين فيلم با چه امكانات محدود و در چه شرايط سختي ساخته شده و فرزندانش بابت اين حضور به پدرشان افتخار كنند.
شايد براي همه طرفداران بهرام رادان جالب باشد از اين پس او را در قالب بازيگري ببينند كه قرار است خودش از ابتدا تا انتهاي فيلمهايي كه بازي ميكند را زيرنظر بگيرد؛ شايد به همين دليل باشد كه ستاره امروز تصميم گرفته دست به انتخاب بزند؛ او قصد دارد از اين به بعد در پروژههايي كه ميتوانند نظرش را جلب كنند، سهيم شود.
او معتقد است در اين برهوت بازيگري، حتي در خانه بازيگراني هم كه به تازگي وارد اين حرفه شدهاند، پر است از سناريوهاي پيشنهادي و ارزشي ندارد اعلام كند در خانهاش يك كمد پر از سناريوهايي دارد كه رد كرده است (البته متذكر ميشود كه بعضيهايشان ساخته شدهاند و بدون او نيز به موفقيت رسيدهاند).او يكي از بزرگترين مشكلات سينماي ايران را كمبود بازيگران خوب ميداند، آنچنان كه بر اين باور است اگر روزي كارگرداني براي ساخت فيلمش نياز به يك بازيگر خوب جوان داشته باشد، بعيد است بيش از 5 انتخاب پيشرويش باشد و در صورتي كه با هيچكدامشان به توافق نرسد، ممكن است پروژهاش براي هميشه تعطيل شود، يعني ممكن است انتخاب ششمي وجود نداشته باشد! شايد دليل اين اتفاق از نگاه بهرام رادان اين باشد كه كارگردانان و تهيهكنندگان، امروز اهل ريسك نيستند و مانند زمان ورود خودش به عرصه سينما كه به او فرصت خودنمايي دادند، اين امكان را به افراد تازهوارد نميدهند!
بهرام رادان احساس ميكند اگر خودش بر كارش نظارت مستقيم داشته باشد، بهتر ميتواند هدايتش كند و رضايت خاطر بيشتري از آن خواهد داشت. البته او قصد ندارد تنها در توليدات خودش بازي كند، شايد روزي روزگاري سناريويي از دوستي به دستش برسد كه كاري حرفهاي باشد و فضاي كاملا متفاوتي داشته باشد كه براي او جالب به نظر برسد و با آن همكاري كند.
مثل جديدترين فيلمش «پل چوبي» كه بعد از بررسي تمام جوانب (از بازيگران گرفته تا سناريو، عوامل و...) پذيرفت در اين كار بازي كند و امروز از اين اتفاق به هيچ عنوان پشيمان نيست، اما تمام سعيبهرام رادان بر اين است كه از اين به بعد تمركز اصلياش را روي كارهايي بگذارد كه قرار است توليدش در دفتر خودش رقم بخورد. البته ستاره ميل زيادش به كارگرداني را نيز كتمان نميكند و ممكن است روزي او را در لباس كارگرداني نيز ببينيم، اما مطمئنا اين اتفاق بعد از تهيهكنندگياش خواهد افتاد، شايد يك دهه ديگر...
ادامه دارد...
اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir
نظر کاربران
بهرام رادان از جمله بازیگرای جوون و خوش چهره ماست که هیچ وقت از ظاهرش استفاده نکرده به نظرم... من بازیاشو خیلی دوست دارم خصوصاً تو سنتوری و شمعی در باد،امیدوارم همیشه موفق باشه...
بهرام رادان رو خیلی دوسش دارم و براش ارزوی موفقیت میکنم
بهرام رادان هم مثل شهاب حسینی راه درستی رو انتخاب کرده، هر دو هم خوش چهره اند و هم فیلمهای آبدوغ خیاری که گلزار و حیایی بازی میکنن رو انتخاب نمیکنن.
امیدوارم اون طوفانی که حرفشو زده اگه قراره به مسیر بقیه چهره ها ببرتش، هیچوقت اتفاق نیفته.
بانظرت موافقم re .درضمن من راه آبي ابريشم رو در سينما با صداي دالبي ديدم.فوق العاده زيبا بود و بسيار براش زحمت كشيدن
Nazir nadary, ,dar radife janydepp hsty.
من خودم اولين بار كه بهرام رادان را شناختم در مصاحبه ش با آقاي رشيد پور در شب شيشهاي بود... از طرز فكر و بيانش خيلي خوشم اومد وفكر نميكردم كه كسي با داشتن تيپ و قيافه خوب تا اين حد افكار خوبي هم داشته باشه معمولا اين جور افراد كمي ديدگاههاشون متفاوته اما در بهرام رادان اينو نديدم و از ديدگاههاش خوشم اومد.. سربلند و پيروز باشي بهرام جان