۱۳۴۰۹۸۸
۲۱ نظر
۲۴۸۱۶
۲۱ نظر
۲۴۸۱۶
پ

خانم زهرا، اهل تهران به جرایم وقیح خودش اعتراف کرد!

جامعه ایرانی تحولات زیادی را در این سال‌ها از سر گذرانده، سیر تغییرات آن قدر وسیع بوده که گاه از فرط ناباوری با نگاهی کمیک به آن‌ها نگاه می‌کنیم.

برترین‌ها: جامعه ایرانی تحولات زیادی را در این سال‌ها از سر گذرانده، سیر تغییرات آن قدر وسیع بوده که گاه از فرط ناباوری با نگاهی کمیک به آن‌ها نگاه می‌کنیم، مثلا آن سکانس فیلم نهنگ عنبر که اشاره به ممنوعیت معجون دارد را به خاطر بیاورید. حالا که در قالب یک فیلم کمدی به آن ممنوعیت نگاه می‌کنیم در عین ناباوری به آن روزگار سخت می‌خندیم، تحولات همچنان ادامه دارد و هر آن خودش را به هسته سخت تحمیل می‌کند.

8935862-8029-b__9299

روند تغییرات البته همیشه هزینه ساز بوده و اساسا دلیل برای ناامیدی هم زیاد است، اصلا در این روزها چه ناامیدی بالاتر از این که هر که می‌تواند در حال کوچ است. با همه این‌ها اما نمی‌شود طبع جامعه ایران را عوض کرد، حتی با جمعیت سازی و خواب‌های باطلی از این قبیل آن چه که جامعه قصدش را دارد، اتفاق خواهد افتاد. این رشته توئیت را دیروز در توئیتر دیدیم و حس کردیم به زبانی ساده نوعی پیشگویی جامعه‌شناسانه در دل خودش دارد. نه تفسیر و تحلیل پیچیده‌ای دارد و اطاله کلام دارد. شاید همین متن ساده بالاتر از هر تحلیل چند لایه‌ی ثقیل قرار می‌گیرد، بخوانید که راه آینده از مرور و بازخوانی گذشته می‌گذرد

زهرا علی اکبری در این رشته توئیت نوشت: برای ما هم پیامک آمد که به دلیل عدم رعایت ‎حجاب، خودرو توقیف سیستمی خواهد شد. به مدت ١۵ روز و من از اولین ساعاتی که این پیامک را روی گوشی همسرم دیدم، تا الان که این‌ها را می‌نویسم در حال مرور جرایمم هستم. راستش را بخواهید من یک مجرمم با فهرست سیاهی از انبوه جرائم ارتکابی جرم‌ها قبل از من به دنیا آمده بودند و من نتوانستم به آنها پشت پا بزنم و بگویم نمی‌خواهم در زمره‌ی مرتکبانشان باشم اما بودم. پای من از کودکی، از وقتی تنها شش، هفت ساله بودم به دنیای جرم باز شد وقتی صدای موسیقی را زیاد می‌کردم و جلوی آینه با ‎خوانندگان لس‌آنجلسی هم‌خوانی می‌کردم.

photo_2023-08-12_10-31-29

من مجرم بودم چون موسیقی غیر رسمی گوش می‌دادم؛ بعدها شوکه شدم از اینکه چطور مقلدان ‎ابی و ‎داریوش مجوز دارند و حلال اما خودشان بی‌مجوزند و حرام. این تنها جرم من نیست. در خانه‌ی ما آلت جرم بود و ما فیلم‌های ویدئو را با اشتیاق تماشا می‌کردیم. فیلم‌های ممنوعه را. آلت جرم از درون خانه به پشت بام پرکشید و ما مجرمان، ماهواره تماشا کردیم در حالی که ممنوع بود. با عملیات راپل ماهواره‌ها را جمع می‌کردند و ما بر ارتکاب جرم اصرار داشتیم. در میان بساط فروشندگان کتاب‌های قدیمی، کتاب‌های ممنوعه را می‌خریدم و با اشتیاق می‌خواندم.

زندگی‌ کالای نایاب و ممنوعه‌ای بود. ما پشت پرده‌های ضخیم خانه‌هایمان که نور آفتاب را از ما دریغ می‌کردند، مجرم بودیم وقتی فیلم دیدیم، موسیقی گوش دادیم، کتاب ممنوعه و بی‌مجوز خواندیم و رقصیدیم. آواز خواندیم و ساز زدیم. بزرگ‌تر که شدم یاد گرفتم از هر چیز در جایگاهی جرم‌زا استفاده کنم. یک سنجاق قفلی پایم را در وادی جرائم محکم کرد. سنجاق را زیر گلو به مقنعه می‌زدم تا آن را تنگ نشان دهد.

file

با رد و بدل کردن عکس‌های خوانندگان و نوار کاست جرم‌هایمان را با هم کلاسی‌هایمان تقسیم می‌کردیم. این را یک اعتراف بدانید. روزی که اتفاقی خبر شدم کلاس به کلاس کیف‌ها را می‌گردند، نوار کاست حبیب را با عکس‌های خوانندگان لوس‌آنجلسی در لباسم جا دادم  به دستشویی دویدم. عکس‌ها را پاره کردم و توی چاه دستشویی ریختم. دستم می‌لرزید وقتی می‌خواستم نوار حبیب را به چاه بیندازم. زورم نرسید آن را بشکنم نوار باریک قهوه‌ای را پاره کردم و بعد کاست را توی چاه انداختم. با پا ضربه‌ای زدم تا در فاضلاب جاگیر شود.

فردا اما وقتی به مدرسه رسیدیم بوی فاضلاب همه جا را برداشته بود، چاه دستشویی گرفته بود و فنز می‌زدند. هیچ‌وقت کسی نفهمید کدام مجرم چنین خلاف بزرگی را مرتکب شده است. من با نصب ‎فیلترشکن بر ارتکاب جرم پافشاری کرده‌ام و چنان با جرائم مختلف احاطه شده‌ام که راه نجاتی برایم متصور نیست.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • ناشناس

    آفرین
    لایک داری

  • ناشناس

    خدا برای باجناقشون نسازه

  • بیخیال

    تا بوده همه چیز برای ما ممنوع بوده و حالا زندگی با خیال راحت و بی دغدغه ممنوعه ترین چیزیست که آزارمان میدهد و از زندگی سیرمان کرده

  • ناشناس

    خدایا خودت بیا تو ایران زندگی کن ۰
    من می‌خواهم مهاجرت کنم.

  • لاکپشت آبی

    زندگی رو به مردم حرام کردن

  • پرده آخر

    چقدرساده امادلنشین نوشتی

  • ناشناس

    احسنت و وواقعا دختر من همیشه یا نفرت از دوران دبستان ودبیرستانش یاد میکند

  • ناشناس

    شاگرد دبیرستانی ناظم به من که جوراب مشگی که ساقش رج قرمز و سفید داشت گفت از فردا نپوش (لعنت به همتون)

  • ناشناس

    خانم زهرا علی اکبری
    دقیقاٌ زندگی من را نوشته ای

  • m gh

    فوق العاده بود.

  • ناشناس

    چی میگی نوار کاست شادمهر کاست پرپروازش جرم بود تو مدرسه ی ما با اون مدیر روانی سه سال واکمن و کاسن شادمهر توش رو ضبط کردند دفتر خاطرات هم جرم بزرگتر خدا لعنت کنه تک به تک مدیرای ظالم و معلمای طالمتر رو که مارو با باری از استرس به عنوان مجرم با حسی همیشه از گناه پر بزرگ کردن الان استرس دست از سرمون برنمیداره تپش قلب داریم همیشه

  • یاسمن

    واح چه چیزا

  • ناشناس

    واقعا خیلی خیلی خیلی جالب نوشتی خسته نباشی ممنون

  • عرفان

    خوانندگان لس آنجلسی😐
    این اصطلاحات مسخره🤮🤮 معلوم نی اع کجا میاد

  • ناشناس

    یکی اززیباترین دل نوشته ها بود

  • ناشناس

    کسی به داخل خونه ی شما کاری نباید داشته باشه ، اما رعایت قانون در اجتماع قضیه اش فرق میکنه .

  • حقگو

    همه جرمهایی بووه و هست که از نگاه خردمندانه و. درست جرم نیست.در واقع زندگی کردن است. جرمهایی را ساختند و پرداختند تا بهانه برای تهدید و تحدید داشته باشند.

  • ناشناس

    داستان غم انگیز یک دختر ایرانی

  • ناشناس

    چه متن قشنگی

    خدا لعنت کنه اونایی رو که زندگی رو برای زنان ایرانی جهنم کردن

  • احسان

    همین مسخره کردن و کوچیک شمردن گناهه زندگی ها رو سیاه و بی روح کرده بعد میگیم چرا اینقدر داغون و افسرده ایم ! اینقدر خودتون رو عقل کل ندونید و راهی که دیگران تجربه کردن و پشیمان شدن رو نرید

  • ناشناس

    منم یک مجرمم

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج