۱۲۸۵۱۲۸
۳۴ نظر
۵۶۰۷
۳۴ نظر
۵۶۰۷
پ

متفاوت‌ترین زن ایرانی که مانندش را تا حالا ندیده‌اید

روزنامه شهروند در گزارش امروز خود و در گفتگویی اختصاصی با تنها زن راهدار کشور به سختی‌های شغل او پرداخته که در ادامه می‌خوانید

روزنامه شهروند در گزارش امروز خود و در گفتگویی اختصاصی با تنها زن راهدار کشور به سختی‌های شغل او پرداخته که در ادامه می‌خوانید

تلفنش را که پاسخ می‌دهد احساس می‌کنی یک مرد پشت خط است. صدای کلفت و دورگه‌اش تو را به اشتباه می‌اندازد. شیرزن الیگودرزی که سال‌ها راننده کامیون بود، حالا در برف و کولاک زمستان الیگودرز سوار خودروی راهداری می‌شود و راه را برای بازماندگان در برف و کولاک باز می‌کند. حس خوب کمک‌کردن به دیگران تمام آن چیزی است که او از کارش می‌خواهد و حالا این حس را هر روز و هر ساعت تجربه می‌کند. از همان زمان که زنی باردار را از مرگ حتمی نجات داد، به شغلش افتخار می‌کند و می‌خواهد سال‌ها در این شغل باقی بماند.

متفاوت‌ترین زن ایرانی که مانندش را تا حالا ندیده‌اید

مهناز، دختر سبزه‌رو و پرجنب‌وجوشی بود که نه دلش عروسک می‌خواست و نه دوست‌داشت در آشپزخانه کنار مادر آشپزی کند. این کارها را به هفت خواهر دیگرش سپرده بود و خودش مدام در کوچه بازی می‌کرد. عاشق خانه و آرامش آن بود، اما این آرامش برای او کسل‌کننده بود. مهناز قالی‌باقی را از خواهرهای بزرگ‌ترش آموخته بود و در این کار حرفه‌ای شده بود، اما باز هم راضی‌اش نمی‌کرد و دوست داشت کاری بیشتر از این انجام دهد. آرزو داشت خلبان شود و همه شهرها را زیر پایش بگذارد. عاشق سفر بود. اما به قول «خودش نشد که بشود» و از خلبانی به ماشین راهداری رسید. دختر سبزه و شیرین داستان ما این را می‌دانست که آدم یک جا نشستن نیست. می‌دانست پر از انرژی است و رویاهای بلند در ذهنش می‌پروراند. می‌دانست انقدر با اراده هست که همه سختی‌ها را پشت‌سر بگذارد. گذشت زمان نیز به او ثابت کرد که زن روزهای سخت است.

قالی‌بافی کار من نبود

او قالی‌باف خوبی بود، اما می‌گوید: «قالی‌بافی شغل آبا و اجدادی ما است. ما بختیاری هستیم و زنان بختیاری نقش و تاروپود را خوب می‌شناسند. اما انگار دار قالی جای من نبود. آرزوهای بزرگ‌تری داشتم و باید به آنها می‌رسیدم.» با مهاجرت از روستا به الیگودرز، شرایط برای او فراهم می‌شود تا نخستین گام را برای تحقق رویاهایش بردارد. سال ۸۳ گواهینامه رانندگی می‌گیرد و به تعلیم رانندگی می‌پردازد، همزمان سوپرمارکتی راه‌اندازی می‌کند. او می‌گوید:‌ «برای نخستین‌بار در استان لرستان تاکسی تلفنی بانوان را راه‌اندازی و چند سالی کار ‌کردم. ده‌ها زن سرپرست خانوار با من کار می‌کردند و رزق‌وروزی حلال به خانه می‌بردند.» اما راه‌اندازی آژانس آغاز مشکلات دیگری است: «روزهای اول، آژانس بانوان برای مردم غریبه بود، مزاحم تلفنی داشتیم و برخی اذیت می‌کردند. از طرفی خودم ماشین نداشتم، به کمک فرماندار توانستم سال ۸۸ حدود ۵میلیون تومان وام بگیرم و پژو آر.دی بخرم. بعد از مدتی قدمی بزرگ‌تر برداشتم و موفق شدم با آموزش‌وپرورش برای سرویس مدارس قرارداد ببندم. این اتفاق خوبی در استان محل زندگی ما بود.»

متفاوت‌ترین زن ایرانی که مانندش را تا حالا ندیده‌اید

یک راه پرپیچ‌وخم

باید خودش را به خانواده ثابت می‌کرد و نشان می‌داد که زن می‌تواند پابه‌پای مرد کار و به دیگران کمک کند. او می‌خواست سخت‌ترین کارهای دنیا را امتحان و فعل خواستن را معنا کند. او توضیح می‌دهد: «بعد از مدتی تصمیم گرفتم شغلم را تغییر دهم. کامیون خریدم، اما همه مخالف بودند. مگر زن هم کامیون سوار می‌شود. فکر خراب‌شدن ماشین در جاده را کرده‌ای. فکر شب و جاده و خطرات آن را کرده‌ای؟ » اینها حرف‌هایی بود که مهناز گاه و بیگاه از این و آن می‌شنید، اما در تصمیمش خللی ایجاد نمی‌شد. تریلی خرید و حمل‌کننده گاز مایع شد. خطرناک‌ترین محلول قابل حمل. اما نه ترسید و نه پا پس کشید. می‌خواست به ‌خودش ثابت کند که می‌تواند این کار را انجام دهد. از بچگی رویایش این بود و اجازه نداد تبدیل به حسرت تمام عمرش شود. تصمیم گرفت به رویاهایش جامه عمل بپوشاند.

او در ادامه می‌گوید: «در شهر کوچک ما هنوز باورهای سنتی حاکم است، اما این مانع‌تراشی‌ها سد راهم نشد و شدم راننده جاده. نه اینکه راحت باشد، خیلی هم سخت بود. باید به همه نشان می‌دادم زن می‌تواند عفیف باشد، با حجاب باشد و مثل مرد کار کند و نان حلال به خانه ببرد. بعضی جاها با مشکل مواجه می‌شدم. ورودم به پالایشگاه‌ها داستان داشت. زن راه نمی‌دادند و گاهی می‌گفتند باید 24ساعت در صف بارگیری بمانم. من هم می‌گفتم خیالی نیست می‌مانم. همه چیز را به جان خریدم. وقت‌های آزادم روی قطعات ماشین کار می‌کردم تا آنها را بشناسم و اگر در جاده خراب شدند بدانم باید چه کنم. البته رانندگان جاده هم خیلی کمکم می‌کردند.» هشت سال راننده تریلر می‌شود. از این شهر به آن شهر سفر می‌کند و تمام جاده‌ها را زیر پایش می‌گذارد. آرزویش این‌بار در زمین محقق و مسافر جاده‌ها این بار با کامیون شد.

متفاوت‌ترین زن ایرانی که مانندش را تا حالا ندیده‌اید

راهداری شغلی که به او احساس رضایت داد

در 41سالگی کوله‌باری از تجربیات تلخ و شیرین را با خود حمل می‌کند. «خواهر و برادرهایم که ازدواج کردند و مادرم تنها شد، کامیون را فروختم تا پیش مادرم باشم. چندبار کار دفتری به من پیشنهاد شد، اما آدم پشت میز نشستن نبودم. روحم پر می‌زد برای جاده، از یک طرف هم نمی‌توانستم از خانه دور باشم. یاد آن روزها ناراحتم می‌کند. به فرمانداری رفتم. ابتدا من را به‌عنوان راننده نمی‌پذیرفتند، اما انقدر اصرار و دوندگی کردم تا به‌عنوان راننده در اداره راهداری الیگودرز جذب شدم.» مهناز بهرامی هم‌اکنون تنها راهدار زن در کشور است. زمستان‌ها برف‌روبی و راه را برای مسافران باز می‌کند و تابستان‌ها به لکه‌گیری و نصب علایم در جاده‌ها مشغول است.

این راننده عاشق شعر و آواز است و به‌نظرش موسیقی بختیاری دلنشین‌ترین نوای آواز را در همه دنیا دارد. حالا دیگر نه کسی به او می‌گوید این چه شغلی است که انتخاب کردی و نه از دیدن او در پشت کامیون تعجب می‌کند. وقتی در جاده می‌راند مردم از زن و مرد تشویقش می‌کنند، به‌خصوص خانم‌ها. موقعی هم که از کنارش عبور می‌کنند، برایش کف می‌زنند و اینها همه برای او دلگرم‌کننده است. مهناز به شغلی پا نهاد که نام مردانه را یدک می‌کشید، اما او به همه ثابت کرد که کار نشد ندارد. او معتقد است: «در دوره‌ای به سر می‌بریم که دیگر کار زنانه و مردانه معنا ندارد. زنان می‌توانند از عهده هر کاری که دوست دارند برآیند. زنان اگر کاری را انتخاب می‌کنند، حتما آن را ادامه دهند و مطمئن باشند که با پیگیری و توکل به خدا همه‌‌چیز ممکن است. در تمام دوران سختی، تنها پشتیبان و روزنه امیدم خدا بود و بالاخره موفق شدم.»

متفاوت‌ترین زن ایرانی که مانندش را تا حالا ندیده‌اید

هر روز برایم پر از خاطره است

باز کردن راه آن هم در زمستان‌ها سخت است، اما وقتی راه برای بیمار یا خانواده‌ای در راه مانده باز می‌شود، تمام خستگی‌ات برطرف می‌شود. این را مهناز می‌گوید و ادامه می‌دهد: «یک‌بار زنی باردار در روستایی زمان وضع حملش بود و باید به بیمارستان می‌رسید، اما راه بند آمده بود و نمی‌توانست از روستا حرکت کند. وقتی برای باز کردن راه رفتم، کار به سختی پیش می‌رفت. زن در میانه راه زایمان کرد و توانستم در وضع حملش به او کمک کنم. به هر سختی که بود راه را باز کردم و او را به بیمارستان رساندم. آن روز کاملا از خودم رضایت داشتم و احساس کردم همه سختی‌هایم به نتیجه رسیده است.»

او گواهینامه موتورش را هم گرفته است و در تابستان با آن به سرکار می‌رود. عاشق کارش است و می‌گوید: «در هر کاری وقتی بتوانی به دیگران کمک کنی و سختی و مشکلی را که برایشان پیش آمده، برطرف کنی، می‌توانی به انسان‌بودنت افتخار کنی. زمانی دوست داشتم خلبان شوم، بعد برای رفتن به شغل آتش‌نشانی امتحان دادم، اما برخی شرایطش را نداشتم و سپس راهداری را انتخاب کردم. مهم نیست چه کاری انجام می‌دهی، مهم این است که هر کاری که انجام می‌دهی، خدا و رضایت مردم برایت مهم باشد و در شغلت بهترین خودت باشی.

پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • زهرا ت

    شیر مادر و نان پدر حلالت شیر زن ایرانی

    پاسخ ها

    • ناشناس

      قابل توجه سعودی پرستان ، که برا چنتا نمایش راننده مترو اونا ذوق مرگ شده بوده غافل از اینکه سالهاست حتی خلبان زن ایرانی داریم

  • ناشناس

    نماد شیر زن ایرانی

  • ناشناس

    درود به بانوی موفق ایرانی

  • ناشناس

    آفرین بر شیر زنان سرزمینم. به امثال شما میبالیم.پایدار وسربلند باشی.

  • ناشناس

    چنین زنانی شیرزن ایرانی هستنندبنازم به همت وشجاعتت مردعمل یعنی این شیرزن شیرمادرونان پدرحلالت. خداقوت قهرمان

  • ناشناس

    درودبذغیرتت هموطن

  • ناشناس

    درود بر شرف و غیرتش...

  • ناشناس

    درود بر تو بانوی شجاع ایران زمین که مظهر پاکی ونجابت هستی ما هم بر تو افتخار می‌کنیم سلامت وموفق پا یدارباشی در پناه حق یاعلی

  • ناشناس

    آفرین به این شیرزن.

  • از بروجرد

    احسنت احسنت، هم استانی

  • کرمی

    درود بر غیرت‌وشرفت‌شیرزن‌الیگودرزی‌احسنت احسنت

  • ناشناس

    آفرین دردت بیفته بجان هرچی زن ومرد بیخود وحیف نونه

  • ناشناس

    مرحبا به تو شیرزن . انشاالله موفق باشی قهرمان

  • ناشناس

    من یک زن هستم ببرمرا همکاری خود بکن وضع مالی ندارم

  • ناشناس

    ماشالله ماشالله به شیرزن

  • ناشناس

    آفرین به این زن شجاع و مرگ
    بر مرد معتاد بی غیرت

  • ناشناس

    سلام و درود به همکار و شیرزن ایرانی

  • ناشناس

    ماشاالله به این شیر دختر

  • رضا

    افرین مهناز خان

  • شیرمادرت حلالت هموطن درود به شرف بابا مامانی که توروبزرگ کردن ان شاءالله همیشه تنت سالم

  • ناشناس

    درود بر شما شیرزن

  • ایران

    ایشون باید بعنوان زن تاثیرگذار جایزه میگرفت نه اینکه افراد گمنام خارجی..!

  • ناشناس

    احسنت به تو بانوی شجاع ایرانی
    پرتوان باشی

  • سجادازایلام

    احسنتم.دریای.غیرت.سلامتی.هرچی.شوفره

  • سجادازایلام

    احسنتم.باغیرت.سلامتی.هرچی.شوفره

  • ناشناس

    درودبرشرفت شیرزن لر

  • ناشناس

    درود و آفرین

  • اریو

    افتخار داره؟؟!!!چرا بعضی نمیفهمن و یا دوست ندارن بفهمن هر جنسیتی یه سری ملزومات و فاکتورهای خاص خودش رو داره،اگه یه مرد بیاد بچه بزاد باید افتخار کنه که من درد زایمان رو تحمل کردم؟؟!!!یا زنی اگه تو معدن کلنگ بزنه پابه پای مردا باید سرشو بالا بگیره که من شیرزنم؟؟!!!

  • محمود

    دردو بلات بسر خیلیا ...

  • ناشناس

    سلام مهناز خانم . من همکار شما در استان اصفهان هستم و فیلم عملکرد شما را از تلویزیون دیدم من به داشتن همکار خوبی مثل شما افتخار می کنم امیدوارم در سلامتی کامل و موفق باشید

  • ابوالفضل

    افرین برتوشیرزن ایرانی خداقوت انشاا... همیشه سالم وسلامت باشی

  • ناشناس

    درد و بلات بخوره به سر پلنگ ها و داف های توی خیابون و توی اینستاگرام.

  • باران

    شیر زن

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج