بازخوانی مصاحبه تاریخی علی کریمی (۲)
این مصاحبه را می توان طوفانی ترین مصاحبه دوران حرفه ای علی کریمی دانست.
هفته نامه تماشاگران: این مصاحبه بعد از ۱۱ سال هنوز هم خواندنی است و نشان می دهد علی کریمی ۳۴ ساله با علی کریمی ۲۳ ساله تفاوت زیادی نکرده: این مصاحبه که در شماره ۹۵ هفته نامه تماشاگران (شنبه ۲۶ شهریور ۱۳۸۰) چاپ شد را می توان طوفانی ترین مصاحبه دوران حرفه ای علی کریمی دانست.
- فوتبال هم مثل زندگی می ماند. همه می دانند روزی می میرند اما حاضر نیستند به راحتی از آن دل بکنند.
کریمی: الان بازیکنانی هستند مثل پروین، شاهرخی، قلیچ خانی و... که هنوز صحبت شان است. چون در اوج فوتبال را کنار گذاشتند.
- ولی خود پروین هیچ وقت از فوتبال خداحافظی نکرد.
کریمی: شرایط آن موقع مثل الان نبود. الان کشورهای عربی برای خداحافظی یکی از بازیکنان شان یک میلیون دلار خرج می کنند. حالا شما همین عابدزاده را ببینید که بهترین دروازه بان تاریخ ایران است که در روز هشتم تیر چطور خداحافظی می کند. حتی یک کادو هم برای تقدیر به او نمی دهند. آیا همین پرسپولیس حاضر می شود یک تیم عربی دعوت کند به ایران تا برای او بازی خداحافظی ترتیب بدهد.
- فکر نمی کنی تقصیر خودش باشد. خیلی ها می گویند او دو سال قبل باید محترمانه خداحافظی می کرد.
کریمی: من شخصا معتقدم دروازه بانی روی دست او نیامده اما نتوانست تشخیص بدهد که کی خداحافظی کند. او اگر سه سال قبل خداحافظی می کرد، اسطوره شده بود اما حالا مانده و صحبت های زیادی پشت او می شود. من فکر می کنم او خودش را خراب کرد؛ هرچند همین الان هم خیلی ها او را دوست دارند. به نظر من بازیکن باید در اوج خداحافظی کند.
- تو نمی ترسی که روزی هم چنین رفتاری با تو شود؟
کریمی: در فوتبال ایران باید انتظار هر چیزی را داشت.
- اصلا فوتبال چقدر برای تو مهم است.
کریمی: خب فوتبال الان شغل من است و باید بازی کنم تا خودم و خانواده ام را تامین کنم. باید در این چند سال فکر آینده ام هم باشم که اگر فوتبال را کنار گذاشتم، دستم را پیش این و آن دراز نکنم.
- الان از فوتبال آنقدر لذت می بری که مثلا ۸-۷ سال قبل وقتی در محله تان بازی می کردی و لذت می بردی؟
کریمی: نه، مثل آن موقع ها که نیست ولی خب عشمان است. به خاطرش از خیلی مسائل مثل درس خواندن افتادیم.
- اما حالا خیلی چیزها به دست آوردی که با درس خواندن نمی توانستی به دست آوری.
کریمی: البته من معتقدم که در این دوره زمانه درس خواندن کار درستی نیست و باید فقط به اندازه خواندن و نوشتن یاد گرفت و رفت دنبال کارهای دیگر.
- اما فوتبالیست باسواد خیلی بهتر از فوتبالیست کم سواد است.
کریمی: ولی من زیاد با در خواندن موافق نیستم و معتقدم که باید در حد خواندن نوشتن یاد گرفت. آن هم به خاطر اینکه سرت کلان نگذارند. اگر آدم های خوبی داشتیم، این هم نیاز نبود.
- پس چرا گفتی به خاطر فوتبال از درس خواندن افتادم؟
کریمی: بدم نمی آمد درس بخوانم اما خب استعدادش را هم نداشتم. هرچند باز هم فکر می کنم اگر کسی بخواهد چند سال وقتش را بگذارد و لیسانس بگیرد، در این ۵-۴ سال نجاری یا آهنگری یاد بگیرد، وضعش بهتر می شود. الان پسرعموی من لیسانس دارد اما در شهرشان تا زانو می رود توی گل و کشاورزی می کند. لیسانس را هم در تهران گرفت.
- اما تو نمی دانی در مغز او چه تغییری به وجود آمده؛ خیلی بهتر است.
کریمی: نه؛ درس چه کمکی می تواند بکند؟ من شخصا اگر روزی بچه دار شوم، هیچ وقت به بچه ام اصرار نمی کنم که حتما درسش را ادامه دهد.
- شاید این نظر الان تو باشد.
کریمی: نه، من نظرم هیچ وقت تغییر نمی کند.
- وقتی فردی درس می خواند، ذهنش خلاق تر می شود و می تواند در کارش موفق تر باشد.
کریمی: من که زیاد قبول ندارم.
- نمونه اش علی دایی است. اواز همه لژیونرها موفق تر است.
کریمی: نه، من اصلا قبول ندارم.
- چند بازیکن ایران با هم به خارج رفتند اما او از دو نفر دیگر خیلی موفق تر بود.
کریمی: به نظر شما تحصیلش چه کمکی به او کرده؟
- مثلا در قرارداد بستن.
کریمی: مشکل فقط زبان است که بازیکن از متن قرارداد مطلع شود. این را هم با مترجم می توان حل کرد.
- ما شنیدیم وقتی قرارداد را جلوی او و باقری گذاشتند، کریم بدون مطالعه در حال امضا کردن بود که دایی او را از امضا کردن منع کرد.
کریمی: دایی و باقری که با هم تنها به آلمان نرفته بودند. مگر آنها مدیر برنامه نداشتند. همه حرف ها را مدیر برنامه می زند و هر وقت به توافق رسیدند، بازیکن قرارداد را امضا می کند.
- درست اما دایی دیگر محتاج یک فرد نیست. او الان می تواند خودش را اداره کند.
کریمی: درست اما این ربطی به درس خواندن ندارد.
- مثل اینکه او به غریزه خیلی اعتقاد داری؟
کریمی: خب فوتبال خیلی غریزی است و اگر در ذات آدم نباشد، به طرف آن کشیده نمی شوی. من قبول نمی کنم که درس خواندن در پیشرفت بازیکن خیلی موثر باشد.
- الان خیلی ها معتقدند باقری از دایی خیلی کامل تر است. پس چرا به اندازه دایی موفق نشد. یا همان خدادادی که تو می گویی بهترین فوروارد ایران است، الان کجاست؟
کریمی: همیشه یادتان باشد ۵۰ درصد موفقیت یک فوتبالیست ایرانی به شانس بستگی دارد ۵۰ درصد به کارهای فنی. حالا خداداد از آن ۵۰ درصد فقط ۱۰ درصد نصیبش شده اما دایی از ۵۰ درصد، ۶۰ درصد نصیبش شده. مثل اینکه خدا بغلش کرده. با قلم بند هم که می زند، توپش می رود توی گل. شاید شما شانس را قبول نداشته باشید اما همین آقای بلاژویچ وقتی فاکتورهای موفقیت یک بازیکن را نام می برد، روی شانس خیلی تاکید می کرد.
- تو به خاطر موقعیت فعلی ات چقدر مدیون شانس هستی؟
کریمی: من شاید اگر خوش شانس بودم الان موقعیتم خیلی بهتر بود. فکر نمی کنم بازیکن خیلی خوش شانسی باشم.
- یعنی خدا تو را بغل نکرده؟
کریمی: اگر خدا من را بغل کرده، دایی را یک ماچ هم کرده! شاید یک کار خیلی خوبی در زندگی اش انجام داده و طرف دعایش کرده که خدا اینقدر دوستش دارد. .گرنه خداداد در مقابل او اعجوبه است. دیروز در تمرین تیم ملی بازی می کردیم و اغلب بازیکنان مطرح تیم یک طرف بودیم اما خداداد یک تنه تیم ما را شکست داد. دایی، باقری، حامد، میناوند، هاشمی نسب و ... همه با ما بودند. تازه می گویند الان بدنش زیاد آماده نیست. قبول کنید اگر بازیکن از نظر روحی مشکل نداشته باشد و فکر فوتبال داشته باشد، هرکاری که بخواهد می تواند انجام بدهد. اما بازیکنی مثل امیر اصلانیان که از بدنی حرف ندارد و هر کاری را قادر است انجام دهد، چون فکر فوتبال ندارد، هیچ باری از روی دوش تیم برنمی دارد. همه اش ۳-۲ سال است فوتبال را شروع کرده. من نمی دانم چطور سر از پرسپولیس در آورده.
- شما نمی دانید چرا؟
کریمی: من چیزی نشنیده ام. اما وقتی آقای پروین می گوید پیراهن پرسپولیس را نمی توان ارزان به دست آورد، نمی دانیم چرا چنین بازیکنی را قبول کرده. بازیکنی مثل بزیک که وقتی من در لیگ بازی نمی کردم، به استقلال گل می زد، روی نیمکت می نشیند، آن وقت اصلانیان فیکس بازی می کند. الان هم که مچ پایم درد می کند و دردش هم کهنه شده، دست گل آقای اصلانیان است دیگر.
- مربیانی مثل پروین به قدرت بدنی خیلی اعتقاد دارند. شاید دلیلش این باشد که تاکتیک حساب شده ای در زمین قابل اجرا نیست. از چنین بازیکنانی استفاده می کنند که با زور هم شده بازی را ببرند. تو این را قبول داری؟
کریمی: آخر همه چیز فوتبال که قدرت بدنی نیست. وقتی من قدرت بدنی داشته باشم و توپ را از حریف بگیرم اما به اوت بزنم یا دوباره به حریف بدهم، چه فایده ای دارد؟ خب همین طور بایستم که بهتر است.
- اما اینکه تو می گویی هواداران فقط از بازیکنان ایراد می گیرند، درست نیست. مثلا در مورد رافت که فقط به خاطر قدرت بدنی اش بازی می کند، خیلی ها معتقدند مربی نباید به او بازی بدهد.
کریمی: اما من تا به حال ندیدم که در پرسپولیس تماشاگران از مربی انتقاد کنند. در استقلال نمی دانم. ما یک سری تماشاگر داریم که اگر تیم ببرد، می گویند ببین مربی چه کار کرده اما وقتی تیم نتیجه نمی گیرد، بازیکنی مثل حلالی را هو می کنند. من اگر جای او بودم، فردایش می رفتم دفتر باشگاه رضایت نامه ام را می گرفتم و می رفتم. اگر هواداران حریف هو کرده بودند، عیبی نداشت اما وقتی هواداران خودی این کار را می کنند، آدم نمی تواند طاقت بیاورد.
- تحمل این شرایط کمی مشکل است. انگار هیچ کس نمی تواند یا نمی خواهد عملکرد مربی را نقد کند؛ هیچ کس و برعکس از شما انتقاد می کند. حالا شده خود شما گاهی اوقات چیزی به نظرتان اشتباه بیاید و آن را به مربی تیم بگویید.
کریمی: نه، من زیاد در این مسائل دخالت نمی کنم. تا زمانی که قرارداد داشتم، بازی ام را کردم و سه ماه هم همین طوری بازی کردم. هر چند شنیدم بعضی ها گفتند کریمی در این مدت برای هر بازی ۴-۳ میلیون گرفته.
- جدا از تمام این مسائل ترک پرسپولیس برایت خیلی جذابیت دارد یا سخت است؟
کریمی: من اصلا هیچ وقت دوست نداشتم از فوتبال ایران بروم بیرون. پرسپولیس تیمی بود که من از طریق آن مشهور شدم و به تیم ملی راه پیدا کردم. اگر می توانست تامینم کند، می ماندم و برای پرسپولیس بازی می کردم چون خارج رفتن را زیاد دوست ندارم.
- اما اگر بروی خارج ممکن است در همه دنیا تو را بشناسند.
کریمی: نمی دانم. شخصا آدمی هستم که نمی توانم دوری خانواده را زیاد تحمل کنم. خیلی از بازیکنان اینطور هستند؛ مثل کریم باقری. متاسفانه مردم که این چیزها را نمی دانند. وقتی برویم و چند ماهه برگردیم، نمی گویند نتوانست با آداب و رسوم آنها کنار بیاید، بلکه می گویند بازی اش خوب نبوده، او را نخواستند؛ به همین خاطر دیپورتش کردند. به همین دلیل اگر من از نظر مالی تامین بودم، در همین پرسپولیس می ماندم. ولی با این وضعیتی که دارد، چشمم آب نمی خورد که این تیم، تیم بشود.
- الان طرف حساب شما کیست؟
کریمی: طرف حساب نداریم. هرکس برای خودش مدعی است. از یک طرف انصاری فرد، یک طرف عابدینی، یک طرف پروین. حالا هم که می گویند قرار است نیک کار بیاید. ما که دیگر قراردادمان تمام شد و بد یا خوب این سه سال را گذراندیم. من اخلاقم این است که وقتی پول می گیرم با جان و دل بازی می کنم؛ چون معتقدم اگر این کار را نکنم پولم حلال نیست. به همین دلیل هیچ وقت کم نگذاشتم. روز بازی با استقلال مچ پایم درد می کرد و صبح بازی دو تا آمپول زدم تا توانستم بازی کنم. همان روز دکتر فرهادی که در فدراسیون پزشکی کار می کند گفت تا یکی دو ماه نمی توانی بازی کنی. به خاطر ضربه ای که اصلانیان زده بود، استخوانم ترک برداشته بود اما من اهمیتی ندادم و بازی کردم. حتی ممکن بود مجبور شوم ۶ ماه بیفتم در خانه و استراحت کنم.
- به نظر تو الان تعصب چقدر برای بازیکنان مهم است. مثلا اگر استقلال تو را تامین می کرد، حاضر بودی قید امارات را بزنی؟
کریمی: الان دیگر باید حرفه ای فکر کرد. مگر فیگو چند سال برای بارسلونا بازی نکرد اما وقتی دید اینقدر به او پول می دهند، رفت رئال مادرید. حالا هم باید به پیراهن رئال احترام بگذارد. من الان قراردادم با پرسپولیس تمام شده و اگر به الاهلی رفتم، باید به آن تعصب داشته باشم اما وقتی قراردادم با یک تیم تمام می شود، چه لزومی دارد که باز هم به آن تیم تعصب داشته باشم.
- اگر استقلال مبلغ درخواستی تو را داد، حاضر بودی به این تیم بروی؟
کریمی: البته نه با این هوادارانی که ما داریم. من مثل هاشمی نسب نیستم که فحش بشنوم و درگیر بشوم. بعد از جریان او دیگر نمی توان چنین کاری کرد. ماشاالله آنقدر امنیت داریم که یک دفعه یک نفر پیدا می شود با چاقو آدم را می زند و مجبور می شود بروی گوشه خانه بخوابی. اما اگر این مشکلات نبود، چرا، ممکن بود بروم. مگر چه عیبی دارد.
- حالا فکر می کنی برای شاهرودی هم این اتفاق بیفتد.
کریمی: چون هاشمی نسب به استقلال چند تا گل زده بود، همه فکر می کردند اگر او به استقلال برود، اوضاع برعکس می شود اما در مورد شاهرودی وضع فرق می کند. من فکر نمی کنم آب از آب تکان بخورد.
- از این موضوع که بگذریم تا به حال شده طرفداران تیم از تو درخواست مالی بکنند؟
کریمی: تا دلتان بخواهد. اما وقتی چراغی به خانه رواست، به مسجد حرام است. من آنقدر خانواده ام مشکل دارد که اگر بخواهم کمکی کنم، به آنها کمک می کنم. بعضی ها فکر می کنند ما فوتبالیست ها روی گنج نشسته ایم. خبر ندارند که حقوق مان سه ماه سه ماه عقب می افتد و آخر با دعوا و درگیری و جلسه آن را می گیریم.
- سفر سال قبل به ایتالیا را یادت هست؟
کریمی: بله، یک جلسه با پروجا تمرین کردم.
- چطور بود؟
کریمی: آنجا با ایران فرق می کند. هر تیمی یکی دو نفر تمرین دهنده دارد و سرمربی می نشیند کنار زمین و بازیکنان را دقیق زیر نظر می گیرد. حتی بهترین مربیان دنیا هم همین کار را می کنند.
- از اینکه در آنجا نماندی، پشیمان نیستی؟
کریمی: فکر می کنم آقای عابدینی در حقم کم لطفی کرد. آنها حاضر بودند برای ۸ ماه پانصد هزار دلار بدهند و بعد اگر راضی بودند، یک قرارداد یک میلیون دلاری ببندند. البته آن موقع عابدینی می گفت مشکل از جانب آقای زم است اما حالا فهمیدم خود او مقصر بود. نمی دانم چرا این کار را کرد. همان اول کار ۲۵۰ هزار دلار برای خودش گذاشته بود کنار. اگر صبر می کرد، پول کمتری گیرش می آمد اما قرارداد بسته می شد، لالقل از قراردادهای بعدی هم درآمد داشت. ولی الان خیلی خوشحالم. خوشحالم که یک قران هم گیر عابدینی نیامد.
- اینها را می توانیم بنویسیم؟
کریمی: صد در صد. این را حتما تیتر کنید.
- مگر آن موقع توافق برای قرارداد تو از تهران منتفی نشد؟
کریمی: من هم خیال می کردم اینجا قبول نکرده بودند. اما آقای زم چیزی از فوتبال سردرنمی آورد که. آدم خیلی خوبی هم شاید باشد اما سررشته ای از فوتبال ندارد. آن وقت چه جوری با قرارداد مخالفت کند. با کدام دلیل؟ ۲۵۰ هزار دلار؟ این همه ثروت زیر دست اوست.
- ایتالیا فرصت خوبی بود که از دست رفت. حالا پروجا یک بازیکن کره ای و یک ژاپنی دارد.
کریمی: کره ای را اخراج کرده اند. تازه قرارداد من از آن دو هم بهتر بود. کلا به هر کدام آنها ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار دلار داده بودند اما قرارداد من فرق می کرد. شاید هم قسمت نبود. من هم اینها را می گذارم پای قسمت.
- خبرنگاران ایتالیایی که برای جام تمدن ها به ایران آمده بودند، از تو خیلی تعریف می کردند اما معتقد بودند تو کند هستی.
کریمی: آدم که در کشور یا باشگاهی بازی کند، بعد از یک مدت به آنجا عادت می کند.به هر حال نظر آنها بوده.
- تکلیف اتلتیکو مادرید چه می شود؟ ممکن است در هفته آخر هم صعود کند و به دسته اول بیاید.
کریمی: شرایطش فرق دارد. پول پیش اصلا نمی دهند. یک قرارداد ۵ ساله است که برای ۶ ماه اول هیچ پولی نمی دهند.
- البته اتلتیکو تیم عجیب و غریبی است. وضع باشگاهش از پرسپولیس هم بدتر است. رئیس باشگاه تا حالا صد تا مربی عوض کرده! هر سال هم مدیرانش بازداشت و زندانی هستند.
کریمی: خداوکیلی پرسپولیس با این وضعیت مدیون علی پروین است. اگر کس دیگری بود، مثل یک مربی خارجی، چه می دانم مت کوویچ، باشگاه مرخص بود. باید به زور نگه می داشت که دسته دو نرود.
-یعنی علی پروین چه کار می کند؟
کریمی: رفاقتها را بیشتر می کند. حداقل اگر پول نگرفته ایم، با هم رفیق باشیم تا مشکلی درست نشود.
- یعنی همان رفتار پدرمابانه که ممکن است یک فحشی هم بدهد؟
کریمی: فحش که بلاژویچ هم فحش می دهد. این برای تماشاگران خیلی مهم است. هنوز بعضی ها تا می رسند به آدم فوری با خنده می پرسند هنوز علی پروین فحش می دهد؟ خوب مربی فحش می دهد. عصبانی می شود یک چیزی می گوید. این یک چیز عادی است. طرز تفکر تماشاگر مشکل دارد که عشقش فحش دادن مربی است.
- بازیکنانی هم هستند که می گویند تحمل این شرایط را ندارند. مهدی هاشمی نسب پارسال می گفت که به علی پروین گفته اگر به من توهین کنی، جواب می دهم.
کریمی: کی گفت؟ آخر سر که داشته می رفته؟ می خواستی بگی یخ نکنی! موقع رفتن که دیگر این حرفها فایده ندارد.
- اصلا فکر می کنی این برخوردها لازم است؟
کریمی: لازم که فکر می کنم باشد. باید یک جوری باشد که بازیکن از مربی حساب ببرد.
- خودت از علی پروین حساب می بردی؟
کریمی: وقتی مربی چیزی می خواهد، باید انجام دهی والا مورد غصب مربی قرار می گیری؛ هرکی می خواهد باشد.
- البته فکر می کنیم علی پروین تو را خیلی قبول داشت و چیزی به تو نمی گفت.
کریمی: سعی می کردم خواسته اش را انجام بدهم.
- پروین چه خواسته های خاصی از تو داشت.
کریمی: حفظ توپ، دربیل زدن در محوطه جریمه و یک سوم دفاعی حریف....
- پروین با این همه مشغله ذهنی که داشت، واقعا چطور در مسائل فنی ریز می شد؟ خود باشگاه با آنهمه مشکل، تیم داری، شرکت بیمه و تبلیغات، فروشگاه هفت تیر و ...اصلا چنین چیزی بود؟
کریمی: به نظرم علی آقا سر تمرین دیگر به فکر چیز دیگری نبود. البته در روزها آخر چرا؛ درگیر مشکلات باشگاه هم بود. تازه به نظرم علی آقا در بین مربیان ایرانی چیزی کم ندارد.
- پس چرا می گویند در پرسپولیس تاکتیک های خیلی جدی وجود ندارد.
کریمی: اصلا در فوتبال ایران تاکتیک نیست. این مشکل خاص پرسپولیس نیست. کدام باشگاه ایرانی سراغ دارید که واقعا با تاکتیک درست و حسابی حرکت کند. فوتبال ما دیمی است. برای اجرای شیوه های تیمی هم باید همه بازیکنان هماهنگ باشند. مشکل داشتن یک گروه هماهنگ هم یک مساله دیگر است که نمی توانیم حلش کنیم.
- دایی می گفت پرسپولیس به یک مربی خارجی نیاز دارد. ما دوست نداریم تو اظهارنظری کنی که برایت مشکل درست شود اما هیچ وقت احساس نکردی که پرسپولیس به یک مربی خارجی بزرگ احتیاج دارد؟
کریمی: باید تیم هم شرایطش را داشته باشد. مثلا باید دید تیم بازیکنانی دارد که ارزش داشته باشد مربی خارجی برای آنها بیاورند. به نظر من مربی خارجی به درد پرسپولیس نمی خورد و اگر قرار باشد کسی بیاید بهتر است برای تیم های پایه از او استفاده کنند تا بازیکنان به این شرایط عادت کنند.
- حالا که بعد از سه سال از پرسپولیس و فوتبال ایران می روی، فکر می کنی چقدر از نظر فنی تغییر کرده ای؟
کریمی: خیلی فرق کرده ام. خدا کمک کنم، بیشتر پیشرفت می کنم.
- سقفی که در نظر گرفته ای کجاست؟ روزی پوستر مجله وردلدساکر شوی یا چه می دانم، پیراهن رئال مادرید را بپوشی؟
کریمی: این آرزوهای هرکسی است اما باید سعی کنم به آرزوهایم برسم.
- به کدام آرزو؟
کریمی: به یک باشگاه بزرگ مثل رئال مادرید، نمی دانم بارسلونا ، منچستر، میلان. این ها همه آروزهای یک بازیکن است اما بالاخره باید منطقی باشد.
- سه چهار بار از فیگو مثال زدی. دلیل خاصی دارد؟
کریمی: شخصا علاقه زیادی به او دارم.
- چه شباهتی با بازی او داری؟
کریمی: خیلی فاصله دارم. شباهت را هم باید از کارشناس ها پرسید.
- آن چیزهایی که از دایی گفتی، ما را به یاد دلخوری شما از آن بازی سالنی گیشا می اندازد.
کریمی: نه، دایی بازیکن خوبی است. آن هم یک بازی بود که تمام شد و رفت. موقع فوتبال برد و باخت هست. این دلخوری ها عادی است.
- این را هم بگویم که خود خبرنگاران ورزشی از اینکه به تو نزدیک شوند و صحبت کنند، خاطره خوبی ندارند. واقعا خیلی خوش برخورد نیستی. هرچند در طول مصاحبه ما را خوب تحمل کردی.
کریمی: به من حق بدهید. بازیکن هزار تا مشکل دارد. خبرنگار هم خبر ندارد. یک دفعه می آید جلو می خواهد یک عالمه سوال بپرسد. بازیکن بعضی وقت ها شرایط عادی ندارد. مثلا در ریاض با یک خبرنگار حرفم شد. گفتم دارم می روم ناهار بخورم؛ بعدا حرف می زنم. ناراحت شد و گفت این چه وضع حرف زدن است؟
- واقعا بعضی جاها دوست نداریم خودمان را عنوان روزنامه نگار ورزشی معرفی کنیم. نمی دانم به چه دلیل این قدر وضع بد شده. البته به شما حق می دهیم.
کریمی: وقتی یک خبرنگار با من بد برخورد کند، همه را یک جور می بینم.
- فکر می کنم در مصاحبه خیلی اذیت شدی. انگار فشار زیادی به تو آمد.
کریمی: مشکلی نیست.
- آخرین سوال؛ این ادکلنی که به خودت زدی چیه؟
کریمی: ۲۱۲؛ قابلی هم نداره
- فوتبال هم مثل زندگی می ماند. همه می دانند روزی می میرند اما حاضر نیستند به راحتی از آن دل بکنند.
کریمی: الان بازیکنانی هستند مثل پروین، شاهرخی، قلیچ خانی و... که هنوز صحبت شان است. چون در اوج فوتبال را کنار گذاشتند.
- ولی خود پروین هیچ وقت از فوتبال خداحافظی نکرد.
کریمی: شرایط آن موقع مثل الان نبود. الان کشورهای عربی برای خداحافظی یکی از بازیکنان شان یک میلیون دلار خرج می کنند. حالا شما همین عابدزاده را ببینید که بهترین دروازه بان تاریخ ایران است که در روز هشتم تیر چطور خداحافظی می کند. حتی یک کادو هم برای تقدیر به او نمی دهند. آیا همین پرسپولیس حاضر می شود یک تیم عربی دعوت کند به ایران تا برای او بازی خداحافظی ترتیب بدهد.
- فکر نمی کنی تقصیر خودش باشد. خیلی ها می گویند او دو سال قبل باید محترمانه خداحافظی می کرد.
کریمی: من شخصا معتقدم دروازه بانی روی دست او نیامده اما نتوانست تشخیص بدهد که کی خداحافظی کند. او اگر سه سال قبل خداحافظی می کرد، اسطوره شده بود اما حالا مانده و صحبت های زیادی پشت او می شود. من فکر می کنم او خودش را خراب کرد؛ هرچند همین الان هم خیلی ها او را دوست دارند. به نظر من بازیکن باید در اوج خداحافظی کند.
- تو نمی ترسی که روزی هم چنین رفتاری با تو شود؟
کریمی: در فوتبال ایران باید انتظار هر چیزی را داشت.
مطلب مرتبط:
- اصلا فوتبال چقدر برای تو مهم است.
کریمی: خب فوتبال الان شغل من است و باید بازی کنم تا خودم و خانواده ام را تامین کنم. باید در این چند سال فکر آینده ام هم باشم که اگر فوتبال را کنار گذاشتم، دستم را پیش این و آن دراز نکنم.
- الان از فوتبال آنقدر لذت می بری که مثلا ۸-۷ سال قبل وقتی در محله تان بازی می کردی و لذت می بردی؟
کریمی: نه، مثل آن موقع ها که نیست ولی خب عشمان است. به خاطرش از خیلی مسائل مثل درس خواندن افتادیم.
- اما حالا خیلی چیزها به دست آوردی که با درس خواندن نمی توانستی به دست آوری.
کریمی: البته من معتقدم که در این دوره زمانه درس خواندن کار درستی نیست و باید فقط به اندازه خواندن و نوشتن یاد گرفت و رفت دنبال کارهای دیگر.
- اما فوتبالیست باسواد خیلی بهتر از فوتبالیست کم سواد است.
کریمی: ولی من زیاد با در خواندن موافق نیستم و معتقدم که باید در حد خواندن نوشتن یاد گرفت. آن هم به خاطر اینکه سرت کلان نگذارند. اگر آدم های خوبی داشتیم، این هم نیاز نبود.
- پس چرا گفتی به خاطر فوتبال از درس خواندن افتادم؟
کریمی: بدم نمی آمد درس بخوانم اما خب استعدادش را هم نداشتم. هرچند باز هم فکر می کنم اگر کسی بخواهد چند سال وقتش را بگذارد و لیسانس بگیرد، در این ۵-۴ سال نجاری یا آهنگری یاد بگیرد، وضعش بهتر می شود. الان پسرعموی من لیسانس دارد اما در شهرشان تا زانو می رود توی گل و کشاورزی می کند. لیسانس را هم در تهران گرفت.
- اما تو نمی دانی در مغز او چه تغییری به وجود آمده؛ خیلی بهتر است.
کریمی: نه؛ درس چه کمکی می تواند بکند؟ من شخصا اگر روزی بچه دار شوم، هیچ وقت به بچه ام اصرار نمی کنم که حتما درسش را ادامه دهد.
- شاید این نظر الان تو باشد.
کریمی: نه، من نظرم هیچ وقت تغییر نمی کند.
- وقتی فردی درس می خواند، ذهنش خلاق تر می شود و می تواند در کارش موفق تر باشد.
کریمی: من که زیاد قبول ندارم.
- نمونه اش علی دایی است. اواز همه لژیونرها موفق تر است.
کریمی: نه، من اصلا قبول ندارم.
- چند بازیکن ایران با هم به خارج رفتند اما او از دو نفر دیگر خیلی موفق تر بود.
کریمی: به نظر شما تحصیلش چه کمکی به او کرده؟
- مثلا در قرارداد بستن.
کریمی: مشکل فقط زبان است که بازیکن از متن قرارداد مطلع شود. این را هم با مترجم می توان حل کرد.
- ما شنیدیم وقتی قرارداد را جلوی او و باقری گذاشتند، کریم بدون مطالعه در حال امضا کردن بود که دایی او را از امضا کردن منع کرد.
کریمی: دایی و باقری که با هم تنها به آلمان نرفته بودند. مگر آنها مدیر برنامه نداشتند. همه حرف ها را مدیر برنامه می زند و هر وقت به توافق رسیدند، بازیکن قرارداد را امضا می کند.
- درست اما دایی دیگر محتاج یک فرد نیست. او الان می تواند خودش را اداره کند.
کریمی: درست اما این ربطی به درس خواندن ندارد.
- مثل اینکه او به غریزه خیلی اعتقاد داری؟
کریمی: خب فوتبال خیلی غریزی است و اگر در ذات آدم نباشد، به طرف آن کشیده نمی شوی. من قبول نمی کنم که درس خواندن در پیشرفت بازیکن خیلی موثر باشد.
- الان خیلی ها معتقدند باقری از دایی خیلی کامل تر است. پس چرا به اندازه دایی موفق نشد. یا همان خدادادی که تو می گویی بهترین فوروارد ایران است، الان کجاست؟
کریمی: همیشه یادتان باشد ۵۰ درصد موفقیت یک فوتبالیست ایرانی به شانس بستگی دارد ۵۰ درصد به کارهای فنی. حالا خداداد از آن ۵۰ درصد فقط ۱۰ درصد نصیبش شده اما دایی از ۵۰ درصد، ۶۰ درصد نصیبش شده. مثل اینکه خدا بغلش کرده. با قلم بند هم که می زند، توپش می رود توی گل. شاید شما شانس را قبول نداشته باشید اما همین آقای بلاژویچ وقتی فاکتورهای موفقیت یک بازیکن را نام می برد، روی شانس خیلی تاکید می کرد.
- تو به خاطر موقعیت فعلی ات چقدر مدیون شانس هستی؟
کریمی: من شاید اگر خوش شانس بودم الان موقعیتم خیلی بهتر بود. فکر نمی کنم بازیکن خیلی خوش شانسی باشم.
- یعنی خدا تو را بغل نکرده؟
کریمی: اگر خدا من را بغل کرده، دایی را یک ماچ هم کرده! شاید یک کار خیلی خوبی در زندگی اش انجام داده و طرف دعایش کرده که خدا اینقدر دوستش دارد. .گرنه خداداد در مقابل او اعجوبه است. دیروز در تمرین تیم ملی بازی می کردیم و اغلب بازیکنان مطرح تیم یک طرف بودیم اما خداداد یک تنه تیم ما را شکست داد. دایی، باقری، حامد، میناوند، هاشمی نسب و ... همه با ما بودند. تازه می گویند الان بدنش زیاد آماده نیست. قبول کنید اگر بازیکن از نظر روحی مشکل نداشته باشد و فکر فوتبال داشته باشد، هرکاری که بخواهد می تواند انجام بدهد. اما بازیکنی مثل امیر اصلانیان که از بدنی حرف ندارد و هر کاری را قادر است انجام دهد، چون فکر فوتبال ندارد، هیچ باری از روی دوش تیم برنمی دارد. همه اش ۳-۲ سال است فوتبال را شروع کرده. من نمی دانم چطور سر از پرسپولیس در آورده.
- شما نمی دانید چرا؟
کریمی: من چیزی نشنیده ام. اما وقتی آقای پروین می گوید پیراهن پرسپولیس را نمی توان ارزان به دست آورد، نمی دانیم چرا چنین بازیکنی را قبول کرده. بازیکنی مثل بزیک که وقتی من در لیگ بازی نمی کردم، به استقلال گل می زد، روی نیمکت می نشیند، آن وقت اصلانیان فیکس بازی می کند. الان هم که مچ پایم درد می کند و دردش هم کهنه شده، دست گل آقای اصلانیان است دیگر.
- مربیانی مثل پروین به قدرت بدنی خیلی اعتقاد دارند. شاید دلیلش این باشد که تاکتیک حساب شده ای در زمین قابل اجرا نیست. از چنین بازیکنانی استفاده می کنند که با زور هم شده بازی را ببرند. تو این را قبول داری؟
کریمی: آخر همه چیز فوتبال که قدرت بدنی نیست. وقتی من قدرت بدنی داشته باشم و توپ را از حریف بگیرم اما به اوت بزنم یا دوباره به حریف بدهم، چه فایده ای دارد؟ خب همین طور بایستم که بهتر است.
- اما اینکه تو می گویی هواداران فقط از بازیکنان ایراد می گیرند، درست نیست. مثلا در مورد رافت که فقط به خاطر قدرت بدنی اش بازی می کند، خیلی ها معتقدند مربی نباید به او بازی بدهد.
کریمی: اما من تا به حال ندیدم که در پرسپولیس تماشاگران از مربی انتقاد کنند. در استقلال نمی دانم. ما یک سری تماشاگر داریم که اگر تیم ببرد، می گویند ببین مربی چه کار کرده اما وقتی تیم نتیجه نمی گیرد، بازیکنی مثل حلالی را هو می کنند. من اگر جای او بودم، فردایش می رفتم دفتر باشگاه رضایت نامه ام را می گرفتم و می رفتم. اگر هواداران حریف هو کرده بودند، عیبی نداشت اما وقتی هواداران خودی این کار را می کنند، آدم نمی تواند طاقت بیاورد.
- تحمل این شرایط کمی مشکل است. انگار هیچ کس نمی تواند یا نمی خواهد عملکرد مربی را نقد کند؛ هیچ کس و برعکس از شما انتقاد می کند. حالا شده خود شما گاهی اوقات چیزی به نظرتان اشتباه بیاید و آن را به مربی تیم بگویید.
کریمی: نه، من زیاد در این مسائل دخالت نمی کنم. تا زمانی که قرارداد داشتم، بازی ام را کردم و سه ماه هم همین طوری بازی کردم. هر چند شنیدم بعضی ها گفتند کریمی در این مدت برای هر بازی ۴-۳ میلیون گرفته.
- جدا از تمام این مسائل ترک پرسپولیس برایت خیلی جذابیت دارد یا سخت است؟
کریمی: من اصلا هیچ وقت دوست نداشتم از فوتبال ایران بروم بیرون. پرسپولیس تیمی بود که من از طریق آن مشهور شدم و به تیم ملی راه پیدا کردم. اگر می توانست تامینم کند، می ماندم و برای پرسپولیس بازی می کردم چون خارج رفتن را زیاد دوست ندارم.
- اما اگر بروی خارج ممکن است در همه دنیا تو را بشناسند.
کریمی: نمی دانم. شخصا آدمی هستم که نمی توانم دوری خانواده را زیاد تحمل کنم. خیلی از بازیکنان اینطور هستند؛ مثل کریم باقری. متاسفانه مردم که این چیزها را نمی دانند. وقتی برویم و چند ماهه برگردیم، نمی گویند نتوانست با آداب و رسوم آنها کنار بیاید، بلکه می گویند بازی اش خوب نبوده، او را نخواستند؛ به همین خاطر دیپورتش کردند. به همین دلیل اگر من از نظر مالی تامین بودم، در همین پرسپولیس می ماندم. ولی با این وضعیتی که دارد، چشمم آب نمی خورد که این تیم، تیم بشود.
- الان طرف حساب شما کیست؟
کریمی: طرف حساب نداریم. هرکس برای خودش مدعی است. از یک طرف انصاری فرد، یک طرف عابدینی، یک طرف پروین. حالا هم که می گویند قرار است نیک کار بیاید. ما که دیگر قراردادمان تمام شد و بد یا خوب این سه سال را گذراندیم. من اخلاقم این است که وقتی پول می گیرم با جان و دل بازی می کنم؛ چون معتقدم اگر این کار را نکنم پولم حلال نیست. به همین دلیل هیچ وقت کم نگذاشتم. روز بازی با استقلال مچ پایم درد می کرد و صبح بازی دو تا آمپول زدم تا توانستم بازی کنم. همان روز دکتر فرهادی که در فدراسیون پزشکی کار می کند گفت تا یکی دو ماه نمی توانی بازی کنی. به خاطر ضربه ای که اصلانیان زده بود، استخوانم ترک برداشته بود اما من اهمیتی ندادم و بازی کردم. حتی ممکن بود مجبور شوم ۶ ماه بیفتم در خانه و استراحت کنم.
- به نظر تو الان تعصب چقدر برای بازیکنان مهم است. مثلا اگر استقلال تو را تامین می کرد، حاضر بودی قید امارات را بزنی؟
کریمی: الان دیگر باید حرفه ای فکر کرد. مگر فیگو چند سال برای بارسلونا بازی نکرد اما وقتی دید اینقدر به او پول می دهند، رفت رئال مادرید. حالا هم باید به پیراهن رئال احترام بگذارد. من الان قراردادم با پرسپولیس تمام شده و اگر به الاهلی رفتم، باید به آن تعصب داشته باشم اما وقتی قراردادم با یک تیم تمام می شود، چه لزومی دارد که باز هم به آن تیم تعصب داشته باشم.
- اگر استقلال مبلغ درخواستی تو را داد، حاضر بودی به این تیم بروی؟
کریمی: البته نه با این هوادارانی که ما داریم. من مثل هاشمی نسب نیستم که فحش بشنوم و درگیر بشوم. بعد از جریان او دیگر نمی توان چنین کاری کرد. ماشاالله آنقدر امنیت داریم که یک دفعه یک نفر پیدا می شود با چاقو آدم را می زند و مجبور می شود بروی گوشه خانه بخوابی. اما اگر این مشکلات نبود، چرا، ممکن بود بروم. مگر چه عیبی دارد.
- حالا فکر می کنی برای شاهرودی هم این اتفاق بیفتد.
کریمی: چون هاشمی نسب به استقلال چند تا گل زده بود، همه فکر می کردند اگر او به استقلال برود، اوضاع برعکس می شود اما در مورد شاهرودی وضع فرق می کند. من فکر نمی کنم آب از آب تکان بخورد.
- از این موضوع که بگذریم تا به حال شده طرفداران تیم از تو درخواست مالی بکنند؟
کریمی: تا دلتان بخواهد. اما وقتی چراغی به خانه رواست، به مسجد حرام است. من آنقدر خانواده ام مشکل دارد که اگر بخواهم کمکی کنم، به آنها کمک می کنم. بعضی ها فکر می کنند ما فوتبالیست ها روی گنج نشسته ایم. خبر ندارند که حقوق مان سه ماه سه ماه عقب می افتد و آخر با دعوا و درگیری و جلسه آن را می گیریم.
- سفر سال قبل به ایتالیا را یادت هست؟
کریمی: بله، یک جلسه با پروجا تمرین کردم.
- چطور بود؟
کریمی: آنجا با ایران فرق می کند. هر تیمی یکی دو نفر تمرین دهنده دارد و سرمربی می نشیند کنار زمین و بازیکنان را دقیق زیر نظر می گیرد. حتی بهترین مربیان دنیا هم همین کار را می کنند.
- از اینکه در آنجا نماندی، پشیمان نیستی؟
کریمی: فکر می کنم آقای عابدینی در حقم کم لطفی کرد. آنها حاضر بودند برای ۸ ماه پانصد هزار دلار بدهند و بعد اگر راضی بودند، یک قرارداد یک میلیون دلاری ببندند. البته آن موقع عابدینی می گفت مشکل از جانب آقای زم است اما حالا فهمیدم خود او مقصر بود. نمی دانم چرا این کار را کرد. همان اول کار ۲۵۰ هزار دلار برای خودش گذاشته بود کنار. اگر صبر می کرد، پول کمتری گیرش می آمد اما قرارداد بسته می شد، لالقل از قراردادهای بعدی هم درآمد داشت. ولی الان خیلی خوشحالم. خوشحالم که یک قران هم گیر عابدینی نیامد.
- اینها را می توانیم بنویسیم؟
کریمی: صد در صد. این را حتما تیتر کنید.
- مگر آن موقع توافق برای قرارداد تو از تهران منتفی نشد؟
کریمی: من هم خیال می کردم اینجا قبول نکرده بودند. اما آقای زم چیزی از فوتبال سردرنمی آورد که. آدم خیلی خوبی هم شاید باشد اما سررشته ای از فوتبال ندارد. آن وقت چه جوری با قرارداد مخالفت کند. با کدام دلیل؟ ۲۵۰ هزار دلار؟ این همه ثروت زیر دست اوست.
- ایتالیا فرصت خوبی بود که از دست رفت. حالا پروجا یک بازیکن کره ای و یک ژاپنی دارد.
کریمی: کره ای را اخراج کرده اند. تازه قرارداد من از آن دو هم بهتر بود. کلا به هر کدام آنها ۲۰۰ یا ۳۰۰ هزار دلار داده بودند اما قرارداد من فرق می کرد. شاید هم قسمت نبود. من هم اینها را می گذارم پای قسمت.
- خبرنگاران ایتالیایی که برای جام تمدن ها به ایران آمده بودند، از تو خیلی تعریف می کردند اما معتقد بودند تو کند هستی.
کریمی: آدم که در کشور یا باشگاهی بازی کند، بعد از یک مدت به آنجا عادت می کند.به هر حال نظر آنها بوده.
- تکلیف اتلتیکو مادرید چه می شود؟ ممکن است در هفته آخر هم صعود کند و به دسته اول بیاید.
کریمی: شرایطش فرق دارد. پول پیش اصلا نمی دهند. یک قرارداد ۵ ساله است که برای ۶ ماه اول هیچ پولی نمی دهند.
- البته اتلتیکو تیم عجیب و غریبی است. وضع باشگاهش از پرسپولیس هم بدتر است. رئیس باشگاه تا حالا صد تا مربی عوض کرده! هر سال هم مدیرانش بازداشت و زندانی هستند.
کریمی: خداوکیلی پرسپولیس با این وضعیت مدیون علی پروین است. اگر کس دیگری بود، مثل یک مربی خارجی، چه می دانم مت کوویچ، باشگاه مرخص بود. باید به زور نگه می داشت که دسته دو نرود.
-یعنی علی پروین چه کار می کند؟
کریمی: رفاقتها را بیشتر می کند. حداقل اگر پول نگرفته ایم، با هم رفیق باشیم تا مشکلی درست نشود.
- یعنی همان رفتار پدرمابانه که ممکن است یک فحشی هم بدهد؟
کریمی: فحش که بلاژویچ هم فحش می دهد. این برای تماشاگران خیلی مهم است. هنوز بعضی ها تا می رسند به آدم فوری با خنده می پرسند هنوز علی پروین فحش می دهد؟ خوب مربی فحش می دهد. عصبانی می شود یک چیزی می گوید. این یک چیز عادی است. طرز تفکر تماشاگر مشکل دارد که عشقش فحش دادن مربی است.
- بازیکنانی هم هستند که می گویند تحمل این شرایط را ندارند. مهدی هاشمی نسب پارسال می گفت که به علی پروین گفته اگر به من توهین کنی، جواب می دهم.
کریمی: کی گفت؟ آخر سر که داشته می رفته؟ می خواستی بگی یخ نکنی! موقع رفتن که دیگر این حرفها فایده ندارد.
- اصلا فکر می کنی این برخوردها لازم است؟
کریمی: لازم که فکر می کنم باشد. باید یک جوری باشد که بازیکن از مربی حساب ببرد.
- خودت از علی پروین حساب می بردی؟
کریمی: وقتی مربی چیزی می خواهد، باید انجام دهی والا مورد غصب مربی قرار می گیری؛ هرکی می خواهد باشد.
- البته فکر می کنیم علی پروین تو را خیلی قبول داشت و چیزی به تو نمی گفت.
کریمی: سعی می کردم خواسته اش را انجام بدهم.
- پروین چه خواسته های خاصی از تو داشت.
کریمی: حفظ توپ، دربیل زدن در محوطه جریمه و یک سوم دفاعی حریف....
- پروین با این همه مشغله ذهنی که داشت، واقعا چطور در مسائل فنی ریز می شد؟ خود باشگاه با آنهمه مشکل، تیم داری، شرکت بیمه و تبلیغات، فروشگاه هفت تیر و ...اصلا چنین چیزی بود؟
کریمی: به نظرم علی آقا سر تمرین دیگر به فکر چیز دیگری نبود. البته در روزها آخر چرا؛ درگیر مشکلات باشگاه هم بود. تازه به نظرم علی آقا در بین مربیان ایرانی چیزی کم ندارد.
- پس چرا می گویند در پرسپولیس تاکتیک های خیلی جدی وجود ندارد.
کریمی: اصلا در فوتبال ایران تاکتیک نیست. این مشکل خاص پرسپولیس نیست. کدام باشگاه ایرانی سراغ دارید که واقعا با تاکتیک درست و حسابی حرکت کند. فوتبال ما دیمی است. برای اجرای شیوه های تیمی هم باید همه بازیکنان هماهنگ باشند. مشکل داشتن یک گروه هماهنگ هم یک مساله دیگر است که نمی توانیم حلش کنیم.
- دایی می گفت پرسپولیس به یک مربی خارجی نیاز دارد. ما دوست نداریم تو اظهارنظری کنی که برایت مشکل درست شود اما هیچ وقت احساس نکردی که پرسپولیس به یک مربی خارجی بزرگ احتیاج دارد؟
کریمی: باید تیم هم شرایطش را داشته باشد. مثلا باید دید تیم بازیکنانی دارد که ارزش داشته باشد مربی خارجی برای آنها بیاورند. به نظر من مربی خارجی به درد پرسپولیس نمی خورد و اگر قرار باشد کسی بیاید بهتر است برای تیم های پایه از او استفاده کنند تا بازیکنان به این شرایط عادت کنند.
- حالا که بعد از سه سال از پرسپولیس و فوتبال ایران می روی، فکر می کنی چقدر از نظر فنی تغییر کرده ای؟
کریمی: خیلی فرق کرده ام. خدا کمک کنم، بیشتر پیشرفت می کنم.
- سقفی که در نظر گرفته ای کجاست؟ روزی پوستر مجله وردلدساکر شوی یا چه می دانم، پیراهن رئال مادرید را بپوشی؟
کریمی: این آرزوهای هرکسی است اما باید سعی کنم به آرزوهایم برسم.
- به کدام آرزو؟
کریمی: به یک باشگاه بزرگ مثل رئال مادرید، نمی دانم بارسلونا ، منچستر، میلان. این ها همه آروزهای یک بازیکن است اما بالاخره باید منطقی باشد.
- سه چهار بار از فیگو مثال زدی. دلیل خاصی دارد؟
کریمی: شخصا علاقه زیادی به او دارم.
- چه شباهتی با بازی او داری؟
کریمی: خیلی فاصله دارم. شباهت را هم باید از کارشناس ها پرسید.
- آن چیزهایی که از دایی گفتی، ما را به یاد دلخوری شما از آن بازی سالنی گیشا می اندازد.
کریمی: نه، دایی بازیکن خوبی است. آن هم یک بازی بود که تمام شد و رفت. موقع فوتبال برد و باخت هست. این دلخوری ها عادی است.
- این را هم بگویم که خود خبرنگاران ورزشی از اینکه به تو نزدیک شوند و صحبت کنند، خاطره خوبی ندارند. واقعا خیلی خوش برخورد نیستی. هرچند در طول مصاحبه ما را خوب تحمل کردی.
کریمی: به من حق بدهید. بازیکن هزار تا مشکل دارد. خبرنگار هم خبر ندارد. یک دفعه می آید جلو می خواهد یک عالمه سوال بپرسد. بازیکن بعضی وقت ها شرایط عادی ندارد. مثلا در ریاض با یک خبرنگار حرفم شد. گفتم دارم می روم ناهار بخورم؛ بعدا حرف می زنم. ناراحت شد و گفت این چه وضع حرف زدن است؟
- واقعا بعضی جاها دوست نداریم خودمان را عنوان روزنامه نگار ورزشی معرفی کنیم. نمی دانم به چه دلیل این قدر وضع بد شده. البته به شما حق می دهیم.
کریمی: وقتی یک خبرنگار با من بد برخورد کند، همه را یک جور می بینم.
- فکر می کنم در مصاحبه خیلی اذیت شدی. انگار فشار زیادی به تو آمد.
کریمی: مشکلی نیست.
- آخرین سوال؛ این ادکلنی که به خودت زدی چیه؟
کریمی: ۲۱۲؛ قابلی هم نداره
پ
نظر کاربران
سلام موجب تاسف است که بیسوادی را تبلیغ می کند امروزه دنیای غرب بوسیله علم ثروت جهان را می بلعد ماکار خودرا بر پایه شانس می بینیم امام صادق علیه السلام می فرماید بیچاره کسی که یک ساعت عمرش را به بیهودگی صرف کرده باشد روز قیامت باید جواب دهد آقای بازیکن اگر برق داری اگر انترنت داری اگر پژشک داری همه از سواد است والا پول راهم می توان از راه قمار بدست آورد من پای گلی پسر عموی شمارا باداشتن مدرک تحصیلی می بوسم دست اورا حضرت رسول می بوسد شما باید درروز قیامت به خدا جواب وقت تمانشاچیانرا هم بدهید انسان باید هر صبج که از خواب بیدار می شود یک دقیقه فکر کند که خداوند اورابرای چه خلق کرده آمدنش بهر چه بود والان برای رفتن بای چه کار کند به عاقبت خود فکر کند بااحترام یاعلی مدد.
مجله عزیز تایپتون خیلی ضعیف اخه خیلی از کلمات رو نصفه نوشتین به هر حال دستون درد نکنه
چقد بیشعور بود الان که میخونم میبینم ما چقد الکی گندش کردیم اسطوره اسطوره