علی کریمی؛ از فتح تا برف مونیخ و تبریز
فوتبال ایران دیگر «جادوگر» ندارد...
شماره ۸ برای همیشه از فوتبال خداحافظی کرد تا به این بهانه مروری بر زندگی ورزشی او داشته باشیم.
علی کریمی پس از ۱۸ سال حضور در فوتبال حرفهای ایران، امارات، آلمان و قطر برای همیشه از فوتبال خداحافظی کرد تا آخرین بازمانده از نسل طلایی فوتبال ایران نیز کفشهایش را بیاویزد.
دوران باشگاهی
محمدعلی کریمی پاشاکی، متولد ۱۷ آبانماه ۱۳۵۷ از دوران نوجوانی کار خود را در تیمهای پایه نفت تهران آغاز کرد و پس از حضور در تیم نوجوانان سایپا راهی تیم جوانان فتح تهران شد. او ۱۸ سال بیشتر سن نداشت که توانست به تیم بزرگسالان فتح راه پیدا کند تا دوران حرفهای ار سال ۱۳۷۵ آغاز شود. کریمی با درخشش در تیم فتح و در ۲۰ سالگی مورد توجه پرسپولیس قرار گرفت و در حالی که همزمان استقلالیها نیز او را میخواستند اما این بازیکن تکنیکی تصمیم گرفت پیراهن پرسپولیس را به تن کند.
کریمی که سال ۷۷ به پرسپولیس رفت، در همان سال با مشکل محرومیت از سوی کنفدراسیون فوتبال آسیا روبرو شد. وی به دلیل کتک زدن داور در حین برگزاری دیدار تیمهای امید ایران و ویتنام با دو سال محرومیت روبرو شد که با اعتراض به این حکم یک سال محرومیتش کاهش یافت. کریمی پس از گذراندن محرومیتش تا سال ۸۰ در پرسپولیس حضور داشت و در ۴۳ بازی موفق شد ۱۱ گل برای سرخپوشان به ثمر برساند.
کریمی با درخشش در پرسپولیس با پیشنهادهای مختلفی از جمله اتلتیکو مادرید اسپانیا روبرو شد اما تصمیم گرفت در سن ۲۳ سالگی به الاهلی امارات برود و فوتبالش را به عنوان یک لژیونر در کشورهای حوزه خلیج فارس بگذراند. کریمی ۴ سال در فوتبال امارات حضور داشت و سالهای درخشانی را در این تیم سپری کرد. اوج کار کریمی زمانی بود که در تیم ملی خوش درخشید و در جام ملتهای ۲۰۰۴ آسیا موفق شد به عنوان سومی این رقابتها برسد. در همان سال وی به عنوان بهترین بازیکن سال آسیا انتخاب شد و پیشنهادهای اروپایی جدیدی نیز به این بازیکن رسید.
شماره ۸ تیم ملی که پس از درخشش در تیم ملی با پیشنهادهایی از لالیگا، بوندسلیگا، سری A و تیمهای مطرحی چون رئال مادرید، رم و یوونتوس روبرو شده بود، به پرافتخارترین تیم آلمانی پیوست و شماره ۸ بایرن مونیخ را به تن کرد. در حالی که سردبیر روزنامه کیکر آلمان گفته بود وی برف مونیخ را نمیبیند اما دو سال حضور کریمی -۸۴ تا ۸۶- در بایرن مونیخ که یک نزدیک یک سال آن با مصدومیت سپری شد برای کریمی ۴۲ بازی، ۴ گل و قهرمانی در بوندسلیگا و جام حذفی آلمان در فصل ۲۰۰۶-۲۰۰۵ را به همراه داشت.
پایان کار دو ساله علی کریمی در بایرن مونیخ که انتقادهای زیادی را هم نسبت به جدایی این بازیکن به مسئولان این باشگاه به همراه داشت، آغاز کار او در فوتبال قطر بود. بازیکن تیم ملی فوتبال کشورمان سال ۸۶ تا ۸۷ در تیم قطر بازی کرد و در حالی که سال دوم حضورش در قطر را میخواست با السیلیه بگذراند اما به پرسپولیس بازگشت.
کریمی در حالی که میخواست پس ۲۷۱۷ روز بار دیگر با لباس پرسپولیس به میدان برود، هواداران زیادی را به ورزشگاه کشاند و در هفته هشتم لیگ هشتم و در بازی برابر پگاه گیلان (داماش) نزدیک به ۹۰ هزار تماشاگر برای تشویق او به ورزشگاه آزادی رفتند تا بازی این بازیکن را از نزدیک ببینند. کریمی در لیگ هشتم و در ۲۱ بازی موفق شد ۵ گل برای سرخپوشان به ثمر برساند و سپس راهی استیلآذین شد. کریمی قراردادی دو ساله را با استیلآذین امضا کرد تا از سال ۸۸ تا ۹۰ در این تیم حضور داشته باشد، اما پس از مشکلاتی که با مصطفی آجورلو، مدیرعامل وقت این باشگاه پیدا کرد راهی شالکه ۰۴ آلمان شد.
بازیکن پیشین بایرن مونیخ که پس از حضور در شالکه ۰۴ و در کنار بازیکنی چون رائول گونزالس انگیزه دوبارهای برای ادامه فوتبالش گرفت و با اینکه یک بازی بیشتر برای این تیم انجام نداد، اما در همان سال موفق شد با آبیپوشان آلمانی به قهرمانی جام حذفی برسد. کریمی پس از بازگشت از شالکه بار دیگر به پرسپولیس پیوست و از سال ۹۰ تا ۹۲ در این تیم حضور داشت. این بار انجام ۴۰ بازی و به ثمر رساندن ۱۳ گل سهم شماره ۸ در تیم محبوب پایتخت بود و در حالی که پس از بازی خداحافظی مهدی مهدویکیا در فینال جام حذفی برابر سپاهان از فوتبال خداحافظی کرد، اما فصل گذشته به تراکتورسازی رفت و موفق شد با این تیم نیز به قهرمانی جام حذفی ایران برسد.
دوران ملی
کریمی در سال ۷۶ همراه با حسین شمس، سرمربی وقت تیم فتح تهران به اردوی بروجرد تیم ملی رفت تا جزو بازیکنان اعزامی ایران به جام جهانی ۹۸ فرانسه شود، اما ایویچ به دلیل اینکه با واسطه وارد اردوی تیم ملی شده بود، به نحوه ورودش ایراد گرفت و با تمام نکات مثبت فنی این بازیکن او را در تیم ملی نپذیرفت. کریمی پس از حضورش در پرسپولیس موفق شد به تیم ملی نیز راه پیدا کند و پس از انجام چهارمین بازیاش در لیگ و گلزنی برابر سایپا در تاریخ ۱۱ مهر ماه ۱۳۷۷ برای اولین بار به دعوت منصور پورحیدری پیراهن تیم ملی را به تن کرد.
کریمی همراه با تیم ملی در بازیهای آسیایی ۹۸ بانکوک موفق شد به قهرمانی این مسابقات برسد اما محرومیتش به دلیل کتک زدن داور او را یک سال از تیم ملی دور کرد. بازگشت او به تیم ملی پس از محرومیت همراه با جام ملتهای ۲۰۰۰ آسیا بود. سپس کریمی با تیم ملی در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ شرکت کرد و با اینکه نتوانست با ایران در این مسابقات موفق باشد و راهی مرحله نهایی جام جهانی شود، اما در پایان و درخشش برابر حریفان لقب «جادوگر» را به خود اختصاص داد.
درخشش کریمی در لباس تیم ملی در جام ملتهای ۲۰۰۴ بود که با بازی خوبش برابر کرهجنوبی و هتتریک در این دیدار تیم ملی را راهی مرحله نیمه نهایی این مسابقات کرد. کریمی نقش مهمی در مقام سومی ایران در جام ملتهای آسیای ۲۰۰۴ چین داشت و سپس در بازیهای دوستانه تیم ملی هم درخشید. زمانی که در بازی دوستانه تیم ملی برابر رم درخشید و در دیدار خیرخواهانه با آلمان که به خاطر مردم زلزلهزده بم در ورزشگاه آزادی برگزار شد، آلمانیها را مقهور تکنیک خود کرد. کریمی با درخشش برابر آلمان نیز لقب دیگری برای خود دست و پا کرد و این بار «مارادونای آسیا» نام گرفت.
شماره ۸ نامی تیم ملی در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان هم همراه با ستارههای فوتبال ایران نظیر مهدی مهدویکیا، علی دایی، وحید هاشمیان و ... موفق شدند تیم ملی را به جام جهانی ببرند تا ایران بعد از ۸ سال بار دیگر حضور در این مسابقات را تجربه کند. بدشانسی کریمی در آستانه جام جهانی رقم خورد و در حالی که مدت زمان زیادی تا جام جهانی نمانده بود، او در تیم باشگاهی خود یعنی بایرن مونیخ مصدوم شد تا پس از گذراندن این مصدومیت نیز آمادگی زیادی نداشته باشد. مصدومیت باعث شد تا کریمی در جام جهانی درخشش لازم را نداشته باشد و البته لگد زدن او بعد از تعویش در بازی با پرتغال نیز حاشیههای زیادی برای او درست کرد.
کریمی با تیم ملی در جام ملتهای ۲۰۰۷ موفق نبود و شکست تیم ملی در ضربات پنالتی برابر کرهجنوبی مانع حضور ایران در مرحله نیمه نهایی شد. کریمی بعد از این دوره در زمان مربیگری علی دایی با سرمربی تیم ملی به مشکل خورد و باز هم از تیم ملی دور بود تا زمانی که افشین قطبی جانشین علی دایی در تیم ملی شود. تیم ملی شانس کمی برای صعود به جام جهانی ۲۰۱۰ داشت و در این راه کریمی هم توسط قطبی به تیم ملی فراخوانده شد، اما مساوی در بازی پایانی برابر کرهجنوبی مانع صعود تیم ملی به جام جهانی شد.
عدم صعود تیم ملی به جام جهانی ۲۰۱۰ آفریقای جنوبی و ادامه حضور افشین قطبی در تیم ملی، خداحافظی کریمی از فوتبال را در پی داشت. او نیز مانند مهدویکیا و هاشمیان از تیم ملی خداحافظی کرد تا تیم ملی در جام ملتهای ۲۰۱۱ قطر بدون ستارههایش حاضر شود. پس از قطبی، کارلوس کیروش هدایت تیم ملی را به عهده گرفت و این مسئله بازگشت شماره ۸ به تیم ملی را به همراه داشت. کریمی یکی از ارکان اصلی تیم کیروش بود و سرمربی پرتغالی تیم ملی اعتماد زیادی به این بازیکن داشت، اما در ادامه و خداحافظی لفظی او در بازی پرسپولیس و سپاهان، باعث شد کیروش دیگر کریمی را به تیم ملی دعوت نکند. در حالی که کریمی امید زیادی داشت تا با تیم ملی در جام جهانی ۲۰۱۴ حضور داشته باشد، اما این اتفاق رخ نداد تا او یکی از غایبان بزرگ ایران در جام جهانی لقب بگیرد.
کریمی در حالی به این شکل پرونده فوتبال ملیاش از سالهای ۷۷ تا ۹۲ بسته شد که ۱۲۷ بازی ملی در کارنامه داشت و موفق شد با این تعداد بازی ملی ۳۸ گل به ثمر برساند. او در حالی که بارها اعلام کرده بود قصد دارد با پیراهن پرسپولیس از فوتبال خداحافظی کند، اما در سن ۳۶ سالگی و بدون انجام بازی خداحافظی کفشهایش را آویخت تا با بازیکن تکنیکی فوتبال کشورمان در مستطیل سبز، با تمام افتخاراتش خداحافظی کنیم.
افتخارات
افتخارات باشگاهی:
قهرمانی در لیگ آزادگان (۲ بار) ۷۸-۷۷ و ۷۹-۷۸ همراه با پرسپولیس
نایب قهرمانی در لیگ آزادگان (یک بار) ۸۰-۷۹ همراه با پرسپولیس
سومی در جام باشگاههای آسیا (۲ بار) ۷۹-۷۸ و ۸۰-۷۹ همراه با پرسپولیس
قهرمانی در جام حذفی فوتبال امارات (۲ بار) ۲۰۰۲-۲۰۰۱ و ۲۰۰۴-۲۰۰۳ همراه با الاهلی
نایب قهرمانی در لیگ برتر امارات (یک بار) ۲۰۰۴-۲۰۰۴ همراه با الاهلی
قهرمانی در بوندسلیگای آلمان (یک بار) ۲۰۰۶-۲۰۰۵ همراه با بایرن مونیخ
قهرمانی در جام حذفی آلمان (۲ بار) ۲۰۰۶-۲۰۰۵ و ۲۰۱۱--۲۰۱۰ همراه با بیرن مونیخ و شالکه ۰۴
قهرمانی در جام حذفی فوتبال ایران (یک بار) ۱۳۹۲ همراه با تراکتورسازی
افتخارات ملی:
قهرمانی در بازیهای آسیایی (۲ بار) ۱۹۹۸ و ۲۰۰۲
قهرمانی در رقابتهای غرب آسیا (۲ بار) ۲۰۰۰ و ۲۰۰۴
قهرمانی جام بین قارهای آسیا-اقیانوسیه (یک بار) ۲۰۰۳
سومی در جام ملتهای آسیا (یک بار) ۲۰۰۴
افتخارات فردی:
انتخاب به عنوان بازیکن سال فوتبال آسیا (یک بار) ۲۰۰۴
دومین بازیکن برتر سال فوتبال آسیا و عضویت در تیم منتخب آسیا (یک بار) ۲۰۱۲
آقای گل جام ملتهای آسیا (یک بار) ۲۰۰۴
عضو تیم منتخب جام ملتهای آسیا (یک بار) ۲۰۰۴
آقای گل لیگ برتر فوتبال امارات (یک بار) ۲۰۰۴-۲۰۰۳
آرزوهای پسر بچهای که برای نخستین بار فوتسالش تولد اعجبوهای جدید برای کشور را نوید میداد یکی یکی برآورده شد، از پیوستن زود هنگامش در 20 سالگی به پرسپولیس، تعویض پیکان استیشن گوجهایاش با بی ام و، ساق به ساق شدن با بزرگان بایرن مونیخ در بالاترین سطح فوتبال دنیا، کسب عنوان برترین فوتبالیست آسیا در سال 2004 و دهها عنوان دیگر که بسیاری از فوتبالیستها در حسرت داشتنش با دنیای فوتبال خداحافظی کردند، از محبوبیت گرفته تا کسب احترام و اعتباری بی ریا و بی غل و غش آن هم نه تنها در میان پرسپولیسیها...
علی کریمی هیچوقت تصور نمیکرد که روزی حسرت خداحافظی با پیراهن شماره هشت قرمزها بر دلش بماند، در نهایت با آه و حسرت خداحافظی با لباس قرمزهای پایتخت در استادیوم آزادی فوتبالش را به پایان رساند؛
بازیکنی که بزرگترین چالش دوران فوتبالیاش را برای آقایی در دنیای فوتبال بی برنامگی میدانند، تا جایی که علی دایی در برنامه ۹۰ هرچند او را جزء سه بازیکن بزرگ تاریخ فوتبال ایران دانست اما به صراحت عنوان کرد که علت عدم رشد علی کریمی بیش از آنچه از او در دنیای فوتبال شاهدش بودیم بی برنامگی خود او و حضور کسانی بود که در زندگی فوتبالی وی خیر و صلاحاش را نمیخواستند.
نابغه پا به توپ کشور که از زمان ورود فوتبال در ایران تاکنون مردم همچون اویی را ندیده بودند بیش از حضور در بایرن مونیخ و شالکه توفیقی نداشت. بازیکنی که سبک فوتبالیاش به بوندسلیگا هیچ شباهتی نداشت، در آن زمان پیشنهادهای جدی که از فوتبال اسپانیا و ایتالیا به او شده بود را رد کرد تا شاید با یک تصمیم غلط و حضور در فوتبال آلمان، فوتبال ایران سوختن نابغهاش را پس از مصدومیت در دیدار بایرن مونیخ با هامبورگ در یک روز برفی به چشم ببیند.
ژست فوتبالی، موهای بور و لخت "علیآقا" ، سکوتی که هر از گاهی بد میشکست، دریبلهای ویرانگری که کابوس مرگبار مدافعان تیم حریف بود و غروری که هیچگاه در قبال تصمیمات غلط مدیران فوتبالی شکسته نشد حتی اگر قیمتش تعلیق میشد بیش از هرچیز دیگری او را شبیه لقبی کرده بود که از عربها تا پایان عمر بر رویش باقی ماند، "جادوگر"...
او که با جرقهای در فوتبال ایران درخشید و زیر خاکستر بی تدبیری پرورش نوابغ و استعدادهای فوتبالی این مملکت خاموش شد نامش همیشه برای ما ایرانیها طنین انداز خواهد بود، تا هرجا که کم آوردیم و از نداشتن رونالدوها و مسیها در فوتبال کشورمان مایوس شدیم همچون کودکان لجباز تنها اسم علی کریمی را برای قیاس به زبان آوریم...
کریمی در ۱۷ آبان ۱۳۵۷ در کرج بهدنیا آمد و فرزند سوم خانوادهاش بود. او که اصالتاً لاهیجانی است در کرج متولد شد. مادرش که دوست داشت فرزندش پزشک یا مهندس شود هیچوقت فکر نمیکرد کودکش به یکی از محبوبترین فوتبالیستهای تاریخ این کشور تبدیل شود.
یکی از جالبترین خاطرات فوتبالی کریمی به حضورش بر سر یکی از تمرینات باشگاه پرسپولس برمیگردد. اولین ماشینی که داشت یک پیکان استیشن گوجهای رنگ بود که خجالت میکشید با آن سر تمرین پرسپولیس برود، گویا یکبار که خیلی برای رسیدن به تمرین عجله داشته و دیرش شده بود، مجبور میشود با همین ماشین سر تمرین حاضر شود، اما میخواهد زمانی به تمرین برسد که همه درحال تمریناند و کسی نیست که او را ببیند...از شانس بدش، اسماعیل حلالی هم آن روز دیر سر تمرین رسیده و شروع میکند به مسخره کردنش؛ «این دیگه چه ماشینیه که سوار شدی؟!»...زمانی هم که تمرین تمام میشود ودر حال دوش گرفتن هستند دوباره شروع میکند به مسخره کردن ماشین وی! زمانی که یحیی گلمحمدی موضوع را میفهمد به شوخی میگوید: «بنده خدا، کار درست رو علی میکنه؛ الان تا آزادی ۵ تا مسافر میزنه و ۱۰۰۰ تومن کاسب میشه!» خلاصه آن روز کلی سر این پیکان میخندند.
مجله کیکر در سال ۲۰۰۴، پس از بازی درخشان این بازیکن در مقابل تیم ملی فوتبال آلمان، او را "مارادونای آسیا" نامید. کریمی که در دریبل زنی مهارت فوقالعادهای داشت در کنار زینالدین زیدان و رونالدینیو از سوی سایت فیفا به عنوان یکی از نامزدهای سلطان دریبل جهان در سال ۲۰۰۵ انتخاب شد.
علی کریمی در سال ۲۰۰۱ به رغم داشتن پیشنهادهایی از تیمهای اروپایی به خاطر نزدیکی به خانواده ترجیح داد در آسیا بماند و به الاهلی امارات پیوست، اما در نهایت در سال ۲۰۰۵ در حالی که مورد توجه تیمهای مطرحی چون آ. اس. رم و یوونتوس ایتالیا قرار داشت، به عنوان دومین خرید بایرن مونیخ پس از فیلیپ لام به این تیم آلمانی پیوست.
او پس از پایان قراردادش با باشگاه بایرن مونیخ، از باشگاه موناکو و چند تیم آلمانی و اسپانیایی پیشنهادهایی دریافت کرد اما به همگی آنها پاسخ منفی داد تا با عقد قراردادی ۲ ساله به ارزش ۶ میلیون دلار به تیم القطر بپیوندد. پس از این در سال ۲۰۰۸ علیرغم پیشنهادهایی از اسپانیا، آمریکا، ژاپن و امارات به طور رسمی قرارداد یکساله با تیم سابقش امضا کرد.
در سال ۱۳۸۸ به سبب عدم تمایل مدیران وقت باشگاه پرسپولیس برای تمدید قرارداد این باشگاه را ترک کرد و به استیل آذین پیوست. پس از درخشش در بازی دوستانه الاهلی امارات و آ. ث. میلان ایتالیا در سن ۳۲ سالگی با عقد قراردادی ۵ ماهه در نیم فصل دوم بوندسلیگا به شالکه آلمان پیوست. حضور مجدد در پرسپولیس و یک فصل حضور در تراکتورسازی تبریز پایان دوران فوتبالی این فوتبالیست بود.
کریمی در حالی پس از بازی پرسپولیس با سپاهان در فینال جام حذفی در ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۲ یک بار از دنیای فوتبال خدا حافظی کرد و با طعنهای تامل برانگیز فوتبال ایران را جای امثال خود ندانست و اظهار کرد که «دایههای مهربانتر از مادر» باید فوتبال کشور را بچرخانند که خداحافظیاش بازتاب گستردهای داشت و سایت رسمی فیفا با اشاره به خداحافظی علی کریمی از دنیای فوتبال، از او به عنوان اسطوره فوتبال ایران یاد کرد و خداحافظی او از میادین را "غیر منتظره" خواند.
از سال ۱۳۷۷ استارت این ستاره فوتبال در تیم ملی ایران کلید خورد. او در دوران ملی خود حضور پیوستهای داشت و در ۳ دوره جام ملتهای آسیا (۲۰۰۰، ۲۰۰۴ و ۲۰۰۷)، یک دوره بازیهای آسیایی (۱۹۹۸)بازی کرد. کریمی در ۴ دوره انتخابی جام جهانی (۲۰۰۲، ۲۰۰۶، ۲۰۱۰ و ۲۰۱۴) مجموعاً در ۳۶ بازی به میدان رفته و ۲ بار در راهیابی ایران به جام جهانی (۲۰۰۶ و ۲۰۱۴) مشارکت داشت که در یک دوره جام جهانی (۲۰۰۶) حضور داشت و ۲ بازی انجام داد. او با ۱۲۷ بازی پس از علی دایی و جواد نکونام، از لحاظ تعداد بازی ملی سومین بازیکن تاریخ تیم ملی فوتبال ایران بهشمار میرود. همچنین با ۳۸ گل ملی پس از علی دایی و کریم باقری در رتبه سوم قرار دارد.
نام نیک و محبوبیت برای هرکسی به یادگار نمیماند. مرحوم ناصر حجازی هرچند تمامی عمرش آبی پوشید اما هیچ ایرانی نیست که او را دوست نداشته باشد و از ایرانی بودنش به خود نبالد. علی کریمی هم نامش در کنار نام بزرگانی به تابلو خاطرات فوتبالی این آب و خاک حک شد که هرگز محبوبیتشان به رنگ لباس باشگاهیشان معطوف نمیشود...
نظر کاربران
خبر خداحافظیشو تو مرجع خبری پرسپولیس خوندم
نظرات زیرشو که خوندم دل براش سوخت...
پاسخ ها
اونایی که اون نظرات را گذاشتن همونایی هستن که تو استادیوم از دقیقه اول فحاشش می کنند
خدا حافظ اسطوره تکرار نشدنی
خداحافظ مارادونای تکرار نشدنی آسیا
واقعا بازیکن بی نظیری بود البته یه عیبی داشت بیش از حد مغرور بود و میشه گفت اخرین ستاره از بازیکنان فوق العاده دهه 70 بود که خداحافظی کرد اخرین بازمانده از نسلی که به گفته زیکوی برزیلی پر ستاره ترین دوران فوتبال ایران بود هم خداحافظی کرد
حیفش بود چون به ندرت پیش میاد چنین فوتبالیستی تو فوتبال کشوری مثل ایران بوجود بیاد
من خیلی بازیشو دوست داشتم و واقعا از خداحافظیش دلم گرفت، کاش قدر خودشو بیشتر میدونست این کشورهای عربی نرفته بود، جادوگر دوست داشتنی موفق باشی
سلام دوستان...آقا علی کریمی یک اسطوره بود و خواهد ماند....او مرد روز های فراموشش نشدنیست
با اینکه استقلالیم اما به احترامش همیشه حرمت نگه میدارم و خیلی دوستش دارم.....آقا علی عزیز همه ماست.
آرزوی بهترین ها رو براشون دارم.یاحق
بايد خيلي زودتر خداحافظي مي كرد او ديگر جادو گر نبود