گفت و گو با پسر مودب موسیقی ایران
بهنام صفوی، پسر مودب موسیقی ایران که تا امروز سه آلبوم به نامهای «عشق من باش»، «آرامش» و آخرین و تازهترین آنها «فوقالعاده» که همین چند روز پیش به بازار آمده را منتشر کرده این بار با ما پای میز گفتوگو نشست تا از آلبوم، زندگی و فعالیتهایش بگوید.
تا امروز کارهای زیادی از بهنام بین مردم دست به دست چرخیده و جزو خاطرهانگیزترین قطعات چند سال اخیر در موسیقی پاپ کشورمان شده است؛ کارهایی مثل «تمنا» که شاید کمتر کسی آنها را نشنیده باشد. بهنام صفوی یک سال است که زندگی متاهلی را تجربه میکند و به قول خود او با ازدواجش که کمی بعد از آلبوم آرامش اتفاق افتاد، آرامش فوقالعادهای بر زندگیاش حکمفرما شد. موسیقی او موسیقی ساده و روانی است و خودش هم به این نکته اعتراف میکند و انتظار ندارد از او توقعی بیشتر از آن چیزی که خودش میخواهد، داشته باشند. پس این شما و این هم گپ و گفتوگویی با صفویترین بهنام دنیا!
کمی از آلبوم جدیدت بگو!
بعد از آلبوم «عشق من باش» و «آرامش» این سومین آلبوم رسمی من است که به بازار آمده است. چیزی حدود دو سال از تولید آلبوم قبلیام گذشت تا این آلبوم تهیه شد. به جرات بگویم این تنها آلبومی است که بیشتر از آلبومهای قبلیام روی آن انرژی گذاشتم. دو سال از وقتم را روی این آلبوم گذاشتم تا آن چیزی که در ذهنم بود را کاملا روی این آلبوم پیاده کنم. سخت بود که بعد از تولید دو آلبوم موفق در آلبوم جدیدم هم امضای کارم را حفظ کنم و هم کاری متفاوت انجام دهم.
چرا آلبوم «فوقالعاده» نسبت به آلبومهای قبلیات ریتمیکتر بود؟
در این آلبوم هم کارهای اسلو دارم ولی معمولا در کنسرتها آهنگهای ریتمیک بیشتر جواب میدهد.
یعنی چون در کنسرتهایت آهنگ ریتمیک کمی داشتی تصمیم گرفتی تا با این آلبوم بالانسی بین کارهای آرام و ریتمیک برقرار کنی؟
درست است. من استیجم را هم در این آلبوم در نظر گرفتم چون حقیقتش این است که کارهای ریتمیکم برای استیج کم بود و خواستم با این آلبوم همان بالانسی را که گفتید برقرار کنم. البته این را هم بگویم آلبومم را فدای این نیت نکردم چون قطعههایی در این آلبوم مثل قطعه «آشتی» دارم که در آن سبک و سیاق جدیدی را تجربه کردهام.
خودت کدام یک از آهنگهای این آلبوم را بیشتر از همه دوست داری؟
آهنگ هفتم آلبومم به اسم «رفیقم باش» یکی از کارهای مورد علاقهام است چون هم سبک و سیاق خودم را در این قطعه دارم و هم از ملودی و سازهای ایرانی مثل سنتور و کمانچه در آن استفاده شده است.
در مورد این قطعه نگران این موضوع نبودی که شاید خیلی شبیه به قطعه «سنگ صبور» محسن چاوشی شده باشد؟
نه من این حس را ندارم چون ملودی این کار متفاوت است و در دستگاههای سنتی اجرا نشده و بیشتر فضای پاپ دارد. شاید این احساس به خاطر رنگ صدای ساز سنتور یا به خاطر ترانهاش باشد. چون در هر دو از کلمه رفیق و شکستی که فرد مورد نظر در زندگیاش خورده استفاده شده است. از این جهت شاید مخاطب احساس کند که این دو کار شبیه به هم هستند. اما در نهایت باید بگویم فضا و ملودی این دو کار با هم کاملا متفاوت است.
در کارهای قبلی با سیروان خسروی کار کرده بودید و این بار هم کوشان حداد تنظیمکننده بعضی از قطعات آلبومت بود. با کدامیک از این دو نفر راحتتر کار کردهای و کدامیک از اینها سلیقهشان به تو نزدیکتر بود؟
این اشتباه است که بخواهم بگویم کدام بهتر بود و کدام بدتر. به نظرم برای تولید یک کار خوب همه دستاندرکاران باید سلیقههایشان را به هم نزدیک کنند. زمانی که با سیروان کار کردم او سعی میکرد تنظیمش طوری باشد که با پکیج کاری من جور باشد و من هم سعی میکردم خودم را به سبک کاری او نزدیک کنم. با کوشان حداد هم همین رویه را داشتیم و میتوانم بگویم از کار با هردوی آنها راضی بودم و به نظرم هر دو از بهترینها هستند.
بازخوردهایی که از آلبوم جدیدت گرفتی چطور بوده؟
الان چند روز بیشتر از بیرون آمدن آلبومم نمی گذرد و شاید زمان مناسبی نباشد که از بازخوردها بگویم اما تا امروز که سایتم را چک میکردم شاید بیراه نباشد اگر بگویم نزدیک به ۸۵ درصد از بازخوردها مثبت بود.
در سایتت بیشتر طرفدارهایت رفت و آمد دارند و طبیعی است که بیشتر بازخوردها مثبت بوده باشد. میخواهم بدانم در سایتها یا رسانههای دیگر نقدها را خواندهای؟ اگر خواندهای دوست دارم بیشتر از آنها بگویی.
درست است. در سایتهای دیگر هم چک کردم ولی واقعا و انصافا اگر بخواهم بگویم بیشتر نقدها مثبت بوده است. درصدی هم انتقاد کردهاند. به هرحال موسیقی سلیقهای است و شما نمیتوانید با یک آلبوم نظر همه را به خودتان جلب کنید. اتفاقا من انتقاد را دوست دارم و از آن استقبال هم میکنم. بعضی از این انتقادها را خودم هم قبول میکنم ولی آنطور نیست که نادانسته عمل کرده باشم. این آلبوم سلیقه من بوده و مطمئنا توقع ندارم که همه با آن ارتباط برقرار کنند اما خدا را شکر بیشتر نظرها نسبت به آلبوم مثبت بود.
کدامیک از این انتقادها را قبول داری؟ اصلا خودت اگر بخواهی آلبومت را نقد کنی، نقدت چیست؟
من تصمیمم این است که در آلبوم بعدی رویکردم را نسبت به ترانه عوض کنم. البته منظورم این نیست که ترانههای این آلبومم بد بوده باشد. اتفاقا ترانهها را دوست دارم و از آنها دفاع هم میکنم اما چون از آلبوم اولم تا امروز فضای ترانههایم یکجور بوده دوست دارم در آلبوم بعدیام این تغییر فضا را در بخش ترانه داشته باشم. ترانههایم تا به امروز ساده و روان بوده و از کلمات ساده و روان هم در آنها استفاده شده که این به خواست خودم بوده است. دوست داشتم طیف بیشتری از مخاطب با سنین مختلف با کارهایم ارتباط برقرار کنند اما از حالا به بعد دوست دارم از ترانههایی استفاده کنم که کمی بار معنایی بیشتری داشته باشد و به نوعی شاعرانگی آنها زیادتر باشد. البته باز هم بگویم منظورم این نیست که ترانههایم تا امروز بد بوده باشند. واقعا ایرادی به آنها وارد نمی کنم و خودم همه آنها را دوست دارم.
در کاور آلبومت از همسرت تشکر کرده بودی. کی ازدواج کردی؟
تقریبا یکسال است که ازدواج کردهام.
متاهل بودن چطور است؛ خوش میگذرد؟
( میخندد) معلوم است که خوب است. بالاخره هر آدمی با ازدواج کاملتر میشود. برای من هم خدا را شکر خیلی خوب بوده و واقعا راضی هستم.
ازدواجت در کار و فعالیتهای موسیقاییات چه تاثیری داشته است؟
به نظرم ازدواج روی همه جوانب زندگی آدم تاثیر میگذارد. برای من که آرامش خاصی را به همراه داشته است؛ چه در کار و چه در زندگیام.
همسرت از اینکه مدام در سفر برای اجرای کنسرتها باشی، شکایتی نمیکند؟
نه، خوشبختانه او با اشراف کامل بر فعالیتهایم با من ازدواج کرد و از چند و چون سختیهای کارم اطلاع داشت.
از کاور آلبومت هم پیدا بود که متاهل شدی. در کاور اولین آلبومت موهایت فشن بود. کاور دومین آلبومت موهایت آرایش معمولی داشت و جلیقه به تن داشتی و در آلبوم جدیدت هم که کلا کلاسیکپوش شده بودی و کت شلوار مردانهای به تن داشتی. آدم نگران کاور آلبوم بعدیات میشود!
( میخندد) خب بالاخره سن و سال آدم که بالاتر میرود روی ظاهرش هم تاثیر میگذارد اما راجع به کاور هم بگذار چیزی بگویم. چه خوب شد که یادم افتاد؛ یکی از انتقادهایی که شده بود نسبت به کاور آلبومم بود که بعضیها گفته بودند ضعیف بوده است. من دوست داشتم که کاور آلبومم خلوت و ساده و شیک باشد. نمیدانم چرا بعضیها این خلوت بودن و سادگی را به حساب ضعیف بودن میگذارند مثلا توقع داشتند که در کاورم از وسط آب بپرم بیرون و با فتوشاپ کلی افکتهای گرافیکی اضافه کنم تا کاورم کاور قوی و حرفهای باشد؟ من دوست داشتم همهچیز ساده و شیک باشد و اسم این ضعف نیست. گاهی زیبایی در سادگی است و نیاز نیست که به هر دری بزنیم تا بگوییم ما یک کار قوی را ارائه کردیم. در مورد ترانهها هم همینطور. مثلا بعضیها گفته بودند ترانههای آلبومهای قبلیات از این آلبوم قویتر بوده است. مثلا من در آلبوم اولم گفتم «خوب من، میخوامت، آرزومه بیام تو خوابت» و در این آلبوم گفتم «نمیبره دیگه انگار تیغ من، یه فکری کن واسه زخم عمیق من» میخواهم بدانم کدامیک از اینها قویتر بوده؟ ترانههای آلبوم اول و دوم و سوم من مگر چه تفاوتی با هم دارند؟ همه آنها ساده و روان بودند و اگر بخواهیم دستهبندی کنیم همه آنها در یک رده قرار میگیرند. من میخواهم بگویم اگر قرار است انتقاد کنیم باید برایش مصداق بیاوریم. همینطور نمیشود که یک چیزی بگوییم و اسمش را نقد بگذاریم. نقد چارچوبهای مشخص خودش را دارد و با تخریب فرق میکند. کسی که قرار است نقد کند باید طبق اصولی نقد کند تا من هم بتوانم جواب مشخصی بدهم. البته شاید خیلی از این انتقادها به خاطر این باشد که در این آلبوم کمی تغییر سبک داده بودم و کسانی که با آهنگهای آلبوم قبلیام خاطره داشتند هنوز نتوانستند این تغییر سبک را از من بپذیرند و با آن ارتباط برقرار کنند. شاید باید کمی زمان بگذرد تا با آهنگهای این آلبوم هم ارتباط برقرار کرده و خاطرهسازی کنند و امیدوارم این اتفاق بیفتد.
از برنامههایت برای آلبوم بعدی بگو؟ قرار است باز هم وقفه ۲ سالهای را بین آلبومهایت شاهد باشیم؟
من فکر میکنم فاصله مناسب بین آلبومها یک سال و نیم باشد. اما اینبار کنسرتها و برنامههای زیاد باعث این وقفه دو ساله شد و باعث شد کمی طول بکشد اما از الان استارت کاریام را برای آلبوم چهارمم زدهام و فعلا مشغول جمعآوری ترانهها هستم. این روزها هم مشغول یک پروژه تصویری هستم و سعی دارم چند تا از قطعات آلبوم جدیدم را به صورت موزیک ویدئو ضبط کنم و تعدادی از کنسرتها را هم تصویربرداری و به آن اضافه کنم تا همه آنها را در قالب یک پکیج تصویری و تا مهرماه به بازار بفرستم.
در آخر چیزی هست که بخواهی خودت به مصاحبه اضافه کنی؟
راستش فقط میخواهم بگویم که موسیقی پاپ موسیقی مردمی است و هر هنرمندی اگر به جایی رسیده به خاطر همین حمایت مردم بوده است. من هم اگر از پلهای بالا رفتهام به خاطر مردمی است که مرا به اینجا رساندهاند. بهنام صفوی اگر هم به جایی رسیده باشد بدون طرفدارانش و مردم این اتفاق برایش نمیافتاد. من سر این آلبوم خیلی زحمت کشیدم و واقعا سختیهای زیادی را از سر گذراندم به این امید که طرفداران و مردمم را راضی کنم. امیدوارم این اتفاق افتاده باشد. فقط یک خواهش دارم که مطمئنم این خواهش تمام هنرمندان است. خواهشم این است که اگر مردم کار را دانلود میکنند، حتما نسخه اصلی آن را هم بخرند تا اینطور به صنعت موسیقی کشورمان هم کمک کرده باشند و از آن حمایت کنند. در ضمن تور کنسرتهای من در ایران هم به زودی شروع میشود و در خیلی از شهرها قرار است اجرا داشته باشیم. همینطور بهزودی در سه شهر کانادا هم قرار است که به دیدار هموطنانمان برویم و برای آنها هم کنسرت برگزار کنیم.
ارسال نظر