اجرای پژمان در پیشگو، یک قدم تا فاجعه!
ساخت یک تاکشو کم و بیش مشابه با «همرفیق» آن هم با محوریت کسی که کمترین استعدادی در اجرا نشان نداده، سوالبرانگیز است. انتخاب پژمان جمشیدی برای اجرای «پیشگو» اگرچه در نگاه اول عجیب نیست، اما بعید است با الگوریتمهای برنامهسازی حرفهای نسبتی داشته باشد.
برترینها: این که اغلب پلتفرمهای تلویزیونی چه اصراری دارند که به هر شکل برنامهای گفتگو محور یا به قول فرنگیها تاکشو در کنداکتور خود داشته باشند مشخص نیست. تاکشو و گفتگو البته فرم امتحان پسدادهای است و تجربه نشان داده که در همه جای دنیا مخاطب خود را دارد. اما با تکثیر روزافزون شبکههای تلویزیونی و تجربههای متفاوت تکنولوژی و رسانه، رسانههای بزرگ و موفق دنیا برای ساختن تاکشو هم به فرمولهای تازهای رسیدهاند.
تبدیل شدن مجریها به سلبریتی، و دستمزدهای گزافی که میگیرند بخشی از هویت این پدیده را تشکیل میدهد. مدیران شبکهها امروز به دنبال مجریانی میگردند که با سرعت انتقال و هوش بالا بتوانند همپا و همسنگ میهمانان برنامه، هفته به هفته تماشایی باشند، مدام بتوانند تماشاگر را غافلگیر کنند و همیشه حرف تازهای برای گفتن داشته باشند. مجریانی که به راحتی با میهمان ویژه یا سطح بالای خود ارتباط برقرار کنند، بهترین و شنیدنیترین لحظات را از حضور او بسازند و نه از میهمان جلو بزنند و نه جا بمانند.این اتفاق در رسانههای فارسی زبان هم کم و بیش تجربه شده و داشتهایم تاکشوهایی که مجری هم به اندازه میهمانانش دیدنی و محبوب بوده است. شاید اولین مثالهایی که به ذهن برسد برنامههایی باشد که رضا رشیدپور در دهههای قبل میساخت.
اگر از برنامههای صدا و سیما که در اغلبشان جذابیت و رضایت بیننده در اولویتهای چندم قرار میگیرند، چشمپوشی کنیم، باید گفت با وجود رقابت جدید پلتفرمهای مختلف تصویری در ساخت تاکشو در سالهای اخیر، نمونههای موفق در آنها زیاد نبودهاند. از تجربههای به شدت شکستخورده مثل «میزبان» با میزبانی بنیامین بهادری بگیرید تا «امشو» مجید صالحی و مثالهای دیگر. شاید یکی از مشهورترین این برنامهها «همرفیق» شهاب حسینی بوده که با وجود موفقیت نسبی باز هم ضربدر بزرگی بود روی یک نام مشهور برای اجرای تاکشو. شاید با توجه به این تجربه، انتظار این بود که نماوا در ساخت تاک شوهای جدید دست به عصاتر و هوشمندانهتر عمل کند. البته معادلات مالی ساخت تاکشوهای اینچنینی به راحتی قابل درک نیست. اما ساخت یک تاکشو کم و بیش مشابه با «همرفیق» آن هم با محوریت کسی که کمترین استعدادی در اجرا نشان نداده، سوالبرانگیز است. انتخاب پژمان جمشیدی برای اجرای «پیشگو» اگرچه در نگاه اول عجیب نیست، اما بعید است با الگوریتمهای برنامهسازی حرفهای نسبتی داشته باشد.
چرا پژمان جمشیدی؟
جواب به این سوال سخت نیست. قاپ پژمان این روزها خوش نشسته و او دست به خاک بزند، طلا میشود. از تبلیغات شهری و تلویزیونی تا فیلم و سریال و تئاتر، هر طرف سر بگردانید پژمان جمشیدی هست. سوپراستاری که شهرت و محبوبیت دوران بازیگری فوتبالش در مقایسه با امروز شوخی به نظر میرسد. پس طبیعی است که هر جا صحبت از ساخت برنامه جنجالی و تلاش برای دیده شدن باشد، پژمان یکی از اسمهایی است که مطرح میشود. اما او برای اجرای یک تاکشو بهترین انتخاب است؟
پژمان بازیگر، پژمان سلبریتی، پژمان مجری
اگر نگاه رسانهای داشته باشید، متوجه میشوید که محبوبیت پژمان جمشیدی بیشتر به خاطر کاراکتری است که از خود ساخته. شاید فیلمها و نمایشهای متفاوتی هم بازی کرده باشد، اما دوستداشتنی پژمان همان پژمان سریال پژمان است. همان که با تفاوتهای کمرنگ در «خوب، بد، جلف» و دیگر فیلمها و سریالهای بفروش هم کنار سام درخشانی دیده میشود. نزدیک به همان کاراکتر زیرخاکی. همان پژمان بامزهای که در برنامه «همرفیق» هم اشک تماشاگران را از خنده درمیآورد. پژمانی ساده و خوشصحبت و خودمانی. نسبتا شلخته و بدون استایل و چهره و اندام بازیگران جوانپسند سینما. همان که در تبلیغات شهر فرش هم میبینیم روز زمین دراز کشیده. از همه این ویژگیها جز خوشصحبتی و شوخ بودن کدامش به درد مجریگری میخورد؟ او برای این که خودش را به میهمان تحمیل کند، قد بلند و خوشتیپی سینا، ولی الله را دارد یا ذکاوت رشیدپور را؟ تسلط و ادبیات فرزاد حسنی را دارد یا تاثیرگذاری و جذبه احسان علیخانی را؟ کسی هیبت و اجرای «بیاز اوزترک» مجری ترک در بیازشو را یادش هست؟
پژمان در پیشگو؛ به «سیس» ت نمیخورد!
کاملا قابل پیشبینی. پژمان قبلا یک بار امتحان مجریگری داده و با نمره بسیار پایین رد شده. جایی برای ارفاق نگذاشته. میتوانید از عادل فردوسیپور بپرسید. «کلاسیکو» یکی از تجربههای ناموفق عادل در برنامهسازی بود که بخش عمده این شکست به انتخاب مجری برمیگشت: پژمان جمشیدی. اینجا تازه عرصهای بود که پژمان باید خود را به خوبی نشان میداد. آشنایی با فوتبال و رفاقت با فوتبالیها میتوانست فضایی درست کند که او راحت و بیدغدغه به اجرا بپردازد. اما این راحتی پاشنه آشیل پژمان در اجراست. او عادت دارد خودش باشد، هر جا خواست حرف بزند و هر جا خواست بخندد. اینها به عنوان میهمان برنامه جواب میدهد، اما برای میزبان نه. میزبانی جدیت و اتوریتهای میخواهد که پژمان ندارد. این را در همان دو برنامه اول پیشگو دیدیم. در برنامههایی که مجری باز هم نقطهضعف برنامه است. اگر میهمان امیر آقایی جدی و شق و رق باشد، از برنامه چیز زیادی درنمیآید. اگر میهمان باران کوثری باشد که خودش را به آب و آتش میزند و با تمام انرژی میخواهد برنامه را بالا نگه دارد، لحظههای خوبی ساخته خواهد شد. اما جای پژمان این وسط کجاست؟ او بدون تسلط، با خندههای تصنعی و با حضور بیش از حد، برنامه را از ریتم میاندازد.
اتفاقی که احتمالا در آینده هم خواهد افتاد. اگر میهمانان برنامه که با دستمزدهای سنگین به پیشگو میآیند، سر کیف باشند و انرژی خود را رها کنند، برنامه دیدنی میشود. اگرنه هم که هیچ. این که انتظار داشته باشیم پژمان با کسب تجربه بیشتر تبدیل به مجری مجربتری شود، البته بیراه نیست، اما به قول جوانها به «سیس» (یا همان سیستم) او نمیخورد. او قرارداد بسیار کلانی بسته و یک فصل تاکشو را تجربه خواهد کرد تا عرصههای باز هم متنوعتری را فتح کرده باشد. اما مدیران رسانهای ما برنامه پشت برنامه نشان میدهند که درگیر اسمها و رقمها و هیاهوی بیهوده هستند و برای کار بزرگ فقط لوکیشن و اکسسوری و اسپانسر مالیاش را دارند.
نظر کاربران
این روزا هرکی از ننش قهر میکنه مجری میشه
پاسخ ها
بابا جون صدا و سیما و همه ارگانهای دولتی بند پ باید داشته باشی
به نظرم شب آهنگی قشنگ تر باشه
زن داره؟
پاسخ ها
نه
چطور
خخخخخ
اخ این کی روش کراش داشته باشی(:
والا من که هر فیلم یا برنامه ای می بینم،پژمان جمشیدی داخلش بازی می کنه کانال را عوض می کنم از بس بد بازی می کنه
پاسخ ها
اتفاقا از خیلی از بازیگرا بهتر و بانمک تره
آره واقعا
خودشون خودشون دعوت میکنن به شوخی های بی مزه خودشون میخندن فکر میکنن برنامه هاشون عالیه
من که از همون اول هم از ادا و اطواراش و طرز صحبت کردنش اصلا خوشم نمیاد.
من نمیدونم اخه مگه ما بهش پول میدیم انقد حرص میخورین، طرف استعداد داره میره مجری میشه به ما چه
پاسخ ها
والا
آفرین حرفت درسته
همه اینکارا خودشون سیاست دارن که مصلا آدمایی کوته فکری که چشم بسته نظر میدن متوجه نمیشن
استفاده از آدمایی که تو حرفه های دیگه مشهورن برای تبلیغ یه برند یا برنامه صعود زیادی برای تهیه کننده داره
نه دیگه عزیزم اینجا فقط باید بد و بیراه بگی و نفرین کنی... حق دادن و تایید کردن قدغن!!!
اگر دقت کنی یکی از دلایل حق اشتراک پلتفرم ها به خاطر حضور سلبریتی ها در اونهاست پس ما داریم پولشه میدیم
آره
پس حسادتشون رو چجوری خالی کنن؟؟؟؟؟
البته که جذابترین تاکشو ها توی همون صدا و سیمایی ساخته شده که شما ازش چشم پوشی می کنی مثل شب شیشه ای و دورهمی و... که این برنامه های اینترنتی به گرد پاشون هم نمی رسن.اما مثلا به خیال خودتون ازشون چشم پوشی می کنید .ولی برای مخاطب اونها قابل چشم پوشی نیستن.
مهمونای تکراری، حرفای تکراری ، دیگه حفظیم همه رو
فقط شب آهنگی خوبه
پاسخ ها
آره واقعا.... مجریش بیسته!!! گوله نمکه
حس میکنم حرفات درسته
باید فرصت داد مجری خوبی می شود
اصلا هم فاجعه نیست؛ بامزگی های خودشو داره، به نظرم آقای جمشیدی در اجرا هم به سبک و شیوه خودش نسبتا موفق و جالب هست
نبینید خوب چقدر ایراد میگیرید ما دوسش داریم میبینیم تا چشتون در بیاد
پاسخ ها
همینو بگو
من مطمئنم نصف کسایی که نظر میدن اصلا اسم برنامه رو نشنیدن چه برسه دیده باشن فقط میخوان نظر بدن یا دارن نفرتشان رو نسبت با آقای جمشیدی بیان میکنن
چرا دیسلایک میدید بهش.... مگه بد میگه!؟؟؟
چون هم نظر و موافق شما نیست بدتون میاد؟؟!! فرقتون با سیاسیون زورگو و مستبد چیه؟؟؟!!!
ولی تو زیر خاکی خییلی خوبه
ما حتما باید شور همه چی رو دربیاریم
چرا فاجعه؟
اینایی که درس مجریگری خوندن چه گلی به سر برنامه ها زدن که بازیگرا یا خوانندها یا فوتبالیستا نمیتونن
برم تکرار مدیری نگه کنم بهتر اینه
فقط شب آهنگی. تنها تاکشویی که تماشایی بودنش فقط متکی به میهمان برنامه نیست.
بیخیال
یکی مثل فرزاد حسنی باشه، من سی ثانیه هم نگاه نمی کنم