۱۱۱۴۴۷۸
۴۵ نظر
۵۰۵۸
۴۵ نظر
۵۰۵۸
پ

احمد و محمود خیامی؛ خالقان یک «پیکانِ» ابدی

درباره کارگران مکانیکی که اولین خودروساز ایران شدند.

روزنامه شرق - ریحانه یاسینی: «تولد، تولد، تولدت مبارک...» احتمالا این جمله را با آهنگ خوانده‌اید، اما شاید ندانید که این آهنگ را انوشیروان روحانی در سال ۱۳۴۷ برای جشن تولد یک‌سالگی «پیکان» به سفارش محمود خیامی از کارخانه «ایران‌ناسیونال» ساخت.
احمد و محمود خیامی؛ خالقان یک «پیکانِ» ابدی
در شب جشن، کارگران ایران‌ناسیونال با خانواده‌هایشان در هتل ونک، این آهنگ را با هم خواندند، رادیو و تلویزیون ملی ایران هم این همخوانی را به‌طور مستقیم پخش می‌کرد. احمد خیامی، اولین سازنده خودرو در ایران و بنیان‌گذار کارخانه ایران‌ناسیونال می‌گوید: «فردای آن روز عده زیادی به ما گفتند آهنگ تولدت مبارک را همان شب پس از اتمام جشن تولد پیکان، از خانه‌های مردم شنیده‌اند».
آنچه احمد خیامی و محمود خیامی در صنعت ایران انجام دادند، شبیه همین قطعه موسیقی، به خانه‌ها و خیابان‌های ایران راه یافت و ماندگار شد.
شروع قصه، کارگری در مشهد
اوایل سال ۱۳۰۰، خانواده‌ای در مشهد زندگی می‌کرد که کار اصلی آن‌ها تجارت سنگ‌های فیروزه و کاروان‌داری بود. اما بعد از آنکه در شهر‌ها خیابان کشیدند و جاده ساختند، پدر این خانواده کاروانسرایش را به گاراژ و کارواش و تعمیرگاه اتومبیل تبدیل کرد. حاج سیدعلی‌اکبر خیامی، بنگاه باربری هم داشت و صاحب چند کامیون بود.
احمد و محمود خیامی؛ خالقان یک «پیکانِ» ابدی
در این شرایط، در روزگاری که بیشتر مردم ایران وسیله نقلیه‌شان درشکه بود، بچه‌های خیامی، از معدود بچه‌هایی بودند که با خودرو سر و کار داشتند و در گاراژ پدرشان کارگری می‌کردند.
احمد، متولد ۱۳۰۳، برادر بزرگ‌تر بود و نبوغ عجیبی در مذاکره و بازاریابی داشت. او در کتاب خاطرات خود، از اولین کار تجاری‌اش چنین روایت می‌کند: «من در اواخر سال ۱۳۲۰، در نقش دلال، کامیون پدرم را به جواد فولادی فروخته بودم و، چون نمی‌توانستم از پدرم حق‌العمل بگیرم، فولادی چادر برزنتیِ کامیون را که روی کالا می‌کشیدند به من دستخوش داد. چادر را فروختم و سرمایه اولیه زندگی‌ام کردم».
احمد پس از این، به کار‌های خرد تجارت و خرید و فروش کالا ادامه داد. زمانی که ۲۵ ساله بود و کمی زبان انگلیسی می‌دانست، به او شغلی در شرکت نفت پیشنهاد دادند؛ شغلی که هر جوانی در آن دوره زمانی، نمی‌توانست از آن چشم بپوشد. اما احمد خیامی می‌گوید: «حاضر بودند مرا با ماهانه ۴۰۰ تومان حقوق اولیه استخدام کنند، ولی، چون از کار دولتی خوشم نمی‌آمد و نقشه‌های بزرگی در سر داشتم، به کار در کارواش ادامه دادم». نقشه‌های بزرگ او، از خرید زمینی برای کارواش شخصی و توسعه کارواش‌داری با برادرش شروع شد. مدتی بعد هم زمین کارواش را از پدر و عمویش خرید. بسیاری از کار‌های سختی را که کارگر‌ها حاضر به انجامش نبودند، خود و برادرش انجام می‌دادند.
احمد و محمود خیامی؛ خالقان یک «پیکانِ» ابدی
نقشه‌های احمد جوان، برای سیاست هم بزرگ بود. انجمن «سادات‌حسینی» را پدربزرگ او که از سرشناسان مشروطه‌خواه در مشهد بود، به راه انداخته بود. او هم انجمن «جوانان سادات‌حسینی» را تشکیل داد و از ملی‌شدن صنعت نفت حمایت می‌کرد. در همین نقطه سیاسی هم پیکانِ سرنوشت او به سمت نام‌دار شدن در تاریخ صنعت ایران چرخید.
پشت شیشه بنز فروشی، از صدقه سر مصدق
احمد خیامی، در مهر ۱۳۳۱، از طرف مردم مشهد مأمور دیدار با محمد مصدق شد. دیداری که البته باعث شد او عطای سیاست را به لقای کار اقتصادی ببخشد. او می‌گوید: «در آن دیدار، من مصدق را مردی بسیار محتاط و محافظه‌کار دیدم که با نظرات و پیشنهاد‌های ما موافق نبود. این ملاقات باعث دلسردی و ناامیدی من از مصدق شد. انحلال مجلس شورای ملی و رفراندوم مصدق، باعث شد کلوپ مصدق را تعطیل کنیم و به کار‌های کارواش بیشتر رسیدگی کنیم».
خیامی اگرچه بی‌خیال سیاست شده بود، اما سرنوشت با تعقیب و گریز سیاسی، برای او خیال دیگری در سر داشت. بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، به دلیل شهرت به طرفداری در مصدق، عده‌ای در مشهد قصد جان او را کردند و خیامی مجبور به فرار و مخفی‌شدن در تهران شد.در همین دوره فرار،
احمد و محمود خیامی؛ خالقان یک «پیکانِ» ابدی
در یکی از روز‌هایی که در خیابان سعدی تهران گشت می‌زد، پشت ویترین یک نمایشگاه بزرگ خودرو میخکوبِ تماشای یک بنزِ ۱۸۰ بنزینی شد.شرکت مریخ، نمایندگی کارخانجات مرسد‌س‌بنز را در ایران داشت. احمد خیامی، با بلندپروازی و جسارتی عجیب، به تماشای بنز این شرکت بسنده نکرد.او وارد آن نمایشگاه شد و با گفتن جمله «شما تمام بازار اتومبیل ایران را خواهید گرفت» توانست قاپ مدیر این فروشگاه را بدزدد و با سرمایه‌ای بسیار اندک، از او حواله خرید دو خودروی بنز را برای فروش در مشهد بگیرد.
«ایران‌ناسیونال»، صنعت ایران را متحول می‌کند
با همین ذکاوت و تسلط به فنون مذاکره بود که در سال ۱۳۳۷، با برادرش محمود برای دیدار با مدیران مرسدس‌بنز به اروپا رفت، برای آن‌ها خاویار و فرش ایرانی برد، هر آنچه در خطوط تولید بنز دید، به دقت به خاطر سپرد و از آن‌ها برای تولید اتوبوس و مینی‌بوس در ایران، مجوز و نمایندگی گرفت.
احمد و محمود خیامی؛ خالقان یک «پیکانِ» ابدی
کار‌های احمد چنان با سرعت و با برکت پیش رفتند که در سال ۱۳۴۳، زمینی به مساحت ۸۵ هزار متر مربع در کیلومتر ۱۸ جاده کرج از «حبیب‌الله القانیان» -بنیان‌گذار و سازنده پلاسکو- با قیمت متری شش تومان به نسیه خرید و کارخانه «ایران‌ناسیونال» را راه انداخت. ۵۰ درصد از سهم کارخانه را به نام خودش زد، ۵۰ منهای یک را به نام محمود و یک‌درصد هم به نام پدرش. او ۲۵ سرکارگر را هم برای آموزش سه‌ماهه به کارخانه «مانهایم» در آلمان فرستاد.
تولید اتوبوس‌های ۱۷۰ هزار تومانی با قطعاتی از مرسدس‌بنز توسط ۲۵۰۰ کارگر هم او را راضی نمی‌کرد. او سودای تولید خودروی ایرانی برای مردم طبقه متوسط ایران را در سر داشت. در سفری به آلمان، با کارخانه «روتس» برای تولید خودروی پیکان قرارداد بست و در سال ۱۳۴۶، کارخانه‌ای جدید در جاده‌قدیم با افتتاح محمدرضا پهلوی و فرح، راه انداخت و پیکان جوانان را روانه بازار کرد.
احمد و محمود خیامی؛ خالقان یک «پیکانِ» ابدی
تلخیِ بی‌پایانِ یک پایانِ تلخ
روز‌های شکوهمند بسیاری از کارخانه‌داران و سرمایه‌داران قدیمی ایران، با طوفان انقلاب دگرگون شد، اما درباره خیامی‌ها اوضاع به شکل دیگری پیش رفت.
سعید، پسر احمد، پس از اتمام تحصیلاتش در خارج از کشور، به ایران بازمی‌گردد. احمد می‌خواهد مدیریت یکی از بخش‌های ایران‌ناسیونال را به او بسپارد، اما محمود مخالفت می‌کند. گسست میان دو برادر تا جایی پیش می‌رود که محمود به احمد می‌گوید: «برادر دیگر نمی‌توانم با تو کار کنم؛ یا کارخانه را به من بفروش یا آن را از من بخر». احمد در خاطراتش می‌گوید: «محمود را نزدیکان و اطرافیانش چنان پر کرده بودند که نمی‌توانستم باور کنم این همان محمود و همان برادر مهربانی است که روزگاری حاضر بود همه چیز خود را فدای من کند».
احمد و محمود خیامی؛ خالقان یک «پیکانِ» ابدی
احمد از تراژدی جدایی در کتاب خاطرات خود به نام «پیکان سرنوشت ما» روایت کاملی داشته است. هرچه بود، آن‌ها از هم جدا می‌شوند. محمود، تمام ایران‌ناسیونال و خط تولید پیکان را صاحب می‌شود و احمد می‌ماند با بخش‌های مربوط به اتوبوس و مرسدس‌بنز.
چند سال بعد، طومار خیامی‌ها در ایران، کارخانه و تمام اموال‌شان با اولین طوماری که از کارخانه‌های مصادره‌شده از رادیو پخش شد، برای ابد در هم پیچید. در سال ۱۳۶۱ هم طی یک فراخوان عمومی، یکی از مردم معمولی نام «ایران‌خودرو» را برای تغییر نام ایران‌ناسیونال پیشنهاد داد و یک پیکان رایگان، هدیه گرفت.
احمد، بر اثر سرطان، خرداد سال ۱۳۷۹ در غربتی سخت در تورنتوی کانادا جان سپرد. محمود خیامی هم اسفند سال ۱۳۹۸، در ۹۰ سالگی در لندن از دنیا رفت و همان‌جا به خاک سپرده شد.
پ
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن برترین ها را نصب کنید.

همراه با تضمین و گارانتی ضمانت کیفیت

پرداخت اقساطی و توسط متخصص مجرب

ايمپلنت با 15 سال گارانتی 10/5 ميليون تومان

>> ویزیت و مشاوره رایگان <<
ظرفیت و مدت محدود

محتوای حمایت شده

تبلیغات متنی

نظر کاربران

  • بدون نام

    اما ده سال بعدش همه چی نابود شد.خودروسازی نساجی و صنایع الکترونیک و ....

    پاسخ ها

    • نامnaser

      نظرات روکه بخونیدمتوجه میشیدخداروشکرمردم اگاه شدن

    • بدون نام

      اره خداروشکر واقعا

    • هم ولایتی

      نابود شدیم اگه الان بودند یکبار کشورهای اقتصادی دنیا ایران بود اگه دزدم بودن توایران خرج کردن صنعت به ایران آوردن الان اکثر کارخونه هارو یا تعطیل کردن یا نیمه تعطیل وفرسوده

    • بدون نام

      خدا خیرشون بده برادران خیامی را

    • بدون نام

      روحشان شاد

    • بدون نام

      بعدش ایرانخودرو و سایپا گند زد به صنعت خودروی ایران

    • بدون نام

      در همان زمان که ما پیکان داشتیم کره جنوبی وجود نداشت الان مقایسه بکنید

  • بدون نام

    روحشان یاد و شادشان گرامی

  • بدون نام

    پیکان جوانان رو دیگه مسخره نمی کنم. نمی دونستم تاریخچه پشتش چیه :((

    پاسخ ها

    • man

      ٥٤ سال پیش , پیکان جوانان مثل یک جنسیس کوپه الان ارزش داشت. حیف ...

    • بدون نام

      پیکانی بادوکاربراتورکه بعداز
      سرعت 80کیلومترکاربراتوردوم
      بکارمیافتاد داشبورتی زیباکه
      دل هرجوانی رامیبرد لاستیک
      پهن و چراغههای جلو جفت جفت

  • نامnaser

    روحشون شاد،همین پیکان روبه روسیه هم صادرکردن وشخص هویدابخاطرتشویق مردم به خریدپیکان همیشه پیکان سوارمیشد،ایاالان مسئولین پرایدسوارمیشن؟

  • بدون نام

    اینا نون اون موقع رو خورده بودن اخلاق شرف غیرت داشتن

    پاسخ ها

    • بدون نام

      دقیقا نون به نرخ روز خور و پلید نبودن

  • بدون نام

    تو فروش الان خودرو مسکن ارز کالا ها تو بورس تو همه چی جیب مردم رو میزنن

  • بدون نام

    عجب کروات شیکی

  • بدون نام

    کتاب پیکان سرنوشت ما گردآوری شده توسط مهدی خیامی رو بخونید خیلی جالبه. ضمنا اصل کار آقای احمد خیامی بوده، محمود حق برادرش و خورد آخر سر. ماجراهای جالبی از راه اندازی ایران ناسیونال و فروشگاههای زنجیره ای کورورش در این کتاب هست.

  • امین .

    خدا نابود کنه قوم ظالمین رو

    پاسخ ها

    • احمد

      آمین

    • بدون نام

      یعنی واقعا خدا حق این ادمارو که به ایران ایرانی خدمت کردن از این مردمی که درحقشون ظلم کردن میگیره

    • بدون نام

      الهی آمین

  • مکانیک

    خدا رحمتشون کنه. حالا اگر بودند. بهشون میگفتن. عاملان ام آی 6

    پاسخ ها

    • بدون نام

      آفریین

  • علیرضا

    پیشگامانی که اگر اجازه ادامه کار پیدا میکردند الان ما از کره جنوبی جلوتر بودیم. روحشان شاد!!!

  • صراط سلیم

    خدارحمتشان کند.روحشان شاد.

    پاسخ ها

    • محسن

      به چه حقی وبا چه منطقی اموال این انسان های شریف رو مصادره کردن عاقبتش میشه این هایی که مال مردم رواختلاس میکنن

  • بدون نام

    پیشرفت کردن چون کسی زیرشونو خالی نکرد
    عزیزی که اینو نوشتی من الا بخوام یه تولیدی ساده بزنم اونقدر باید بدوم دنبال مجوزا مختلف از ارگانا مختلف و هزینه ها بیخودی که کلا میگم بیخیال تو اروپا بزنم یه کارخونه با حمایت دولتش دردسرش کمتره .

  • ارشین

    روحشان شاد ...وطن پرست واقعی .

    پیکان آلبوم خاطرات زیبا .

    پراید ارابه مرگ .

    پاسخ ها

    • بدون نام

      سلام
      خوبی
      کم پیدایی؟

  • هم وطن

    جاوید باد یاد و نام و اندیشه هایتان

  • بدون نام

    ایول بازم مشهدی ها

  • بدون نام

    خدا ال کنه
    خدا بل کنه

  • بدون نام

    روحشان شاد

  • بدون نام

    هر چه انسانهای باسواد و پر تلاش ساخته بودن به دست بی کفایتها و بی وجدانهای بی سواد و خودفروخته با مدیریت بیخودشون از بین رفت و اکثر کارخانه ها و تولیدی ها ورشکسته شدن. و کشور و مردم رو بدبخت کردند.

  • رسول

    روحشان شاد به وطن و ایرانیان خدمت کردند .

  • بدون نام

    وحشان شاد و نامشا ن پاینده. هرچند که اینچنین هم هست.

  • بدون نام

    روحشان شاد

  • حسین ح

    امثال خیامی همه را فراری داد دولت خدا رحمتش کنه

  • بدون نام

    خدا رحمت شون کنه

  • بدون نام

    یه زمانی امثال اینا پولدار بودن که آدم کیف میکرد

  • با سلام

    روحشان شاد. روحشان شاد. روحشان شاد.
    خدا بیامرزدشان. خدا بیامرزدشان. خدا بیامرزدشان.

  • هم ولایتی

    موندم چی بگم

  • بدون نام

    ما هنوز پیکان سوار میشیم
    نظرتون چیه ؟
    انتقادات و پیشنهادات شما را پذیراییم ...

  • بدون نام

    روحشان شادو قرین رحمت الهی. چه بودیم چه شدیم.

ارسال نظر

لطفا از نوشتن با حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید.

از ارسال دیدگاه های نامرتبط با متن خبر، تکرار نظر دیگران، توهین به سایر کاربران و ارسال متن های طولانی خودداری نمایید.

لطفا نظرات بدون بی احترامی، افترا و توهین به مسئولان، اقلیت ها، قومیت ها و ... باشد و به طور کلی مغایرتی با اصول اخلاقی و قوانین کشور نداشته باشد.

در غیر این صورت، «برترین ها» مطلب مورد نظر را رد یا بنا به تشخیص خود با ممیزی منتشر خواهد کرد.

بانک اطلاعات مشاغل تهران و کرج