عليرضا اميني و داستان انتقام از سرگرد صابري
سقوط آزاد یک مشت نابغه!
با يك نگاه گذرا به كارنامه سينمايياش همه چيز را دستگيرتان خواهد كرد؛ با وجودي كه سن زيادي ندارد و هنوز هم ميتوان او را جزو كارگردانهاي جوان ايران به حساب آورد، اما جوايز داخلي و خارجياش از جشنوارههاي معتبر دنيا، نشان ميدهد حرفهاي زيادي براي گفتن دارد.
با يك نگاه گذرا به كارنامه سينمايياش همه چيز را دستگيرتان خواهد كرد؛ با وجودي كه سن زيادي ندارد و هنوز هم ميتوان او را جزو كارگردانهاي جوان ايران به حساب آورد، اما جوايز داخلي و خارجياش از جشنوارههاي معتبر دنيا، نشان ميدهد حرفهاي زيادي براي گفتن دارد. اگر فيلم «هفت دقيقه تا پاييز»ش را ديده باشيد، حتما با ما همعقيده خواهيد بود؛ فيلمي كه محسن طنابنده بازيگر اصلياش سيمرغ بلورين جشنواره فجر را به خاطر بازي در آن نصيب خود كرد و عليرضا اميني به واسطه ساختش ديپلم افتخار بهترين كارگرداني را در سالهاي جواني عمرش به ويترين افتخاراتش اضافه كرد. به نظر شما بعد از پخش سريال اكشن و پليسي «سقوط آزاد» از تلويزيون، آيا اينبار هم ميتوان او را جزو كارگردانهاي موفق به حساب آورد يا نه؟ ژانري كه تجربه زيادي در آن نداشته و بيش از ۵۰ روز از زندگياش را پاي آن گذاشته است. آيا «سقوط آزاد» هم در كارنامه او خواهد درخشيد؟
اگر قرار بود «سقوط آزاد» مثل خيلي از كارهاي پليسي كه در ايران ساخته، باشد كه قطعا من جلو نميآمدم! چه در فيلمنامه، چه در بازيگري و كارگرداني قطعا تفاوتهايي وجود دارد كه خواهيد ديد. قطعا اگر قرار نبود يك كار جديد و زيبا ساخته شود، مطمئن باشيد من كارگردانياش را قبول نميكردم. «سقوط آزاد» تجربه تازهاي خواهد بود از سينماي اكشن در ايران. قبل از اين سريال، تله فيلم «تلخون» را براي پليس ساخته بودم و شناخت زيادي از اين ارگان نداشتم، بيشتر شناختم از فيلمهاي پليسي مربوط به فيلمهاي داخلي يا خارجي ميشد كه در اين ژانر ديده بودم.
قبل از «سقوط آزاد»، تجربه چند همكاري ديگر با «حبيبالله كاسهساز» را داشتم، به همين دليل وقتي ايشان سناريوي اين سريال را برايم فرستاد، از آن خوشم آمد، چون هم جالب بود و هم خودم دوست داشتم در كارنامهام يك كار پليسي و اكشن داشته باشم؛ از طرفي چون قرار بود فقط ۸ قسمت بسازيم و زمان زيادي نخواهد گرفت، بهترين فرصت بود كه تا كار سينمايي انجام نميدهم، يك سريال خوب، جالب و قوي بسازم. به همين دليل وقتي پيشنهاد آقاي كاسهساز را قبول كردم، انتخاب بازيگران را انجام دادم و بلافاصله سناريو را براي حامد بهداد، پوريا پورسرخ، روناك يونسي و الهام حميدي فرستادم و خوشبختانه آنها نيز قبول كردند در اين كار حضور داشته باشند. براي انتخاب بازيگران «سقوط آزاد» ملاكهاي خاص خودم را داشتم و ميدانستم هر كدام از اين بازيگران، چه تواناييهايي دارند كه ميتوانند به هر چه بهتر شدن كار كمك كنند.
از آنجا كه ژانر سريال اكشن است، حين كار اتفاقات ريز و درشت خطرناكي براي عوامل و بازيگران پيش آمد، اما خدا را شكر آنقدري نبود كه كسي جدي آسيب ببيند.
اگر كارگردانهاي سينما قرار باشد در تلويزيون كار كنند، در صورتي كه دستشان در فيلمنامه باز باشد و بتوانند تغييراتي كه دوست دارند را در آن ايجاد كنند، چه اشكالي دارد سينماييها حضور در تلويزيون را هم تجربه كنند؟! «سقوط آزاد» تقريبا همان چيزي شده كه خودم دوست داشتهام، البته به خاطر محدوديت زماني كه هنگام ساخت داشتيم، يك مقدار تمام گروه تحت فشار قرار گرفتيم، اما اجازه نداديم به كار آسيب زيادي بزند؛ از آنجا كه تمام جالب بودن كارهاي اكشن به تعداد پلانهاي زياد و ريز است، بايد زمان زيادي را صرف ساخت كار كرد كه اين اتفاق در «سقوط آزاد» امكانش وجود نداشت.
سريال، داستان يك گروه نابغه ايراني است كه در خارج از كشور مدال و افتخارات زيادي را به دست آوردهاند اما در ايران به آنها توجهي نميشود و دچار عقده ديده شدن ميشوند. اين گروه ۵ نفره دست به ساختن نرمافزاري براي هك كردن گروه ناجا ميزنند تا توجه همه را به خودشان جلب كنند. اين نرمافزار تنها در صورتي قابليت دارد كه هر ۵ نفر آنها همزمان با هم حضور داشته باشند اما در اواسط كار اين گروه از هم ميپاشد و ۴ نفر از آنها با اين دليل كه دوست ندارند به وطنشان خيانت كنند از گروه جدا ميشوند و فقط يك نفر به نام «مانا» با بازي روناك يونسي از اين گروه باقي ميماند كه شروع به جمعآوري نرمافزارهاي جديدي ميكند. او نسبت به سرگرد صابري (حامد بهداد) حس انتقام دارد و همين موضوع داستانهاي تازهاي را به وجود ميآورد. ابتدا بنا بود نام اين سريال «گيوتين» باشد كه مسئولان به مذاقشان خوش نيامد و بعد به «آخرين روز» تغيير نام پيدا كرد كه آن هم مورد موافقت قرار نگرفت و در نهايت به «سقوط آزاد» رسيديم كه اتفاقا اين اسم را خيلي دوست دارم. سريال علاوه بر اكشن بودن، مضموني كارآگاهي نيز دارد كه به نظرم كار خوبي از آب دربيايد.
فكر نميكنم كسي سينماي پليسي و اكشن را دوست نداشته باشد، دليل اصلي ورود خيلي از ما به سينما، ديدن همين فيلمهاي اكشن و پليسي بوده كه به دليل هيجان زياد، براي ورود به اين عرصه وسوسهمان ميكردند. فكر ميكنم بسياري از ما حداقل ۳-۲ فيلم برتري كه در زندگيمان ديدهايم در ژانر اكشن بوده است. دغدغه ساخت يك فيلم اكشن در سينما هميشه در ذهنم بود، اما اين اتفاق برايم در تلويزيون افتاد.
اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir
ارسال نظر