گفتگویی صمیمی درباره درباره کودک، بچه داری و .../ قسمت دوم
هانیه توسلی: چرا باید بچه دار شوم؟!
من هنوز که ازدواج نکرده و بچه ای ندارم و شاید هم هیچوقت بچهای به دنیا نیاورم! چون کار بسیار سخت و پرمسئولیتی است. من اصلا نمیتوانم بفهمم چهجوری آدمها اینقدر راحت بچهدار میشوند، مخصوصا آدمهایی که میدانند مشکلات مالی دارند...
بگذارید یک چیزی را رک و بیرو در بایستی بگویم؛ چند وقت پیش ما با دختر بچهای در بنیاد در تماس بودیم به اسم یگانه. یگانه دختري افغانی است که حالا بنیاد دارد یک کارهایی برایش انجام میدهد.
این یگانه از دل خبری در سایت تابناک پیدا شد. خبری مبنی بر اینکه دختر بچه پنجسالهای کارگر است. من این خبر تکاندهنده را خواندم که بچهای مادرش فوت کرده و پدر (که هیچکس را ندارد که بچه را پیش او بگذارد) سر ساختمان میرود و کار میکند.
او به ناچار بچه را هم با خود میبرد و این بچه اینقدر خاک و گچ و... در حلقش فرو رفته که مریض شده است. این بچه به مرور شروع به کارکرده و سرکیسهها را میگرفته و... خبر سر و صدای بسیاری هم به پا کرد.
من از طریق دوستان روزنامهنگار گشتم و بالاخره پدر این بچه را پیدا و با او صحبت کردم.حالا بگذریم که بچه مشکل اقامت دارد و حالا بنیاد به سختی دارد کمک میکند و...
یک روز ما با مددکار بنیاد کودک به خانه اینها در پاکدشت رفتیم. در مسیر یک ساعته تا آنجا زن مددکار که ۱۵ سال تجربه این کار را داشت، چیزهایی برای من از مشاهداتشان تعریف کرد که یک جایی، برای لحظهای فرمان از دستم وِل شد و با دو دست زدم تو سرم. اینقدر چیزهایی که میگفت وحشتناک بود که یگانه در مقابل آنها اوضاعش عالی بود. یعنی این که شما میگویید کاملا درست است و وقتی آدم وارد زندگی این بچهها میشود، میفهمد فاجعه چهقدر سنگین و زیاد است.
- فکر میکنید این دغدغه کودکان که شما دارید و علاقه و پیگیریتان مخصوصا درباره آن بچهای که کفیلش هستید، به زنانگی شما و حس مادرانهای که در وجود هر زنی هست هم برمی گردد؟ شما به عنوان زن جوانی که فرزندی ندارید، چقدر خلاء مادری را در وجودتان با این فعالیتها پر میکنید؟ چهقدر آن حس را قلقلک میدهد؟
- در نسل بازیگرهای جوانی مثل شما خانمهای مجرد زیاد میبینیم. انگار در نسل شما خیلی علاقه به ازدواج و بچهدار شدن و تشکیل خانواده وجود ندارد. در صورتی که در هالیوود این داستانها خیلی طرفدار دارد و حتی جنبه یک جور شو و نمایش برای چهرهها دارد، یک جور پُز است. نمیدانم شاید رفاه اجتماعی آنها هم تاثیر دارد.
- شاید هم حامله شدن و بچهدار شدن در شرایطی که آنها هستند، کار راحتتری باشد. ولی بههرحال به نظر میآید در نسل بازیگران 30 تا 40 ساله ما، رغبت زیادی به ازدواج و بچهدار شدن وجود ندارد.
- بله، رشد جمعیت در بعضی سالها بیشتر به خاطر افزایش حس امید و امنیت و... بوده، اما جوامعی که بین سنت و مدرنیته قرار دارند، با مشکلات و ترس هایی این چنینی مواجه هستند به خصوص در ابر شهرهایی مثل تهران.
- در دوستان سینماییتان چی؟
گربه در خانه ما خیلی مهم بود. در زیرزمین یک کرسی قدیمی داشتیم که گربهها زیرش جمع میشدند و زاد و ولد میکردند. شیشه زیرزمین شکسته بود و آنها راحت میرفتند و میآمدند. ما هم به گربهها غذا میدادیم و زندگی خوبی کنار ما داشتند. من الان هم شش گربه دارم. البته هیچکدام از آنها پرشين کت نیستند و من گربههای خیابانی را نگه میدارم. اینها را واقعا چاپ میکنید؟!
خوشبختانه بچگی خیلی شادی داشتم. مخصوصا در دو، سه سالگی. پدر من سرهنگ ژاندارمری بود و برای ماموریت به بندر لنگه رفته بودیم. ما در یک خانه سازمانی کنار ساحل زندگی میکردیم و تمام لحظات من و خواهرم کنار آب و لب ساحل با ستاره دریایی و عروس دریایی و آکواریومی که داخل آن پر از ماهیهای رنگووارنگ بود، میگذشت.
خلیج فارس خیلی زیباست و من تعصب زیادی روی این قسمت از ایران دارم. یادم هست مادرم از مارمولک میترسید، اما ما مارمولکها را میگرفتیم و گاهی دمشان را میکندیم و در عالم بچگی، بهمان خوش میگذشت. البته هنوز بابت آن کارها عذابوجدان دارم، اما دور و بر ما در آن زمان پر از مار و عقرب و این چیزها بود و ما ترسی هم نداشتیم. شاید برای بچههای حالا کمی غریب باشد، اما ما ارتباط نزدیکی با طبیعت داشتیم و این ارتباط، خیلی نغز و جذاب بود.
آرزوهای کاری من، در اتاقم محصورند. به جز سفر، بقیه چیزهایی که باید انجام بدهم، دم دستم هستند. کلی کتاب نخوانده دارم، کلی فیلم ندیده و قلم و کاغذهایی که با آنها میشود کلی کار کرد.
- یک بار یکی از همکاران شما پیشنهاد داد درباره بازیگران خانمی که اتفاقا همه آنها هم خیلی مشهور هستند و بین 30 تا 40 سال سن دارند، گزارشی تهیه کنیم. ما این کار را کردیم و نتیجهاش این بود که دیدیم اکثر آنها مجردند و علاقه چندانی به بچهداری ندارند. این در حالی است که در فرنگ، بحث بچهداری در بین بازیگرها یک جور تشخص محسوب میشود.
- این ناامنی آیا در آمریکا نیست؟
- خیلی از خانمها ازدواج میکنند تا بچهدار بشوند. برای اینکه از بحث دور نشویم، میخواستم بپرسم خود شما برنامهای برای ازدواج و مادر شدن ندارید؟
خانه همدان متاسفانه دیگر وجود ندارد، چون ما آنجا را فروختیم و تبدیل به آپارتمان شد، ولی درخت گردویی که پدرم کاشته بود، هنوز باقی مانده است. من خیلی وقت است همدان نرفتهام، اما چهار سال پیش سری به محل سابقمان زدم و درخت گردو را دیدم و یک برگ از آن را کندم و لای دفتر گذاشتم. شاید برایتان جالب باشد، اما هنوز هم که خواب میبینم، خوابهایی که مربوط به روزمرگی و امروز من است، هنوز همان خانه را میبینم و لوکیشن خوابهای من بیشتر در خانهای است که ۲۰ سال در آن زندگی کردهام.
عکاسی را خیلی دوست دارم، ولی چون مد شده که بازیگرها عکاسی میکنند و نمایشگاه میگذارند، ترجیح من این است که خیلی این کار را رسانهای نکنم. اولین تجربه عکاسی من، سرکار علیرضا امینی - زمان میایستد- بود که به دیلمان رفته بودیم. آنجا تازه دوربین خریده بودم و شروع به عکاسی کردم. الان هم اگر موضوعی باشد، عکس میگیرم، ولی برای خودم.
خانه ما در همدان، خانه خیلی خاصی نبود. خانهای بود دو طبقه با حیاطی بزرگ و درختهای مو و گردو که درخت مو پیچ میخورد و تا بالکن طبقه دوم میرفت. درخت سیب هم داشتیم و حوضی که همیشه پر از ماهی بود. من از این خانه خاطرات مختلفی دارم. از دوچرخهسواریها، خالهبازی با دختر همسایه و پشتبام نشینی. من علاقه زیادی به نشستن در پشتبام داشتم. خرتو پرتها و کتابمتابهایم را برده بودم آنجا، روی خرپشته خودم را مشغول میکردم و به قله الوند نگاه میکردم. عشق خاصی هم به دیدن ابرها داشتم... کلا از بچگی در هپروت بودم. (خنده!)
از ۱۰ سالی که من به تهران آمدهام، مادرم ۸ سال است که کنار من است. هما خواهرم هم، نویسنده و مترجم است که البته بعد از تعطیلی نشریه هفت، دیگر نقد فیلم نمینویسد و فقط ترجمه میکند.
صادقانه اگر بگویم، فقط در سه یا چهار کار بازی کردهام که از آنها راضیام. حالا در بقیه کارها یا فیلم، فیلم خوبی نشده یا من خوب بازی نکردهام. اما اگر در مورد ظرفیت من سوال میکنید، احساس میکنم تواناییهایم بیشتر از اینهاست. شاید در این زمینه کمی بدشانس بودهام. مثلا در آقا یوسف... من نقش رعنا را دوست دارم، اما احساسم این است که میشد خیلی بهتر آن را بازی کرد.
هنوز احساس میکنم هیچ کار خاصی در این ۳۲ سال انجام ندادهام، اما اگر فرصتی باشد، دوست دارم سفر کنم. در یکی، دو سال آینده دوست دارم سفرهای اساسی به جاهای عجیب و غریب دنیا داشته باشم.
- در بین آدمهایی که همکار شما هستند، استثناهایی هم هست. مثلا لیلا حاتمی. هیچوقت با او حرف زدهاید در این زمینه؟ اتفاقا لیلا خیلی برای بچهها وقت گذاشته و آنها را خوب تربیت کرده است.
- شما که اینقدر خوب در این باره حرف میزنید، چرا ازدواج نمیکنید؟
اختصاصی مجله اینترنتی برترین ها Bartarinha.ir
نظر کاربران
Man eradate khasi be hanie khanum daram.bazisho ham kheili dust daram.vali khob ,che Mishe kard.hatman dust. Nadare Dg
من زیادفیلمهای سینما وتلوزیون تماشا نمیکنم.ولی بازی خانم توسلی در میوه ممنوعه بسیار جالب و عالی بود که خیلی ماهرانه باز کردندوواقعی بنظر و آدم اصلام فکر نمکرد که فیلم بازی میکنند
هانیه عشقه منه و بهترین بازیگر از نظر اخلاقی تو ایران هستش ولی عدم ازدواج کردنش باعث شک من به ایشون شده البته اشکالی نداره ها شما ها ناراحت نشید
شک نداره دوست من کار بازیگری شوخی نیست که هر کسی هم نمیتونه با این شغل کنار بیاد بنابرین به این راحتی نمیتونه ازدواج کنه که خدایی نکرده به مشکل بربخورن به حرفاشون دقت کنین اعتقادات پاک و قشنگی دارن واقعا نمیشه به دختر معصوم سینما شک کرد بی شک ایشون یکی از با اخلاق ترین و پاک ترین بازیگران ایران هستن شک نکنید.
شما برین قسمت اول سریال-مستند عقاید یک آتور سینما رو ببنید خیلی چیز ها درباره ی هانیه توسلی رو از زبون خودش بشنوید مثلا این که تا حالا خواستگار نداشته اصلا
پاسخ ها
به شماچه مربوط؟
من از شیش هفت سال پیش شیفته شخصیت و بازی هانیه خانوم شدم واقعا ایشون تک انن تو سینما بین خانوما
به جای فضولی تو کار مردم برین دنبال کار خودتون
خانم توسلی بازیگربادانش وشخیصی هست .اصلا اهل بزک کردن وارایش وجلف بازی نیستند.
انسانهايي كه به حيوانات بي پناه هم مي انديشند روح بزرگي دارند. موفق و در پناه خدا باشند
مگه ميشه دختر به اين خوشگلي تاحالا خواستگار نداشته باشه.حتما كسي در حد خودش نيومده.اصلن مگه هركس ازدواج نكنه خواستگار نداشته؟؟؟
دختر نازنین هنرمند و بینظیر سینمای ایران چه مجرد باشه چه متاهل سرمایه هنری و ملی این مملکته امیدوارم پرده سینمای ایران از نور او و امثال او همیشه روشن باشه.تولد من هم 17/3/58 هست
خانم توسلی عزیز
جریان طبیعی کلامتون که در اون صداقت و سادگی موج میزنه قابل تحسینه.
چهره ی دلنشین و بازی هنرمندانه تونم همینطور.
خانم حاتمی هم به معنای واقعی سوپراستار هستند .منش و رفتار اجتماعی و هنریشون کم نظیره.
اما شما هم از نطر بنده با سوپراستار بودن فاصله ی چندانی ندارید.
بهروز و نیک انجام باشید.
من وقتی به مجموعه ها وسینماهای تلویزیونی نگا میکردم همش میگفتم بازیگره زن اگه خانم توسلی باشه نگا میکنم چون به کیفیت کاره ایشان شیفته شده بودم.واقعأ خانم توسلی توکارشون خیلی ماهر،اند تبریک میگم بهشون
من اهل همدان هستم و خاله من معلم ورزش ایشان بوده واقعا به همشهری بودن با این بانوی خودساخته افتخار میکنم
مادرم میگه چهل پنجاه سال پیش بانویی مجری برنامه کودک در تلویزیون بود که بهش میگفتند خانم عاطفی اهل همدان بود و در بین هنرمندان معروف به اخلاق و معنویت حالا بانوی هنرمند دیگری از همان دیار خط مشی هنری معنوی ایشان را پی گرفته. راهشان هموار سربلندیشان پایدار