برکت سفره لیگ برتر برای فوتبالیها
لازم است تمام شما که سفره لیگ برایتان برکت دارد، مواظب و مراقب باشید! راستى، اگر فوتبال نباشد، کار اکثریت قریب به اتفاق شما چه خواهد شد؟ کارى که ماهى ٣٠٠ میلیون مزد آن باشد؟ کفران نعمت نباید کرد!
خبرورزشی: ما ایرانىجماعت چند جور واکنش سکوتآمیز داریم! یکى از این انواع سکوتها، علامت رضایت است و نشان از رضایتمندى ما یا فرد سکوتکرده دارد! یک جور سکوت هم هست که نشانهاى به شمار میآورد از تعجب و سؤال و پرسش! و همینجور بگیر و برو بالا! دیروز- یا پریروز بود- که دیدیم سکوت یکى از مردان ساکت این دو ماه، شکست! شاهد حرفهاى در اصل مختصر و مفید امیر بودیم! بلى، حرفهاى قلعهنویى که لازم دیده بود، نظرش را در مواردى چند بیان کند، جالب بود!
اولین و مهمترین نکته این که، امیر به سکوت بلندمدت خود پایان داد! دومین مورد این که: ... امیر تازه شروع کرده است و این را، شاهدى بر پایان سخنان موجسازش، نباید گرفت! و البته امیر، تحت تأثیر ١٠ امتیاز عقبماندگى، بدجور «تو لَک» رفته و از حرف زدن زیاد گریزان نشان میدهد!
طلبکار و بدهکار
امیر، نه مثل یک مدعى، بلکه بیشتر در قالب یک طلبکار آمد تا معرکه را گرم کند! مسلماً کنایههاى او بىجواب نمیماند! طعنههاى او که گزندگى خاصى هم دارد، هم فرهاد، هم یحیى و هم جواد و بقیه را به وسط «گود سخن» دعوت میکند! ببینیم که جدال کلامی مردان درجه اول فوتبال ایران به کجا ختم خواهد شد! ببینیم که آیا امیر بلد هست «آب در خوابگه مورچگان» بریزد یا نه!
فعلاً که فقط مراسم «وزنکشى» در دستور کار قرار دارد! تا وسط رینگ، کدامیک زودتر از بقیه «ناکدان» خواهد شد! «ناکاوت» کردن باشد براى بعد!
امیر یک جا هم به خود بالید و هم سپاهان را وادار کرد تا باد زیر بالهاى خود بیندازد! آنجا که حرف محمد محبى به عنوان یک ساخته شده در سپاهان، حلاوت و شیرینى گفتگو را بیشتر کرد!
دجله و بیابان
تو نیکى میکن و در دجله انداز!
که ایزد در بیابانت دهد باز!
و این حکایت همه کسانى است که بچههاى کار را در قواره یک بازیکن آیندهدار فوتبال صاحب استعدادى بزرگ میبینند و قرارداد پنج، شش ساله با او میبندند و آن میکنند که «آدم»ها در انجامش توانایند و صاحب هنر!
اسم نمیبریم ولى چرا؟ به کدام دلیل عاطفى و عقلانى، نباید از این کنش هر دو سو برنده و از کنشگرش که امیر قلعهنویى است، نام آورد؟ یحیى هم دو مایه لازم را دارد! اول، مایه انسانى اش که پروردن بچههاى متکى بهخود و قابل پرورش است و دوم، مربى بودن و معلم بودن که در گلمحمدى هم ذاتى است! تا ببینیم فرهاد و جواد هم از این سختجانىها دارند یا خیر؟ به قراردادشان - و نه بیشتر و نه به کارهاى دلى کردن - فکر میکنند یا نه!
شکرانه پولى که درمیآوریم
هیچ فکر کرده اید که اگر اوضاع کرونایى دوام پیدا کند، چه باید کرد؟ هیچ متوجه شدید که در این حدود ٧٠ روز که لیگ تعطیل شد، حقوقهاى میلیاردى با چه مکانیزمی فراهم و پرداخت شد؟ آیا هیچ از فکرتان عبور نکرد، این تصور که شما هم یک بخش از حقوق خود را - که کارى بابتش انجام ندادهاید - نگیرید؟ و آیا اگر باز هم پول نباشد که بدهند، چه باید کرد و چه خواهید کرد؟
دریافتهاى نجومی و فوقنجومى، چه خواهند شد؟ لازم است تمام شما که سفره لیگ برایتان برکت دارد، مواظب و مراقب باشید! راستى، اگر فوتبال نباشد، کار اکثریت قریب به اتفاق شما چه خواهد شد؟ کارى که ماهى ٣٠٠ میلیون مزد آن باشد؟ کفران نعمت نباید کرد!
ارسال نظر