بائو: خدا به من زندگی دوباره داد
از وقتی بحث ویروس کرونا پیش آمد، اکثر پزشکان اعلام کردند این بیماری به جوانها و نفراتی که بدنهای قوی دارند آسیب چندانی نمیزند اما موارد زیادی پیش آمد که نشان میداد کرونا جوان و پیر نمیشناسد و برای هر کسی میتواند خطرناک باشد.
ایران ورزشی: از وقتی بحث ویروس کرونا پیش آمد، اکثر پزشکان اعلام کردند این بیماری به جوانها و نفراتی که بدنهای قوی دارند آسیب چندانی نمیزند اما موارد زیادی پیش آمد که نشان میداد کرونا جوان و پیر نمیشناسد و برای هر کسی میتواند خطرناک باشد. در میان اهالی ورزش هم یک سری بودند که مبتلا شدند. از الهام شیخی و حمید منوچهری گرفته که تاب نیاوردند و از این دنیا رفتند تا میثم بائو که با وجود اینکه هم جوان است و هم ورزشکار اما روزهای سختی را پشت سر گذاشت.
میثم بائو که فکر میکند در شلوغیهای انتخابات به این بیماری دچار شده، از شرایط سخت و متفاوتی که تجربه کرده میگوید. البته ظاهراً این بیماری باعث شده بائو کمی هم تغییر کند و حالا به راحتی بگوید دنیا ارزشی ندارد. هافبک سابق استقلال و پرسپولیس که مدتی است از فوتبال دور شده در مورد شرایط خودش، بستری شدن در بیمارستان به دلیل ابتلا به ویروس کرونا، دوری از فوتبال و... صحبتهای جالبی دارد.
به نظر میرسد روزهای سختی را با ویروس کرونا گذراندید. حالا که بهبود پیدا کردید و مرخص شدید شرایطتان چطور است؟
الان شرایطم بهتر است و نمیدانم این ویروس روی بدن من این شکلی است یا اینکه برای همه همین مشخصات را دارد. من با دکتر داودی صحبت کردم ایشان گفت تا ۲ ماه دیگر عوارض بیماری را دارم. از دیروز هم کمی مشکل تنفسی داشتم و در کل اینطور است که مثلاً ۳ روز خوب هستم اما یک روز حالم بد میشود. امروز هم حس چشایی و بویاییام را از دست دادم و فکر کنم ۵۰ درصد کار میکند. کلاً شرایط عجیب و غریبی است. خدا را شکر از آن وضعیتی که داشتم خیلی خیلی بهتر هستم و در واقع ۸۰، ۸۵ درصد خوب شدم.
چطور متوجه شدی کرونا گرفتی؟
وقتی که لرز داشتم و فشار خونم برای اولین بار روی ۱۷ آمد. به پاهایم که دست میزدند سرد بود اما داخلش انگار آب جوش ریختند. وقتی رفتم دکتر، تب را گرفتند و چون تب نداشتم گفتند احتمالاً آنفلوآنزا گرفتی. البته همان موقع خودم شک کردم که ممکن است کرونا باشد. بعدش ۳ روز خانه بودم که با آمپول و تقویتیهایی که دکتر داد بهتر شدم اما ناگهان دستگاه گوارشم درگیر شد. با دکتر تماس گرفتم که گفتند ۱۰ روز خانه باشم و چیزی نیست.
۱۰ روز خانه ماندم ولی شرایطم بدتر شد. چون آن زمان هنوز علم تشخیص این ویروس کامل نشده و نیامده بود، کسی نمیدانست معده را هم درگیر میکند. همه فقط میگفتند تب و تنگی نفس و وقتی میگفتم معده و دستگاه گوارش میگفتند جزو علائم کرونا نیست. ۱۰ روز کذایی در خانه داشتم. تا به حال چنین شرایطی ندیده بودم که همزمان معده، حالت تهوع، کمردرد و شکمدرد شدید سراغ کسی بیاید. هر قرصی میخوردم هم جواب نمیداد. بعد از آن ۱۰ روز، رفتم دکتر و گفتم برایم نسخه بنویس که اسکن بگیرم.
یعنی تا آن موقع هیچ دکتری نگفته بود از ریهات اسکن بگیری؟
نه، خودم داوطلبانه چنین درخواستی دادم. بار اول گفتند ۱۰ درصد و خفیف است و باید بروی خانه استراحت کنی، خوب میشوی. ناگهان سرفههایم شروع شد. بدن درد و ضعف بدنی هم بیشتر شد که بعد از ۶ روز دوباره اسکن گرفتم و گفتند ۲۵ درصد شده که باید بستری شوی. من ۵ شب در بیمارستان زیر اکسیژن بودم که با دعای خیر مردم، پدر و مادرم و خانوادهام خدا به من زندگی دوباره بخشید. همچنان شرایطم خیلی خوب نیست و مثلاً ۴، ۵ روز خوب هستم اما یک روز حالم بد میشود. در هفته حداقل یک روز حالم بد است.
خودت میدانی از کجا این ویروس به شما انتقال پیدا کرد؟
فکر کنم در شلوغیهای انتخابات گرفتم. یکی از دوستانم کاندیدای نمایندگی مجلس شده بود که یک هفته همیشه با او بودم. در شلوغیها گرفتم و ۱۴،۱۵ روز بعد از انتخابات هم علائمش را نشان داد.
دوستت که کاندیدا شده بود هم مبتلا شد؟
بله، دوستم هم گرفت اما خفیف بود. شاید هم از خوشحالی اینکه نفر اول انتخابات شده بود زیاد ویروس را حس نکرد.
پس برای انتخابات هم تبلیغ میکردی؟
تبلیغ کردم اما بنا به رفاقت، نه بحث سیاسی. رفیقم کاندیدا شده بود و توقع داشت، که من هم با او رفتم و کمک کردم.
الان شرایط خانوادهات چطور است؟ از اعضای خانوادهات هم کسی مبتلا شده؟
همسرم ضعیف گرفته اما بعد از آنکه متوجه شدیم مبتلا هستیم بچهها قرنطینه بودند و هیچکدام را بغل و بوس نکردیم.
خدا را شکر چون شما جوان و ورزشکار بودی توانستی از پس بیماری بربیایی؟
من این مسأله را اصلاً قبول ندارم. این ویروس آنقدر موزی است که بدن قوی و ضعیف نمیشناسد. من را تا لب مرگ برد و ربطی به این مسائل ندارد. کنار من یک خانم ۸۵ ساله بود که مریضی قلبی هم داشت اما مرخص شد. بستگی به عکسالعمل بدن دارد و اینکه جوان باشیم یا ورزشکار ربطی ندارد. شاید برای بعضیها حاد باشد و اذیت کند اما برای بعضیها خفیف باشد. عکسالعمل بدنها در برابر ویروس فرق دارد.
الان هر کس سرفه میکند استرس دارد که مبادا کرونا گرفته باشد...
خودم هم آن اوایل اینطور بودم و مدام استرس داشتم اما وقتی مبتلا شدم دیدم که سرفه و تب ندارم و علائم دیگری وجود داشت.
از این بحث بگذریم، پیگیر فوتبال هم هستی؟
ما پیگیر فوتبال هستیم اما کسی پیگیر ما نیست. مثل قبل دیگر مسابقات لیگ برتر را دنبال نمیکنم اما خبر دارم که چه میکنند.
الان کلاً در خانه چه میکنی؟
مدرک A آسیا گرفتم و خانه نشستم. در این چند سالی که بیکار بودم هم فوقلیسانس مدیریت گرفتم اما کسی به ما تعارف نمیکند برای کار. زمانی که در اوج بودم باید توی یکسری باندها قرار میگرفتم که خدا را شکر این کار را نکردم چون زندگی ارزش هیچ چیز را ندارد. دنیا هیچ ارزشی ندارد. اینکه غصه بخوری واقعاً ارزش ندارد. برای کار داشتن باید لابی کنی و بله، چشم قربان بگویی اما من معتقدم کمتر بخور همیشه بخور و منت کسی را نکش. یک آن میروی و مال دنیا و شهرت هیچ کاری نمیتواند برایت بکند.
دلت برای فوتبال تنگ نمیشود؟
دلم تنگ میشود اما باید چه کار کنم؟ بعد از ۱۶، ۱۵ سال تجربه دست به گریبان کسی شوم و بگویم جان مادرت به ما کار بده؟ اینطور که نمیشود. تیم شهرمان ۶ ، ۵ سال است لیگ برتری است اما از همه استفاده کردند به جز من که اسم این شهر همیشه با من بوده. وقتی شهر خود ما از ما استفاده نمیکنند انتظار داریم از اهواز یا تبریز زنگ بزنند به من کار بدهند؟ نمیگویند وقتی شهر خودت با ۴۰۰ هزار نفر جمعیت و این همه تجربه که داری بهت تعارف نمیکند، چطور ما زنگ بزنیم؟ مثلاً من که نباید منتظر باشم از مشهد به من زنگ بزنند.
بالاخره من در شهر خودم فوتبالیست شدم و همه جا هم اسم قائمشهر با من بوده، نه بقیه شهرها. وقتی بازیکنی در اوج است زرنگتر هم است و به آینده فکر میکند اما من دنبال این داستانها نبودم و الان ۵ سال است که بیکار هستم. یک روز دلالها آرزو داشتند با ما چای بخورند اما من اصولی زندگی میکنم و اجازه ندادم جز خودم کسی برایم تصمیم بگیرد. من ۵ سال، ۱۰ سال پیش میتوانستم این کارها را انجام دهم اما ۲۰ سال هم بنشینم در خانه برایم بهتر است. مهم سلامتی، آبرو و شخصیت آدم است.
گیرم که مربی شوم و یک مربی درجه یک هم باشم اما آیا باز میتوانم آن افتخارات را که در فوتبال داشتم در مربیگری هم بگیرم؟ نه، من خودم را میشناسم و میدانم از آن بزرگتر نمیشوم. اینکه پدیده و بهترین گلزن استقلال باشی. لژیونر شوی و هم در استقلال، هم پرسپولیس و هم تراکتور و دیگر تیمها بهترین باشی. بازیکن ملی و لژیونر باشی. از این بزرگتر نمیشوم. میشوم؟ خدا را شکر به اندازه خودم، خدا بهم لطف کرد و الان کنار خانوادهام دارم عشق میکنم و از زندگی لذت میبرم.
الان شمال زندگی میکنید یا تهران؟
هم شمال هستم و هم تهران. این هفته به خاطر کارهایم به تهران میآیم. اما الان همه خانوادهام شمال است و برای بیزینس به تهران میآیم.
کلاً انگار بیماری کرونا تا حدودی در شما یکسری تغییرات ایجاد کرد.
واقعاً باید مواظب بود. از مردم میخواهم رعایت کنند. من نزدیک ۴۰ روز است درگیر هستم و امروز موقع ناهار خوردن واقعاً حس چشایی و بویاییام را از دست دادم. نمیدانم تا چه زمانی این اتفاقات برایم میافتد ولی اصلاً خوب نیست. من هم در بحث انتخابات درگیر شدم و شب انتخابات شنیدم که در ایران هم کرونا آمده. همه جا در شلوغیها بودم. در میان جمعیتهای ۵۰۰ و هزار نفره. اگر زودتر اطلاع میدادند شاید دچار مشکل نمیشدم ولی باز هم خدا را شکر که از نوع حادش را نگرفتم. ۴۰ روز است که از قرنطینه گذشته و تلاش میکنم که نه دوباره مبتلا شوم و نه اینکه به کسی انتقال بدهم چون خودم خیلی اذیت شدم.
اما خیلی از مردم ظاهراً چندان رعایت نمیکنند.
یکسری از مردم چارهای ندارند و برای نان باید بیرون بیایند. خیلیها مثل ما نیستند که ۲۰ سال دویدم و الان به هر حال پولی دارم که بتوانم مخارجم را تأمین کنم.
درست است اما از این نفرات که بگذریم، یکسری یا باور ندارند که کرونا بیماری خطرناکی است یا کلاً بیخیال هستند. مثلاً وقتی به خیابان میروی میبینی خیلی از آنهایی که بیرون هستند نه دستکش دارند و نه ماسک که خیلی عجیب است.
با این شرایط من قول میدهم حداقل تا یک سال دیگر کرونا میهمانمان است. ۱۵ روز در ووهان چین حتی یک گربه بیرون نبود و کل شهر را ضدعفونی کردند و هزاران تدابیر انجام دادند. با این حال ۳ ماه طول کشید که توانستند بیماری را در آنجا کنترل کنند. حالا که در ایران قرنطینه نداریم حداقل خودمان باید رعایت کنیم که این بیماری زودتر ریشهکن شود. جا دارد اینجا از کادر درمانی هم تشکر کنم که شبانهروز تلاش میکنند که جان بیماران را نجات دهند. امیدوارم این بیماری زودتر ریشهکن شود تا همه دنیا به روال عادی برگردد.
ارسال نظر