بازیکنان جوان در دو غول اسپانیا چه میکنند؟
ژاوی هرناندس یکشنبه گذشته اتفاق طعنهآمیزی را در نوکمپ مشاهده کرد.
ورزش سه: بارسلونا قرار بود یکی از بچههای بااستعداد و بسیار جذاب آکادمیاش را جانشین یک ژنرال مشهور و خسته از نبرد کند: کارلس آلنیا جای آرتورو ویدال را در میدان میگرفت و از همه جای نوکمپ صدای هو و سوت شنیده میشد. اگر خوب به خاطر داشته باشید یاد اتفاقی مشابه میافتید. اشاره به ژاوی است، که زمانی که همسن آلنیا بود، اغلب مجبور بود در میان هو و سوت تماشاگران به نشانه اعتراض به او جانشین پپ گواردیولا در میدان شود.
اعتراض و خشمی که طرفداران نشان میدادند متعلق به دورهای بود که بارسلونا بهشدت ناکام مانده بود. آنها در آن دوران شش سال بدون جام را سپری کردند. تماشاگران حاضر در نوکمپ دوست نداشتند که قهرمان رو به زوالشان، گواردیولا، قربانی این بازیکن جوان و بااستعداد شود.
ژاوی خودش به من گفت که در هنگامی که گواردیولا به سمتش میرفت، وحشت را در دل خود حس میکرد. او بهشدت نگران رای اکثریت تماشاگران علیه خود بود، و همچنین نگران باران نارضایتی طرفداران که در آسمان تیره شب به سمت او میبارید. او میترسید مقابل این جمعیت که دشمن او بودند ناموفق ظاهر شود، آن هم در حالی که پیشتر دوست داشتند این ستاره جوان بارسلونا که پرورشیافته آکادمی باشگاه است را ببینند.
من حتی یک لحظه هم این بار سنگین را روی دوش آلنیا نمیگذارم که لقب «ژاوی بعدی» را به او بدهم اما این بازیکن ۲۰ساله متولد کاتالونیا هافبکی بااستعداد است، و بهراحتی میتوان این را در بازی او دید. او دید، تکنیک، و اعتماد به نفسی دارد که نشان از روزهای خوب آکادمی بارسلونا دارد.
اما او هم نمیتوانست درک کند که چرا این استقبال خصمانه از او میشود. فهرست مصدومان بارسلونا مانند دفترچه تلفن شده، و بازی با ویارئال هم روی لبه تیغ پیش میرفت. ارنستو والورده در چنین شرایطی روی شانه آلنیا زد.
چند سال به عقب برگردیم، البته نه فقط به زمانی که ژاوی به تیم اصلی رسید، بلکه به زمانی که آکادمی جوانان بارسلونا فوتبالی را به دنیا معرفی کرد که هم قهرمان میشد و هم به شکل دلپسندی زیبا بود. در آن هنگام فارغالتحصیلان آکادمی بارسلونا جولان میدادند.
کارلس پویول که بهعنوان بال راست به بارسلونا پیوسته بود، بهعنوان مدافع میانی حاکم فوتبال باشگاهی و ملی شد و هر جامی که میتوانست را به دست آورد. ویکتور والدس - دروازهبانی که در ابتدا شورشی و پرشور بود و البته دروازهبان کماشتباهی هم نبود - همه رقبا را کنار زد و تبدیل به یکی از بزرگترین اسطورههای نوکمپ شد.
سرخیو بوسکتس و پدرو نزدیک بود به تیمهای دیگر قرض داده شوند و مسوولان تیم به این نتیجه رسیده بودند که آنها به اندازه کافی سریع، تنومند، یا محکم نیستند اما گواردیولا آنها را به تیم اصلی فرستاد و پس از آن بود که افتخارات آغاز شد.
ژاوی، آندرس اینیستا، لیونل مسی: این بازیکنان از دید تقریبا تمامی باشگاههای بزرگ دنیا بیش از حد کوتاهقامت و ضعیف به نظر میرسیدند اما آنها تقریبا در هر دقیقهای که کنار هم بازی کردند، تیمهای رقیب را آشفته کردند.
اگر یک باشگاه در دنیا باشد که در آن، تعویض یک بازیکن بزرگسال - بهویژه بازیکنی خارجی، که پا به سن گذاشته است و بیشتر به دلیل نوع رفتارش در زمین است تا قابلیتهای فنیاش - با یک بازیکن جوان پرورشیافته آکادمی با استقبال گرم هواداران روبهرو شود، آن باشگاه بارسلونا است، نه؟
اما حالا میبینیم که ماجرای آلنیا اتفاق افتاده است. او حالا تنها ستارهای است که بهتازگی از خط تولید آکادمی لاماسیا به ترکیب بارسلونا رسیده است؛ خط تولیدی که تا همین اواخر، بهحدی پرثمر بود که تیتو ویلانووا میتوانست تیمی به میدان بفرستد که هر ۱۱ نفر آن پرورشیافته خود باشگاه بودند. با این حال آلنیا حتی زمانی که سرجی روبرتو و آرتور مصدوم هستند یا ایوان راکیتیچ و فیلیپه کوتینیو هم به آنها میپیوندند هم نمیتواند جایی در ترکیب ثابت پیدا کند.
والورده نیازی به آوردن او به تیم اصلی حس نمیکرد. هنگامی که جمعیت حاضر در ورزشگاه دیدند که مربی اهل باسک تیم تصمیم گرفته ویدال را تعویض کند تا آلنیا را به زمین بفرستد، شروع به هو کردن و سوت کشیدن کردند، آن هم در حالی که آلنیا دقایقی بعد، روی یک فرار هوشمندانه، پاس لیونل مسی را میگرفت و گل میزد.
البته اعتراض آنها به شخص آلنیا نبود. تماشاگران به این نتیجه رسیده بودند که کوتینیو خوب بازی نمیکند، و ویدال دارد با سختکوشی تمام، به این سو و آن سو میدود و در نبردها پیروز میشود. طرفداران در نوکمپ میخواستند که این بازیکن در زمین بماند و کوتینیو تعویض شود. و آلنیا، این پسر بیچاره در شرایطی عجیب گیر افتاده بود. تا اینکه ویدال از زمین خارج شد و همه دیدند که پسر طلایی «بارسلونا ب» دارد وارد زمین میشود.
برای یک دقیقه برویم به یک شب عقبتر، زمانی که رئال مادرید بازی داشت.
در دورانی که تیم بارسای گواردیولا حاکم دنیا بود، فلورنتینو پرس، رییس مادرید به ستایش و احترامی که دنیا برای تیم رقیب قایل بود حسادت میکرد. نهتنها به دلیل سبک بازی آنها، که بلکه به این دلیل که بسیاری از بازیکنان کلیدی بارسا از آکادمی آمده بودند.
مدتی است که مادرید هم روی جوانان سرمایهگذاری کرده است؛ هم با خرید بازیکنان جدید، و هم با پرورش بازیکنان داخلی اما نه زینالدین زیدان و نه جولن لوپتگی از این ایده استقبال نکردند. فصل پیش، مارکوس یورنته در لالیگا 542 دقیقه بازی کرد و در لیگ قهرمانان تنها 21 دقیقه به میدان رفت. دنی سبایوس هم 394 دقیقه در لیگ و 82 دقیقه در لیگ قهرمانان بازی کرد.
انگار که حضور این بازیکنان در رئال با نبودشان تفاوتی ندارد.
اما از زمانی که سولاری مربی رئال شده، به بازیکنان جوانی که بااستعداد هستند و در تیمهای پایه خوب کار کردهاند باور داشته است. او این بازیکنان را در تیم اصلی آزموده تا آنها ارزش خود را در این تیم ثابت کنند. این یکی از ایدههای اصلی یوهان کرویف بود.
سولاری درک کرد، در دورهای که موفقیتهای پیدرپی باعث سهلانگاری و بیخیالی برخی بازیکنان رئال مادرید شده، مانند سرخیو راموس، رافائل واران، لوکا مودریچ، تونی کروس، ایسکو، مارکو آسنسیو و مارسلو، این کار بسیار مهم است که اجازه داده شود بازیکنان گرسنه، بااستعداد و جوان رقیب این ستارگان شوند و بگویند: «یا به خودت بیا، یا از سر راه من کنار برو!»
چنین موجی بود که در سالهای اخیر، دو بار بارسلونا را از رکود خارج کرد و به سمت قهرمانی اروپا برد؛ یک بار در سال ۲۰۰۳ با فرانک ریکارد و یک بار هم در سال ۲۰۰۸ با گواردیولا.
افزون بر این، طرفداران در برنابئو هم بهشدت شیفته این کار هستند. هر زمان که سرخیو رگیلون، مدافع چپ سختکوش رئال مادرید حرکتی تهاجمی انجام میدهد یا در دفاع برای بازیکن حریف مزاحمت ایجاد میکند، طرفداران مشتاقانه تشویقش میکنند. یورنته استحکام، جایگیری خوب، قدرت بدنی و توان بالا را به خط میانی مادرید اضافه میکند، و طرفداران میخواهند که او جایگاهی ثابت در تیم اصلی پیدا کند.
موج جدیدی به راه افتاده که حرفش نهتنها این است که «خوشحالیم که بحران دارد فروکش میکند»، که این هم هست: «اینها بچههای ما هستند. حالا زمان آن است که آنها باور شوند و حالا بازیکنانی داریم که عاشقشان شویم.»
بلافاصله پس از برد ۲ بر صفر مقابل والنسیا بود که دنی کارواخال گفت: «ما چند فصل است که روی بازیکنان بااستعداد و جوان سرمایهگذاری کردهایم و میخواهم به مارکوس یورنته تبریک بگویم که در دو مسابقه اخیر فوقالعاده کار کرده است.»
آلنیا مجبور بود بیصبرانه منتظر فرصتش در بارسلونا بماند، و سپس در میان هو و سوت طرفداران زجر بکشد اما روش درمانی سولاری در مادرید این بوده که به فده والورده، وینیسیوس، یورنته، رگیلون و خاوی سانچس بازی بدهد؛ بازیکنانی که بین ۱۸ تا ۲۳ سال سن دارند.
چنین مساله طعنهآمیزی برای ژاوی جالب است اما او میبیند که رقیب دیرین دست به چنین کاری زده، نه باشگاهی که باید این کار را بهتر بلد باشد.
گراهام هانتر: ESPN
ارسال نظر