مسلمان - صادقیان؛ دو خط موازی که به مقصد نرسیدند
به مسلمان هم باید گفت که پرسپولیس را فراموش کن! اگر میخواهی چند صباحی بیشتر در این فوتبال بمانی، پرسپولیس را به خاطره بسپار که اگر فراموش نکند شانسی برای بازگشت به تیم مورد علاقه اش را ندارد.
ورزش سه: محسن مسلمان وضعیت نامشخصی با ذوب آهن داردو مشخص است اوضاع به گل و بلبلی آنچه در عکس های ابتدای فصل مسلمان-آذری نشان می داد پیش نرفته .
همواره شنیده ایم که باید برای پیشرفت فوتبال ایران، بازیکنان را از سنین کم و به صورت آکادمیک آموزش داد اما چه بسیار نمونه هایی از بازیکنانی که در سن کم فوتبال را در تیم های پایه معروف آغاز کرده اند اما «حرفه ای» نشده اند. محسن مسلمان یکی از همین بازیکنانی است که از سن کم و از رده نونهالان به لطف استعداد در فوتبال ایران بالا آمد اما به مقصدی که باید می رسید نرسید .
خبر پایان کار مسلمان در ذوب آهن چندان خبر عجیبی برای کسانی که رفتار این بازیکن را در سال های اخیر دیده اند نبود. همبازی سابق او در ذوب آهن نیز قبلا مسیر فعلی مسلمان را پیموده بود. اما مسلمان بی توجه به سرنوشت پیام صادقیان، قدم در مسیری گذاشته که انتهایش مشخص است.
صادقیان نیز همچون مسلمان خود را در پایه های ذوب آهن چهره کرد و یک نیم فصل زودتر از مسلمان هم به پیراهن پرسپولیس رسید اما بی انگیزگی و حواشی این بازیکن در نهایت موجب شد تا برانکو برای همیشه او را از لیست بازیکنان مدنظرش کنار بگذارد. مسلمان عاقبت صادقیان را در پرسپولیس دیده بود اما در نهایت همان مسیر همبازی دوران بچگی خود را پیمود و از چشم برانکو افتاد.
اخراج مسلمان از ذوب آهن می تواند موقت باشد و در نهایت با یک جریمه مالی ختم به خیر شود. آذری خوب بلد است که بازیکنانش را سر به راه کند و این حکم اخراج هم احتمالا به منزله یک هشدار جدی به مسلمانی باشد که انگیزه لازم برای تلاش مجدد و مطرح شدن را ندارد.
جدا شدن از تیم های بزرگی چون پرسپولیس و استقلال و رفتن به تیم هایی که کمتر در کانون توجه قرار دارند یک عقبگرد محسوب می شود که اگر بازیکن نتواند از نظر روانی با آن کنار آید وارد مسیر منتهی به خاتمه فوتبال و تبدیل شدن به یک بازیکن معمولی می شود.
صادقیان نتوانست با این موضوع کنار آید و تبدیل به بازیکن اینستاگرامی پرسپولیس شد تا بازیکن تیم های دیگری که پس از اخراج از پرسپولیس به آنها پیوست و حالا مسلمان پس از سه فصل رویایی حضور در پرسپولیس، از مرکز خبری تهران و رختکن پر سر و صدای پرسپولیس به اصفهان کم سر و صدا و رختکن کمتر جذاب از نظر خبریِ ذوب آهن منتقل شده و از همان ابتدا مشخص بود که انگیزه و تلاش لازم را ندارد به طوری که صدای مدیرعامل تیم را هم درآورد.
سوال این است که چرا بازیکنی که فوتبال را به صورت آکادمیک در ایران آغاز کرده و از سن کم در جریان و متن اصلی فوتبال ایران بوده همواره در مرز حاشیه قدم برداشته و اشتباهاتش را چند بار تکرار کرده است؟ در این مورد چقدر مکانیزم آموزش در فوتبال ایران مقصر بوده و تا چه حد تقصیر متوجه خود مسلمان و بازیکنانی مشابه او است؟
چرا مسلمان، صادقیان و بازیکنانی نظیر آنها که انتظار می رود پخته تر و باتجربه تر از بازیکنانی که در سنین بالاتر از آنها به فوتبال حرفه ای معرفی شده اند، عمل کنند همواره در مرز حاشیه قدم برداشته اند و هر آن احتمال فرو رفتن آنها در باتلاق حاشیه وجود دارد؟ انگار که آنها فوتبال را نه برای لذت بردن که به خاطر زرق وبرقی که به زندگی شان می بخشد دوست دارند.
انگار که اشباع شده از فوتبال و از دویدن مشتاقانه دنبال توپ در چمن استادیوم های ایران، بیشتر به دنبال نور فلش دوربین و مصاحبه های پس از بازی هستند. انگار که بیشتر از دویدن و لذت بردن در تمرینات، از طی کردن مسیر خانه تا تمرین و برعکس آن پس از تمرین لذت می برند!
آینده مسلمان با اتفاقاتی که در ذوب آهن پیش گرفته مشخص است؛ سرنوشت پیام صادقیان پیش روی اوست. صادقیانی که انگار نمی تواند برای تیمی جز پرسپولیس بازی کند و همین شده که هنوز رویای بازگشت به این تیم را دارد و انگار تا دوباره پیراهن قرمز نپوشد، بازی اش نمی گیرد! شبیه عاشقی که پس ازناکامی در عشق دیگر نمی تواند عاشق کس دیگری شود.
به مسلمان هم باید گفت که پرسپولیس را فراموش کن! اگر میخواهی چند صباحی بیشتر در این فوتبال بمانی، پرسپولیس را به خاطره بسپار که اگر فراموش نکند شانسی برای بازگشت به تیم مورد علاقه اش ندارد. برای بازگشت به پرسپولیس باید عاشق فوتبال بازی کردن بود، باید دوباره برای لگد زدن به توپ مشتاق شد، آنگاه پرسپولیس و تیم ملی به دنبالت خواهند آمد بدون آنکه بخواهی به دنبال پرسپولیس بدوی!
ارسال نظر