جشن قهرمانی، آخر فوتبال نیست
جشن قهرمانی پرسپولیس نقطه پایان لیگ هفدهم فوتبال بود. جشنی که با وجود همه مشکلات آبرومند برگزار شد.
آی اسپورت: همه حقایق قبلا گفته شدهاند، اما چون کسی گوش نمیکند باز هم دوباره باید گفت.
آندره ژید
جشن قهرمانی پرسپولیس نقطه پایان لیگ هفدهم فوتبال بود. جشنی که با وجود همه مشکلات آبرومند برگزار شد. با وجود همه بینظمیها و تأخیرها و با وجود حضور سوالبرانگیز استیل آذین ایرانیان و حسین هدایتی در جای جای جشن. با وجود هجوم دوباره افراد بیمسئولیت به زمین. با وجود یک وزیر تحمیلی که شخصا یا با خودشیرینی اطرافیانش، قرار بود در همه کادرهای قهرمانی، در همه تصاویر شادی حاضر باشد و تأکید کند که این فوتبال دولتی است و حتی لحظهای نباید از دست مدیرانش آسایش داشته باشد.
با همه اینها جشن قهرمانی پرسپولیس باشکوه و هیجانانگیز برگزار شد. نشان دادیم که یاد گرفتهایم حداقل مراسم خداحافظی با لیگ را کمی خوشرنگ و لعاب و قابل قبول برگزار کنیم. اتفاقی که بدون تاکید رسانهها، بدون فشار مداوم برنامه نود و طعنهها و غرغرهای عادل ممکن نمیشد. اما این مراسم پرشور و کنتراستی که با چند ماه برگزاری لیگ دارد، ما را به این نتیجه میرساند که مسئولان فدراسیون و سازمان لیگ، صاحبان فوتبال کشور، حتی متوجه نیستند که همین جشن قهرمانی را هم چرا اینقدر با جلال و جبروت برگزار میکنند. حواسشان نیست که فوتبال اساسا برای مردم چه مفهومی دارد و چرا دوست داشته میشود. فوتبالی که باید سر مردم را گرم کند. که از آن لذت ببرند. تفریح کنند و انرژیشان را تخلیه کنند و وقت بگذرانند. به همین سادگی و نه بیشتر.
آن جشن قهرمانی هم جز این نباید هدفی میداشت. اما چرا جشن که تمام شد و ملت که به خانه رفتند و اسباب و لوازم مراسم که جمع شد همه یادشان میرود فوتبال برای چیست. یادشان میرود که قرار است با فوتبال چی به مردم داده شود. هفتهها و هفتهها. در تمام روزهایی که لیگ برگزار میشود. در همه آن نود دقیقهها که در نهایت به آمار تبدیل میشوند و تاریخ را انبوهتر میکنند. این فوتبال قرار است جذاب و دیدنی و دوستداشتنی باشد اما شرایطش مهیا نیست. استادیومهای ما اغلب نیمه ویرانهاند و نشستن در آنها عذابی الیم است. رسیدن به آنها و گذشتن از موانع و توهینها برای چند دقیقه تماشای فوتبال. مدتهاست حتی ورزشگاه آزادی جای پارک مناسبی ندارد و کسانی که میخواهند خود را به ورزشگاه برسانند باید کیلومترها پیادهروی کنند. همینجا در پایتخت. معلوم است که وضع در تبریز و اصفهان و رشت و مشهد چطور است.
مشهد که اوضاعش با بستن در ورزشگاه امام رضا(ع) به روی مردم، نیاز به گفتن ندارد. با رسیدن نفت مسجد سلیمان و احتمالا یکی از تیمهای مازندرانی به لیگ برتر شرایط اسفناکتر هم خواهد شد. هر هفته باید شاهد برگزاری دیدارهایی باشیم در زشتترین و مستهلکترین اماکن. دل دل کردن مدام برای این که اتفاقی نیفتد و کسی زیر دست و پا نماند و سقف و دیواری روی کسی خراب نشود. این سختافزار فوتبال است و شاید بگویند بازسازی و رسیدگی به آن ساده نیست. هرچند که اگر نیتی بود، اگر همتی بود در همه این سالها اگر سالی یک ورزشگاه مرتب میشد الان برای برگزار کردن مسابقات بینالمللی اینهمه مشکل نداشتیم. فقط هم سختافزار نیست. ما هنوز بازیهایمان را در بدترین ساعتها برگزار میکنیم. در روزهای وسط هفته. تلاشی مداوم برای عذاب دادن و راندن تماشاگران از حضور در ورزشگاهها. تلاش مداوم برای پخش بیکیفیت مسابقات از سیما. برای بیچاره کردن بینندگان. با تصاویر رنگ و رو رفته و کارگردانی اعصاب خرد کن و گزارشگران فاجعه. همه اینها هم برای این که متوجه نیستیم فوتبال اصلا برای چیست. متوجه نیستیم که آنهمه هزینه صرف تیمداری و بازیکنان فوتبال نمیشود که آخرش مردم نتوانند از تماشایش لذت ببرند. که نتوانند وقت خوشی داشته باشند.
جشن قهرمانی پرسپولیس به زیبایی برگزار شده اما هیچکس امیدی ندارد که این زیبایی کمی به فوتبال باشگاهی ما تزریق شود. که بازیها کمی مرتبتر و کمی لذتبخشتر برگزار شود. که استادیومها برای نشستن تماشاگران کمی تمیزتر و مجهزتر و راحتتر شوند. که خانوادهها بیایند بنشینند فوتبال فرزندانشان را نگاه کنند و لذت ببرند. تا آن روزها خیلی مانده. اگر قراری بر رسیدنشان باشد. اگر کسی حواساش باشد. اگر دلی بسوزد.
نظر کاربران
آزادی با اون عظمت توالت هاش مشکل داشته، الان ببینید چند نفر بودن ک با کلیه درد و مریضی برگشتند، دوستای من الان دوتاشون تو رختخوابند از مریضی، یکی هم نیست بگه آخه اینم شد تفریح درست کردن واسه جوونا؟ حالا سقف سوراخ و صندلی نامناسب و کثیف بودن جایگاه ها بماند...