قائدی و نوشداروی دیر هنگام؛ فقط نصیحت
مهدی قائدی به تازگی از بیمارستان مرخص شده و روند بهبودی جسمانیاش به شکل مطلوب در جریان است، اما وضع روحی او چندان تعریفی ندارد.
آی اسپورت: مهدی قائدی به تازگی از بیمارستان مرخص شده و روند بهبودی جسمانیاش به شکل مطلوب در جریان است، اما وضع روحی او چندان تعریفی ندارد. روشن است که با توجه به درگذشت یکی از سرنشینان اتومبیلی که به احتمال فراوان قائدی راننده آن بوده، این بازیکن وضعیت روانی خوبی نداشته باشد. بنا به روایت اعضای خانواده، آنها این روزها زیاد نمیتوانند مهدی را تنها بگذارند چرا که او افسرده است و مدام اشک میریزد. وضع در این مورد چنان شده که آنها برای مهدی روانشناس استخدام کردهاند و او کارش را با قائدی شروع کرده است.
البته که استخدام روانشناس حرکت مثبتی است و میتواند بخشی از مشکلات را حل کند، اما این کار زمانی میتوانست به مراتب سودمندتر باشد که روانشناس مورد نظر پیش از تصادف مهدی و اساسا با آغاز دوران شهرت او به کار گرفته میشد. این اتفاقی است که در بالاترین سطح فوتبال حرفهای دنیا رخ میدهد. آنجا میدانند و میفهمند که ممکن است یک نوجوان ۱۸ یا ۱۹ساله ظرفیت روحی لازم برای تغییر وضعیت ناگهانی از گمنامی به شهرت ملی را نداشته باشد؛ بنابراین زیر پر و بالش را میگیرند و از او محافظت میکنند. این محافظت البته با کنترل و جاسوسی فرق دارد و ردی از تحکم در آن نیست. آنها به ستاره نوظهور مشورت میدهند که چطور از پس اداره وضع جدیدش بر بیاید. بالاخره شوخی که نیست؛ بازیکنی که تا چند هفته پیش حتی دو خیابان بالاتر از محل سکونتش هم شناختهشده نبود، ناگهان در وحب به وجب یک سرزمین پهناور به عنوان یک ستاره تثبیت میشود و سبک زندگیاش زمین تا آسمان تغییر میکند. در این شرایط او باید بداند چطور رفتار کند و چطور تصمیم بگیرد که کمترین آسیب را ببیند. در اروپا از مسی محافظت شد که به اینجا رسید، وگرنه اگر شل میگرفتند شاید در یک دهه گذشته مردم
از تماشای نابترین استعداد کرهزمین محروم میماندند.
مهدی قائدی در استقلال درست «مدیریت» نشد؛ چه اگر غیر از این بود، او آن وقت شب بدون تصدیق پشت رل اتومبیلش کورس مرگ نمیگذاشت و امروز زانوی غم بغل نمیکرد. حالا وقت بازیابی این استعداد و بازگرداندن او به صحنه زندگی است، اما شاید پیش از آن و بیش از آن فوتبال ایران باید متودهای مدیریتیاش را اصلاح کند. در طول چند ماه گذشته هزار نفر مصاحبه کردند و گفتند قائدی باید قدر خودش را بداند و به سرنوشت امثال مجاهد و علی اکبریان دچار نشود، اما هیچکس نفهمید که همین مقدار کافی نیست. قائدی نیاز به مشورت و راهنمایی، آن هم از نوع علمی و تخصصیاش داشت، اما آنچه تحویل گرفت مشتی نصیحت نخنما و کهنه بود. در سادهترین گام، همین یک روانشناس اگر شش ماه پیش در کنار قائدی قرار میگرفت، شاید خیلی چیزها در مورد این جوان تغییر میکرد.
نظر کاربران
بابا ولش کنید این بچه غرتی .دخترباز
کاش اینم مرده بود
ستاره ستاره میکنن فکر میکنن چه خبره اگه با دو تا دریبل ستاره بشه خیلی ها خدای فوتبال هستن
لطفا اینقدر قائدی قائدی نکنید
قاتل بیشتر بهش میاد تا ستاره
پاسخ ها
اگه خیلی می سوزی پماد بیارم برات لنگی
نمونه بارز از یک آدم پر از نفرت ، حسادت و بدجنسی
خیلی بی شرفی✔
خیلیا فکر میکنن قائدی اومد استقلال جو گیر شد اما واقعیت اینه که این آدم از قبل از ورود به تهران مشکلات اخلاقی داشته
میخاست اونوقت که کورس میذاشت به عواقبش فکرمیکرد.شوخی نیست.جون یه آدم بی گناه این وسط ازبین رفت
پاسخ ها
یعنی تو کشور ما فقط این یک مورد تصادف شده وکشته داده با فرهنگ فهمیده؟!!!!✔
کیسه درساختن اسطوره کولاک می کندادعاشون فقط ستاره است تاج بودن وتیم شاهی جام هم توامجدیه بوده
پاسخ ها
برو گمشو لنگی توسی
مقصرمدیرانن که بی برنامهی شوند باعث این اتفاقهای بدمیش
بایدبرای شرب خمرودختربازی حتما شلاق برپیکرش نواخته شودتادرس عبرت باشدبرای دیگران ومن
پاسخ ها
از طرز تفکرت معلومه چه جور آدمی هستی!!اون شلاق بخوره تو عبرت میگیری؟!!!✔