جواد منافی: در ۲۳ سالگی دنیا روی سرم خراب شد
حادثه تلخی که برای مهدی قائدی، بازیکن جوان و آیندهدار استقلال در زادگاهش اتفاق افتاد، ذهن علاقهمندان فوتبال را به سالها پیشتر برد.
حتما از اتفاقی که چندروز پیش برای مهدی قائدی افتاد خبردار شدید. این اتفاق شما را یاد چیزی نمیاندازد؟
چرا دقیقا اتفاق مشابه و خاطره خیلی تلخی را برای من زنده میکند. دیماه ۱۳۷۳ قرار بود بعد از دوسال مقابل استقلال بازی کنیم. آن سالها لیگ برتر یا همان لیگ آزادگان دوگروهی بود. ما در گروه خود اول شدیم و استقلال تیم دوم گروه مقابل بود. آخرین بازی گروهی ما هم مقابل کشاورز برگزار شد و بعد از آن مسابقه، فکر میکنم ۱۰ یا ۱۲ روز تا شهرآورد فاصله داشتیم. من باید خانواده و دوستانم را میدیدم و درست خاطرم هست که در تونل ورزشگاه آزادی با حمید درخشان و ناصر محمدخانی صحبت کردم. آنها سفت و سخت مخالف مسافرت من بودند. درخشان میگفت بازی خیلی مهمی داریم و بهتر است دستکم بعد از بازی رفت بروم، اما من اصرار زیادی کردم؛ بعد هم که حتما میدانید چه اتفاقی برای من افتاد. درست زمانی که خبر تصادف قائدی را شنیدم، یاد آن روزها و درواقع جوانی ازدسترفته خودم افتادم. کاش هیچوقت به آن مرخصی لعنتی نمیرفتم.
از اوضاع قائدی خبر دارید؟
بله، خوشبختانه انگار فقط کبد و طحال او کمی آسیب دیدهاست. از صمیم قلب آرزو میکنم اتفاقی که برای من افتاد تکرار نشود. آن حادثه من را نابودکرد و فوتبالم را از بین برد.
زمان تصادف خودروی شما چه مدلی بود؟
بیامو۳۲۰ داشتم و ماشین خوبی هم بود. نیمروز بود و من دو سه کیلومتری ساری بودم که یک ماشین انحراف داشت و یکباره مقابل من ظاهر شد؛ البته سرعت من هم بالا بود و وقتی ترمز زدم دیگر چیزی نفهمیدم. ماشینم وسط جاده سه چهار معلق خورد و....
دقیقا از چه ناحیهای آسیب دیدید؟
مهرههای گردن من شکسته بودند و نخاعم هم آسیب دیده بود. خدا خیلی به من رحم کرد که توانستم پس از چند سال دوباره روی پای خودم بایستم.
بازی را هم از دست دادید...
من کل فوتبال را در ۲۳سالگی از دست دادم. آن روزها چپ پرسپولیس و تیمملی بودم و از اتریش، ایتالیا و آلمان هم پیشنهاد داشتم، اما یک لحظه اتفاق افتاد و همه زندگی حرفهای من بر باد رفت. آن بازی معروف را هم از تلویزیون بیمارستان دیدم. راستش پیش از بازی، زمانی که در بیمارستان بستری بودم، گروهی از تلویزیون پیشم آمدند و گزارش گرفتند. من درحالیکه بهسختی حرف میزدم به آنها گفتم پرسپولیس ۲ بر صفر برنده میشود.
بله، ولی این اتفاق نیفتاد و بازی مساوی شد! فکر میکنم اگر در آن بازی حضور داشتید، اوضاع به سود پرسپولیس تغییر میکرد. قبول دارید؟
خیلی سال از آن بازی معروف گذشته است، اما خاطرم هست ما واقعا میتوانستیم بهراحتی استقلال را ببریم. تیم خیلی خوب و قدرتمندی داشتیم. اصلا آن بازی یکمرتبه به هم ریخت و دعوا شد تا ۳ بر صفر بازنده اعلام شویم. خیلی حیف شد. کار زیادی انجام داده بودیم.
بدشانسیهای شما از پاییز همان سال شروع شد. زمانی که با تیمملی از رسیدن به جامجهانی 1994 بازماندید. از آن تیمملی هم چیزی در خاطرتان هست؟
بله، مگر میشود در خاطرم نمانده باشد. اوضاع تیم ما به گونهای شد که نتوانستیم صعود کنیم. آن سال ما از گروه مقدماتی صعود کردیم و باید در یک گروه ۶تیمی با کرهجنوبی، کرهشمالی، ژاپن، عراق و عربستانسعودی بازی میکردیم. هر ۶تیم برتر آسیا در آن مسابقات حضور داشتند. ما بازی اول را ۳ بر صفر به کرهجنوبی باختیم و شاید همان باخت باعث شد از نظر روانی به هم بریزیم و نتوانیم در ادامه با روحیه بالا بجنگیم. بههرحال، حذف شدیم، اما چهارسال بعد بچهها شاهکار کردند و به جامجهانی ۹۸ صعودی خاطرهانگیز داشتند.
خیلیها میگویند شکست تیمملی بهدلیل ضعف عملکرد بهزاد غلامپور در چارچوب دروازه تیم ما بود. این را قبول دارید؟
نه، نمیتوانیم این را بگوییم. ما همه بد بودیم. بهزاد که یکنفره نرفته بود بازی کند! همه مقصر بودیم؛ البته در بازی اول سهبار دروازه بهزاد باز شد. اگر در بازی بعد به او استراحت میدادیم، فکر میکنم تیم بهتر نتیجه میگرفت.
شما ابتدای این فصل هم در تراکتورسازی حضور داشتید، اما خیلیزود نیمکت این تیم را ترک کردید. چه اتفاقی در تبریز افتاد؟
راستش را بخواهید دوست ندارم درباره این موضوع صحبت کنم، ولی اوضاع به گونهای نبود که بتوانم با تراکتور ادامه دهم و با احترام به همه هواداران پرشور تبریزی، پس از یکماه از این تیم جدا شدم. حالا هم خدا بزرگ است.
اگر بخواهید یک جمله به مهدی قائدی بگویید، چه میگویید؟
او بازیکن جوان و بسیار کمتجربهای است و اینجاست که دوروبریهایش بهویژه خانوادهاش باید به او کمک کنند. دوران قهرمانی بسیار کوتاهتر از چیزی است که فکرش را میکنید و ممکن است یک اتفاق ناگهانی همهچیز را به هم بریزد. به مهدی میگویم که قدر خودت را بدان. بیشتر از این بدان. خیلی باید مواظب خودت باشی. بازی در تیمهای بزرگی مثل استقلال و پرسپولیس خیلی سخت است. من از وقتی خبر تصادف قائدی را شنیدم آرزو میکنم اتفاق بدی برایش نیفتاده باشد و شکستگی سختی نداشته باشد. امیدوارم مهدی بهزودی به فوتبال بازگردد. او فوتبالیستی هنرمند و خلاق محسوب میشود. واقعا حیف است این استعداد را به همین راحتیها از دست بدهیم.
نظر کاربران
این اتفاق فقط یه اتفاق بد برای منافی نبود.
یه ضایعه برای تاریخ فوتبال ما بود.
کسی که به جرات میگم میتونست بهترین فوتبالیست تمام تاریخ ایران باشه.
جواهری که به راحتی از دستش دادیم.
استارتهای انفجاری، سانترهاش فوق العاده، قدرت بدنی فوق العاده، شوت با هر دوپا، باهوش و تکنیکی. خلاصه یه فوتبالیست کامل و به تمام معنی.
واقعا حیف....
هر وقت یاد منافی می افتم فقط متاسف میشم.
کسی که به راحتی میتونست توی بهترین تیمهای اروپایی نه فقط بازی کنه که ستاره باشه.
اونایی که بازی جواد یادشونه و فوتبال رو میفهمن میدونن از چه الماسی حرف میزنم.
منافی خیلی حیف شد به حقش نرسید
دقیقا همه چیز را به یاداریم جواد فوتبالی کلاسیک بازی می کرد که هنوز رو دستش نیومده وچقد لباس قرمز با ابهتش کرده بود اما افسوس از ان تصادف لعنتی
حیف وصدخیف ازون جواد جوان وفرافوتبال ایران!!بازی ملی مقابل سعودی چه اعجوبه ای بودبین اون همه ستاره های آسیا خداان شاالله درزندگی موفقش کنه
بسیارمتشکربابت مصاحبه بااین چهره ی نامی اما ناکام در فوتبا لمون جواد روفراموش نمی کنیم چه ستاره ای ...