پطروسیان: پیر شدهام، چیزی یادم نمیآید
حدود دو دهه قبل، کمی بیشتر یا کمتر، آرزوی هر مهاجمی باز کردن دروازه آرمناک پطروسیان بود.
اخبار فوتبال ایران را پیگیری میکنی؟
نه خیلی زیاد. کلا از فوتبال فاصله گرفتهام.
پس حتما بازی پرسپولیس مقابل فولاد را هم ندیدهای؟
ندیدم ولی از ایران تماس گرفتند و گفتند رکورد مرا شکستهاند.درست است؟
دقیقا. میدانی رکورد تو را چه کسی شکست؟
به من گفتند دروازهبان پرسپولیس.
نامش علیرضا بیرانوند است. او را میشناسی؟
زیاد علاقهای به تماشای فوتبال یا پیگیری نتایج ندارم. این دروازهبان را هم نمیشناسم اما به او تبریک میگویم. امیدوارم دقایق بیشتری هم گل نخورد و این رکورد را ارتقا بدهد(آرمناک نمیداند دروازه بیرانوند مقابل فولاد باز شده است).
ناراحت نیستی رکورد تو توسط یک دروازهبان دیگر جابهجا شد؟
نه، برای چه باید ناراحت باشم؟
به این دلیل که یکی از دلایل مطرح شدن نام تو در فوتبال ایران همین رکورد بود.
اگر به خاطر این رکورد یاد من بیفتند که دیگر هیچ. اصلا من را فراموش کنند بهتر است.
تو را نه تنها هواداران سپاهان که طرفداران فوتبال در ایران نمیتوانند فراموش کنند. یادت میآید چه سالی توانستی این موفقیت را به دست بیاوری و ۷۰۴ دقیقه گل نخوری؟
فکر میکنم رکورد متعلق به حدود 15 سال قبل است. الان 10 سال است که فوتبال را کنار گذاشتهام. 5 سال قبل از خداحافظی این رکورد را ثبت کردم. 15 سال زمان کمی نیست که این رکورد پا برجا مانده است.
نام مدافعان سپاهان در آن مقطع که به تو کمک کردند گلی دریافت نکنی در خاطرت هست؟
آنچنان که شما فکر میکنید نه.
یعنی چیزی از آن رکورد به یاد نداری؟
(کمی فکر میکند ) پیر شدهام و چیزی یادم نمانده است. هیچ وقت دنبال این نبودم که به عقب برگردم و ببینم چه اتفاقی افتاده است اما بردهای خوبمان را گاهی اوقات به ذهن میآورم. فکر میکنم سرمربی سپاهان در آن مقطع استانکو پاکلپویچ بود. اگر اشتباه نکنم مجید بصیرت و فرهاد بهادرانی هم مدافعان اصلی بودند. البته مسعود خادمی هم در سپاهان حضور داشت. بیشتر از این دیگر یادم نمیآید.
یک سوال دیگر دارم اما مطمئنم که پاسخ را فراموش کردهای.
چه سوالی؟ بپرسید شاید بتوانم جواب بدهم.
کدام بازیکن دروازهات را باز کرد تا این رکورد روی ۷۰۴ دقیقه متوقف شود؟
عجب سوال سختی. واقعا نمیدانم چه کسی به من گل زد و کدام بازیکن رکورد مرا متوقف کرد چون هیچ وقت برایم مهم نبود که رکورد بزنم یا دقایق را بشمارم که چند بازی یا چند دقیقه است که گل نخوردهام. برای من نکته مهم، موفقیت با تیمهای باشگاهیام بود. بخصوص سپاهان که چند فصل فوقالعاده را همراه این تیم سپری کردم.
از وقتی فوتبال را کنار گذاشتهای، موقعیتش پیش آمده که به ایران برگردی و دوستانت را ببینی؟
خیلی زیاد نه. 2، 3 بار آمده و به باشگاه سپاهان رفتهام. دوستانم را دیدهام و با هم درباره خاطرههای خوش گذشته صحبت کردهایم.
حضور تو به فوتبال ارتباطی نداشته؟
نه، اصلا. فقط تفریحی بوده و برای استراحت. سالهاست فوتبال را کنار گذاشتهام. حتی برای یک بار هم نشده که دوباره برگردم و در فوتبال پستی بگیرم. نه در قامت مربی و نه مدیر یا سرپرست. کار خودم را دنبال میکنم و بیشتر کنار خانواده هستم.
یعنی در این ۱۰ سال هیچ فعالیتی در ورزش و فوتبال نداشتهای؟
هرگز. نه در فوتبال هستم و نه ورزش. اصلا برایم مهم نیست و نمیخواهم ذهنم را مشغول کنم. در این مدت هم تا توانستهام از فوتبال دوری کرده ام.
در پایان یک سوال تکراری. چه زمانی که در ایران بودی و چه حالا که در ارمنستان حضور داری و از فوتبال فاصله گرفتهای، بحث حضورت در تیم ملی ایران چه بود؟ جدی بود یا یک شیطنت رسانهای؟
بحث حضورم در تیم ملی ایران وقتی مطرح شد که من در سپاهان روزهای فوقالعادهای را سپری میکردم. این بحث جدی هم بود اما امکانپذیر نبود. من برای تیم ملی ارمنستان بازی کرده بودم و طبق قوانین فیفا نمیشد برای تیم ملی ایران بازی کنم. همیشه اولش یک شوخی عامل یک بحث جدی میشود. خلاصه اولش این داستان هم با یک شوخی آغاز شد اما در نهایت گفتم ایران را مثل کشورم دوست دارم. بچههایم اینجا بزرگ شدهاند و زبان فارسی یاد گرفتهاند، با این حال ملیتم را عوض نمیکنم، هرچند که عوض کردن ملیتم هم باعث نمیشد مشکل فیفا حل شود.
ارسال نظر