زاهدی: بین بازیکنان لژیونر فرق قائل نشوید
شاید هیچکس روزی تصور نمیکرد یک فوتبالیست ایرانی در میان کشورهای اروپایی شناختهشده بین عموم، برای پیشرفت و رسیدن به سطح اول فوتبال اروپا و همچنین به دست آوردن پیراهن تیمملی، راهی ایسلند شود.
شهاب، سلام. چرا ایسلند؟ چطور شد بین این همه کشور از ایسلند سر درآوردی؟
من هم خدمت شما سلام عرض میکنم. راستش را بخواهید، قبل از اینکه محروم شوم و وقتی حدود ۱۸ سال داشتم، از ایسلند پیشنهادی به دستم رسید. آنها به جذب استعدادها و فروش آنها به پنج یا ۶ لیگ معتبر دنیا معروف هستند، اما قسمت نشد که من هم بروم. محروم شدم و بعد از حدود سه سال، شرایط حضور در این کشور باز هم برایم فراهم شد و این بار درنگ نکردم و بعد از نیمفصل نسبتا خوب در ماشینسازی، راهی ایسلند شدم. این انتخاب فقط و فقط به واسطه لطف خداوند در حق من بود.
برای پیوستن به این تیم ایسلندی گویا تست دادهای؟ شرایطی مشابه رامین رضاییان برای حضور در اوستنده...
مدیر برنامههایم فیلمی از بازیام در ماشینسازی را برای آنها ارسال کرد و پسندیدند. در فهرستشان کمبود جا برای جذب بازیکن داشتند. هم من حضور داشتم و هم یک مهاجم آمریکایی که در لیگ دانمارک توپ میزد. چند جلسه تمرین کردیم و من را انتخاب کردند و رسما قرارداد امضا کردیم.
تیمی که به آن پیوستی اسم خیلی دشواری دارد؛ به طوری که همه نام مخفف آن، یعنی «ایبیوی»، را خطاب میکنند...
حقیقتا خود من هم هنوز نتوانستهام نام کامل را بهدرستی متوجه شوم. اسمهای خیلی سختی دارند. فقط میدانم حرف «وی» در انتهای اسم مخفف، نام شهری است که تیم من در آن حضور دارد. ما در شهر «وست مانیجر» هستیم و تنها تیم این شهر هم ایبیوی است. این جزیره در جنوبیترین نقطه ایسلند قرار دارد و جمعیتش حدود پنج هزار نفر است.
روزی که قراردادت به ثبت رسید، عکس منتشرشده تو را کنار یک خانم نشان میداد. آن شخص مسئول کدام بخش باشگاهتان بود؟
خانم سونا مدیرعامل باشگاه ما هستند. خیلی هم با بازیکنان رابطه خوبی دارند و تاکنون با ایشان مشکلی نداشتهام.
در ایسلند قراردادها چطور است؟ قطعا مبلغ قراردادت باید خیلی پایینتر از ایران باشد...
نه اتفاقا. اختلاف خیلی زیادی وجود ندارد، اما مسئله مهم این است که آنجا هر مبلغی که توافق میشود بهصورت تمام و کمال به بازیکن داده میشود و مانند ایران نیست که در آخر، بازیکن نیمی از قراردادش را هم نگیرد. در ایسلند مثل تمام کشورهای اروپایی همهچیز سر وقت و بهموقع انجام میشود.
شهاب، کمی از ایسلند برایمان بگو. درباره این کشور سردسیر چیز زیادی نمیدانیم.
ایسلند یک کشور جزیرهای است. نزدیکترین کشور به انگلستان به شمار میرود و جزو کشورهای منطقه اسکاندیناوی است. نژاد آنها هم طبیعتا وایکینگ است و مثل دانمارکیها هستند. برخلاف جمعیت کمشان مساحت این سرزمین بسیار بزرگ است. آنها پناهنده یا فرد خارجی نمیپذیرند. در ایسلند بهشدت و بهشکل وحشتناکی امنیت موج میزند. شرایط زندگی در اینجا فوقالعاده است، اما بسیار سردسیر است و زمستانهای سختی دارد. البته فرق بزرگ ایسلند با کشوری مثل روسیه در این است که آنجا زمستانهای سرد و خشکی دارد، اما سرمای اینجا را میتوان تحمل کرد و آنچنان وحشتناک نیست.
حالا از شرایط خودت در آنجا بگو. زندگی در ایسلند سخت نیست؟
چون برای بار اول میخواستم از ایران خارج شوم، واقعا برایم سخت بود، اما برخورد ایسلندیها و مردم وستمانیجر با من فوقالعاده بود. ایسلندیها مردمان بسیار خونگرم و مهربانی هستند. هر چه از خوبیشان به شما بگویم کم گفتهام. آنها بهشدت وفادار و بامحبتاند. جوری با من رفتار کردند که هیچوقت احساس غربت نکردم. من در دوران محرومیتم که کمی از فوتبال دور بودم، مشغول یادگیری زبان شدم و خدا را شکر، در ایسلند هم همه انگلیسی میدانند و از نظر زبان مشکلی نداشتم و همین مسئله کار را برایم راحتتر کرده بود. در دانمارک و سوئد هم شرایط به همین گونه است و آنها هم انسانهای مهربانی هستند.
مردم ایسلند از ایران شناختی داشتند؟
در خلال صحبتهایم گفتم که ایسلند از ایران بسیار دور است. به همین خاطر آنها شناخت چندانی از ایران ندارند. حتی خیلی از آنها فکر میکردند ما عراقی هستیم و به همین دلیل باید به آنها توضیح میدادم که ایران یک کشور مجزاست. حالا دیگر کمکم مردم وستمانیجر به این قضیه واقف هستند و ایران را میشناسند.
نکته جالب توجه درباره ایسلندیها تشویقشان است که در یورو 2016 جهـــانی شــد و حالا هم در ایران بهشدت استفاده میشود.
در ایسلند هر تیمی تشویق خاص خود را دارد و تشویق ایسلندی که گفتید مختص تیمملی است. آن تشویق نشئتگرفته از واکینگهاست و به آن بسیار علاقهمندند، اما تشویقهای دیگری هم دارند که آنها هم زیباییهای خاص خود را دارد.
امکانات فوتبالی در ایسلند چطور است. اصلا به فوتبال اهمیت کافی میدهند؟ زمین تیم شما هم خیلی جالب است. در نزدیکی کوه با ظرفیتی نزدیک به 2هزار نفر که چشماندازی بینظیر دارد...
در ایسلند اگر یک جا آسفالت نباشد حتما سبزه میروید. آنها خیلی آدمهای اقتصادی هستند و با توجه به نیازشان هزینه میکنند. بههمین دلیل هم ورزشگاهها ظرفیت آنچنانی ندارند. روبهروی زمین ما یک کوه است، اما در لیگ ما به جایی رفتیم که زمین کنار دریا بود. هوای اینجا فوقالعاده است. شاید باورتان نشود، اما همین تیم ما در این شهر کوچک هفت زمین تمرین دارد. دو استخر و دو سالن بدنسازی دارد و از نظر امکانات در بهترین فرم ممکن است.
هواداران ایبیوی هم خیلیزود تو را قبول کردند و با گلهایی که زدی، نزد آنها محبوب شدی...
ابتدا از همه هواداران ایبیوی تشکر میکنم. این علاقه بین من و آنها دوطرفه است. بعد از اینکه من به تیم اضافه شدم در هفته اول بازی نکردم. در دیدار بعدی ۶۰ دقیقه در زمین حضور داشتم و کار خاصی هم نکردم؛ چراکه با شرایط فوتبال آنجا آشنا نبودم. فوتبال در ایسلند فیزیکی دنبال میشود. همان نمایش نهچندان خوب باعث شد تا چهار هفته به من اصلا بازی نرسد، اما در هفت هفته پایانی عملکرد خیلی خوبی داشتم. در ۶ بازی انتهایی چهار گل زدم و دو پاس گل دادم و یک پنالتی هم گرفتم. به رتبه تیم ما نگاه نکنید. فاصله ما با تیمهای بالاسری بسیار کم بود. تیم ما موفق شد در جام حذفی هم قهرمان شود و سهمیه لیگ اروپا را کسب کند که این موفقیت بزرگی به حساب میآید.
حالا که لیگ ایسلند تمام شده وضعیت تو چگونه است؟ مـیخواهی بمانی یا بروی؟
راستش را بخواهید، فعلا که در استراحت هستم. از شرایطم راضیام و خدا را شکر، چند پیشنهاد داخلی و خارجی هم به دستم رسیده است. باشگاه ایبیوی هم پیشنهاد تمدید قرارداد را داده و خودم هم تمایل دارم بهواسطه شرایط خوبم در این باشگاه و مسابقات لیگ اروپا که فصل بعد به انجام میرسد در این تیم بمانم، اما هنوز هیچ چیز قطعی نشده است. ژانویه به ایسلند برمیگردم و در صورت توافق دوباره تمریناتم را با این تیم برای فصل جدید آغاز میکنم.
دوســـت نـــداری بـه پرسپولیس یا فوتبال ایران برگردی؟
روزهای سختی در ایران داشتم. بعد از اتمام محرومیتم در زمان حمید درخشان خیلی خوب تمرین کردم. کمکم به بازی گرفته میشدم، اما بعد از محرومیتی که به وجود آمد، بازگشتم سخت شد. با این حال در زمان آقای برانکو جزو آمادهترین بازیکنان بودم و همتیمیهایم شاهد این مسئله هستند. بازی به من نمیرسید. فقط در یک مسابقه مقابل قشقایی به بازی گرفته شدم. میخواستم بازی کنم، اما میدانستم شرایط برای بازی فراهم نبود. کاری نمیتوانستم بکنم. تصمیم گرفتم به جایی بروم که بازی کنم. به خاطر همین راهی ماشینسازی شدم. با این حال دوست دارم دوباره روزی به پرسپولیس برگردم؛ چراکه به این تیم و هوادارانش علاقه دارم.
بازیکنانی که در خارج از ایران بازی میکنند همیشه با نگاه ویژه کیروش روبهرو بودهاند. تو فکر میکنی بتوانی به تیمملی راه پیدا کنی؟
آرزوی هر فوتبالیستی است که بتواند پیراهن تیمملی کشورش را بر تن کند. تمام تلاشم را میکنم در ماههای باقیمانده تا جامجهانی در فهرست تیمملی حضور داشته باشم.
صحبت پایانی...
یک گلایه داشتم که میخواهم از اینجا آن را اعلام کنم. نمیدانم چرا رسانهها بین بازیکنان لژیونر و پوشش اخبار آنها فرق قائل میشوند. هیچ تبلیغی روی کار من نبود. من از خیلی از بازیکنان دیگر شاغل در لیگهای اروپایی عملکردم بهتر بود و سطح فوتبال ایسلند هم، در مقایسه با نروژ یا سوئد، کم ندارد. من عنوان بهترین بازیکن ماه را هم کسب کردم و تیممان برای فصل بعد در لیگ اروپاست. امیدوارم نگاهها کمی منصفانهتر باشد.
ارسال نظر