خالد شفیعی و اشتباه رفتن یک راه درست
خالد شفیعی با یک دنیا امید و آرزو به لیگ فوتبال کره جنوبی رفت. او میدانست اگر در تراکتورسازی به جای دو هفته یک بار گلزنی هر هفته دو گل هم بزند کارلوس کیروش به او اعتنایی نخواهد کرد.
در پنج ماه و اندی پس از آن انتقال حتی لفظ ناکام نیز برای توصیف مدافع ماجراجوی سابق سرخهای تبریزی ناکافی و اندک نشان میدهد و آرزوی او کاملا برباد رفته است.
حاصل حدود نیم فصل حضور این مدافع قدرتی و شجاع و گلزن در لیگ کره جنوبی فقط حضور نصف و نیمه در دو مسابقه این لیگ و به مدت مجموع 153 دقیقه بوده است. او تنها در یک مسابقه به عنوان بازیکن فیکس اف. سی. سئول به میدان آمد و در جریان همان تک دیدار هم آسیب دید و مجبور به ترک زمین شد و دیگر مرتبه حضورش در میدان نیز در هیات بازیکن ذخیره بود.
او در ۷ دیدار روی نیمکت سئولیها نشست و هرگز به زمین گسیل نشد، در ۹ دیدار حتی به جمع ۱۸ نفر راه نیافت و از نیمکت هم دور ماند. «بد بودن» فقط خصلت خالد نبود و تیم وی نیز چیزی نشد و باشگاهی که سابقه بارها قهرمانی در لیگ کره و راهیابی به فینال لیگ قهرمانان آسیا را هم (با حذف کردن استقلال تهران در نیمه نهایی) دارد، در فصل تازه پایان یافته «کی لیگ» تنها به رتبه پنجم رسید و به تبع آن فصل بعد در لیگ قهرمانان آسیا هم رویت نخواهد شد.
در تضاد کامل با کاوه رضایی
وضعیت و فرجام کار خالد شفیعی در تضاد کامل با شرایط کاوه رضایی و شماری دیگر از لژیونرها بوده است که طی چند سال اخیر با هدف راضیسازی کیروش راهی لیگهای خارجی شدند و توسط تیمهای خود مورد استفاده وسیع هم قرار گرفتند و چون درخشیدند سرمربی 64 ساله ایران آنها را به اردوها و مسابقات فراخواند و جدیدترین نمونه آن کاوه رضایی بوده است که به درست یا غلط احساس کرد تا وقتی در استقلال حضور دارد، کیروش او را تحویل نمیگیرد و در نتیجه بارش را بست و به لیگ بلژیک رفت و در این فصل چنان در شارلروا خوب کار کرده (و این تیم ذاتا متوسط و معمولی را به رده دوم جدول لیگ بلژیک رسانده) که برای کیروش چارهای جز دعوت و استفاده از وی باقی نمانده است و او این کار را اخیرا در چهار دیدار دوستانه تیم ملی انجام داده و مشابه این وضعیت در مورد کریم انصاریفرد هم رویت شده است.
درست است که کریم پس از درخشش در لیگ یونان مورد توجه بیشتری از جانب سرمربی ایران قرار گرفت اما حتی در زمان حضور توام با ناکامیاش در اوساسونا آنقدرها هم از برنامهها و حوزه دید و اقدامات کیروش دور و خارج نبوده و رامین رضاییان چه در لباس پرسپولیس و چه با پیراهن اوستنده بلژیک در فهرستهای کیروش جای داشته است.
امیر عابدزاده که در این فصل در لیگ پرتغال خوش درخشیده نمونه دیگری از بازیکنانی است که برای خوشبخت شدن در سطح ملی و حتی داخلی، لژیونر شدن را انتخاب کرد و برخلاف شفیعی بلد بود که به کجا برود و چه بکند و البته راهنماییهای پدر مشهور وی در این امر سهم بزرگی داشت.
سروش رفیعی هم هست اما...
خالد شفیعی در جمع افرادی که لژیونر شدند اما از تیم ملی دور ماندند تک و تنها و بی رقیب نیست و سروش رفیعی هم پس از انتقال از لیگ ایران به لیگ قطر به جای پیشرفت در سطح ملی دچار پسرفت شده و در هیچ یک از فهرستهای اخیر کیروش جایی نداشته است ولی او پیش از این قضایا برخلاف شفیعی بارها ملیپوش شد و مورد شفیعی با میزان بالایی از ناکامی همراهی است. البته او میگوید انتقال دیرهنگامش به لیگ کره و این نکته که پس از شروع نیم فصل دوم جذب این مسابقات و اف.سی. سئول شد، در جا نیفتادن وی سهم عمدهای داشته و مصدومیت بیموقع و مزمن کشاله ران نیز مزید بر علت شده است. وی حتی از ناسازگار بودن غذاهای کره جنوبی هم به عنوان یکی از دلایل ضعف جسمانی و ناکامی فنیاش یاد کرده و میگوید به رغم باقی ماندن یک سال از مدت قراردادش باید با سران اف. سی. سئول صحبت و آیندهاش را ترسیم و برنامهریزی کند، هر چند جدایی از این تیم امر دلخواه وی نیست و در مورد احتمال بازگشت به ایران نمیتواند به صراحت حرف بزند. از همه جالبتر این که او تاکید کرده هنوز به حضور در جام جهانی ۲۰۱۸ خوشبین است و نهایت تلاشش را به کار میگیرد تا به این هدف سخت برسد. به قول شفیعی او از همین حضور نه چندان موفق در سئول درسهای زیادی گرفته که برای ارتقای سطح بازیاش و به ویژه قرار گرفتن در قالبهای حرفهای بسیار به کار وی خواهد آمد.
شروع از نو
با این حال یک بررسی و قیاس ولو گذرا بین شرایط احسان حاجیصفی که انتقال موفقتری به لیگ یونان داشته و سعید عزتاللهی که چه در اسپانیا و چه در روسیه موفق بوده و البته سردار آزمون نشان میدهد که خالد راه درست را غلط رفته است و شاید بهتر است که باشگاهش را عوض کند یا در پیمودن این راه تدابیر و اهرمهای دیگری را به کار گیرد و همه چیز را از نو آغاز کند.
نظر کاربران
حقش بود
آقایوون مشکل و تقصیر از شفیعی و یا همسال شفیعی اینها نیس بلکه.....
مشکل اصلی اولش پول و مادیاته .... مثل این سروش رفیعیه
دومیش مشکل و علت بوجود اومدن چنین چالش ها و بالا و پایین هایی.... اون عینک دید آقای کیروشه!!!
که اومده بین استعداد های فوتبال این مملکت داره تبعیض قایل میشه ؛؛؛
الان مثلاً علی علیپور ... فوق ستاره لیگه که اصلا انگارنهانگار که علیپور بهترین بازیکن پرسپولیسه
حالا هم دارم بلعکسشو مثال میزنم ...
دوستان سال قبل کاوه رضایی بهترین بازیکن استقلال بود...
آیا کاوه به تیم ملی دعوت میشد؟؟؟؟
یا آیا کاوه امسال در تیم درجه ۲بلژیک به اندازه همون فصل گلزنی و گلسازی کرده ؟؟؟ که الان به تیم ملی دعوت میشه؟؟؟
پس باید قبول کنیم که بعضاً مشکل از بازیکن هم نیس!!!!