دردهای کهنه، کینه های همیشگی
نیما نکیسا اگر چند ماه دیگر صبر می کرد، دو دهه از بازیهای جام جهانی ۱۹۹۸ می گذشت و می توانست به مناسبت شروع بازیهای روسیه ۲۰۱۸ حملاتش علیه عابدزاده را از سر بگیرد
آی اسپورت: نیما نکیسا اگر چند ماه دیگر صبر می کرد، دو دهه از بازیهای جام جهانی ۱۹۹۸ می گذشت و می توانست به مناسبت شروع بازیهای روسیه ۲۰۱۸ حملاتش علیه عابدزاده را از سر بگیرد. اما کارلوس کیروش آتش همیشگی و زیر خاکستر مخفی شده نکیسا را با دعوت از امیر عابدزاده زودتر شعله ور کرد تا دروازه بان سابق تیم ملی بار دیگر دلخوری های قدیمی را تکرار کند. ولی اگر چندین دهه دیگر هم از «گذشته ها» بگذرد برای نکیسا جای بخشش و گذشتی وجود ندارد و مواضع وی در قبال دروازه بان اسبق شماره یک ایران همچنان خصمانه باقی می ماند. نیما نکیسا یکی از منتقدان احمدرضا عابدزاده که هیچ وقت به او به چشم استاد و بزرگتر نگاه نکرد، با دعوت امیر عابدزاده به تیم ملی، شمشیر را از رو بست و رسیدن دروازه بان جوان به تیم ملی را استفاده از «رانت» پدرش عنوان کرد. اینکه چرا نکیسا نتوانست هیچ وقت رابطه خود را با عابدزاده به حد و اندازه های دوستی و احترام برساند مشخص نیست. بدون تردید نکیسا می داند که عابدزاده از نظر فنی فاصله معناداری با وی داشت. تنها مهارتهای فنی درون دروازه نبود که از او یک اسطوره ساخت، روحیه مثالزدنی اش در سخت ترین بازیها که
اوج آن بازی مقابل استرالیا بود، عابدزاده را در هاله ای متفاوت از سایرین قرار داد. محبوبیت دروازه بان استثنایی آنقدر ریشه دار و عمیق بود که وقتی روی تخت بیمارستان با بیماری دست و پنجه نرم میکرد خیابانهای اطراف بیمارستان کسری و تمام روزنامه های آن سال در تسخیر عابدزاده قرار داشتند. نکیسا در طول سالهایی که با رقیبش همبازی بود، کینه از عابدزاده را پرورش و به آن شاخ و برگ داد و از آن غولی ساخت که امروز می تواند خودش را ببلعد. داستان کینه ورزیهای خشماگین و زیر سوال بردن یکدیگر حرف تازهای در فوتبال ما نیست. روزانه مربیان، بازیکنان و مدیران بسیاری برای «فرار رو به جلو» و توجیه عملکردشان، یکدیگر را به باد انتقادهای بیرحمانه می گیرند.
نکیسا نیز یکی از مهره های همین فوتبال است. فوتبالی آماتور که هر چه از عمر آن می گذرد پلشتیهایش بیشتر می شود. نیما نکیسا که به خوبی از شیوه ها و رویکردهای سرمربی تیم ملی آگاه است و خصوصیات اخلاقی کیروش را می شناسد، در انتقادی سخیف ملی پوش شدن فرزند عابدزاده را با پیشینه پدرش مرتبط می داند. نکیسا سنگ دروازه بان خودش را به سینه نمی زند بلکه ناکامیهای به جا مانده از دوران بازیگری اش را به رخ می کشد. اینکه آنقدر توانا نبود تا بتواند دروازه تیم ملی را به خود اختصاص دهد و همیشه نفر دوم و سوم باقی ماند. نکیسا نمی داند که در جنگ هر دو طرف بازنده هستند، اما هیاهوی یک نفره ای که به راه انداخته است تنها یک بازنده دارد؛ نیما نکیسا که همان مقطع درخشان کارنامه اش را با دست خود از ذهن اهالی فوتبال پاک می کند.
نظر کاربران
در حد عقاب نیست این جوجه اردک بزار یکم صداهایی از خودش در بیاره که شاید کسی بش توجه کنه