درسهاي يك شكست «مهم»
نه «اين» شكست مقابل اسپانيا پايان دنياست و نه «آن» پيروزي مقابل آلمان نشانه قدرت بلامنازع فوتبال ايران است.
از ياد نبريم از مبلغي كه به عنوان درآمد بوندسليگا به ١٨ تيم حاضر در ليگ ميرسد ٣٠ درصد آن صرف فوتبال پايه و جوانان ميشود، همان بخشي كه آلمانها هميشه با تاكيد بر آن به پيشرفت در فوتبال دنيا رسيدند.
مديران عالي فوتبال ايران بايد براي باشگاهها، هياتها، ليگها و بسياري از بخشهاي آن برنامهريزي هدفمند داشته باشند. با وجود احترامي كه براي مديران فوتبال ايران در طول اين سالها قائل هستيم اما ساختار غيرعلمي و غير كاراي فوتبال كه همهچيز در آن بهشكل ظاهري انجام ميشود، به دهههاي پيشتر برميگردد. وقتي به تيمملي نوجوانان اسپانيا دقت كنيم، ٩بازيكن آنها از باشگاههاي بارسلونا و رئالمادريد هستند اما باشگاههاي پرسپوليس و استقلال در تيمملي نوجوانان تنها يك نماينده دارند!
البته موفقيت در تيمملي نوجوانان پيامي روشن براي فدراسيون فوتبال دارد. رقابت با بهترين تيمهاي دنيا نيازمند برنامهريزي چندساله است و با برنامه مقطعي و كوتاهمدت نميتوان در آسيا موفق شد و مدتهاست شانس در فوتبال دنيا جاي خود را به آيندهنگري، تداركات و برنامهريزي داده است. حمايت همهجانبه فدراسيون فوتبال از تيم نوجوانان و تدوين برنامه چند ساله براي آنها، موفقيت را بههمراه داشت.
بهمدد علم مديريت، مدلهاي مختلفي براي تحول سازماني وجود دارد كه دامنه و قله كار مشخص است. بايد پايه محكمي در فوتبال داشته باشيم تا در ادامه به فرآيندگرايي در فوتبال برسيم. اين برنامه ميتواند ما را به موفقيتهاي پايدار برساند. مدلي كه در تيمملي بزرگسالان فوتبال ايران به نتيجه رسيد و كارلوس كيروش سوار بر اين موفقيت و پيروزيهاي پايدار، همچنان برنامهريزي ميكند و هدفگذاري كرده است. يك پيشنهاد ميتواند حضور مربي بزرگ خارجي به عنوان مديرفني تيمهاي پايه ملي باشد كه به يكسانسازي تمرينات و تفكرات فوتبال پايه كمك كند. مراقب «اين» تيمملي و ستارههاي نوجوانمان باشيم و از امروز براي حضور آنها در تيمملي بزرگسالان فكر كنيم. فوتبال نياز به «نگاه تازه» دارد، نياز به فكر و انديشه نو.
ارسال نظر