چرا ایران نمایندهای در لیگهای معتبر اروپا ندارد؟
روی هم ۳۴ بازیکن آسیایی در ۵ لیگ معتبر فوتبال اروپا حضور دارند که ایران در این جمع نمایندهای ندارد. دلایلش را بررسی میکنیم.
ایران ورزشی: نامش را چه بگذاریم؟ اتفاق نگران کننده یا بهانهای برای نا امیدی؟ ماجرا فراتر از یک نگرانی ساده است یا یک ناامیدی صرف. این ماجرای تلخ سالهاست که فوتبال ایران را آزار میدهد؛ شاید از زمانی که مهدی مهدوی کیا، وحید هاشمیان و علی کریمی چمدانهایشان را بستند و از آلمان برگشتند. فوتبال ایران بعد از این ستارهها، انگار که طلسم شد. طلسمی برای حضور استعدادهای فوتبال ایران در لیگهای معتبر.
دیگر هیچ گاه ندیدیم که بازیکنی از فوتبال ایران- هر چند توانا و مستعد- راهی به یکی از 5 لیگ معتبر فوتبال دنیا پیدا کند. معنای لژیونر شدن برای ما تغییر کرد. از بوندس لیگا تا بلژیک، روسیه و حتی پرتغال. خبر امیدوارکنندهای هم به دستمان نرسید. جز بحثهایی که بر سر انتقال سردار آزمون به لاتزیو و البته جهانبخش به واتفورد و برنلی شنیده میشد.
تاسف برانگیز است که تیم نخست قاره آسیا در رده بندی فیفا، حتی یک لژیونر در لیگهای معتبری چون آلمان، انگلیس، ایتالیا، اسپانیا و فرانسه ندارد. آن هم در روزهایی که عراق و چین هم مسیر اروپا را یافتهاند. فوتبال چین به بوندس لیگا رسیده و عراق به سری آ. یونینگ ژان ۲۰ ساله و چینی در وردربرمن حضور دارد- هر چند بازی نمیکند - و علی عدنان پیراهن اودینزه را بر تن دارد. او البته بازی میکند؛ هر از چند گاهی به طور ثابت و برخی اوقات هم بهعنوان بازیکن جانشین.
تیم اول آسیا نمایندهای در لیگهای معتبر اروپا ندارد. یعنی در این بخش، از چین و عراق هم عقب ماندهایم. نه انتقال هیجان انگیزی هست و نه خبر امیدوارکنندهای؛ حداقل برای چند روز هم که شده. این تاسف وقتی بیشتر میشود که بدانیم ژاپن، استرالیا و کره جنوبی، تیمهایی که در رده بندی فیفا پایینتر از ایران قرار دارند، روی هم 32 لژیونر در 5 لیگ معتبر فوتبال اروپا دارند.
ابتدا از ژاپن شروع میکنیم. دو بازیکن در لیگ انگلیس به نامهای مایا یوشیدا (ساوتهمپتون ) و شینجی اوکازاکی (لسترسیتی )، ۹ بازیکن در بوندس لیگا که نامهایشان را مرور میکنیم. شینجی کاگاوا (دورتموند ) گنکی هاراگوچی (هرتا برلین ) ماکوتو هاسهبه و داییچی کامارا (آینتراخت فرانکفورت ) گوتوکو ساکایی و تاتسویا ایتو (هامبورگ ) تاکوما آسانو (اشتوتگارت ) یوشینوری موتو (ماینتس ) و یویا اوساکو (کلن ).
فوتبال ژاپن البته در سری آ ایتالیا هم نماینده دارد. بازیکنی به نام یوتو ناگاتومو که در اینترمیلان بازی میکند و حتی به بازوبند کاپیتانی این تیم نیز رسیده است. در لالیگا هم میتوانیم بازیکن ژاپنی پیدا کنیم. آن هم دو بازیکن. تاکاشی اینویی که در ایبار بازی میکند و البته گاکو شیباساکی که عضو ختافه است. فوتبال ژاپن مرزها را در نوردیده و به فرانسه و لوشامپیونا هم رسیده. چرا که هیروکی ساکایی در المپیک مارسی حضور دارد و ایجی کاواشیما در متز.
این ۱۶ لژیونر متعلق به ژاپن بود. البته کره جنوبی هم دست کمی از رقیب اصلی خود در شرق آسیا ندارد. سونگ هیونگ مین (تاتنهام ) سونگ یونگ کی (سوانسی ) جانگ یونگ لی (کریستال پالاس). اینها بازیکنان کرهای هستند که در لیگ انگلیس بازی میکنند. جو هو پارک (دورتموند ) دونگ یونگ جی و جا چئول کو از آگزبورگ سه نماینده کره جنوبی در بوندس لیگا محسوب میشوند. سئونگ وو لی تنها بازیکن کره جنوبی در سری آ است که برای ورونا بازی میکند. کره جنوبی دو بازیکن هم در لیگ فرانسه دارد. هیونگ جونگ سوک که در ترکیب ترویز حضور دارد و چانگ هون کیون که برای دیژون بازی میکند.
اما لژیونرهای فوتبال استرالیا. سه بازیکن در لیگ انگلیس به نامهای آرون موی (هادرزفیلد ) متیو رایان (برایتون ) و برد اسمیت (بورنموث ) کوام یبوآه از بوروسیا مونشن گلادباخ و متئو لی از هرتابرلین، دو بازیکن استرالیایی هستند که در بوندس لیگا حضور دارند. کریس اینومیدیس تنها نماینده فوتبال استرالیا در سری آ است که در ترکیب لاتزیو به میدان میرود. میشل لانگراک هم تنها بازیکن فوتبال استرالیا است که موفق شده در لالیگا بازی کند؛ برای باشگاهی به نام لوانته.
روی هم ۳۴ بازیکن آسیایی در ۵ لیگ معتبر فوتبال اروپا حضور دارند که ایران در این جمع نمایندهای ندارد. دلایلش را بررسی میکنیم. اولی کیفیت بازیکنان. آیا میتوان کیفیت بازیکنان ایرانی را پایینتر از بازیکنانی از کره جنوبی، ژاپن، استرالیا، چین و حتی عراق دانست؟ پاسخ قطعا منفی خواهد بود. اگر ستارههای فوتبال ایران بی کیفیت بودند، تیم ملی هرگز به این موفقیتها نمیرسید. تیم ملی موفق را بازیکنانی تشکیل میدهند که کیفیت شان بالا است. البته که نمیتوان تواناییهای کی روش را در موفقیت تیم ملی نادیده گرفت.
دلیل دوم بر میگردد به بحث کپی رایت. وردربرمن تنها به دلیل حضور یک حامی مالی چینی در این باشگاه مجبور شد یونینگ ژانگ را جذب کند. بازیکنی که با اصرار حامی مالی به بوندس لیگا راه یافت اما تا اینجای فصل حتی یک دقیقه هم بازی نکرده است. در ایران اما نه از اسپانسرهای قدرتمند خبری هست و نه قانون کپی رایت. زمینهای برای فروش پیراهن مثلا سردار آزمون - اگر به لاتزیو برود - وجود ندارد و همین بهانهای است برای تیمهای اروپایی که روی بازیکنان ایرانی حساب باز نکنند.
بحث نبود ارتباط با ایجنتهای قدرتمند فوتبال جهان و البته اشتیاق کم برای آموختن زبان انگلیسی توسط بازیکنان هم موانع مهمی در این مسیر هستند. مسیری که برای فوتبال ایران و ستارههایش به درستی طی نمیشود و فقط افسوس و حسرت در پی دارد. حسرتی که با تماشای بازیهای باشگاهی در اروپا تکرار میشود و البته که برای رفع آن کاری از دست ما ساخته نیست.
پ
نظر کاربران
وقت گیر اوردی
آخر تحلیل زدین به خال، فوتبال امروز بعنوان صنعت فوتبال مطرح است ،درکنار لذت بردن از آن باشگاهها درآمدهای عجیب و غریبی کسب می کنند و عدم نتیجه گیری مالی از بازیکنان به راحتی می تواند آنها را به گزینه های فرعی جذب تبدیل کند، همین انتقال اخیر 222 میلیون یورویی!، چقدر درآمد بعلت اسپانسرهای جدید و فروش پیراهن نصیب PSG کرد؟ تازمانیکه فوتبال را بعنوان بنگاه اقتصادی درنظر نگیریم و با سند سازی های سالانه اکثر باشگاهها با همراهی فدراسیون ملی به AFC گزارشات جعلی بدهیم نتیجه همین فساد،عدم پیشرفت و افول خواهد بود _بحث ملی بعلت وجود کیروش کاملا متفاوت است هرچند با وجود چنین وزنه ای فدراسیون نشین ها همچنان درجذب اسپانسر البسه هم مشکل دارند.
خلاصه تحلیل شما قبول و دم شما گرم
تا زمانی که فوتبال به دست افراد فوتبالی نباشه از این هم بد تر میشویم وقتی فوتبال رو سیاسی میکنند این نتیجه اش میشه ....