مقصران بحران استقلال شانه خالي نکنند!
بحراني که استقلال را محاصره کرده، حاصل مديريت افرادي است که به همه چيز فکر ميکنند به غير از آينده اين تيم و احساسات هواداران ميليوني که منتظر نتيجه گرفتن تيمشان هستند...
جدالهاي لفظي يک پاي ثابت فوتبال پرحاشيه ماست و تيمهاي بزرگ ليگ برتر و حتي تيم ملي هرازچندگاهي درگير اين جدالها ميشوند. با وجود اينکه برخيها عادل فردوسيپور را به خاطر فرصت دادن به مديران استقلال شماتت ميکنند، اما شدت اين درگيريهاي داخلي به حدي زياد است که دير يا زود علني ميشد و برنامه نود بهانهاي بود براي عيان شدن واقعيتهاي تلخ بود. به انتخاب مديرعامل، اعضاي هيئت مديره و کادر فني که ميرسد انواع و اقسام فاکتورهاي مختلف را در نظر ميگيرند، از روابط فاميلي گرفته تا خطمشي سياسي، اما زمان نتيجه گرفتن که ميرسد همان افراد دم از توجه به نکات فني و اهميت دادن به دل هواداران ميزنند. عملکرد ضعيف استقلال در اين فصل از رقابتها صداي همه را درآورده؛ شعارهاي هواداران، انتقاد پيشکسوتان و عيان شدن مشکلات داخلي وخامت اوضاع را نشان ميدهد. با اينکه طرفين دعوا دوشنبه شب بسياري از حقايق مگو را به زبان آوردند و آنچه را که نبايد گفتند، ولي در بحث ريشهيابي ناکامي استقلال هنوز حرفها و نکات زيادي براي گفتن باقي مانده که به نظر ميرسد برخيها ترجيح ميدهند اذهان را منحرف کنند. ناکارآمدي مديريتي و نقاط ضعف بسيار زياد کادرفني کار را به جايي رسانده که آبيها در همان هفتههاي نخست جزو فانوس به دستان ليگ برتر باشند. به همين خاطر است که نميتوان تقصير را تنها گردن يک نفر انداخت و بدون شک افراد زيادي در اين ناکامي نقش داشتهاند.
اختيار تمام و کمال مديريتي سرخابيهاي پايتخت با وزارت ورزش است، با اين حساب وزارتخانه حالا بيش از هر زمان ديگري بايد پاسخگوي انتقادها باشد. انتخاب مديرعامل و اعضاي هيئت مديره براي هر باشگاهي حياتي است، چراکه تمام تصميمات ريز و درشت تيم به دست اين افراد گرفته ميشود. در صورتي که مديران خبره و کاربلد در بدنه يک باشگاه حضور داشته باشند قطعاً ميتوانند بزرگترين بحرانها را با تاکتيکهاي حرفهاي مديريت کنند و تيم را از فشار و استرس نجات دهند، ولي آيا باشگاه استقلال از داشتن چنين مديراني بهره ميبرد؟!
اگر اينگونه بود يکي از اعضاي هيئت مديره روي آنتن زنده اسرار باشگاه را برملا نميکرد و بازيکن و مربي را رودرروي هم قرار نميداد، آن هم درست زماني که آقاي مديرعامل همچون بينندههاي تلويزيوني سکوت کرده و شنونده درگيريهاي لفظي اعضاي باشگاهش بود. چه کسي به اين افراد فرصت عرضاندام داده که اينگونه با آبروي يکي از دو قطب فوتبال ايران بازي و احساسات طرفداران اين تيم را خدشهدار ميکنند؟ انتخاب تک تک اعضاي هيئت مديره به عهده وزير ورزش، مشاوران و همفکران سياسي - ورزشياش بوده است. وقتي اسامي اعضا اعلام شد هيچ نام آشنايي به گوش نخورد، نامي که فهم فوتبالي داشته و بحرانهاي فوتبالي را تجربه کرده باشد. از طرف ديگر افتخاري همان مديرعاملي است که سالها مسئوليت کميته فوتسال را برعهده داشته و در اين مدت اهالي اين رشته بارها چوب سوءمديريت او را خوردند تا اينکه افتخاري به حکم وزير سر از استقلال درآورد و پيش از شروع فصل نيز در سمتش ابقا شد.
استقلال هم براي آقاي مدير جايي براي آزمون وخطا و کسب تجربه است و اينکه چه آينده تاريکي در اختيار آبي هاست هم فرقي نميکند. در ادامه تصميمهاي اشتباه، مسئوليت کادر فني به منصورياني ميرسد که اين روزها ثابت کرده آرتيست خوبي است و علاقه خاصي هم به شوآف دارد. اين زنجيره زماني تکميل ميشود که آقاي سرمربي دستور خريد بازيکنان مثلاً اسمي را صادر ميکند و ميلياردها تومان پول بيتالمال به هدر ميرود. اينگونه است که تيمي چون استقلال اسير بحراني ميشود که مسببان آن خود را کنار کشيده و نظارهگر به جان هم افتادن بازيکن، مربي و برخي اعضاي هيئت مديره ميشوند. بايد باز هم تأکيد کنيم که حق هوادار استقلال اين نيست و اگر اندکي تفکر حرفهاي را در مديريت دخالت ميدادند، اين بحران ايجاد نميشد.
نظر کاربران
بزرگترین مشکل استقلال نه منصوریانه نه افتخاری بلکه بزرگترین مشکل استقلال رحمتیه که توهرتیمی بوده اون تیمونابودکرده رحمتی باید از استقلال بره اونوقت ارامش برمیگرده
دقیقا شش ساله فدراسیون کمر ب نابودی تاج بستن