بدهکاران و بدهیسازان را تغییر دهید
باشگاهها قراردادهایی را با بازیکنان منعقد میکنند که به هیچوجه توانایی پرداخت آن را ندارند و طی سالهای گذشته میلیاردها تومان بدهی پای باشگاهها گذاشته و در این بین سهم فدراسیون فوتبال در همراهی عقد اینگونه قراردادها کمرنگ نبوده است.
باشگاهها قراردادهایی را با بازیکنان منعقد میکنند که به هیچوجه توانایی پرداخت آن را ندارند و طی سالهای گذشته میلیاردها تومان بدهی پای باشگاهها گذاشته و در این بین سهم فدراسیون فوتبال در همراهی عقد اینگونه قراردادها کمرنگ نبوده است.
همین باشگاهها به خاطر جذب بازیکن مورد نظر همه جور تعهد از جمله پرداخت مالیات بازیکنان را برعهده میگیرند و به همین خاطر بدهیهای مالیاتی هم سر به فلک کشیده است. بازیکنان خارجی بدون هیچ حساب و کتابی سر از باشگاههای مطرح در میآوردند و در این بلبشوی فوتبال کشورمان با کمترین بازی، بدهی هنگفتی روی دست باشگاهها میگذارند.
نیازی به ذکر نمونههایی از آنها نیست. از استقلال و پرسپولیس گرفته تا تراکتورسازی و اکثر باشگاههای لیگ برتری درگیر این نوع بازیکنان هستند و گاهی از آنها متاسفانه به نام «سهم مربیان» نام برده میشود. جالب است که حتی برخی به نیمکت تیم هم راه پیدا نمیکنند اما چند سال بعد با حکم فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا، پول هنگفتی را از باشگاه طلب میکنند و یا باشگاهها را با محرومیتهای سنگین مواجه کرده و با بهرهگیری از حفرههای قانونی که در فوتبال کشورمان وجود دارد، حتی باشگاهها را مجبور به پرداخت غرامت هم میکنند. از طرف دیگر بازیکنان فوتبال در چنین وضعیتی رفتارشان در قبال تیمهایشان کاملا متفاوت است، بازیکنان در داخل کشور و در مواجهه با تیمهای لیگ برتری برخورد و رفتاری کاملا متفاوت از زمانی دارند که در تعهد و قرارداد باشگاههای دیگر هستند.
به طور مثال بازیکنانی که در کشورهای حوزه خلیج فارس به میدان میروند، کاملاً به قوانین و مقررات باشگاههایشان احترام میگذارند و نهایت تلاششان را میکنند که خواستههای باشگاه را برآورده کنند اما در داخل کشور گرفتار حواشی میشوند که به هیچوجه نمیتوانند از تمام تواناییهایشان بهره بگیرند. سرمربی تیم ملی به خود اجازه میدهد که تمام ارکان فوتبال کشورمان را به خط کند تا خواستههایش برآورده شود و یا حتی تاثیرگذاریاش در عزل و نصبها در فدراسیون فوتبال سر زبانها بیفتد.
در نهایت اینکه متاسفانه در طول همه سالهای گذشته و با همه آسیبهای جدی که به فوتبال کشورمان وارد شده، اراده جدی برای سر و سامان دادن به این وضعیت وجود ندارد. برخی قوانین بدون پشتوانه کار کارشناسی و حتی اجرایی به صورت آییننامههای داخلی ابلاغ میشود ولی نه تنها تاثیر مثبتی روی روند حاکم بر فوتبال کشورمان نمیگذارد بلکه گاهی همین قوانین مایه سوء استفاده برخی افراد شده و چالشهای جدیدی به وجود میآورد. مراجعه برخی از بازیکنان و مربیان برای گرفتن مطالباتشان به نهادهای بینالمللی نظیر کنفدراسیون فوتبال آسیا و... نیز نگرانی تازهای را برای فوتبال به وجود آورده است.
مسوولان باشگاهها و فدراسیون فوتبال به این دل خوش کردند که این نهادها، توجهی به این شکایات نخواهند کرد اما به طور حتم زمانی که کمیته انضباطی فدراسیون فوتبال توان و قدرت رسیدگی و برخورد با تخلفات مالی از جمله پرداخت نکردن مطالبات بازیکنان توسط باشگاهها را ندارد، به نظر میرسد تکرار اینگونه شکایات به زودی پای ایافسی و حتی فیفا را به این ماجراهای فوتبال کشورمان باز کند. اینکه کنفدراسیون فوتبال آسیا طی ماههای اخیر به شدت روی فوتبال کشورمان و بخصوص مشکلات مالی باشگاهها حساس شده است و در وهله اول اقدام به محرومیت برخی باشگاهها از نقل و انتقالات کرد، نشان میدهد همین عوامل دست به دست هم داده تا شرایط فوتبال بحرانی شود و کنفدراسیون فوتبال آسیا به دلایلی از جمله شکایت بازیکنان و گزارشهایی که از منابعی غیر از فدراسیون فوتبال و باشگاهها میگیرد، روی فوتبال کشورمان تمرکز کرده و صد البته ماجرای شکایت فدراسیون فوتبال از ایافسی به خاطر انتقال بازیهای نمایندگان کشورمان مقابل تیمهای عربستان و احتمال الزام پرداخت خسارت کنفدراسیون فوتبال آسیا به فوتبال کشورمان باعث شده همه چیز علیه فوتبال کشورمان پیش برود. تهدید حذف نمایندگان کشورمان از رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا چه بخواهیم و چه نخواهیم کاملا جدی است و اگر وضع به همین منوال پیش برود، قطعا با مشکلات جدیتری روبهرو خواهیم بود.
متاسفانه در این بین نه امیدی به فدراسیون فوتبال وجود دارد و نه این فدراسیون میتواند درباره کلیات فوتبال از جمله بدهکاری هنگفت باشگاهها و مسائلی مانند حق پخش تلویزیونی تصمیمگیری کند، پس مجمع فدراسیون فوتبال با تشکیل جلسه اضطراری باید در باره این مسائل تصمیمگیری کند. باعث تاسف است که کارکرد مجمع فدراسیون فوتبال طی سالهای گذشته آنقدر تقلیل یافته که نهایت کار این مجمع به انتخاب رییس فدراسیون فوتبال و البته ابلاغ آییننامهها در راستای خواست روسای فدراسیون فوتبال ختم شده است و اکنون که هم الزامی برای تغییر در قوانین و هم تغییر برخی مدیران احساس میشود، باید مجمع نقش واقعی خود را ایفا کند تا فوتبال از این شرایط خارج شود.
ارسال نظر