انتقال باشگاه دولتی به بخش خصوصی، پروژهای است که در این سالها چیزی جز ناکامی به همراه نداشت.
وبسایت نود: انتقال باشگاه دولتی به بخش خصوصی، پروژهای است که در این سالها چیزی جز ناکامی به همراه نداشت.
انتقال مالکیت دولتی نفت تهران به بخش خصوصی، فرصت مناسبی است که همه این مدل انتقالها را زیر ذرهبین ببریم. در این سالها همه انتقال تیمها از بخش دولتی به خصوصی، با ناکامی همراه بود. حتی تیمهایی مثل پرسپولیس و صبای قم که مالکیت را واگذار نکردند و فقط بخشی از سهام را اجاره دادند هم در این پروژه شکست خوردند.
پرسپولیس / حواشی به وجود آمده برای یک سال اجاره این تیم کافی بود تا دیگر وزارت ورزش به اجاره پرسپولیس فکر هم نکند. در سالی که شرکت بهنام پیشرو برای یک فصل این باشگاه را اجاره کرده بود، درگیری شدیدی میان حمیدرضا سیاسی، رئیس هیئت مدیره پرسپولیس با علی دایی سرمربی وقت تیم صورت گرفت. دعوایی که جز اخراج علی دایی، درگیری شرکت بهنام پیشرو و حمیدرضا سیاسی، حضور در رتبه هشتم جدول، حاصل دیگری نداشت.
صبای قم / استانداری قم هیچگاه سهام باشگاه را به طور کامل نمیفروشد و اجاره هم نمی دهد. این نهاد همواره میزانی از هزینه جاری باشگاه را پرداخت میکند. اتفاقی که منجر میشود همیشه دخالتی هم در کارهای مدیریتی باشگاه صورت بگیرد. به همین خاطر است که هنوز هیچ اسپانسری نتوانسته با صبای قم، فصل را به پایان برساند. دو فصل قبل این باشگاه به رئیس هیئت مدیره هواپیمایی زاگرش اجاره داده شد. ولی با کنارگیری این فرد، شنیده شد که نزدیکان علی دایی در فصلی که این سرمربی هدایت صبا را به عهده داشت، برای تیم قمیها هزینه کردند. ولی مشکلات مالی تمام نشدنی این باشگاه، بالاخره جان صبا را گرفت و این تیم را راهی لیگ یک کرد.
استقلال اهواز / تیمی که سالها در مالکیت برادران شفیعزاده قرار داشت، با سقوط به لیگ دو تغییر مالکیت داد. ارسطو جهانداری در اولین روزهای حضورش، سهام لیگ برتری را برای این تیم خرید. ولی هزینهای نکرد تا در اوضاع اسفناک مالی، دلالان زیادی را نزدیک به باشگاه کند و در نهایت خیلی زود به نقطه مبدا بازگردند؛ لیگ دو.
نفت تهران / از زمانی که وزارت نفت اعلام کرد که علاقهای برای ادامه تیمداری ندارد، هنوز آب خوش از گلوی نفت تهران پایین نرفت. سال قبل که نفتیها تا آستانه انتقال به انزلی پیش رفتند، بالاخره شرکت بهنام پیشرو حاضر شد که بار دیگر برای تیمی که هدایتش بر عهده علی دایی است، هزینه کند. و حال و روز این روزهای نفت تهران هم نیاز به توضیح ندارد!
راهآهن / تیم به بابک زجانی واگذار شد، زنجانی دستگیر شد، راهآهن به شرکت هولدینگ واگذار شد. تنها رد پای مالکها در این باشگاه، روی پیشوند و پسوند نام تیم دیده میشد. بحران، راهآهن را به لیگ یک فرستاد. در لیگ یک هم بعد از یک نیمفصل مجموعه از هم پاشید و به لطف بازیکنان امیدهای تیم، فعلا سهمیه راهآهن در لیگ یک حفظ شده است.
ملوان بندرانزلی / حسین هدایتی در انزلی هم کجدار و مریض طی کرد تا بعد از یک فصل، دیگر کسی در این شهر منتظرش نباشد. هدایتی رفت و تیم به سیروس محجوب رسید. نیروی دریایی که از مالکیت خصوصی خیری ندید، دیگر سهام قوی سپید را به شخصی انتقال نداد تا بعد از سقوط این تیم قدیمی، دیگر سهمش را با کسی شریک نشود.
سایر تیمها: پایان دادن به سالهای امپراطوری عابدینی در رشت همراه شد با روزهای اختلاس امیرمنصور آریا و خشک شدن امید داماشیها. سپیدرود رشت هم بعد از کنار رفتن نجفی، حتی حالا که به لیگ برتر رسیده هم مالکی ندارد. نساجی هشت سال اخیر ناکامیاش در لیگ یک را با مهدی پرهام سهیم شده و همچنان در حسرت روزهای خوش هستند. ماشینسازی، ابومسلم و برق شیراز هم دیگر تیمهای باقدمتی هستند که بین مسئولین دولتی و مالکین شخصی، دست به دست میشوند.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر