طاهری و قهر در حساسترین مقطع پرسپولیس
علی اکبر طاهری سوال بزرگ این روزهای مجموعه پرسپولیس است.
ایران ورزشی: علی اکبر طاهری سوال بزرگ این روزهای مجموعه پرسپولیس است. سرپرستی که در دوران حضورش در باشگاه پرسپولیس لبالب از تضاد و تناقض بوده. مردی که اگرچه در یک سیاست حداقلی سکوت و آرامش را بر هیاهو ترجیح داده و همین شاید یگانه دلیل توفیق پرسپولیس محسوب میشود، اما تصمیمات عجیب و گاه حیرت انگیز تضادی غیرقابل باور را با رویه او بهوجود میآورد. یک گفتمان دیالکتیکی که طاهری را بدل به علامت سوال این روزهای پرسپولیس کرده. مردی که در واکنش به تمرین نکردن خاموش بازیکنان پرسپولیس به خاطر عدم پرداخت مطالبات، به جای حل مشکل قهر کرده و خانه نشینی را پیشه میکند؛ رفتاری که برای ما یادآور حرکت تابوشکنانه برخی مسوولان در ۸ سال پیش است.
پاک کردن صورت مساله به جای حل آن و تصمیمی که بیشتر کودکانه است تا مدبرانه، از طاهری یک چهره دوگانه ساخته. چهرهای که برای پرسپولیس حکایت آشنای دیو و دلبر را تداعی میکند. مردی که همان اندازه که اطرافیانش به ویژه مدیر رسانهای غیر رسانهایاش سعی در ساختن چهره یک ناجی از او را دارند، در برخی از تصمیمات به اندازهای منفعلانه و عجیب رفتار میکند که خود آتش به خرمن پرسپولیس میاندازد. قهر از باشگاه و خانه نشینی آن هم در آستانه مهمترین بازی فصل مصداق بارز بی تدبیری است و همین بی اعتنایی به خواسته بازیکنان، سبب میشود تا سرخها با ذهنی آشفته و مشعشع به مصاف لخویا بروند. در حالیکه پیروزی در این بازی و صعود به مرحله بعد برای پرسپولیس از نان شب واجبتر است و یک پایان بندی رویایی برای فصل موفق پرسپولیس خواهد بود، طاهری ترجیح داد تا برخلاف جریان آب شنا کند و با روی صحنه بردن نمایش قهر و دامن زدن به تعطیل شدن تمرین توسط بازیکنان، از آن اهرمی برای فشار به وزارت ورزش بسازد. متولی پرسپولیس که مدتهاست برای تغییرات در ساختار دو باشگاه عزم خود را جزم کرده و طاهری که این تغییرات را تهدیدی برای خود میداند، حالا دست به گروکشی زده. یک تصمیم به غایت اشتباه که تمامی ادعاهای قبلی نظیر تعصب و طرفداری آقای سرپرست از پرسپولیس را پا درهوا نشان میدهد و ثابت میکند که حفظ صندلی برای او از خود پرسپولیس مهمتر است.
طاهری، اما نمونهای کامل از یک مدیر سیستمی است. از آن دست مدیرانی که مدیریت را با سلیقه و میل خود تعریف میکنند. مدیری که با استفاده از رابطه دوستانهاش بدون هیچ تخصصی بر صندلی مدیریت بزرگترین باشگاه ایران جلوس کرد تا یک شبه به عرش برسد. طاهری بهعنوان یک مدیر سیستمی در طول مدت حضورش در پرسپولیس به مدد اعتماد و اعتباری که گودرزی به او داشت و با استفاده از روابط فرامتنیاش توانست آرامشی حداقلی را بر مجموعه سرخ حاکم کند، اما این موفقیت ظاهری را مدیون موقعیت و فضایی بود که وزیر سابق در اختیار او قرار داد و حالا، چون آن فضا تغییر یافته، ترجیح میدهد که با استفاده از اهرم پرسپولیس و شرایط موجود باز هم برای خود حاشیه امنیت بخرد، اما عجیب اینکه او بدترین زمان ممکن را برای استفاده از شرایط و تغییر فضا به نفع خود انتخاب کرده. طاهری نیک میداند مدیریت برای او در فضای جدید دشوار و غیرممکن خواهد بود چرا که با تغییر شرایط نمیتوان دیگر پرسپولیس را همانند یک جزیره مرموز اداره کرد، اما او ثابت کرده که تنها با این شرایط توان اداره پرسپولیس را دارد. اینکه مهمترین باشگاه ایران را نه بر اساس تدبیر و اصول بلکه براساس میل شخصی خود و اطرافیانش اداره کند و البته به هیچکس و هیچ کجا پاسخگو نباشد.
مدیریت طاهری در پرسپولیس، اما نمونه بارز یک خانه روی آب است. خانهای زیبا، مجلل و باشکوه که زیربنای آن بر دریایی از ابهام و تردید پایهریزی شده. طاهری در پرسپولیس خشت بر آب زده و همه آنچه ساخته، پوشالی و توخالیست. همو که تمام اختیار باشگاه به ویژه در امور اقتصادی را به مردی سپرده که شایعات زیادی پیرامون او وجود دارد و بیشتر از پاسخگویی و شفافسازی، عاشق دوربین و عکس سلفی با ستارههاست. طاهری درهای باشگاه را سخاوتمندانه به روی لیدرها گشوده، همانها که گوش به فرمان آقای سرپرست و مدیر مالیاش هستند و از حریم پرسپولیس فاصله نمیگیرند؛ چه در باشگاه، چه در سفرهای خارجی و چه در خلوت ستاره ها.
اتفاقاتی که پیرامون باشگاه پرسپولیس با حضور افراد غیرموجه و مسالهدار رخ داده، یکسره مدیریت طاهری را زیر سوال میبرد و موفقیتهایش را پا در هوا جلوه میدهد؛ از مرد با تصمیمات عجیب به نام ترکاشوند گرفته تا لیدرهای پر ماجرا و حالا قهر از باشگاه برای حفظ صندلی. طاهری با این رویکرد هرگز عاقبت بخیر نخواهد شد.
پاک کردن صورت مساله به جای حل آن و تصمیمی که بیشتر کودکانه است تا مدبرانه، از طاهری یک چهره دوگانه ساخته. چهرهای که برای پرسپولیس حکایت آشنای دیو و دلبر را تداعی میکند. مردی که همان اندازه که اطرافیانش به ویژه مدیر رسانهای غیر رسانهایاش سعی در ساختن چهره یک ناجی از او را دارند، در برخی از تصمیمات به اندازهای منفعلانه و عجیب رفتار میکند که خود آتش به خرمن پرسپولیس میاندازد. قهر از باشگاه و خانه نشینی آن هم در آستانه مهمترین بازی فصل مصداق بارز بی تدبیری است و همین بی اعتنایی به خواسته بازیکنان، سبب میشود تا سرخها با ذهنی آشفته و مشعشع به مصاف لخویا بروند. در حالیکه پیروزی در این بازی و صعود به مرحله بعد برای پرسپولیس از نان شب واجبتر است و یک پایان بندی رویایی برای فصل موفق پرسپولیس خواهد بود، طاهری ترجیح داد تا برخلاف جریان آب شنا کند و با روی صحنه بردن نمایش قهر و دامن زدن به تعطیل شدن تمرین توسط بازیکنان، از آن اهرمی برای فشار به وزارت ورزش بسازد. متولی پرسپولیس که مدتهاست برای تغییرات در ساختار دو باشگاه عزم خود را جزم کرده و طاهری که این تغییرات را تهدیدی برای خود میداند، حالا دست به گروکشی زده. یک تصمیم به غایت اشتباه که تمامی ادعاهای قبلی نظیر تعصب و طرفداری آقای سرپرست از پرسپولیس را پا درهوا نشان میدهد و ثابت میکند که حفظ صندلی برای او از خود پرسپولیس مهمتر است.
طاهری، اما نمونهای کامل از یک مدیر سیستمی است. از آن دست مدیرانی که مدیریت را با سلیقه و میل خود تعریف میکنند. مدیری که با استفاده از رابطه دوستانهاش بدون هیچ تخصصی بر صندلی مدیریت بزرگترین باشگاه ایران جلوس کرد تا یک شبه به عرش برسد. طاهری بهعنوان یک مدیر سیستمی در طول مدت حضورش در پرسپولیس به مدد اعتماد و اعتباری که گودرزی به او داشت و با استفاده از روابط فرامتنیاش توانست آرامشی حداقلی را بر مجموعه سرخ حاکم کند، اما این موفقیت ظاهری را مدیون موقعیت و فضایی بود که وزیر سابق در اختیار او قرار داد و حالا، چون آن فضا تغییر یافته، ترجیح میدهد که با استفاده از اهرم پرسپولیس و شرایط موجود باز هم برای خود حاشیه امنیت بخرد، اما عجیب اینکه او بدترین زمان ممکن را برای استفاده از شرایط و تغییر فضا به نفع خود انتخاب کرده. طاهری نیک میداند مدیریت برای او در فضای جدید دشوار و غیرممکن خواهد بود چرا که با تغییر شرایط نمیتوان دیگر پرسپولیس را همانند یک جزیره مرموز اداره کرد، اما او ثابت کرده که تنها با این شرایط توان اداره پرسپولیس را دارد. اینکه مهمترین باشگاه ایران را نه بر اساس تدبیر و اصول بلکه براساس میل شخصی خود و اطرافیانش اداره کند و البته به هیچکس و هیچ کجا پاسخگو نباشد.
مدیریت طاهری در پرسپولیس، اما نمونه بارز یک خانه روی آب است. خانهای زیبا، مجلل و باشکوه که زیربنای آن بر دریایی از ابهام و تردید پایهریزی شده. طاهری در پرسپولیس خشت بر آب زده و همه آنچه ساخته، پوشالی و توخالیست. همو که تمام اختیار باشگاه به ویژه در امور اقتصادی را به مردی سپرده که شایعات زیادی پیرامون او وجود دارد و بیشتر از پاسخگویی و شفافسازی، عاشق دوربین و عکس سلفی با ستارههاست. طاهری درهای باشگاه را سخاوتمندانه به روی لیدرها گشوده، همانها که گوش به فرمان آقای سرپرست و مدیر مالیاش هستند و از حریم پرسپولیس فاصله نمیگیرند؛ چه در باشگاه، چه در سفرهای خارجی و چه در خلوت ستاره ها.
اتفاقاتی که پیرامون باشگاه پرسپولیس با حضور افراد غیرموجه و مسالهدار رخ داده، یکسره مدیریت طاهری را زیر سوال میبرد و موفقیتهایش را پا در هوا جلوه میدهد؛ از مرد با تصمیمات عجیب به نام ترکاشوند گرفته تا لیدرهای پر ماجرا و حالا قهر از باشگاه برای حفظ صندلی. طاهری با این رویکرد هرگز عاقبت بخیر نخواهد شد.
پ
ارسال نظر