کامدار: ماشین سازی صاحب نداشت
هافبک تیم فوتبال ماشینسازی تبریز به شدت از اظهارات عجیب سرپرست این تیم ناراحت است و او را دروغگو میداند.
خبرگزاری تسنیم: تیم ماشینسازی را بدون شک میتوان ضعیفترین تیم لیگ شانزدهم دانست که خیلی زود به لیگ دسته یک بازگشت. احمد کامدار که همانند سایر بازیکنان تیم ماشینسازی، یک فصل بد را در تبریز سپری کرد، در گفتوگو با تسنیم، درباره سقوط این تیم به لیگ دسته، اختلافاتش با فرهاد کاظمی و اظهارات علی خاکزاد، صحبتهایی را انجام داده که در ادامه میخوانید:
خودمان هم فکر نمیکردیم این اتفاقات رخ بدهد. آنطور که شروع کرده بودیم، ما گفتیم صددرصد جزو ۵ تیم اول هستیم و سهمیه حضور در لیگ قهرمانان آسیا را هم میگیریم. متاسفانه برخی اتفاقاتی افتاد و دوستان ما را حال خودمان رها کردند. در ماشینسازی فقط بازیکن و مربی حضور داشتند و فرد دیگری نبود که حمایتمان کند. این اوضاع روز به روز بدتر میشد و در نهایت به سقوط ماشینسازی به دسته یک منجر شد. سقوط ماشینسازی به لیگ دسته یک دلایل زیادی دارد، اما همانطور که گفتم یک درصد هم فکر نمیکردم که این اتفاقات رخ بدهد. ماشینسازی باشگاهی بود که هیچ چیزش مشخص نبود. باید بیشتر از تیم حمایت میکردند، نه اینکه تا اتفاقی میافتاد سریع غیب شوند.
به هر حال این تصمیمی است که اکثر باشگاهها میگیرند، اما اگر تیم میخواست به دسته یک سقوط کند، بهتر بود رسول خطیبی به کارش ادامه میداد. این تصمیم از سوی مدیریت باشگاه گرفته شد و هیچکس هم نمیتواند ایرادی به آن بگیرد، چون آنها تصمیمگیرنده هستند، اما میتوانستند رسول را نگه دارند.
من در بازی مقابل پرسپولیس، هم سه اخطاره بودم و هم مصدوم. پس از آن هم ما به ترتیب با ذوبآهن، سیاهجامگان و سایپا بازی داشتیم. نمیدانم چه اتفاقی افتاده بود که آقای کاظمی گفتند همه بازیکنان (حتی مصدومان و محرومان) باید به همراه تیم به اصفهان بیایند. من به آقای کاظمی زنگ زدم و گفتم که همسترینگ من هنوز مشکل دارد و اگر اجازه بدهید به اصفهان نیایم، چون حضورم لزومی ندارم. کاظمی هم گفت که «اوکی»، مشکلی ندارد. پس از اینکه تیم به تبریز برگشت، فردایش ما تمرین داشتم و فرهاد کاظمی هم در آن تمرین حضور نداشت. من به تمرین رفتم تا با تیم تمرین کنم، اما داریوش اسفندیاری به من گفت که تو لباسهایت را عوض نکن تا فردا با خودِ کاظمی صحبت کنی. بعدش هم من از طریق رسانهها فهمیدم که از حضور در تمرینات منع شدم.
کارشان خیلی بد بود. فقط دوستم به من زنگ زد و گفت که در فلان سایت زدند که از حضور در تمرینات ماشینسازی منع شدهای! اگر قرار باشد باشگاه یک بازیکن را کنار بگذارد، باید از طریق سرپرست یا سایر عوامل تیم و باشگاه به او زنگ بزند و با دلیل قانعکننده بگویند که فعلاً در تمرینات حاضر نشو. بعد هم بازیکن به کمیته انضباطی میرود و در آنجا از خودش دفاع میکند. البته بماند که در باشگاه ماشینسازی یک کمیته انضباطی نبود. اگر من به خاطر نرفتن به اصفهان اخراج شدم، باید دو، سه نفر دیگر هم اخراج میشدند. دو بازیکن دیگر ما هم در آن مقطع مصدوم بودند و به اصفهان نرفتند، اما نمیدانم چرا آنها اخراج نشدند.
بله، از ابتدای فصل ما در تیم چیزی به جز اخراج نداشتیم. یک روز مهدیپور، یک روز رافخایی، یک روز دقیقی و یک روز هم من و دیگری. زمانی که رسول خطیبی رفت و حسین خطیبی موقتاً هدایت تیم را بر عهده گرفت، پس از دیدار مقابل ذوبآهن در دور رفت، ما را کنار گذاشتند و گفتند شما کمکاری کردهاید. این موضوع را تلفنی به اطلاع ما رساندند و ما هم به همین خاطر به جلسه ریکاوری فردای بازی نرفتیم. یک روز بعد، زمانی که تیم در چمن تمرین داشت و ما به آنجا رفتیم، گفتند چرا روز گذشته تمرین نیامدید؟! فلان قدر جریمه میشوید تا بدانید باشگاه با کسی شوخی ندارد. ما گفتیم خودتان میگویید به تمرین نیایید، الان هم ما را جریمه میکنید؟!
بله، ایشان در فوتبال نبودند که حالا این حرفها را میزنند. وقتی آنها هر طور که دلشان میخواهد با بازیکنان برخورد میکنند، انگیزهای هم برای بازیکن باقی نمیماند. الکی میآیند و بازیکن را جریمه میکنند که چه چیزی را ثابت کنند؟
بیغیرت خودش است که فقط دروغ میگوید. لیگ برتر از چه زمانی آغاز شده؟
آخرین پولی که من از باشگاه ماشینسازی گرفتم به همان زمان برمیگردد. آقای خاکزاد! مگر من زندگی و خانواده ندارم؟ شما صاحب اختیاری و جریمه میکنی، دستت هم درد نکند، اما حداقل آن ۵۰، ۴۰ درصدی که بهانههای مختلف کسر نکردید را بدهید. ایشان در طول فصل مدام به همه دروغ میگفت. یک بار آقای خاکزاد دو روز مانده به بازی پیش من آمد و گفت که کارهای نهایی منزلت را انجام دادم و فقط یکی دو امضا مانده که آن را تحویلت بدهیم؛ در این بازی با قدرت بازی کن. زمانی که بعد از بازی پیش او رفتم و پیگیر آن خانه شدم، گفت فعلاً خبری نیست.
آقای خاکزاد یک جا مصاحبه کرده بود که اگر میشد، خودم لخت میشدم و برای ماشینسازی بازی میکردم. ایشان پیش من بیاید که من به او لباس بدهم تا ببینیم اصلا بلد است بغل پا بزند یا دو قدم بدود؟ اگر بزرگترها و کسانی که از فوتبال سر در میآورند این حرفها را میگفتند من مشکلی نداشتم، اما آقای خاکزاد شما کجای این فوتبال بودی که الان میآیی و این حرفها را میزنی؟! مگر بازیکن دوست دارد تیمش به دسته یک برود؟ بازیکنان خودشان میدانند که بیغیرت هستند یا خیر؛ شما حق نداری این حرفها را بزنی. همین که ما از هواداران این صحبتها را میشنویم بسمان است، شما دیگر چیزی نگویید. مگر هر اتفاقی میافتد، خاکزاد باید سریع جوگیر شود و درباره آن اظهار نظر کند؟
من با ذوبآهن قرارداد داشتم، اما به ماشینسازی آمدم. خدا شاهد است که تا پنج هفته مانده به آخر، به بقا در لیگ برتر امیدوار بودم، اما بعدها فهمیدم که در ماشینسازی هیچچیز سر جایش نیست. همه چیز دستبهدست هم داده بود که ماشینسازی به دسته یک سقوط کند. اینجا یک باشگاه بیصاحب بود که هر کس هر کاری دلش میخواست انجام میداد. فقط شرمنده آنهایی شدیم که حمایتمان کردند. امیدوارم دوباره به لیگ برگردند، اما اینبار خوب تیمداری کنند.
ارسال نظر