به مناسبت هفتمین سال حضور کیروش در ایران
در ۱۵ فروردین ۱۳۹۰ بود که کارلوس کیروش سرمربیگری تیم ملی فوتبال ایران را پذیرفت و قراردادی سه ساله با کشورمان بست.
نمایشهای تدافعی عالی تیم ملی در دور مقدماتی هر دو جام جهانی اخیر کاملا نمایان و اسباب غرور بوده است. نمایشی که سبب شد یوزپلنگهای ایرانی فقط با دو گل خورده در مرحله نهایی انتخابی جام جهانی ۲۰۱۴ راهی برزیل شوند و در دوره جاری نیز که ۷ بازی از ۱۰ مسابقه ایران در مرحله پایانی انتخابی جام بیستویکم برگزار شده است، تیم ملی حتی یک گل هم نخورده است. ایران در فاز حمله البته ندرخشیده و در همین پیکارهای جاری در ۷ مسابقه فقط ۶ گل زده که معدل یک گل در هر بازی را هم به دست نمیدهد اما شاید این بهای گزافی باشد که کیروش برای آهنین کردن خط دفاعی تیم ملی پرداخته است.
خطی که حتی به نفرات شاخص خود نیز وابسته نیست و وقتی سیدجلال حسینی و پژمان منتظری هم بازی نمیکنند، گل نمیخورد. اینکه چرا کیروش از قابلیتهای عالی تهاجمی امثال آزمون، انصاریفرد، جهانبخش، قوچاننژاد و طارمی کمترین بهره را جسته است سوال مهم بدون پاسخ ماندهای است و این نیز پراهمیت است که سالها صدرنشینی در میان آسیاییها در جدول فیفا ارزش فتح یک جام را ندارد و جام متاعی است که کیروش هیچ نوع آن را برای ما به ارمغان نیاورده و حتی یک عنوان رسمی کوچک را در مسابقات رسمی قارهای نصیب ایران نکرده است ولی محسنات او نیز برای فوتبال ایران قابل توجه بوده است.
او با رفتار نظمگرایانه و دیکتاتورمأبانهاش بساط بازیکن سالاری را از تیم ملی برچیده است و از آنجا که به هیچ کس وابسته نیست، عملا به شاگردانش القا کرده است که اگر جانفشانی نکنند، جایی در ترکیب ثابت نخواهند داشت و همین مساله فداکاری خیرهکننده آنها و به تبع آن بهروزی تیم ملی را موجب شده است. برخوردهای او با برخی سران فوتبال ایران البته پسندیده نبوده و این توضیح مدیران که او این کارها را به خاطر شدت علاقهاش به فوتبال ایران انجام میدهد، توضیح و توجیه ناقصی است اما از آنجا که مدیران ورزش ما فقط نتیجه را میخواهند در عین دیدن ویرانیهای حاصل از اظهارات تند کیروش او را همچنان مردی مدبر و شایسته توصیف میکنند. صدور رای در این زمینه را به همانها میسپریم.
کیروش جوانگرایی مفید و پیروزمندانهای را هم در سه سال اخیر در تیم ملی فوتبال ایران به اجرا نهاده است و هر چند این کار به این سبب انجام شد که سن متوسط اکثر نفرات قبلی ما بالا رفته بود اما شهامتی که او به خرج داد و اینک حتی آندو تیموریان را هم با دریای تجربهاش از پروسه بازیهای اخیر تیم ملی دور نگه داشته، مسالهای است که بهرههای درازمدتی را به فوتبال ایران خواهد رساند.
کیروش نه آن «عالیجناب» است که برخی دوستان (!) وی را نامیدهاند و نه موجودی استثنایی و کم نقص و رعایت کننده تمامی شئون لازم و حتی دستیاران متعدد ایرانی و خارجیاش را هم طی شش سال گذشته به دفعات جواب کرده اما خصلت نظمدهی او به امور و گستردهتر کردن تور و طیفی که ملیپوشان را در بر میگیرد و در چرخه آموزش قرار می دهد، الگوهای کاری مفیدی را ایجاد کرده است که امیدواریم مربیان بعدی تیم ملی هم از او تاسی جویند.
پول هنگفت ارائه شده به کیروش در 6 سال گذشته او را تبدیل به پردرآمدترین مربی شاغل در ورزش ایران در تمامی تاریخ کرده است. این نکته که او در ازای این ثروت چشمگیر چه میزان سرویس و خدمت به فوتبال ایران ارزانی داشته، مسالهای است که قضاوت آن باید به کارشناسان امر واگذار شود اما تعداد بردهای وی با تیمهای ملی ایران، پرتغال، آفریقای جنوبی او را به پنجمین مربی ملی موفق در جهان در دیدارهای رسمی تبدیل کرده و شکی نیست تیم ملی فعلی ایران به وی وابسته است و هر تغییری در کادر فنی آن تا مدتی اثر معکوس بر این تیم خواهد گذاشت و بدین سبب حفظ کیروش که تا همین جا نیز به پردوامترین مربی تاریخ تیم ملی ایران تبدیل شده، در شرایط فعلی به رغم تمامی سازهای نامساعدی که او دایما مینوازد ارجح بر قطع همکاری با وی است.
این ادعای قدیمی و «هرگز تحقق نیافته» گشوده شدن باب تعامل و همکاری وی با باشگاههای کشورمان به نیت حل تعارضهای موجود، بیشتر به یک شوخی میماند و فدراسیون مهدی تاج هم از تکرار آن بهرهای نمیبرد و تنها بهره در دسترس ریختن ساختاری است که کیروش در آن از عمده کردن حاشیهها و انتشار بی وقفه بیانیههایش و استعفاهای مکرر و کسالتبارش که البته همگی صوری بودهاند دست بردارد و در آغاز هفتمین سال زمامداریاش در تیم ملی فوتبال ایران در چارچوب مستطیل سبز بماند و فقط به مسائل فنی بپردازد، آرزویی که در شروع یک سال جدید حق و مجال مطرح شدن را دارد، حتی اگر بیانیه تند بعدی کیروش در چند دقیقه به انتشارش باشد!
نظر کاربران
عالیه کیروش