فوتبال آلمان در یک دهه اخیر توانست به روزهای اوج بازگردد و سرانجام در جام جهانی ۲۰۱۴ به قهرمانی سزاوارانه ای دست یابد. مانشافت پس از جام جهانی ۲۰۱۴ دچار افت محسوسی شد و بنا به دلایل مختلف، نتوانست به قهرمانی یورو ۲۰۱۶ دست یابد. یکی از دلایل ناکامی آلمان طی دو سال اخیر، افت بسیاری از همان ستاره هایی است که عضو تیم قهرمان دنیا هستند.
وبسایت نود: فوتبال آلمان در یک دهه اخیر توانست به روزهای اوج بازگردد و سرانجام در جام جهانی ۲۰۱۴ به قهرمانی سزاوارانه ای دست یابد. مانشافت پس از جام جهانی ۲۰۱۴ دچار افت محسوسی شد و بنا به دلایل مختلف، نتوانست به قهرمانی یورو ۲۰۱۶ دست یابد. یکی از دلایل ناکامی آلمان طی دو سال اخیر، افت بسیاری از همان ستاره هایی است که عضو تیم قهرمان دنیا هستند.
اغلب ستاره های تیم ملی آلمان که قهرمانی جام جهانی را از خاک برزیل برای مردم خود به ارمغان بردند، دچار افت شدیدی شدند. شاید کمی عجیب باشد که بسیاری از بازیکنان سطح بالا، به طور هم زمان وارد دوره نزول شوند. به هر حال، ستاره های تیم ملی آلمان در جام جهانی ۲۰۱۴، بازیکنانی هستند که از لحاظ فنی، به مرحله تثبیت رسیده و کسی درباره کیفیت و کلاس بالای آنها شک ندارد اما همین ستاره ها پس از جام جهانی، افت کردند. البته باید به این نکته نیز اشاره شود که هر بازیکنی در طول دوران ورزشی خود، فراز و نشیب های زیادی دارد و حتی بزرگ ترین بازیکنان فوتبال هم دچار نزول می شوند.
این حقیقت، شامل بازیکنان پرورش یافته در مکتب غنی فوتبال آلمان نیز خواهد بود اما چیزی که باعث تعجب است، افت هم زمان بسیاری از شاگردان یواخیم لوو طی این مدت می باشد. اگر نگاهی به فهرست مانشافت در جام جهانی ۲۰۱۴ بیاندازیم، تنها چند بازیکن از جمله مانوئل نویر، بندیکت هوودس، متس هوملس، تونی کروس و شکودران موستافی هستند که طی این مدت، یا پیشرفت کرده و یا در همان حد باقی مانده اند. در بین بازیکنان نامبرده، نویر همان دروازه بان «نامبر وان» است و هوملس نیز همچنان همان مدافع مستحکم ولی با این تفاوت که پیراهن بایرن مونیخ را بر تن دارد. تونی کروس نیز ریسک موفقی را در زندگی ورزشی خود تجربه کرد و انتقال وی از بایرن مونیخ به رئال مادرید، موجب افت وی نگردید.
در بین این بازیکن ها، تقریباً می توان گفت که همگی در همان سطح بالایی که بودند، همچنان باقی مانده و در اوج هستند. شاید شکودران موستافی تنها بازیکنی باشد که نسبت به آن زمان، پیشرفت چشمگیری کرده و از یک پدیده نو ظهور در سمپدوریا، تبدیل به یک مدافع مستحکم و درجه یک در تیم آرسنال شده است. اما هدف از این نوشتار، بحث درباره چهره هایی می باشد که طی این دو سال، دچار افت شده و در بهترین حالت ممکن، هیچ پیشرفتی نکرده اند. بدین منظور باید به طور مصداقی، شاگردان نزول کرده یواخیم لوو را مورد بررسی قرار داد.
اگر از کوین گروس کرویتس که از تیم دسته دومی اشتوتگارت نیز اخراج شده یا ماتیاس گینتر، اریک دورم و رومن وایدن فلر که اغلب در تیم بوروسیا دورتموند نیمکت نشینند، صرف نظر شود، به بسیاری از نام های بزرگ تر نیز در این فهرست بلند بالا برخورد می کنیم. سامی خدیرا یکی از بازیکنانی است که پس از جدایی از رئال مادرید و حضور در یوونتوس، پیشرفت چشمگیری نداشت و مصدومیت های پیاپی نیز یک مانع بزرگ برای او بود. خدیرا چندان افت نکرده اما در همان سطح باقی مانده و اگر مصدوم نشود، مهره ای قابل اتکاء برای یوونتوس و تیم ملی آلمان خواهد بود.
درباره سیر صعودی پیشرفت شکودران موستافی صحبت کردیم اما باید به زوج وی در خط دفاعی آرسنال و تیم ملی آلمان یعنی پر مرتساکر نیز اشاره شود که تقریباً روندی معکوس را در مقایسه با موستافی طی کرد. مرتساکر مدافع خوبی است اما او نیز دچار مصدومیت های متوالی شده و در ۳۱ سالگی، نباید انتظار داشت که یک مهره قبل اتکاء برای خط دفاعی آلمان باشد. یکی دیگر از مدافعان ارزشمند آلمان، جروم بواتنگ بوده که هنوز هم یکی از بزرگ ترین مدافعان فوتبال دنیا محسوب می شود. به طور کلی نمی توان نام وی را در ردیف بازیکنان افت کرده، گنجاند اما او در این فصل، درخشش سابق را نداشته و به نظر می رسد که رضایت چندانی از وضعیت خود تحت مربیگری کارلو آنچلوتی ندارد. کارلتو فعلاً متس هوملس و خاوی مارتینز را به جروم بواتنگ ترجیح می دهد و اگر این نیمکت نشینی ها در بایرن ادامه یابد، اوضاع برای بواتنگ سخت تر خواهد شد. وجود نام کریستوف کرامر در ترکیب اصلی مانشافت در فینال جام جهانی ۲۰۱۴ موجب شگفتی بود ولی شانس با او همراه شد و اتفاقاً بازی قابل قبولی را ارائه داد. کرامر پس از جام جهانی، هیچ پیشرفتی داشت و جز تغییر چند باشگاه، هیچ دستاوردی در کارنامه ورزشی اش
طی این مدت مشاهده نمی شود.
اگر فیلیپ لام نیز پس از قهرمانی در جام جهانی ۲۰۱۴ از تیم ملی خداحافظی نمی کرد، اکنون در زمره بازیکنانی قرار داشت که دچار افت شدند هر چند که این افت بسیار ناچیز بوده و بیشتر به شرایط سنی و بدنی وی مربوط می شد. کاپیتان فاتح جام جهانی به همین دلیل، تصمیم به خداحافظی از فوتبال در پایان همین فصل گرفت. دوران افت میروسلاو کلوزه و لوکاس پودولسکی نیز پیش از جام جهانی شروع شده بود که با توجه به شرایط سنی آنها، یک امر طبیعی به نظر می رسد. زوج رؤیایی خط حمله ژرمن ها پس از سال های طلایی، به آخر خط فوتبال خود رسیده اند اما خداحافظی پولدی بسیار شکوهمندانه بود. او با گلزنی مقابل انگلیس طی یک دیدار دوستانه، با پیراهن تیم ملی آلمان وداع کرد و نام وی در تاریخ مانشافت جاودانه شد. اگر از افت دسته جمعی ستاره های آلمان متعجب شویم، افت کلوزه و پودولسکی چندان عجیب به نظر نمی رسد.
اگر جایزه «بیشترین میزان افت» وجود داشت، بدون شک باید این جایزه را در بین بازیکنان آلمانی به باستین شواین اشتایگر اهدا می کردند. شواینی که همیشه یک بازیکن با ثبات و بسیار محبوب در بایرن مونیخ و تیم ملی بود، با تصمیم نابخردانه باشگاه و خودش، به منچستر یونایتد رفت و عملاً فوتبال خودش را بسیار زودتر از موعد، نابود کرد. او پس از ۲ سال سیاه در اولدترافورد، به تازگی راهی MLS شد. شواین اشتایگر این قابلیت را داشت تا چند سال دیگر نیز در بالاترین سطح بازی کند اما تصمیمات اشتباه منجر به خارج شدن وی از مدار مانشافت گردید و یواخیم لوو عملاً رهبر خط میانی تیمش را به همین راحتی از دست داد. غیبت لام و شواین اشتایگر در بسیاری از بازی های حساس، ضربه بزرگی را به پیکره مانشافت وارد کرد.
یکی از عجیب ترین افت ها به مسوت اوزیل مربوط می شود. ستاره ترک تبار تیم ملی آلمان پس از اختلاف با ژوزه مورینیو راهی لندن شد و هرگز به همراه آرسنال به افتخاری دست پیدا نکرد. هواداران آرسنال هرگز آن اوزیل را که در رئال مادرید دیده بودند، به یاد نمی آورند. اگر چه آمار پاس های گل مسوت اوزیل در لیگ برتر بسیار خوب است اما با توجه به پتانسیل بسیار بالای این بازیکن و انتظاراتی که از او می رود، باید عملکرد اوزیل در آرسنال و حتی تیم ملی را طی دو سال اخیر، یک عملکرد متوسط توصیف کرد. سرعت افت اوزیل طی چند ماه اخیر بسیار بیشتر بوده و شایعات زیادی مبنی بر جدایی وی از توپچی ها و حضور در لیگ ترکیه به گوش می رسد. شاید انتخاب اشتباه اوزیل باعث شد تا مسیر فوتبال او وارد چنین شرایطی شود و در صورت حضور در لیگ ترکیه، شاید انتخاب های اشتباه وی تکمیل گردد.
وقتی در مورد انتخاب اشتباه صحبت می کنیم، حتماً باید از یولیان دراکسلر نیز یاد شود. دراکسلر که یکی از مستعد ترین هافبک های فوتبال آلمان طی یک دهه اخیر است، با انتخاب نادرستی همچون وولفسبورگ، فوتبال خود را تا مرز نابودی پیش برد. البته حضور او در لیگ فرانسه و پوشیدن پیراهن پاریسن ژرمن باعث شد تا دراکسلر مجدداً به فُرم ایده آل برگشته و یوگی لوو را برای داشتن یک مهره تمام عیار در خط هافبک تیمش، امیدوار سازد.
در ابتدای همین فصل بوندس لیگا، مثلث آلمانی فاتح جام جهانی در تیم بوروسیا دورتموند شکل گرفت و بسیاری از کارشناس های فوتبال را به بازگشت آنها به دوران اوج امیدوار کرد. آندره شورله، ماریو گوتسه و مارکو رویس اضلاع این مثلث ظاهراً مخوف بودند که البته هر سه نفر با روزهای اوج فاصله دارند. گوتسه پس از چند فصل کابوس وار در بایرن مونیخ، تصمیم به بازگشت به دورتموند گرفت. البته هواداران دورتموند هنوز هم وی را بابت اتخاذ این تصمیم، مورد بخشش قرار ندادند. نوشتن درباره گوتسه، دلایل افت وی و تجویز راه هایی برای بازگشت به روزهای اوج، تبدیل به یک روال عادی در رسانه های آلمانی شده است.
اوضاع آندره شورله نیز پس از انتخاب اشتباه خود یعنی چلسی و سپس انتخاب بدتر یعنی وولفسبورگ، به تدریج بهبود می یابد. شورله اخیراً در دورتموند به بازی گرفته می شود و دو گل ارزشمند وی به تیم ملی آذربایجان در باکو، ثابت کرد که هنوز هم این بازیکن در اندیشه های لوو، جایگاه ویژه ای دارد. اگر چه مارکو رویس که جزو بازیکنان آلمان در جام جهانی ۲۰۱۴ نبود اما سرنوشت مشابهی با بقیه هم تیمی های ملی پوش خود داشت. مصدومیت های پیاپی و رد پیشنهادهای وسوسه انگیز باشگاه های بزرگ باعث شد تا رویس همچنان به دورتموند وفادار بماند ولی از لحاظ فنی، اگر افت نکرده باشد، حداقل پیشرفت چندانی نیز نداشته است. تنها محبوبیت مارکو رویس نزد هواداران دورتموند روز به روز بیشتر می شود.
و اما توماس مولر آخرین مورد از بازیکنان آلمان است که مورد بررسی قرار می گیرد. مولر به قدری سطح بالا بازی می کرد که حتی تصور افت وی نیز دور از ذهن به نظر می رسید. تغییر پست و کار کردن با دو مربی متفاوت همچون پپ گواردیولا و کارلو آنچلوتی باعث شد تا مولر دچار افت شود. آمار گلزنی او در دو فصل اخیر قابل مقایسه با آمار فوق العاده وی در چند فصل پیش تر نیست که مطمئناً یکی از دلایل آن، نیمکت نشینی های غیر عادی در بسیاری از بازی های بایرن است. توماس مولر یکی از بزرگ ترین و گلزن ترین هافبک های تاریخ فوتبال آلمان است که باید به جای شمردن دقایق ناکامی وی در امر گلزنی، به سراغ شمردن تعداد گل هایش رفت. وضعیت او در این فصل، از حد ایده آل دور بوده و هنوز با اندیشه های آنچلوتی به طور کامل تطبیق نیافته است. اگر مولر در اوج باشد، مطمئنا ً آلمان هم در اوج خواهد بود حتی اگر بقیه ستاره هایش در اوج نباشند!
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر