سقف پرواز آبیها کجاست؟
در حالی که استقلال دیشب میکوشید با شکست دادن تیم التعاون عربستان در شهر مسقط مرکز عمان اولین بردش را در فصل جدید لیگ قهرمانان آسیا دشت کند، افکار طولانیتری که آینده نزدیک این تیم را شکل میدهد در دل و ذهن هر یک از هواداران تیم آبیپوش به پرواز درآمده بود.
ناکامیهای میدانی استقلال در فصل جاری که به اشتباه تصور میشد در سایه فتح ۵ بازی متوالی در لیگ برتر از میان رفته باشد و با شکست هفته پیش مقابل الاهلی امارات در لیگ قهرمانان دوباره سر برآورد، محصول مستقیم کار مربیانی است که از خرداد ماه استقلال را در دست گرفتهاند و در اواسط اسفند و در کمترین فاصله تا شروع سال ۱۳۹۵ هنوز ترکیب اصلی خود را نمیشناسند و هم و غم هفتههای اخیر آنها چگونگی کنار گذاشتن سیدمهدی رحمتی از ترکیب اصلی بود که البته این هم تحقق نیافت و طرح نصف و نیمه و شعارگونهای بیش نبود. بدون نام آوردن از افرادی خاص و وارد شدن به اینگونه بحثها باید متذکر شد که سرمربی استقلال میتوانست (و میبایست) برای تشکیل کادر فنی از افرادی تواناتر و فنیتر استفاده کند که در میان مهرههای قدیمی آبیها تعدادشان کم هم نیست.
بدیهی است که یک سرمربی فقط زمانی اوج میگیرد که مشاوران و دستیارانش حداقل همسطح خود او و حتی فراتر از وی باشند و در استقلال فعلی اینگونه نیست. این در صورتی است که نپرسیم آیا خود علیرضا منصوریان پس از این همه کار و تلاش در نفت و سپس استقلال به درجاتی که از وی توقعش میرفته، رسیده است یا خیر و آیا استقلال تحت رهبری وی نباید از نوسانهای فراوان مشاهده شده در طول فصل مبرا میماند.
تجربه فراوان «من»!
آمدن افتخاری به استقلال نه تنها مشکلات مدیریتی این تیم را کم نکرد، بلکه بر برخی ابعاد آن افزود. البته بهرام افشارزاده هم چون بیشتر مدیریتهای ستادی را تجربه کرده بود، گزینه اصلح و ارجح برای پست مدیریتی نبود که دو سال و ۳ ماه باشگاه استقلال در اختیار وی بود اما افتخاری هم پس از آمدنش به جمع آبیها با برخی اظهارات و کارهای خود به مواردی نایل نشد که برای فراتر رفتن از دستاوردهای افشارزاده به آن نیاز بود.
ترمیم اندک هیات مدیرهای که هنوز هم با وی همخوانی ندارد و بیان جملاتی نظیر اینکه «استقلال شانس آورد که از تجربه من بهرهمند شد» و تلاش برای کاستن از مبالغ قرارداد بازیکنان در اواسط فصل حتی اگر به توصیه سران ورزش بوده باشد، بیش از آنکه به استقلال قدرت و اتحاد بدهد، لغزشهای تازه در آن ایجاد کرد و حرفهای انتقادی مسعود معینی که بعدا تعدیل شد، رو در رو شدن آشکار زمانی با منصوریان که بعدا به یک آتش بس نامعلوم منجر شد و مشخص نبودن شرح وظایف پندار توفیقی مدیریتی را برای آبیها رقم زد که محصول نهایی آن محروم شدن استقلال از خرید نفرات جدید در میان فصل بود و جالب اینکه دوستان حتی نمیدانستند که به حکم فیفا هفتهها است که این حق را از دست دادهاند و به این خاطر با آندو تیموریان و سرور جباروف قراردادهای جدید بسته و قرارداد فسخ شده روزبه چشمی را هم تمدید کرده بودند.
صبر تا پایان فصل
بیگمان بیلانهایی از این دست که مشتمل بر بازیهایی کم ثبات در داخل میدان و عدم اشراف و تسلط بر امور اداری و تشکیلاتی در خارج از میدان است گواهی میدهد که باید تغییراتی در جمع مربیان و مدیران استقلال داده شود و اگر بنا بر این است که برای این مهم باید تا پایان فصل صبر کرد، جای امیدواری برای هواداران آبی باقی خواهد ماند اما اگر میخواهند با همین روال و نفرات و اندیشهها به پیش بروند، فصل بعد هم برایشان پرمشکل خواهد بود و شکی نیست که با روال و نفرات فعلی سقف پرواز آبیها آنی نیست که در توان بالقوه این تیم وجود دارد و قابل مشاهده و حس کردن است.
نظر کاربران
قشنگ معلومه از برد استقلال سوختی
این اراجیف چیه نوشتی
ان شاءالله تقویت میشه و موفق بااین جوونا
آخه لنگی که این مطلبو نوشتی،دستیار بیاره که بیشتر از سه تا بزنه؟!!!پماد سوختگی یادت نره
برید همتون لنگی ها حالا با یه برد چه خوشحالند حالا خوبه تیم تعاون تیم دجه سه عربستان هم نیست
شیوا خانوم به پرسپولیسیا میگن لنگی خخخ، اول لقب تیمتو یاد بگیر بعد بیا کری بخون