جنگ با واژه ملی
جنگ دو قطبی کیروش – برانکو مدتهاست مغلوبه شده. یک جنگ زرگری بی حاصل که مهمترین خروجیاش دوقطبی شدن جامعه فوتبال و یارکشی طرفین بود.
یک سوی ماجرا برانکو ایوانکوویچ ایستاده که بعد از آن جمله وهن انگیزش درباره چاقی بازیکنان ملیپوش که آغازگر ماجرا بود، تمام روزهای بعد از نیمفصل را با سوءتفاهم بزرگ پشت کردن ملیپوشانش به او سپری کرده و حالا که فصل به روزهای حساس و کلیدی رسیده، این سوءتفاهم بیشتر و بیشتر میشود. تا جایی که سرمربی پرسپولیس پیله محافظه کاری را پاره کرده و در گفتوگوهای غیررسمیاش از بیتفاوتی ملیپوشانش صحبت میکند و آن را عامل اصلی افت تیمش در این مقطع میداند.
برانکو شاید به همین دلیل غرورش را زیر پا گذاشته و رسما حمایت تمام قد خود را از تیم ملی اعلام کرده تا بلکه آب رفته به جوی بازگردد و با فراموش کردن همه کینههای قدیمی باب آشتی را باز کند.
سوی دیگر ماجرا اما کارلوس کیروش است. سرمربی تیم ملی که جنگیدن خوی اوست. مردی که به واسطه خاستگاهش، جنگیدن در زندگیاش نهادینه شده و آموخته تا همیشه بجنگد. او که با همان لجاجت حوصله سر بری پای انگارههایش ایستاده و حاضر نیست سر سوزنی از مواضع خود عقبنشینی کند. از نگاه کیروش، برانکو حالا یک دشمن است و کارلوس هرگز در زندگیاش برای هیچ دشمنی دست دوستی دراز نکرده و قرار نیست که این اصل را تغییر دهد. مواضع او در قبال دشمن تنها و تنها جنگیدن و از پای درآوردن اوست به ویژه وقتی در معادلات خودساختهاش این دشمن را جانشین خود میداند که برای تصاحب قلمرو او خیز برداشته، واکنش کیروش در قبال این دشمن فرضی بی رحمانهتر و محکمتر خواهد بود.
او حالا در موضع تعیین کننده ایستاده و قصد دارد با یک حرکت ایضایی حریف را از پا دربیاورد. عدم دعوت از ستارههای پرسپولیس ضربه کاری و نهایی کیروش به برانکو خواهد بود. ضربهای که چند هفته پیش با خط و نشانهای همیشگیاش در راهروهای فدراسیون آن را وعده داد و حالا با نزدیک شدن موسم بازیهای ملی میخواهد آن را اجرا کند.
کیروش با این تصمیم عملا پرسپولیس را به گرداب حاشیه و بحران پرتاب خواهد کرد. تیمی که بیشترین سهمیه را در فصل جاری در تیم ملی داشته و ستارههایش چارچوب اصلی تیم کیروش را تشکیل میدهند با خط خوردن از تیم ملی درگیر یک دوگانه بزرگ عقل و احساس خواهند شد و این دوگانگی آنها را وادار خواهد کرد که در این دوقطبی ایجاد شده کیروش - برانکو هر کدام در یک صف قرار بگیرند. در این صورت این ستارهها مقصر اصلی خط خوردن از تیم ملی و از دست دادن احتمالی جام جهانی را برانکو ایوانکوویچ میدانند و از همین رو دیگر دل به سرمربی پرسپولیس نخواهند داد حتی اگر پای پرسپولیس وسط باشد. مسیری که رو به تباهی میرود و معنایش ناکامی پرسپولیس در فصل جاری در دو جبهه لیگ برتر و لیگ قهرمانان خواهد بود. هدفی که کیروش را پیروز این جنگ معرفی خواهد کرد چرا که دشمن فرضیاش را از میدان به در کرده.
این هدف کیروش به معنای بالا گرفتن آتش دوقطبی ایجاد شده در بدنه فوتبال ایران است. او همین حالا و در جنگ زرگری با برانکو حمایت قاطبه هواداران پرسپولیس را از دست داده و خود را از چنین سرمایه عظیمی محروم کرده و با ادامه این دعوا و پافشاری بر آن این جمعیت عظیم را روبهروی خود میبیند. کیروش با خط زدن بازیکنان پرسپولیس، تیم ملی را از یک مجموعه قابل اعتنای فنی محروم میکند و با بحرانسازی برای پرسپولیس، آتش به خرمن فوتبال ایران میاندازد تا تیم ملی بدل به نماد کینه و نفرت برای هواداران قرمزرنگ فوتبال شود.
تیم ملی نماد ملت و مردم است، نماد ملی گرایی و میهن پرستی، نمادی برای اتحاد. نمادی که همه افراد فارغ از هر سلیقه، فرهنگ، قومیت، رنگ، نژاد و زبانی را گرد هم میآورد و هیچ بنی بشری با هر بهانه و دلیلی نمیتواند این مفاهیم جهانشمول را قربانی کند. رفتار اخیر کیروش و تصمیماتش در تعارض و تنازع با مفهوم تیم ملی است و او به بهانههای موهوم تیم ملی را پای خواست اندیشیهایش ذبح میکند. جنگی که کیروش بر آن پافشاری میکند، نه جنگ با پرسپولیس و برانکو، بلکه جنگ با واژه ملی است.
از کیروش به عنوان یک مربی بینالمللی که حالا واژه مقدس «ملی» را به نام خود سنجاق کرده، انتظار داریم ملی فکر کند و بینالمللی رفتار کند. آنچه کمترین خواسته ما از مربی بزرگی به نام کارلوس کیروش است.
نظر کاربران
واقعا متاسفم برای نوشتن این مطلب با چند کلمه و فریب اذهان عمومی و سوءاستفاده از کلمه میهن پرستی میخوای چی رو ثابت کنی اون زمان که کی روش 9 بازیکن از پرسپولیس انتخاب کرد بهش میگفتی میهن پرست الان دشمن میهن شده اون زمان میهن پرست نبود پرسپولیس پرست بود حالا سراغ بقیه تیمها خواهد رفت و کیفیت تیم ملی بالا خواهد رفت با خزعبلات خودت اذهان عمومی را تحریک نکن
چرا به یک سرمربی اینقدر بها میدهن و حرف او حرف نهایی است ظاهرا پول میلیلردی را که او میگیرد باید مطیع باشد این چه وضعش است که تعیین تکلیف میکند برانکو از او فنی تر است