گـزارش بَـس!
گافها و اشتباهات گزارشگران فقط مربوط به ایران نیست و گزارشگران خارجی هم بارها حرفهایی زدهاند که به سوژه رسانهها تبدیل شده است.
روزنامه قانون: «گافها و اشتباهات گزارشگران فقط مربوط به ایران نیست و گزارشگران خارجی هم بارها حرفهایی زدهاند که به سوژه رسانهها تبدیل شده است. هواداران فوتبال، اندی تاونسند، گزارشگر سرشناس شبکه ITV را با همین گافها میشناسند. معروفترین گاف او درباره اسطوره فرانسوی آرسنال بود، وقتی گفت: «تیری آنری مثل یک داروی اسهالآور است (استفاده از کلمه latative به جای کلمه لوکوموتیو!) مستقیم به سمت شما میآید و هیچ چیزی هم نمیتواند جلودارش بشود.»
«فراز کمالوند پس از دیدار پرسپولیس و گسترش فولاد به شدت علیه علیرضا علیفر، گزارشگر بازی صحبت و به او پیشنهاد کرد که به یک روانشناس مراجعه کند. دلیل سرمربی گسترش فولاد این بود که علیفر در روزهای اخیر بارها خودش را سوژه مردم کرده و اقداماتی انجام شده که عجیب است. این نخستین بار نیست که گزارشگران تلویزیونی زیر فشار انتقادات قرار میگیرند، اگر چه نخستین بار است که این چنین با صراحت به آنها حمله میشود. مدتهاست که گزارشگران صداوسیما زیر ذرهبین شبکههای مجازی هستند و گاهی اشتباهات آنها سوژه کاربران این شبکهها میشود. دابسمشها و قضاوتهای مختلف کاربران درباره گزارشگران تلویزیونی باعث افزایش بیاعتمادی به صداوسیما شده است. این رسانه هیچگاه در این باره صحبتی نکرده و حتی گاهی از مردم میخواهد تا دابسمشهای خود را برای آنها بفرستند تا به نامشان ثبت شود. این موضوع سبب افزایش دقت هواداران ورزشی به اشتباهات گزارشگرها میشود اما واکنش این گزارشگران درباره افزایش فشارها چیست؟ در این رابطه با آنها تماس گرفتیم تا از دلایل هجمههای این روزها علیه خودشان بپرسیم.
«قانون» دو سوال مشترک را از تمام گزارشگران پرسید. اول این که چرا اشتباهات و انتقادات علیه آنها شدت گرفته است؟ دوم این که یک گزارشگر تا چه حد میتواند درباره مسائل فنی، اجتماعی و فرهنگی نظر بدهد؟ بیشک پاسخ به این دو سوال میتواند خیلی از مسائل را روشن کند.
مردم میخواهند حرف دلشان را از زبان گزارشگر بشنوند
بیژن خراسانی- گزارشگر
ما چون ظرفیت انتقادپذیری کمتری داریم، همیشه به کوتاهترین دیوار چنگ میاندازیم. این کوتاهترین دیوار خبرنگارانی هستند که در تلویزیون هم کار میکنند و بخشی از آنها گزارشگر هستند. ما نه حقوقبگیر هستیم و نه زدوبندی با کسی داریم. آن چه را میبینیم میگوییم. گزارشگر باید حواسش باشد تا آنچه جامعه میگوید را بیان کند. در غیر این صورت از دست ما گلهمند میشوند و گزارشگران را به بیتوجهی به جامعه محکوم میکنند. ما وظیفه داریم اطلاعرسانی کرده و باید با آنهایی که مسئول هستند، گفتوگو کنیم. مشکل بزرگی که در این زمینه وجود دارد این است که هر وقت موفقیت وجود دارد، ما را به راحتی میپذیرند و برای مردم صحبت میکنند، چون داریم درباره موفقیت صحبت میکنیم اما هر وقت ناراحتی، شکست یا گله وجود دارد، ما را نمیپذیرند و اگر هم حرفی بزنیم، به آنها برمیخورد.
من فکر میکنم مشاوران خوب که چشمهای بینایی دارند میتوانند به مسئولان بگویند که ما نفع و ضرری از تعریف یا انتقادها به نفع یا علیه بازیکنی نمیکنیم. ما وظیفه داریم هر آن چه میبینیم را گزارش کنیم و مسئولان هم میتوانند وقت بگذارند تا ما و مردم را قانع کنند. اما سوالی که مطرح میشود این است که یک گزارشگر تا چه اندازه حق دارد به مسائل روز جامعه بپردازد و آنها را وارد گزارش کند؟ نظر شخصی من این است که برخی از گزارشگرهای ما کاملا فنی هستند. مثلا عنایتا... آتشی در بسکتبال یا اسماعیل خرسندل در ژیمناستیک از جمله کسانی هستند که وقتی نقد میکنند، هیچکس نمیتواند بگوید آنها به اشتباه نقد کردهاند یا چیزی غیر از تخصص خود گفتهاند. هر گزارشگری بلد باشد میتواند درباره مختصات تخصصی خود صحبت کند اما برخی درباره مسائلی صحبت میکنند که در تخصصشان نیست. درست است که یک گزارشگر دیدگاه خود را دارد اما نمیتواند این دیدگاه را بروز بدهد. در حال حاضر که ساختمان پلاسکو فرو ریخته و هموطنان ما کشته شدهاند، همه ناراحت هستند اما این دلیل نمیشود که من به عنوان یک گزارشگر درباره ایمنیهای یک ساختمان یا نحوه عملکرد ماشینهای
آتشنشانی صحبت کنم. ممکن است در این زمینه مطالعه هم داشته باشم اما حق ندارم از آن در گزارشم استفاده کنم. من حق دارم درباره مربیگری و داوری صحبت کنم اما نیازی نیست که ما از همه چیز بگوییم. من فکر میکنم بخشی از این صحبتها به مردم برمیگردد چون آنها وقتی حرف دلشان را میشنوند، میگویند احسنت به فلان گزارشگر که حرف دل ما را زد. چه شجاعتی داشت! به نظر من این شجاعت نیست بلکه دخالت در کار ماست و باعث میشود سایرین هم به خودشان اجازه بدهند که درباره کار ما صحبت کنند. در نهایت باید بگویم که دوستان عزیزی که به خبرنگاران و گزارشگران به نحوی نگاه میکنند که انگار ما دنبال دردسر هستیم، بیایند یک روز با ما همراه باشند و ببینند که چه سختیهایی را تحمل میکنیم. دین اسلام به ما دستور داده تا بدون حب و بغض مسائلی را که میبینیم بیان کنیم و امیدوارم همه ما در این راه موفق باشیم.
گزارش نباید تریبونی برای شخص یا گروه خاصی باشد
جواد محتشمیان- گزارشگر والیبال
هجمههای صورت گرفته علیه گزارشگران فوتبال که به ویژه در مورد برخی از این گزارشگران پررنگتر است، حاصل سلیقههای فردی است که تا حدی میتواند مورد پذیرش باشد. البته اگر از حد و مرز خارج شده و شکل اهانت یا دروغپراکنی به خود بگیرد، قطعا قابل پذیرش نیست. گزارشگران ورزشی به شدت مورد توجه و زیر ذرهبین هستند که این اصلا موضوع بدی به شمار نمیرود و این که ما انتظار داشته باشیم همیشه، همه مردم تمام اظهارنظرهای ما را بپذیرند غیر منطقی به نظر میرسد. من همیشه در برابر اتفاقات این چنینی سعی میکنم اگر با انتقادات سازنده مواجه شدم، خودم را اصلاح کنم و ایراداتم را برطرف کنم و اگر انتقادی مغرضانه و نادرست درباره من صورت میگیرد، سکوت کنم و نشنیده بگیرم.
ما در رسانه ملی کار میکنیم و موظفیم به نظر همه مردم حتی اگر خود ورزشکاران باشند، احترام بگذاریم. جبهه گرفتن قطعا شرایط را بدتر میکند. درباره این موضوع که یک گزارشگر ورزشی تا چه حد اجازه ورود به مسائل غیر ورزشی را دارد باید بگویم که حیطه و گستره این موضوع را تهیه کننده برنامه مورد نظر مشخص میکند. برای مثال زمانی که در مناسبتی خاص قرار است مسابقهای را گزارش کنیم، تهیه کننده به گزارشگر تذکر میدهد که باید در مورد این موضوع صحبت شود.
البته برخی اوقات که گزارشگران از تجربه و تسلط کافی برخوردار باشند، تهیهکنندگان به آنها اعتماد کرده و اختیار این موضوع را به خود گزارشگر میسپارند اما نباید این را هم فراموش کرد که صحبت درباره مسائل غیر ورزشی تا زمانی میتواند قابل قبول باشد که به عنوان تریبونی برای شخص یا گروهی خاص یا علیه شخص یا گروهی خاص قلمداد نشود. به هر حال یک سری خط قرمزها وجود دارد که گزارشگر رسانه ملی موظف به رعایت آنهاست. جهتگیری و تبدیل شدن تریبون برای دیگران نتیجه خوبی ندارد.
شاید در برخورد اول برخی از مردم این را به حساب جسارت یا تسلط یک گزارشگر بگذارند اما به مرور زمان شرایط متفاوت شده و نتیجهای جز بدبین شدن مخاطب به همراه نخواهد داشت. گاهی برخی گزارشگران به مسائلی ورود میکنند که تنها حاصل سهلانگاری آنهاست. متاسفانه گاهی احساساتی میشویم و در نهایت عامل دلخوری گروهی از مردم و خوشایند گروهی دیگر میشویم. آن هم در حالی که ما تریبونی همچون رسانه ملی که همه اقشار را در بر میگیرد، در اختیار داریم. این قبیل رفتارها به هر منطق و دلیلی که پشت آن است از نظر من پسندیده نیست. در نهایت امیدوارم گزارشگران بتوانند تعامل سازندهای با شبکههای اجتماعی و مردم داشته باشند تا هر دو طرف از این اقدام، سود ببرند.
گزارشگر نباید عقاید شخصیاش را وارد کار کند
رضا جاودانی - گزارشگر فوتبال
من فکر میکنم گزارشگران مصون از خطا نیستند و همه ما اشتباه میکنیم. خطاهایی که همکاران ما در گزارشهایشان انجام میدهند عمدی نیست که به فلان مربی یا تیم بربخورد. واقعیت امر این است مربیان و بازیکنان باید سعه صدر داشته باشند. به نظر من برخی از بچههای کمسن و سال در فضای مجازی فکر میکنند فاتح دنیا هستند و اگر پشت میکروفن تلویزیون قرار بگیرند، میتوانند خیلی کارها کنند. به همین دلیل هر اشتباهی را پررنگ میکنند و کار ما را زیر سوال میبرند اما این گونه نیست و کار گزارشگری بسیار سخت است و تمرکز بالایی میخواهد. با گستردگی که در پیشرفت شبکههای مجازی به وجود آمده، اشتباهات به شدت بازتاب داده میشود؛ در حالی که پیش از این به هیچ عنوان شرایط این گونه نبود و اگر هم اشتباهی رخ میداد ممکن بود اصلا مشخص نشود.
اما درباره این که گزارشگر تا چه حد میتواند وارد مسائل فنی بشود و درباره آن نظر بدهد باید بگویم که من اصلا موافق این داستان نیستم. گزارشگرها باید مسائل فنی را بدانند اما این که بخواهند در این باره نظر بدهند جزو اصول گزارشگری نیست. گزارشگر باید هر آن چه را میبیند گزارش کند و عقاید شخصیاش را وارد تفسیرها نکند. برای مثال در بازی پرسپولیس و گسترش فولاد، گزارشگر میتواند بگوید که داور دو کارت زرد به فلان بازیکن داده و باید او را اخراج کند اما این که بگوییم این صحنه خطا بوده، اصلا درست نیست. باید قضاوت درباره مسائل داوری و فنی را به کارشناسان بسپاریم. این که شما بگویید از دید من این صحنه خطاست یا چینش و ترکیب تیم اشتباه است کاری نیست که جزو اصول گزارشگری باشد. برخی میگویند که مردم دوست دارند حرفهای دل خودشان را در قالب گزارش بشنوند؛ در حالی که من معتقدم حوزه کاری ما باید خطکشی شده باشد. هر از گاهی یک نمک بریزیم که بخشی از جامعه با ما همراه باشند، ایرادی ندارد اما این که در یک گزارش ورزشی درباره مسائل شهری صحبت کنیم به هیچ عنوان صحیح نیست. یک گزارشگر حرفهای حق ندارد درباره مسائلی غیر از حوزه تخصصیاش صحبت
کند. میتوانیم بگوییم که مثلا بخشی از ورزشگاه آزادی مشکل دارد و احتمال ریزش وجود دارد اما این که بگوییم جای دیگری فروریخته و درباره آن نظر بدهیم خیلی صحیح نیست. متاسفانه مردم این مسائل را دوست دارند و میگویند شما در یک برنامه ورزشی تمام مشکلات مربوط به جامعه را بیان کنید اما واقعا این اتفاق، ممکن نیست. شما به عنوان گزارشگر نمیتوانید درباره این مسائل صحبت کنید و این نوع گزارش، حرفهای نیست.
در پایان من فکر میکنم که مردم ایران به گزارشهای حاشیهای و ارائه اطلاعات از جامعه عادت کردهاند که این اشتباه است و همکاران ما مردم را بد عادت کردهاند. امیدوارم هر کسی بداند که کجا ایستاده و درباره چه مسالهای نظر میدهد. نه ورزشکار میتواند درباره هنرپیشه سینما اظهار نظر کند و نه هنرمند میتواند درباره ورزشکاران صحبت کند چون حوزه کاریشان متفاوت است اما میتوان درباره عملکردها صحبت کرد و نباید موضعی در این باره گرفته شود.
پرداختن به مسائل روز جامعه گزارش را جذاب میکند
محمدرضا احمدی - گزارشگر فوتبال
اتفاقی که درباره علیرضا علیفر و فرازکمالوند شاهد بودیم، اتفاق تلخی بود که کاش رخ نمیداد. کاش کمالوند اگر دلخوری یا ناراحتی به خاطر شکست داشت، این موضوع را بهتر بازگو میکرد. هر از چندگاهی مردم به عنوان مخاطب اصلی رسانه ملی احساس میکنند که جانبداریهایی از طرف برخی از همکاران در شهرستانها انجام میشود. میخواهم بگویم که هیچکدام از گزارشگرها چیزی در دلشان نیست و همیشه تلاش میکنیم تا بهترین نکات را مطرح کنیم تا برای مخاطب جذاب باشد. من مطمئن هستم که هیچکدام از همکارانمان به فکر این نیستند که از تیمی جانبداری کنند یا علیه کسی حرف بزنند. اگر حرفی زده میشود یا از تیم و بازیکنی تعریف میشود بر اساس عملکرد خوب آن شخص است و نه چیز دیگر.
وقتی علیفر درباره ساختمان پلاسکو صحبتهایی مطرح کرد یا از محمدباقر قالیباف خواست تا عمر قانونی برای ساختمانها تعیین کند، برخی میپرسیدند که گزارشگر تا چه حد میتواند درباره مسائل اجتماعی صحبت کند؟ وقتی برخی جملات درباره مسائل روز جامعه بیان میشود، مخاطب بهتر میتواند با گزارش رابطه برقرار کند، چون احساس میکند حرف دلش بیان شده و این موضوع به بهتر شدن گزارش کمک میکند. اما اینکه تا چه حد میتوان از مسائل روز جامعه در گزارشهای ورزشی استفاده کرد، به سیاست شخص گزارشگر بستگی دارد، مثلا من کمتر استفاده میکنم همکاران دیگر بیشتر. واقعا اصول خاصی در این زمینه وجود ندارد و یکپارچگی خاصی بین گزارشگران نیست. مردم وقتی میبینند حرف دلشان در یک گزارش بیان میشود، آن را به حساب همدری میگذارند و اصطلاحا بیشتر دل به گزارش میدهند. به هر حال کار گزارشگرها با علم روز و تکنولوژی که در اختیار جوانان و خانوادهها قرار گرفته، سختتر شده است. در حال حاضر هواداران از صبح تا شب گوشی دستشان است و درباره زندگی مسی و رونالدو میخوانند؛ بنابراین ارائه اطلاعات بیشتر یا اطلاعاتی که برای آنها جذاب باشد، سختتر شده است چون سراغ صحت
مطالب گفته شده در قالب گزارش هم میروند. به دلیل همین علاقهمندی و پیگیری جوانان، گزارش ورزشی، بازتاب، علاقهمندی و مخاطب بیشتری در جامعه دارد. برنامههای ورزشی به سبب علاقه عموم مردم، جذابتر شده و تک تک جملات گزارشگران زیر ذرهبین است.
من به حرف اولم برمیگردم و باید بگویم که خیلی ناراحت شدم که این اتفاق رخ داد و کمالوند به صراحت از علیفر نام برد و اعتراض کرد. در گذشته ممکن بود که باشگاه، بازیکن یا یک مربی از یک گزارشگر دلگیر میشدند اما هیچگاه آن را بیان نمیکردند. کاش کمالوند اندکی صبوری میکرد و آن صحبتها را مطرح نمیکرد. من گفتوگویی را با علیرضا علیفر میخواندم که گفته بود آن چه میبینم، گزارش میکنم. مردم باید باور کنند که دغدغه اصلی ما همین است و خدای ناکرده قرار نیست که طرفدار یک تیم، باشگاه، موسسه یا مجموعه باشیم و حرفی که میزنیم در راستای بحث فنی یا گزارش ورزشی است. امیدوارم همه دست به دست هم بدهیم تا از فضای مجازی به نحو احسن استفاده کنیم و از آن یک مشکل بزرگ در راستای تضعیف روحیه گزارشگران نسازیم.»
ارسال نظر