واکاوی دلایل تیره‌روزی‌های مورینیو

درحالی که برخی ناکامی‌های یکی دو فصل اخیر ژوزه مورینیو را به ناکارآمدی تاکتیک‌های او نسبت می‌دهند، به نظر می‌رسد فاکتورهایی فراتر از مسائل فنی باعث آشفته حالی او شده است.

خبرگزاری تسنیم: یک روز دیگر گذشت و یک تساوی دیگر. منچستریونایتد در کنار منچسترسیتی فصل را به عنوان مدعی قهرمانی لیگ برتر آغاز کرد اما ثبت شش تساوی در ۱۴ بازی، مردی که زمانی خودش را «آقای خاص» نامید را به «آقای تساوی‌ها» تبدیل کرده است.

برای توجیه حال و روز فعلی منچستریونایتد تحت هدایت مورینیو که اکنون با 21 امتیاز در رده ششم قرار دارد - 9 امتیاز فاصله تا سهمیه لیگ قهرمانان و 13 امتیاز فاصله تا صدر جدول - دلایل زیادی می‌تواند آورد که اولین آنها شاید همان چیزی باشد که خودش ادعا می‌کند: «تیم من بدشانس‌ترین تیم لیگ برتر است.»

خطای فلینی در دقیقه ۸۸ بازی، پیروزی شیاطین سرخ در خانه اورتون را به تساوی تبدیل کرد

شانس اگرچه فاکتوری غیرقابل انکار در موفقیت یا عدم موفقیت یک تیم است اما نسبت دادن همه موفقیت یا ناکامی‌ها به آن هم اشتباه محض است. حداقل نبردن مسابقه‌ای که تا دقیقه 88 آن برای کسب سه امتیاز تنها به یک گل اکتفا می‌کنید و از زمان و موقعیت‌های‌تان برای افزایش اختلاف استفاده نمی‌کنید (اتفاقی که در تساوی یک بر یک بازی یکشنبه شب منچستریونایتد در خانه اورتون رخ داد) چیزی نیست که بتوان آن را به شانس ربط داد. شانس شاید در یک بازی مانند دیدار خانگی برابر آرسنال از تیم مورینیو رو برگردانده باشد اما نسبت دادن تمامی 9 بازی بدون برد شیاطین سرخ به عامل بدشانسی نیز عقلانی به نظر نمی‌رسد.

فاکتور دیگری که ممکن است برخی آن را مسبب ناکامی شیاطین سرخ بدانند - فاکتوری که غیرقابل‌باورتر از فاکتور قبل و حتی عذر بدتر از گناه است - نداشتن مهره کافی و کارآمد است. اگرچه بسیاری از ستاره‌های منچستریونایتد در این فصل پایین‌تر از حد انتظار کار کرده‌اند، مخصوصاً وین رونی و پل پوگبا، اما اغلب ضرباتی که شیاطین سرخ در این فصل خورده‌اند از بابت ضعف خط دفاع و رویکرد نادرست مدافعان این تیم است که سبب شده تیم‌شان رکورددار دریافت گل در ۱۰ دقیقه پایانی بازی‌، در فصل جاری باشد و در میان مدعیان قهرمانی این فصل بدترین خط دفاعی را پس از لیورپول داشته باشد.

در واقع تا هفته پیش (قبل از باخت عجیب لیورپول در خانه بورنموث با نتیجه 4 بر 3) این منچستریونایتد بود که با 15 گل خورده در 13 بازی ضعیف‌ترین خط دفاع را در میان مدعیان قهرمانی داشت. مورینیو شاید در ابتدای فصل هم این موضوع را می‌دانست و باز هم خودش و برخی از هواداران را با خرید بازیکنانی هجومی مانند هنریک مخیتاریان، پل پوگبا و زلاتان ابراخیموویچ گول زد. تنها مهره دفاعی که مورینیو تابستان امسال خرید اریک بیل بود و این در حالی بود که او مدافعانی مانند جکسون بورثویک،‌ دونالد لاو، پدی مک‌نایر و گی‌یرمو والرا را فروخت.

برای ناکامی‌های مورینیو اما ممکن است عاملی بزرگتر وجود داشته باشد، عاملی مرتبط با روح و روان آقای خاص و این همان چیزی است که نشریه انگلیسی سان به آن اشاره کرده است.

سان با استناد به ادعای گروهی از روان‌شناسان زبده انگلیس، آشفته‌حالی مورینیو و عدم تمرکز او روی کارش برای انتخاب بهترین راه ممکن جهت فرار از بحران فعلی را به ضربه روحی ربط داده که آقای خاص از خدشه‌دار شدن اعتبار و غرورش به سبب دو اتفاق تلخ در فصل گذشته خورد. یکی ماجرای درگیری‌ و اهانتش به ایوا کارنیرو پزشک پیشین باشگاه چلسی که منجر به فراخوانده شدنش به دادگاه شد و دیگری اخراج شدن از چلسی در ماه دسامبر.

گروهی از روان‌شناسانی که با سان مصاحبه کرده‌اند، علاج آشفته‌ حالی آقای خاص را مراجعه او به روان‌شناس برای برطرف کردن مشکلات روحی شخصی‌اش می‌دانند. به عقیده آنها ضربات روحی که ماجرای درگیری با پزشک چلسی و اخراج از این باشگاه به مورینیو وارد کرد تأثیر خودش را روی عملکرد فنی او گذاشته و به همین دلیل او از شخصیتی آرام که با طعنه و کنایه اعتراضاتش را بیان می‌کرد، به شخصیتی عصبانی و زودرنج تبدیل شده است. مردی که تنها بعد از گذشت ۱۴ هفته از لیگ دو بار از نشستن روی نیمکت تیمش محروم می‌شود و یک بار هم به یک بطری آب به نشانه اعتراض به تصمیم داور لگد می‌زند.

گرث ساوت‌گیت، سرمربی جدید تیم ملی انگلیس فاش کرد پیش از قبول مسئولیت هدایت سه‌شیر چند جلسه به روان‌شناس مراجعه کرده و حالا به نظر می‌رسد مورینیو نیز به چنین راهکاری نیاز دارد.

فیل جانسون، یکی از روان‌شناسان سرشناس انگلیس به سان می‌گوید: مورینیو از موفقیت‌های بزرگ به ناکامی رسیده است. اخراج شدن از چلسی برای او ضربه بود. ماجرای درگیری با خانم کارنیرو هم غیرقابل قبول بود و به نظر من این دو اتفاق نقطه عطفی در اوضاع و احوال مورینیو به وجود آورد که سبب شد اقتدارش و آن شخصیتی مرموزی که برای خودش ساخته بود را از بین رفته ببیند. با توجه به آنچه من می‌بینم یک چیز قطعی است؛ اینکه او به کمک نیاز دارد. مشکل مورینیو این است که به چه کسی اعتماد کند؟ چه کسی می‌تواند کمک کند؟ اگر من جای او بودم از یک شخص مستقل تقاضای کمک می‌کردم.

در هر حال ناکامی‌های منچستریونایتد می‌تواند ترکیبی از سه عامل یاد شده باشد که البته به نظر می‌رسد تأثیرگذاری سومین عامل از دو عامل قبلی بیشتر است.