قلب خط دفاعی استقلال را دو برزیلی قرق کردهاند؛ لئوناردو پادوانی و رابسون جانواریو... اولی با سابقه بازی چند ساله در لیگ برتر ایران و زندگی در اهواز، تهران و اصفهان و دومی تازهوارد و البته تا اینجای کار موفق...
روزنامه خبرورزشی نوشت: قلب خط دفاعی استقلال را دو برزیلی قرق کردهاند؛ لئوناردو پادوانی و رابسون جانواریو... اولی با سابقه بازی چند ساله در لیگ برتر ایران و زندگی در اهواز، تهران و اصفهان و دومی تازهوارد و البته تا اینجای کار موفق...
پادوانی و رابسون همه جا با هم هستند، از داخل زمین که کنار هم بازی میکنند تا اردوهای تیم که هماتاقی میشوند و در تمرینات که با هم میآیند و میروند و حتی خارج از فضای تیم که فعلاً زیر یک سقف، با یکدیگر «همخانه» شدهاند. رابسون وقتی به تهران آمد و به استقلال پیوست، بلافاصله برایش در سعادتآباد خانه گرفتند. این برزیلی فقط چند روزی در هتل ماند و به آپارتمانش نقل مکان کرد اما کارهای پادو به این سرعت انجام نشد. پادوانی با گذشت چند هفته از فصل جدید به استقلال پیوست و ناچار بود در هتل بماند اما او و رابسون با هم به یک توافق و تفاهم جالب رسیدند، اینکه پادوانی فعلاً در خانه رابسون زندگی کند تا باشگاه سر فرصت برای او هم آپارتمان مسکونی بگیرد و در عوض پادو به رابسون زبان فارسی یاد بدهد و همه جا، چه در تمرین و چه در زندگی روزمره مترجم او باشد. پادوانی به واسطه حضور چند ساله در ایران و البته بهره هوشیاش، با زبان فارسی آشنایی دارد و عکاس خبرورزشی (نصیر مقدری) که برای عکاسی از این دو برزیلی به هتل رفته بود هم تأیید میکند پادوانی به راحتی فارسی حرف میزند و فارسی متوجه میشود. حتی موقع عکاسی هم وقتی عکاس خبرورزشی ژست
پیشنهادی ارائه میکرد، این پادوانی بود که حرفهای همکار ما را از فارسی به زبان مادری رابسون برمیگرداند البته این دیگر از شیطنت ذاتی فوتبالیستهای ایرانی است که گاهی اوقات با پادو همدست میشوند و به او میگویند چند واژه را برای رابسون درست ترجمه نکن تا سر به سرش بگذارند! این یکی از سرگرمیهای بازیکنان ایرانی در اردوهاست. آنها یک جمله یا کلمه را اشتباه به بازیکن خارجی یاد میدهند و وقتی آن حرف از زبان همبازی خارجیشان بیان میشود، میخندند. هنوز یادمان نرفته استقلالیها سالها قبل به جای «خوش آمدید» به فابیو جانواریو برزیلی چه فحشی یاد داده بودند، او هم بیخبر از همه جا هر وقت مدیرعامل وقت استقلال به تمرین میآمد، آن فحش را به هوای «خوش آمدید» به زبان میآورد. انگار حالا یکی از همین فحشها را به رابسون یاد داده بودند. چند استقلالی دور از چشم پادوانی و شاید هم با هماهنگی این برزیلی، میخواستند با چند واژه اشتباهی سر به سر رابسون بگذارند که پادو در آخرین لحظه دلش برای هموطن خود میسوزد و به او میگوید این جمله معنی دیگری دارد. رابسون هم که از این شوخی دستهجمعی استقلالیها خوشش آمده، میزند زیر خنده و به
شوخی میگوید یک جایی تلافی میکنم... حالا شما بیایید برزیل، میدانم چه کار کنم! البته رابسون در مجموع آدم شوخ و بامزهای است. وقتی سرگرم عکاسی است، جونز به نحوه نشستن او روی صندلی پیله میکند و از راه دور، سر به سرش میگذارد و میگوید نحوه روی صندلی نشستن خود را اصلاح کند، چند دیالوگ بامزه میان مربی خارجی استقلال و مدافع برزیلی رد و بدل میشود و آخرش رابسون از پادوانی کمک میخواهد و او را فرا میخواند تا دو تایی جواب شوخیهای جونز را بدهند. از پادو و رابسون درباره زندگی در برزیل و زندگی در ایران میپرسیم. هر دو میگویند: دو دنیای متفاوت است اما از زندگی در ایران راضی هستیم. مردم خونگرمی دارید، مردم در تهران و شهرهای مختلف ایران رفتار خوبی با خارجیها دارند و اصلاً احساس نمیکنیم غریبه هستیم. از برزیلیها میپرسیم؛ مردم در خیابان معمولاً به شما چه میگویند؟ پادو که فارسی را شیرین حرف میزند، جواب میدهد: سلام... خوبی؟ و همین حرفها اما رابسون که از طریق پادو، متوجه سؤال ما شده، به لئوناردو اشارهای میکند و وسط حرفهایی که به زبان مادری میزند، یک «آبیته» میشنویم... پادو که انگار چیزی یادش افتاده، بعد از
اشاره رابسون، در تکمیل حرفهایش میگوید: «درسته... آبیته هم میگویند!»
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر