برانکو که نباشد انگار تمرین پرسپولیس کمبود بزرگی دارد. حالا فکرکنید پروفسور هموطنانش را هم با خودش برده و از هزاران کلیومتر آن طرفتر تیمش را کنترل میکند.
ایران ورزشی: برانکو که نباشد انگار تمرین پرسپولیس کمبود بزرگی دارد. حالا فکرکنید پروفسور هموطنانش را هم با خودش برده و از هزاران کلیومتر آن طرفتر تیمش را کنترل میکند. به غیر از اعضای کادر فنی البته کلی بازیکن هم تمرین اول را بی خیال شدهاند. با این حال همه چیز باید طبق برنامه انجام شود و کریم باقری تنها فردی است که باید بر این تیم ناقص حداقل برای یک روز مدیریت داشته باشد. کریم امسال خیلی کم سر و صداست و بیشتر در حد یک دستیار نقش کوچکی در تمرینات ایفا میکند اما وقتی کرواتها نباشند او هم سرمربی است، هم تمرین دهنده، هم بزرگتر تیم که نقش ناظم تمرین را ایفا میکند هم همبازی بازیکنان. با این حساب احتمالا بازیکنان به او به چشم یک مربی صرف نگاه نمیکنند.
برانکو، ایگور، مارکو که برای بار دوم پدر شده و چوک همگی امروز برمیگردند. آنها رادوشوویچ را هم با خود بردهاند و گولچ که جایی در برنامههای تیم ندارد دوباره از این تعطیلی چهار روزه استفاده کرده تا سری به استرالیا بزند.
اینکه میگوییم استرالیا همین کشور دوست و همسایه نیست. بیش از دوازده ساعت پرواز و کلی معطلی در رفت و آمد اتفاقاتی است که همه و البته گولچ از آن خبر داریم اما مشخص نیست این مدافع در حاشیه مانده چطور راضی میشود در این فرصت کوتاه سری به خانه بزند و فوری برگردد؟
تمرین بدون همه کرواتها شروع میشود. برعکس کرواتها، اوکراینیها هستند؛ آنها در تهران ماندهاند و حالا که کمتر از گذشته نگاهها دنبال نقدشان است بی سر و صدا کارشان را میکنند. یکی شان البته کمی مصدوم است. الکسی پلی یانسکی همان ابتدای کار از بقیه جدا میشود و میرود برای کار اختصاصی. میگویند پشت پایش درد میکند. حالا اینکه کی و در کدام بازی مصدوم شده را نمیدانیم.
هوا تاریک شده و در جنوب غرب تهران، جایی که صدای کامیونهای در حال تردد در بزرگراه آزادگان بر صدای افراد داخل ورزشگاه شهید کاظمی غالب است تمرین شروع میشود. اول کار نیکسیرت مترجم برانکو میآید و چند دقیقهای با باقری حرف میزند. انگار که حتی وقتی برانکو نباشد سیر تا پیاز تمرین با خود اوست و هیچ کاری خارج از برنامه انجام نمیشود.
اجازه بدهید؛ بعد از هفت بازی و چهار ماه تمرین یک میهمان تازه وارد داریم. رضا کرملاچعب آمده. چند وقتی هست قرارداد بسته اما با تیم ملی جوانان بود. یک خرده مراسمی برای معارفهاش میگیرند و عضو جدید خانواده رسما کارش را شروع میکند.
تمرین رسما از ساعت 17:15 شروع میشود. آقا کریم بازیکنان را به خط میکند. او هیچ همراهی داخل زمین ندارد و دورتا دورش 17 بازیکن حلقه زدهاند. چند دقیقهای برایشان حرف میزند و در سکوت محض دویدن دور زمین استارت میخورد.
اتفاق ویژه بازگشت فرشاد احمدزاده به تمرین است و بعد از گذراندن مصدومیت حالا برانکو برای جام حذفی میتواند روی او حساب کند. در روزی که حتی خوردبین هم این طرفها آفتابی نشده و اواخر تمرین از راه میرسد خبری از آرام طبع هم نیست تا باقری به دستور برانکو زیاد دنبال کار تاکتیکی نباشد.
همین میشود که بعد از آقا وسط خیلی زود میروند سراغ فوتبال دستگرمی؛ جذابترین و مهیجترین بخش تمام تمرینات سالانه که هیچ وقت خستهکننده نیست و همه برایش سر و دست میشکنند. یک تیم همان لباسهای سفید و مشکی را دارد و تیم دیگر روی لباسهایش کاور فسفری رنگ به تن میکند.
البته آنقدر تیم ناقص است که نمیشود فوتبال 11 به 11 بازی کرد و از هر تیم دو نفر کم میشود . البته به تبع این کاستی زمین را هم کوچک میکنند و در دوسوم زمین به جان هم میافتند. وقتی دو گلر تیم نباشند کریم باقری مجبور میشود خودش دروازهبانی کند و البته به هیچ توپی نه نگوید تا جایی که فرشاد احمدزاده برایش کری میخواند. فرشاد به کم شمردن گلهایی که باقری خورده و حساب نکرده معترض است و نمیخواهد هت تریکش ناقص شود.
آن طرف درویش وند هم همین قدر گل خورده و رقابت داغی بین او و آقا کریم درمی گیرد. کریم البته طاقت نمیآورد و جلو میآید تا هت تریک فرشاد را جواب بدهد و اینجاست که شوتهای سرکش او درویشوند را مات و مبهوت میکند.
اتفاق بد ماجرا اما موقعی رقم میخورد که بدانیم باقری و بازیکنان در همین یک جلسه بدون حضور کرواتها بینظمی بزرگی انجام دادهاند.
در فوتبال دستگرمی خبری از قلم بند نیست و بازیکنان مدام همدیگر را مصدوم میکنند. هیچ کس گارد محافظ پا نبسته و همین میشود که علیپور با یک برخورد سخت مسلمان را مصدوم میکند و در این تمرین ظاهرا ساده پرسپولیس یک تلفات میدهد. مسلمان با یخ از زمین بیرون میرود و مشخص نیست چه بلایی سرش آمده.
پ
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان
اپلیکیشن برترین ها
را نصب کنید.
ارسال نظر