عارضهای نگرانکننده در لیگ شانزدهم
مساوی شدن ۱۰ مسابقه از ۱۶ بازی دو هفته نخست فصل جدید لیگ برتر فوتبال کشور نشانه و سند جدید محتاطانه بودن بیش از حد این مسابقات است.
اگر این اتفاقات در اواسط یا اواخر فصلی که بحث سقوط تیمها شدت میگرفت روی میداد جایی برای نگرانی نبود اما وقتی از همان ابتدای فصل به اجرا درمیآید به این معناست که اولا تیمها کمترین اعتماد به نفس لازم را ندارند و ثانیا با خود میپندارند اگر تهاجمی ظاهر شوند و نتیجه نگیرند و در نهایت به دستهای پایینتر سقوط کنند چگونه پاسخگوی مخارج کلان تیمداری خود در طول فصل باشند که در مواردی به 15 میلیارد تومان و حتی فراتر از آن هم میرسد.
در فوتبال حتی اگر تکنیکیترین مهرهها را داشته باشید تا وقتی ریسک نکنید و هجوم نبرید و بندهای ضخیم احتیاط را باز و قطع نکنید، به نتیجه نخواهید رسید و کارنامه قبولی نخواهید گرفت. فوتبال لااقل از منظر مردم فقط نباختن و ابقا در لیگ برتر نیست و باید زیبا و رو به جلو بازی کرد و تهاجمی بود و به حرکات ابتکاری اندیشید. یک دلیل مقبولیت پرسپولیس در دو فصل اخیر به رغم اینکه قهرمانی سال پیش را از مشتشان خارج ساخته، رعایت مسائل فوق و اجرای فوتبالی تهاجمی و چشمنواز و پرهیز از دفاع صرف بوده است. سیستم بازی این تیم از اشتباهات بری نبوده و کاستیهای متعددی در آن رویت شده اما اگر بازیهای این تیم و همچنین ذوبآهن تماشاگران زیاد و ویژهای داشته، به سبب تبعیت آنها از اصل تهاجم، پرهیز از ترس و میل به گلزنی بوده است. آنها دفاع صرف نکرده و به ریسک روی آورده و ابتکارات تازهای را پیاده کرده و طرفداران پرشماری یافتهاند.
اصل حاکم بر لیگ شانزدهم در دو هفتهای که از آن سپری شده، چیزهایی متفاوت و ناقض باورهای فوق بوده و اکثر تیمها فاقد شجاعت بوده و ابتدا دفاع و حفظ دروازه کرده و سپس به ضدحملات چشم دوخته و در انتظار اشتباهات رقبا نشستهاند تا دری به تخته بخورد و تک گلی بزنند و آن را حفظ کنند و برنده شوند و یا اینکه حداقل بازنده نباشند. محصول این روش چیزهایی است که میبینیم؛ لیگی که مهیج و سرشار از رقابتهای نزدیک است اما زیبایی ندارد و اکثر تیمها بر اثر فاکتور ترس کمرنگ شدهاند و بازیهایشان چنگی به دل نمیزند. برای حل این عارضه نگرانکننده فکری اساسی کنیم.
نظر کاربران
کاملا موافقم