فوتبالیستهایی که انگار وزنهبردارند!
سالهای سال است بدنسازی اصولی و حرفهای، حلقه گمشده فوتبال ایران لقب گرفته است.
کمبود بدنساز حرفهای در ایران
یکی از مشکلات جدی بر سر راه بدنسازی تیمهای فوتبال ایرانی نبودن بدنساز حرفهای در ایران است. اکثر بدنسازهایی که در باشگاههای ایرانی مشغول هستند، بدنسازهای حرفهای نیستند و تمریناتی را با فوتبالیستها انجام میدهند که تأثیر چندانی روی آمادگی آنها نمیگذارد؛ بلکه حتی ممکن است درطول فصل منجر به مصدومیت بازیکنان هم شود. در برخی از تیمهای فوتبال ایران کارهای بدنسازی را افراد غیرفوتبالی انجام میدهند و حتی خود سرمربیان هم بدنسازی را برعهده میگیرند. برخی باشگاهها هم ترجیح میدهند هزینه زیادی بابت جذب استخدام بدنسازهای حرفهای متحمل نشوند.
بهانههای تکراری مربیان
دیگر عادت کردهایم که مربیان ایرانی ناکامی تیمهای خود را به مشکلات بدنی و دیر شروعشدن تمرینات ربط میدهند اما واقعیت جز این است؛ تمرینات بدنسازی غیراصولی در ابتدای فصل باعث میشود بدن بازیکنان کشش و توانایی لازم برای یک فصل بازی کردن را نداشته باشد. برخی مربیان هم که دیر به تیمهایشان اضافه میشوند و بازیکنانشان را دیر جذب میکنند، قید بدنسازی را در ابتدای فصل میزنند و تیمشان بدون مهمترین تمرینات وارد مسابقات میشوند. در سالهای گذشته کم نبودند تیمهایی که به واسطه بدنسازی نکردن تا اواسط نیمفصل اول توانسته بودند خودشان را درحد یک مدعی نشان دهند اما از آنجایی که بدن بازیکنان بعد از مدتی خالی میکند، افت چنین تیمهایی هم سریعا آغاز میشود و آسانسوری سقوط میکنند. درنهایت هم تیمی میتواند تا پایان فصل دوام بیاورد که بدنسازی خوب و اصولی در ابتدای فصل داشته باشد. اتفاقی که برای کمتر تیم ایرانی رخ میدهد و تیمها اگرچه بدنسازی میکنند اما تمریناتشان طبق متد روز جهانی نیست. همین مسائل باعث میشود که نتوانیم با پسوند حرفهای فوتبال ایران کنار بیاییم و آن را بپذیریم.
واکنش یک بدنساز
سعید آلوسی، یکی از مربیان بدنساز فوتبال ایران که دوران خوبی را در تیمهای مختلف ازجمله استقلال، ماشینسازی، تراکتورسازی، گسترشفولاد و ... سپری کرده، درباره جو حاکم بر تمرینات بدنسازی ایران به «شهروند» میگوید: «متأسفانه بدنسازی در فوتبال ایران اصلا به درستی انجام نمیشود. مربیان ایرانی فقط یاد گرفتهاند به بازیکنان برنامه وزنهزدن بدهند. درواقع فوتبالیستهای ما مثل وزنهبرداران وزنه میزنند و بعد هم دور زمین میدوند. درواقع نه ایدهای برای بدنسازی بازیکنان وجود دارد، نه خلاقیتی. کار مربیان ایرانی شده الگوبرداریهای ناقص از خارجیها و بدون اینکه بدانیم فلسفه کارهایشان چیست، فقط به تقلید کورکورانه از آنها میپردازیم.»
او صحبتهایش را اینطور ادامه میدهد: «همه تیمها باید ٦ تا ٨ هفته قبل از شروع لیگ بدنسازی کنند و دراین برنامه هم باید همه بازیکنان حضور داشته باشند؛ نه اینکه بازیکنی برای بازارگرمی و در رفتن از تمرینات بدنسازی هفتههای آخر قرارداد ببندد. چنین بازیکنی خودش ضرر میکند و به احتمال زیاد با مصدومیت هم روبهرو میشود. درواقع یکی از اصول اولیه بدنسازی جمعشدن کل تیم است. دیگر معضل برای بدنسازی در ایران کمبود امکانات است. وقتی برای حساب کردن نبض بازیکنان باید از روشهای سنتی استفاده کرد، چه انتظاری میتوان داشت؟ متأسفانه مربیان ایرانی هنگام بدنسازی با فوتبالیستها مثل وزنهبردارها و پرورش اندام کارها رفتار میکنند و بلد نیستند چه برنامهای برای بدنسازی فوتبالیستها طراحی کنند. این درحالی است که تمرینات بدنسازی برای دروازهبان، مدافع، هافبک و مهاجم متفاوت است.»
آلوسی درپایان میافزاید: «علم بدنسازی در ایران هیچ پیشرفتی نکرده است. مثلا یکی از بهترین روشهای بدنسازی، بدنسازی در آب است که معجزه میکند. تمرین در طبیعت هم برای ما اهمیت زیادی دارد و در اردوها بخشی از تمرینات بدنسازی در طبیعت انجام میشود. برنامه بدنسازی که به هر بازیکنی داده میشود، باید براساس پست بازی او و همچنین استیل خودش باشد. یک فوتبالیست علاوه بر اینکه به بدنسازی خوب نیاز دارد، به ماساژور حرفهای هم نیازمند است. ضمن اینکه باید تغذیه و خواب بازیکن هم مناسب باشد تا تمرینات بدنسازی باعث آمادگی او شود. متأسفانه در ایران نهتنها بدنساز و ماساژور حرفهای نداریم، بلکه رفتار خود بازیکنان هم درست نیست چون از تغذیه و استراحت خوبی برخوردار نیستند.»
بدنسازی را جدی بگیرید
شاید اگر به علم بدنسازی در ایران بیشتر توجه شود، نه شاهد این همه مصدوم در فوتبال کشورمان خواهیم بود و نه لیگ بیکیفیتی خواهیم داشت. وقت آن رسیده که باشگاهها برای حرفهایترشدن به فکر استخدام بدنسازان حرفهای باشند و مربیان هم بدنسازی را جدیتر بگیرند و فقط ادای بدنسازی کردن درنیاورند بلکه واقعا برنامهای حرفهای برای بازیکنان طراحی کنند.
ارسال نظر